جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای جوادی

سیده معصومه حسینی ولمی، سید عباس حسینی جهرمی، اصغر جباری، امیر جوادی، تکتم کریم زاده،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: آشنایی با روش‎ها و داروهای مختلف بی‎هوشی و نیز ایجاد عمق بی‎هوشی مناسب توسط آنها حائز اهمیت فراوان است. با توجه به این که انفوزیون وریدی لیدوکائین در صورت ایجاد سطح خونی مناسب، یک اثر بی‎دردی و سداتیو مرکزی تولید می‎کند، می‎تواند جهت بی‎هوشی مورد استفاده قرار گیرد. این مطالعه به‎ منظور مقایسه عمق بی‎هوشی در دو روش بی‎هوشی با هالوتان و یا انفوزیون لیدوکائین انجام گرفت.

مواد و روش‎ها: این کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 66 بیمار کاندید عمل هر نیورافی اینگوینال انجام شد. بیماران به‎ طور تصادفی به‎ دو گروه مساوی تقسیم شدند. جهت نگهداری بی‎هوشی، علاوه بر اکسیژن درصد نیتروس اکساید در یک گروه از هالوتان(1 درصد) و در گروه دیگر از انفوزیون لیدوکائین(100میکروگرم بر کیلوگرم در دقیقه) استفاده گردید. در حین بی‎هوشی هر 5 دقیقه شاخص دو طیف ثبت شده و داده‎ها با نرم افزار آماری spss پردازش و با آزمون‎های آماری تی و مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سطح معنی داری نیز کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: میانگین شاخص دو طیف در طی نیم ساعت اول جراحی، در گروه لیدوکائین 72/65 و در گروه هالوتان 7/56 بود که اختلاف آماری معنی‌داری بین آنها وجود داشت(05/0p<).

نتیجه‌گیری: میانگین شاخص دو طیف در گروه لیدوکائین بالاتر از گروه هالوتان بود که اگر این خود دلیل سطحی بودن بی‎هوشی بیماران باشد بایستی بتوان با افزایش دوز مخدرها و هیپنوتیک‎ها عمق بی‎هوشی را افزایش داد. از آنجایی‎که مانیتورینگی جهت بررسی اثر مخدرها در دسترس نیست، بهتر است شاخص دو طیف همزمان با تغییرات همودینامیک بررسی گردد. واژگان کلیدی: شاخص دو طیف، عمق بی‎هوشی، هالوتان، لیدوکائین


رخساره معمار، مریم استاد شریف، احمد چیت ساز، مژگان اسدیان قهفرخی، مهدی کاظمی، سید مرتضی جوادی راد،
دوره 20، شماره 4 - ( تیرماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: ویتامین دی با تأثیرات محافظت عصب در بیماری پارکینسون شناخته میشود و رابطه بین چند شکلیهای ژن VDR و فاکتورهای سن آغاز و خطر بروز بیماری و همچنین رابطه بین ژنوتیپهای FokI ژنVDR  و PD مشخص شده است. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین تأثیر ژنوتیپهای جایگاههای FokI، TaqI، BsmI و ApaI بر سطح فاکتورهای سرمی مرتبط با متابولیسم ویتامین دی در جمعیت استان اصفهان است.

مواد و روشها: این مطالعهی مورد - شاهدی بین 125 بیمار پارکینسونی و افراد شاهد متناظر و بر اساس معیارهای بانک مغز بیماری پارکینسون بریتانیا انجام شد. پس از دریافت فرم رضایت، سطوح سرمی مورد نظر اندازهگیری شد. همچنین جداسازی ماده ژنتیکی از طریق روش میلر و وجود چند شکلیهای مذکور با آنالیز مکرر PCR–RFLP انجام و تایید گردید.

یافته‌ها: مقایسه فاکتورهای سرمی بین افراد سالم و بیماران مبتلا به پارکینسون نشان داد که یک کاهش معنیدار در سطح سرمی کلسیم، ALP و PTH وجود دارد(01/0p<). هیچکدام از سطوح سرمی ویتامینِD و فسفات بین بیماران و افراد شاهد اختلاف معنیداری را نشان نمیدادند. مقایسه غلظت فاکتورهای سرمی کلسیم و PTH بر اساس ژنوتیپهای حامل آللهای FokI-F، ApaI-A و همچنین آلل BsmI-b، حاکی از کاهش غلظت این فاکتورها با مقادیرp  کمتر از 01/0 را بین بیماران مبتلا به پارکینسون و افراد شاهد نشان داد.

نتیجهگیری: نتیجه این مطالعه نشان داد که وجود هر یک از این دو آلل مغلوب باعث میشود که سطح سرمی کلسیم و PTH بین بیماران مبتلا به پارکینسون و افراد سالم تفاوت معنی داری را نشان دهد.


ژیلا محسنی، ایرج جوادی، سعید شانقی،
دوره 21، شماره 4 - ( دوماهنامه مرداد و شهریور 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سابقه مصرف بیمارستانی بلئومایسین، نشان­گر یک سری واکنش‌های وسیع در سیستم‌های بیولوژیکی است که ناشی از اثرات مستقیم و غیرمستقیم آن بوده است. واکنش‌های متقابل خود سیستم بیولوژیک این فرآیند را پیچیده تر می­کند. افزایش شیوع و بروز روزافزون بیماری‌های سرطانی که تحت درمان بلئومایسین قرار می‌گیرند، اهمیت موضوع را نشان می‌دهد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تاثیر نیاسین بر کاهش عوارض ناشی از مصرف بلئومایسین در مدل انسانی می‌باشد.
مواد و روش‌ها: این مطالعه تجربی به صورت مورد-شاهدی و کارآزمایی بالینی دو سو کور انجام شد. از بین بیماران سرطانی مراجعه کننده به بیمارستان خوانساری اراک که تحت درمان با بلئومایسین بودند، 20 نفر به طور تصادفی انتخاب و به هر فرد دو گروه تقسیم شدند. به هر فرد گروه اول (کنترل) 2 عدد دارونما در روز (هر 12 ساعت یکبار) و گروه دوم (تیمار) روزی دو عدد قرص 100 ‌میلی‌گرمی نیاسین داده شد و نتایج حاصل از آن ثبت و تحلیل گردید.
یافته‌ها: مقایسه بین دو گروه کنترل و تیمار نشان دهنده کاهش تهوع و استفراغ در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل بود. هم‌چنین عارضه اختلال حس چشایی در گروه تیمار در مقایسه با گروه کنترل کاهش داشته و این اختلاف از لحاظ آماری معنادار بود(05/0 > p).
نتیجه ­گیری: نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که نیاسین می‌تواند عوارض حاصل از درمان بیماران سرطانی توسط بلئومایسن را از جهات مختلف از جمله عوارض، تهوع، استفراغ و از بین رفتن حس چشایی کاهش دهد، اما تاثیرات آن بر مشکلات تنفسی احتمالا به علت پایداری آسیب‌‌‌های ناشی از بلئومایسن قابل توجه نبود.

سید محمد حسین جوادی، مریم سجادیان،
دوره 23، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1399 )
چکیده

این مقاله چکیده ندارد.
مجید مهراد، مجید نوجوان، صدیق رئیسی، مهرداد جوادی،
دوره 25، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف اکثر بیماری‌های قلبی در نوار قلبی (ECG) نشانه‌هایی از خود نمایش می‌دهند، اما تشخیص وجود بیماری قلبی به کمک ECG نیازمند دانش و تجربه پزشکان متخصص است. از آنجائی که ممکن است همواره این متخصصان دردسترس نباشد، ضرورت دارد ابزار‌هایی طراحی شود تا در این شرایط به‌عنوان دستار به کادر درمان امکان تشخیص بیماری قلبی فراهم شود. در این مقاله یک رویکرد دومرحله‌ای مبتنی بر شبکه‏‌های عصبی مصنوعی برای تشخیص بیماران قلبی با استفاده از اطلاعات ECG طراحی شده است.
مواد و روش ها برای طراحی رویکرد دومرحله‌ای پیشنهادی، ابتدا اطلاعات نوار قلبی 861 مراجعه‌کننده به تعدادی از مراکز درمانی شهر اراک جمع‌آوری و با مشاوره متخصصین، پردازش و آماده‌سازی داده‌ها انجام شده است. آن‌گاه ۱۵۴ ویژگی در نوار قلبی به‌عنوان متغیر‌های ورودی به رویکرد پیشنهادی مشخص شده است. در مرحله اول از رویکرد پیشنهادی یک شبکه عصبی مصنوعی برای تشخیص وضعیت نوار قلبی به دو صورت قابل‌استفاده و یا غیرقابل استفاده طراحی شده است. آن‌گاه در مرحله دوم با استفاده از اطلاعات نوار‌های قلبی قابل‌استفاده، یک شبکه عصبی مصنوعی برای تشخیص وجود یا عدم‌وجود بیماری قلبی طراحی شده است. درنهایت، عملکرد رویکرد دو مرحله‌ای بررسی و صحت و دقت آن در تشخیص وضعیت نوار قلبی و همچنین وضعیت بیماری مراجعه‌کننده تعیین شده است.
ملاحظات اخلاقی این مقاله در کمیته تحقیقات با کد شناسه IR.ARAKMU.REC.1400.138 به تأیید رسیده است.
یافته ها در رویکرد دو مرحله‌ای پیشنهادی، شبکه عصبی تشخیص وضعیت نوار قلبی دارای دقت 97/1 درصد و صحت 97/3 درصد بوده و همچنین شبکه عصبی تشخیص وجود بیماری قلبی نیز دارای دقت 95/8 درصد و صحت 95/4 درصد می‌باشد. 
نتیجه گیری باتوجه‌به کارایی بالای رویکرد پیشنهادی در تعیین وضعیت نوار قلبی و همچنین تشخیص بیماری قلبی، می‌توان از این رویکرد به‌عنوان یک دستیار قابل‌اعتماد برای کمک به کادر درمان استفاده کرد.

ناصر پولادی، نرمین جوادی، سما دیده ور تبریزی،
دوره 28، شماره 2 - ( ذر حال تکمیل 1404 )
چکیده

مقدمه: سرطان تیروئید، یکی از شایع‌ترین انواع بدخیمی‌های غدد درون‌ریز است. FAS یکی از مهم‌ترین لیگاندهای آپوپتوز است که توسط لنفوسیت‌های مهاجم تومور بیان می‌شود. این لیگاند مرگ از طریق القای آپوپتوز در مسیر Fas/FasL نقش مهمی را در حذف سلول‌های سرطانی با بازی می‌کند و اختلال در آن موجب القای تومورزایی می‌شود. این مطالعه همراهی چندشکلی ژن
 
FASL - INV2nt-124A/G (rs5030772) با خطر ابتلا به سرطان تیروئید را در منطقه آذربایجان شرقی مورد بررسی قرار داد.

روش کار: در این مطالعه مورد- شاهدی، 115 بیمار مبتلا به سرطان تیروئید و 125 فرد سالم بدون سابقه خانوادگی سرطان از شهر تبریز به عنوان گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. 5 میلی‌لیتر خون محیطی از هر یک از این شرکت‌کنندگان جمع‌آوری شد. برای استخراج DNA از روش پروتئیناز K استفاده شد و چندشکلی ژن FASL  (rs5030772) با تکنیک ARMS-PCR تحلیل گردید. نتایج به‌دست‌آمده با استفاده از نرم‌افزار آنلاین Javastat statistics package مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: فراوانی ژنوتیپی AA، AG و GG در افراد بیمار به ترتیب 40/35، 49/12 و 10/53 درصد و در گروه شاهد به ترتیب 41/6، 52/8 و 5/6 درصد به‌ دست آمد. فراوانی ژنوتیپی و آللی تفاوت معنی‌داری در بین گروه‌های بیمار و شاهد نشان نداد (0/05 < P). با بررسی ویژگی‌های کلینیکی- پاتولوژیکی بیماران، ارتباط معنی‌داری بین مشخصات بالینی بیماران و توزیع ژنوتیپ‌های این چندشکلی دیده‌ نشد (0/05 > P).
نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که چندشکلی ژن FASL -INV2nt-124A/G (rs5030772) نمی‌تواند به عنوان یک عامل خطر برای ابتلا به سرطان تیروئید در جمعیت مورد بررسی در استان آذربایجان شرقی تلقی شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb