جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای خامنه

سعید چنگیزی آشتیانی، سعید خامنه، حمید سلیمی خلیق،
دوره 2، شماره 7 - ( تابستان 1378 )
چکیده

بارورفلکس های شریانی مهم ترین مکانیسم کنترل کننده ی قلبی عروقی می باشند، این رفلکس ها در مقایسه با سایر مکانیسم های رفلکسی آنقدر سریع عمل می کنند که می توانند به طور آنی به تغییرات گذرای فشار خون که در طی زندگی رخ می دهد، پاسخ دهند. در تحقیق حاضر به مطالعه پاسخ قلبی بارورفلکس کاروتیدی و الگوی تغییرات پاسخ حاد بارورفلکس کاروتیدی در ورزش ایزومتریک و دینامیک و مقایسه آن با سطح استراحت پرداخته شده است. بار کاری مورد استفاده در ورزش ایزومتریک 50% نیروی ماکزیمم و در ورزش دینامیک 100 وات در نظر گرفته شده بود. آزمایشات بر روی 12 نفر داوطلب جوان سالم مذکر غیر ورزشکار در محدوده سنی 28-21 سال انجام گرفت. این تحقیق در طی سه پروتکل استراحت و ورزش ایزومتریک و ورزش دینامیک، بررسی و اجرا گردید. برای ایجاد تحریک در بارورسپتورهای کاروتیدی از دستگاه مکش گردنی مدل اکبرگ Eckberg)) استفاده گردید. اکتروکاردیوگرافی بطور ممتد در طی آزمایش از داوطلبان انجام می شد. در پروتکل اول (گروه کنترل) پس از شروع تحریک طول سیکل قلبی (فاصله R-R) از سطح پایه ایست به بیشترین سطح پاسخ (پاسخ حاد) در اولین ضربه ی بعد از تحریک رسید. (p<0.003)در حالی که در پروتکل دوم پاسخ ها و نسبت به سطح پایه ایست در چهارمین ضربه (P<0.001) و در پروتکل سوم پاسخ حاد نسبت به سطح پایه ایست در هشتمین ضربه بعد از تحریک رسید.(P<0.001) با مقایسه پاسخ های حاد مشاهده شده در حال استراحت با ورزش ایزومتریک و دینامیک می توان نتیجه گرفت که در مطالعه حاضر کوتاه شدن فواصل R-R در پاسخ به انقباضات ایزومتریک بازو در ضمن تحریک احتمالا ناشی از عقب نشینی واگ به مراه یک درجه ی محدودی از تحریکات سمپاتیکی است که این پدیده با شدت بیشتر در ورزش دینامیک دیده می شود.

سعید چنگیزی آشتیانی، سعید خامنه، حمید سلیمی خلیق،
دوره 3، شماره 2 - ( تابستان 1379 )
چکیده

بارورفلکس های شریانی مهمترین مکانیسم کنترل کننده قلبی عروقی می باشند. این رفلکس ها در مقایسه با سایر مکانیسم های رفلکسی آنقدر سریع عمل می کنند که می توانند بطور آنی به تغییرات گذرای فشار خون که در طی زندگی روزانه رخ می دهد، پاسخ دهند. در تحقیق حاضر به مطالعه ی پاسخ های تطابقی بارورفلکس های کاروتیدی در ورزش ایزومتریک و دینامیک و مقایسه ان با پاسخ حاد در حالت استراحت پرداخته شده است. بارکاری مورد استفاده در ورزش ایزومتریک 50% نیروی ماکزیمم و ورزش دینامیک W 100 (وات) در نظر گرفته شد. آزمایشات بر روی 12 نفر داوطلب جوان سالم غیر ورزشکار در محدوده سنی 28-21 سال اجرا گردید. این تحقیق در طی سه پروتکل استراحت (پروتکل A)، ورزشی ایزومتریک (پروتکل B) و ورزش دینامیک (پروتکل C ) بررسی و اجرا گردید. در هر سه پروتکل با بررسی ضربه به ضربه طول سیکل قلبی (R-R  interval) روند تطابق در ضمن تحریک مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ایجاد تحریک در بارورسپتورهای کاروتیدی از دستگاه مکش گردنی مدل انبرک Eckberg  استفاده گردید و فشار مورد استفاده در همه موارد منهای پنجاه (50-) میلیمتر جیوه و مدت تحریک 10 ثانیه بود. الکتروکاردیوگرام ECG  بطور ممتد در مدت آزمایش انجام می شد. مطالعه ی دقیق روند تطابق ضمن تحرک نشان داد که حداکثر پاسخ به دست آمده در حال استراحت با ورزش ایزومتریک و ورزش دینامیک از لحاظ آماری اختلاف معنی داری را نشان می دهد به ترتیب P<0/03و P</001 در حالی که مقایسه پاسخ های تطابقی در دو حالت فوق الذکر از لحاظ آماری به حد معنی داری نرسید. همچنین مقایسه بین حداکثر پاسخ ها و پاسخ های تطابقی بین دو ورزش ایزومتریک و ورزش دینامیک از لحاظ آماری اختلاف معنی داری را نشان نمی دهد، اگرچه بi طور کلی روند تطابق در حال استراحت نسبت به ورزش ایزومتریک و دینامیک و نیز در ورزش دینامیک نسبت به ایزومتریک بارزتر است و این مشاهده موید این نظریه است که عقب نشینی واگی به همراه یک درجه محدودی از تجربیات سمپاتیکی در بروز این پدیده دخیل می باشد. به عبارت دیگر پاسخ گره سینوسی دهلیزی تحریکات واگی به وسیله پیشدستی تحریکات سمپاتیکی کند می گردد.

سعید چنگیزی آشتیانی، سعید خامنه، ناهید قندچیلر،
دوره 5، شماره 2 - ( تابستان 1381 )
چکیده

مقدمه: پاسخ های بعد از رفع تحریک بارورفلکس، در دهه اخیر مورد بی توجهی قرار گرفته است. در مطالعه حاضر ارزیابی این پاسخ ها در طی استراحت، ورزش ایزومتریک و ورزش دینامیک انجام گرفته است.
روش کار: مطالعه بر روی 12 جوان مذکر داوطلب صورت گرفت. تحریک به وسیله دستگاه مکش گردنی مدل اکبرگ به مدت 10 ثانیه و با فشار ممتد 50 میلی متر جیوه در ناحیه گردن انجام شد. بار کار ورزش دینامیک W100 و در مورد ورزش ایزومتریک 50% حداکثر تلاش مشخص بود. الکتروکاردیوگرام به طور مداوم ثبت می شد و ارزیابی روی پاسخ های ضربه به فاصله ی دو موج R  انجام شد. این موضوع در هر سه پروتکل انجام شد.
نتایج: به طور کلی اوج تاکی کاردی بعد از رفع تحریک در حالت ورزش نسبت به حالت استراحت سریع تر اتفاق می افتاد و شدت تاکیکاردی به ترتیب از حالت استراحت به ورزش ایزومتریک و ورزش دینامیک افزایش می یافت و اختلاف بین حالت استراحت و ورزش دینامیک از لحاظ آماری معنی دار بود .(P<0/01)
نتیجه گیری: این تحقیق نشان می دهد که تخفیف تاکیکاردی بعد از رفع تحریک در طی ورزش با نظریه کاهش تونوس واگی در طی ورزش مطابقت دارد.

هوشنگ نجفی، سعید چنگیزی آشتیانی، سعید خامنه،
دوره 14، شماره 3 - ( دوماهنامه مرداد و شهریور 1390 )
چکیده

چکیده بارورسپتورها در شریان های کاروتیدی و آئورتی قرار گرفته اند و نقش اساسی در کنترل سیستم قلبی-عروقی بازی می کنند. هدف این مقاله مرور اثرات تحریک بارورسپتورها بر تعداد ضربان قلب در حالت استراحت و ضمن ورزش، میزان جریان خون مغز در افراد جوان و میان سال، و پدیده تاکیکاردی پس از رفع تحریک واگ می باشد..شواهد کافی در دست است که نشان می دهند بارورفلکس شریانی در طول ورزش نیز به وسیله باز تنظیمی فعال باقی می ماند و میزان باز تنظیمی نیز رابطه مستقیم با شدت ورزش دارد. این تنظیمات ممکن است از طریق مسیرهای آوران حسی-پیکری از نواحی محیطی بدن، مسیرهای منشاء گرفته از دستورات مرکزی و یا مسیرهای وازوپرسینی و اکسی توسینی صورت پذیرد که تمام این مسیرها به هسته منزوی ختم می گردند. خود تنظیمی جریان خون مغز فرایندی است که توسط آن میزان جریان خون مغزی، بر خلاف نوسانات فشار پرفیوژن کننده مغز، در حد ثابتی حفظ می گردد. این مکانیسم در افراد مسن نیز، علیرغم تغییرات حساسیت بارورسپتورها، همانند افراد جوان سبب تثبیت میزان جریان خون مغز در یک دامنه خاص می گردد، گر چه با افزایش سن میزان مطلق جریان خون مغز در هر دو جنس کاهش می یابد. همچنین، نشان داده شده که پس از خاتمه تحریک بارورسپتورهای کاروتیدی تعداد ضربان قلب افزایش می یابد که به تاکیکاردی پس از رفع تحریک واگ موسوم است و بنظر می رسد که دو جزء آدرنرژیک و غیر آدرنرژیک در آن درگیر باشند.
حسین اسماعیلی، حسن اختیارزاده، حمید ابراهیم زاده، راضیه پرتوی، بهمن مرحمتی خامنه، مونا حامدی، لیلا خاجی،
دوره 14، شماره 7 - ( ویژه نامه بروسلوز 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بروسلوز به ویژه بروسلا ملی تنسیس یکی از مهم‎ترین بیماری‎های مشترک انسان و دام می‎باشد که سالانه در سراسر جهان بیش از 500 هزار مورد انسانی، گزارش می‎ شود. اولین گزارش آن در ایران مربوط به سال 1311 از انسان بوده و برنامه ملی ریشه کنی آن در سال 1346 به تصویب رسیده است. هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت مبارزه با بروسلوز گوسفند و بز در ایران می‎باشد. مواد و روش‎ها: مطالعه حاضر به روش مقطعی می‎باشد که اطلاعات مربوط به دوره 45 ساله مبارزه با بیماری، از سازمان دامپزشکی کشور اخذ گردید. مبارزه با بروسلوز گوسفند و بز بر پایه واکسیناسیون بره و بزغاله‎ها همراه با تست و کشتار دام‎های آلوده استوار می‎باشد. یافته‎ها: بیوتایپ 1 بروسلا ملی تنسیس در گوسفند، بز و انسان به عنوان بیوتایپ غالب و بومی کشور بوده است. بیماری در بز، گوسفند، گاو، اسب، شتر و انسان گزارش شده است. هم‎چنین میزان‌ شیوع‌ بروسلوز در جمعیت‌ گوسفند و بز روستایی‌ 1/2 درصد برآورد گردید. نتیجه گیری: موفقیت برنامه مبارزه با بروسلوز به افزایش آگاهی عمومی دامداران از طریق آموزش و همکاری بیشتر سیستم بهداشت و دامپزشکی نیازمند است که در کنار آن، کنترل جابجایی حیوانات از طریق مرزها اهمیت فراوان دارد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb