جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای جوان

فیروزه علویان، سهراب حاجی زاده، محمد جوان، رهام مظلوم،
دوره 20، شماره 6 - ( شهریورماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: مطالعات اخیر نشان می‌دهد که هایپراکسی اثر درمانی مناسبی در درمان آسیب ایسکمی حاد دارد. در پدیده تحمل به ایسکمی نقش کینازهای داخل سلولی از جمله ERK (Extracellular signal regulated kinase) مطرح است. در مطالعه حاضر، اثر هایپراکسی نورموباریک متناوب بر روی میزان فعالیت ERK در مدل سکته مغزی مورد مطالعه قرار گرفت.
مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع تجربی می‌باشد. حیوانات شامل 4 گروه (شاهد، شاهد-هایپراکسی، سکته و هایپراکسی-سکته) و هر گروه شامل 6 حیوان نر نژاد ویستار، در محدوده وزنی250 تا 350 گرم بودند. اکسیژن استنشاقی با غلظت 95 درصد، روزانه 4 ساعت و به مدت 6 روز متوالی (هایپراکسی) و در گروه‌های کنترل با همان شرایط و غلظت اکسیژن 21 درصد (نورموکسی) استفاده شد. 24 ساعت بعد، حیوانات گروه سکته به مدت 60 دقیقه تحت انسداد شریان میانی کاروتید (MCAO) قرار می‌گرفتند. 5 و 24 ساعت پس از برقراری جریان خون مجدد، امتیاز نقایص عصبی و فعالیت ERK موردبررسی قرار می‌گرفت.
یافته‌ها: 5 ساعت پس از اعمال MCAO، گروه‌های سکته نسبت به شاهد افزایش معنی‌داری در فعالیت ERK در قشر (01/0p<) و مرکز مغز (001/0p<)داشتند. در همین زمان، هایپراکسی سبب افزایش معنی‌دار فعالیت ERK در قشر مغز شد (05/0p<). در مرکز مغز، هایپراکسی تأثیر معنی‌داری بر روی فعالیت ERK نداشت. 24 ساعت پس از MCAO، گروه‌های سکته نسبت به شاهد، کاهش معنی‌داری در فعالیت ERK در نواحی قشر (001/0p<) و مرکز مغز (05/0p<) نشان دادند. میزان فعالیت ERK در گروه‌های هایپراکسی در هر دو ناحیه قشر و مرکز مغز به‌طور معنی‌داری در مقایسه با گروه نورموکسی بیشتر بود (05/0p<). هم چنین، هایپراکسی سبب کاهش امتیاز نقایص عصبی شد (022/0p=).
نتیجه‌گیری: افزایش فعالیت ERK در گروه هایپراکسی در جهت حفاظت عصبی عمل کرده، ولی چون در مواردی سایر عوامل مخرب قوی‌تر عمل نموده‌اند، هایپراکسی به‌تنهایی نتوانسته از پیشرفت اثرات مخرب سکته ممانعت نماید.
واژگان کلیدی: هایپراکسی نورموباریک، سکته مغزی، آسیب نورونی، ERK
 

عطیه السادات دانش، فاطمه نوجوان،
دوره 23، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: از دیدگاه طب سنتی ایران خونریزی از هموروئید تنها یک بیماری عضوی نیست، بلکه نشان‌دهنده کیفیت و کمیت خون و اخلاط موجود در بدن است. بر اساس این دیدگاه، خونریزی از نواحی مختلف علل مختلفی دارد که دو علت مهم آن عبارت‌اند از: پری عروق و درنتیجه خروج خون در نواحی مستعد خونریزی و دیگری، تغییر در کیفیت خون به گونه‌ای‌که باعث باز شدن عروق و ایجاد خونریزی شود. این مقاله با گزارش یک مورد خونریزی از هموروئید، شاهدی برای مجموعه‌ای از اصول درمانی موجود در طب ایرانی است. 
شرح مورد: خانم ۳۹ ساله، متأهل، دارای ۵ فرزند، با مزاج جبلی گرم و تر که به علت خونریزی شدید قاعدگی به مدت یک سال، برای انجام طب سنتی مراجعه کرده بود. با تجویز داروی گیاهی، پس از سه ماه خونریزی قاعدگی طبیعی شد، اما یک ماه بعد دچار خونریزی از هموروئید شد. خونریزی‌های بیمار با درمان‌های طب سنتی ایران ازجمله پاکسازی بدن از خلط سودا و فصد و زالوی اطراف مقعد بهبود پیدا کرد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه  باکد اخلاق IR.MUQ.REC.۱۳۹۶.۱۱۰ در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی قم به تصویب رسیده است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به‌دست‌آمده و بر اساس دیدگاه طب سنتی به نظر می‌رسد که علت بروز خونریزی از مقعد و همورئید در مورد گزارش‌شده، ناشی از مشکل پری عروق از خونی با کیفیت نامناسب بوده‌ و به دنبال درمان علامتی، خونریزی شدید قاعدگی ایجاد شده است. 

مرجان حاجی مرادی جاورسیانی، جواد ساجدیان فرد، شقایق حق جوی جوانمرد،
دوره 24، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان را نمی‌توان تنها با تغییرات ژنتیکی توضیح داد، بلکه شامل فرایندهای اپی ژنتیکی نیز می‌شود. ترمیم هیستون‌ها با استیلاسیون نقش کلیدی در تنظیم اپی ژنتیک بیان ژن دارد و توسط تعادل بین هیستون داستیلاسیون‌ها (HDAC) و هیستون استیل ترانسفرازها (HAT) کنترل می‌شود. بیان و فعالیت هیستون داستیلازها به وسیله چندین مکانیسم باعث تومورزایی می‌‌شود و مهارکننده‌های HDAC سبب بیان ژن‌های آپوپتوزی شده، بنابراین مهار آن‌ها موجب توقف تکثیر سلول‌های سرطانی و مهاجرت می‌شود.
مواد و روش ها: کویزینوستات (Quisinostat) یک داروی مهارکننده نسل دوم از هیدروکسامیک اسید است که می‌تواند بر گروه یک و دو آنزیم‌های داستیلاز تأثیر بگذارد. این دارو به دلیل کارایی بالا در IC 50 پایین برای این تحقیق انتخاب شد. سلول‌های سرطانی با کوئیزینوستات 200 nM تیمار و میزان مهاجرت سلولی به کمک میکروسکوپ فلوروسنت اندازه‌گیری شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه حاصل حاصل طرح تحقیق با شماره 96GCU3M1293 از دانشگاه شیراز است. 
یافته ها: داده‌ها نشان داد که تیمار سلول‌های سرطانی با کویزینوستات موجب کاهش معنی‌دار (0/05>P) مهاجرت سلولی می‌شود. DMSO تأثیری بر کاهش مهاجرت سلولی نداشته است.
نتیجه گیری: در این مطالعه سعی شده است تا اثر مهارکننده‌های HDACs بر کنترل مهاجرت سلول‌های سرطانی کولون بررسی شود. این مطالعه نشان داد کویزینوستات مهاجرت سلولی را به طور معناداری کاهش می‌دهد.
مجید مهراد، مجید نوجوان، صدیق رئیسی، مهرداد جوادی،
دوره 25، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف اکثر بیماری‌های قلبی در نوار قلبی (ECG) نشانه‌هایی از خود نمایش می‌دهند، اما تشخیص وجود بیماری قلبی به کمک ECG نیازمند دانش و تجربه پزشکان متخصص است. از آنجائی که ممکن است همواره این متخصصان دردسترس نباشد، ضرورت دارد ابزار‌هایی طراحی شود تا در این شرایط به‌عنوان دستار به کادر درمان امکان تشخیص بیماری قلبی فراهم شود. در این مقاله یک رویکرد دومرحله‌ای مبتنی بر شبکه‏‌های عصبی مصنوعی برای تشخیص بیماران قلبی با استفاده از اطلاعات ECG طراحی شده است.
مواد و روش ها برای طراحی رویکرد دومرحله‌ای پیشنهادی، ابتدا اطلاعات نوار قلبی 861 مراجعه‌کننده به تعدادی از مراکز درمانی شهر اراک جمع‌آوری و با مشاوره متخصصین، پردازش و آماده‌سازی داده‌ها انجام شده است. آن‌گاه ۱۵۴ ویژگی در نوار قلبی به‌عنوان متغیر‌های ورودی به رویکرد پیشنهادی مشخص شده است. در مرحله اول از رویکرد پیشنهادی یک شبکه عصبی مصنوعی برای تشخیص وضعیت نوار قلبی به دو صورت قابل‌استفاده و یا غیرقابل استفاده طراحی شده است. آن‌گاه در مرحله دوم با استفاده از اطلاعات نوار‌های قلبی قابل‌استفاده، یک شبکه عصبی مصنوعی برای تشخیص وجود یا عدم‌وجود بیماری قلبی طراحی شده است. درنهایت، عملکرد رویکرد دو مرحله‌ای بررسی و صحت و دقت آن در تشخیص وضعیت نوار قلبی و همچنین وضعیت بیماری مراجعه‌کننده تعیین شده است.
ملاحظات اخلاقی این مقاله در کمیته تحقیقات با کد شناسه IR.ARAKMU.REC.1400.138 به تأیید رسیده است.
یافته ها در رویکرد دو مرحله‌ای پیشنهادی، شبکه عصبی تشخیص وضعیت نوار قلبی دارای دقت 97/1 درصد و صحت 97/3 درصد بوده و همچنین شبکه عصبی تشخیص وجود بیماری قلبی نیز دارای دقت 95/8 درصد و صحت 95/4 درصد می‌باشد. 
نتیجه گیری باتوجه‌به کارایی بالای رویکرد پیشنهادی در تعیین وضعیت نوار قلبی و همچنین تشخیص بیماری قلبی، می‌توان از این رویکرد به‌عنوان یک دستیار قابل‌اعتماد برای کمک به کادر درمان استفاده کرد.

محمد شامحمدی، فرزانه جوانمرد،
دوره 26، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1402 )
چکیده

مقدمه: هلیکوباکتر پیلوری شایع‌ترین عفونت باکتریایی در جهان است. آلودگی به این باکتری در طی 5 سال اول زندگی ایجاد می‌شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی فراوانی عفونت هلیکوباکتر پیلوری در کودکان و انواع تغییرات هیستوپاتولوژیک مرتبط با آن در نمونه‌های بیوپسی اندوسکوپیک معده کودکان انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی-توصیفی، فراوانی هلیکوباکترپیلوری و یافته‌های هیستوپاتولوژیک 169 کودک مبتلا به آن در نمونه‌های بیوپسی اندوسکوپیک معده که در فاصله سال‌های 1398 تا 1400 به بخش پاتولوژی بیمارستان شهید مطهری ارومیه ارسال شده بود، بررسی شد. این مطالعه با کد اخلاق IR.UMSU.REC.1400.227 درکمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی ارومیه مورد تأیید قرار گرفت.
یافته‌ها: از 571 بیمار مورد بررسی، 169 کودک (5/29%) مبتلا به عفونت هلیکوباکتر پیلوری بودند، بیشترین ضایعه‌ی هیستوپاتولوژیک chronic gastritis بود. 3/40% بیماران التهاب مزمن فعال در نتیجه بیوپسی معده داشتند. رابطه معناداری بین هلیکوباکترپیلوری و جنسیت کودکان یافت نشد (29/0P=)، ولی رابطه معناداری بین نتایج هلیکوباکترپیلوری و سن کودکان مشاهده شد (04/0P=). بین عفونت هلیکوباکتر پیلوری و شدت گاستریت مزمن نیز رابطه معناداری مشاهده گردید (0001/0P=).
نتیجه گیری: با توجه به اینکه تغییرات هیستوپاتولوژیک التهابی معده در تمام کودکان مبتلا به عفونت هلیکوباکتر پیلوری دیده می‌شود و در بیش از 40 درصد موارد این التهاب از نوع فعال می‌باشد، لازم است تشخیص و درمان زودرس این عفونت در کودکان مورد توجه ویژه قرار گیرد.

جمیله امیرزاده -ایرانق، سیما قربان زاده، یگانه داداش زاده سنگری، پارسا جوانمرد،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده

مقدمه: افزایش روزافزون جمعیت سالمندان، نیازمند تحقیقات بیشتری برای شناسایی اولویت‌های بهداشتی این گروه، به ویژه در شرایط بحرانی مانند همه‌گیری COVID-19 است. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین مؤلفه‌های مؤثر بر رضایت زناشویی و ارتباط آن با سبک زندگی در شهر ارومیه در سال 1400 انجام شد.

روش کار: در این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی همبستگی، 170 سالمند متأهل ساکن ارومیه از طریق نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. علاوه بر پرسشنامه متغیرهای دموگرافیک، از پرسشنامه‌های رضایت زناشویی Haynes و سبک زندگی Miler استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی (میانگین و انحراف معیار، فراوانی و درصد) و تحلیلی (ضرایب همبستگی Pearson، رگرسیون خطی چندگانه) در سطح معنی‌داری 0/05 P مورد تجزیه‌ و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: مدل رگرسیون خطی چندگانه گام به گام نیز نشان داد که متغیرهای سبک زندگی (0/364- = ß)، سن (0/425 = ß)، تعداد فرزندان (0/143- = ß)، شغل (0/425 = ß) و بیماری 3/803- = ß) بیشترین سهم را در پیش‌بینی رضایت زناشویی داشت. مدل رگرسیون سایر متغیرهای جمعیت‌شناختی را حذف کرد.

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که متغیرهای سبک زندگی و جمعیت‌شناختی مانند سن، تعداد فرزندان، شغل و بیماری بیشترین سهم را در پیش‌بینی رضایت زناشویی دارند. لذا به نظر می‌رسد طراحی خدمات مشاوره‌ای در مراکز جامع سلامت برای این گروه ضروری است تا مشاوران بتوانند سبک زندگی سالم جهت بهبود روابط زناشویی را به سالمندان آموزش دهند.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb