جستجو در مقالات منتشر شده


16 نتیجه برای جدیدی

امیر اشکان نصیری پور، رحمت اله جدیدی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

چکیده مقدمه: مدیریت بهینه تجهیزات پزشکی در بیمارستان، تاثیر به سزایی در کاهش هزینه‌‌ها و ارائه مطلوب خدمات بهداشتی ودرمانی ایفا می‌نماید. با این حال در بیمارستان‌های کشور روش سیستماتیک و مدونی دراین زمینه اعمال نمی‌گردد. این پژوهش با هدف طراحی الگوی مدیریت تجهیزات پزشکی برای بیمارستان‌های ایران انجام گرفته است. روش کار: در این پژوهش تطبیقی، مدیریت تجهیزات پزشکی درکشورهای امریکا، انگلستان،آلمان، کانادا، استرالیا، ایرلند، سوئد و ایتالیا که دارای تجارب موفق والگوی مشخص در مدیریت تجهیزات پزشکی بوده‌اند، از شش بعد ساختار، خرید، کنترل، نگهداری، آموزش و توزیع مورد بررسی قرار گرفت. سپس براساس سازوکارهای مشترک درکشورهای یاد شده، الگویی برای بیمارستان‌های دولتی ایران طراحی شد و اعتبار آن به روش دلفی، که طی آن از صاحب نظران و خبرگان مسلط به موضوع مکرراً نظرخواهی شده تاکلیه ابعاد مورد بحث از طریق اجماع به تایید آنان برسد، محرز گردید. نتایج: در تمامی کشورهای مورد مطالعه برای انجام مدیریت موثر تجهیزات پزشکی، در بیمارستان، واحد مهندسی تجهیزات پزشکی ایجاد شده و در راستای خط مشی اصلی این واحد که تامین ایمنی و ارتقاء مراقبت از بیمار است، به آموزش مهندسین بالینی پرداخته‌اند. آموزش‌ها مطابق با طرح درس فدراسیون بین المللی آموزش مهندسی بالینی «که تلفیقی از واحدهای مهندسی و مدیریتی لازم برای انجام فعالیت‌های مدیریت تجهیزات پزشکی در بیمارستان است» طراحی می‌گردد. نیازسنجی دقیق از دستگاه‌های پزشکی، ترازیابی، استفاده از تکنیک هزینه طول عمر، مدیریت فهرست موجودی، جانمایی و پیش بینی فضای فیزیکی مورد نیاز، انتخاب وخرید از طریق کمیته مربوطه، کنترل‌های بدو ورود با انجام تست پذیرش، کنترل عملکرد و کنترل ایمنی، مستند سازی فعالیت‌ها و به کارگیری سیستم کامپیوتری نگهداری پیش‌گیرانه و توزیع نیمه متمرکز در زمره فرایندهای ضروری در چرخه مدیریت تجهیزات پزشکی در بیمارستان‌های کشورهای مورد مطالعه قرار داشته است. نتیجه گیری: ایجاد واحد مدیریت و مهندسی تجهیزات پزشکی در بیمارستان‌ها، تشکیل کمیته انتخاب و خرید، کنترل مستمر عملکرد تجهیزات طی فرایند کالیبراسیون، تعمیر و نگهداری پیش‌گیرانه دستگاه‌ها طبق برنامه زمان‌بندی و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز این واحد براساس سر فصل دروس فدراسیون بین المللی آموزش مهندسی بالینی، منجر به افزایش بهره وری تجهیزات پزشکی در بیمارستان‌ها، خواهد شد.
رحمت اله جدیدی، اکرم بیاتی، محمدرضا عرب،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده

مقدمه: تجهیزات پزشکی هر ساله سهم عمده‌ای از هزینه بیمارستان ‌ها را به خود اختصاص می ‌دهند، به طوری که مدیریت نگهداری صحیح و بهینه آن می‌تواند تاثیر به سزایی در اقتصاد سلامت کشور داشته باشد. لذا این پژوهش با هدف تعیین تاثیر سیستم مدیریت نگهداری تجهیزات پزشکی بر هزینه ‌های بیمارستان ولیعصر(عج) شهر اراک انجام شد. روش کار:در این پژوهش مداخله ‌ای ابتدا الگوی سیستم مدیریت نگهداری تجهیزات پزشکی موجود در بیمارستان تامین اجتماعی امام خمینی(ره)، دقیقاً مطالعه شد و نرم افزار متناسب با بیمارستان ولیعصر طراحی گردید. برنامه نگهداری پیشگیرانه دراین الگو برای کلیه دستگاه ‌های پزشکی موجود در بیمارستان ولیعصر با طول عمر مفید بیشتر از5 سال (240 دستگاه پزشکی) به مدت یک سال اجرا گردید، سپس جمع هزینه‌های ثبت شده در سال 1385 با جمع هزینه سال قبل از اجرای طرح در سال 1384، مقایسه شد. نتایج: در هنگام نصب و راه اندازی برای7/21درصد از دستگاه ‌های پزشکی هیچ ‌گونه آموزشی صورت نگرفته بود و برای کار با 8/83 درصد از دستگاه ‌ها از نیروی انسانی ثابت استفاده نمی‌شد. با به کارگیری سیستم مدیریت نگهداری تجهیزات پزشکی، تعداد دفعات تعمیر در سال از78 مورد در سال1384 به58 مورد در سال1385 تقلیل یافت. هزینه نگهداری و تعمیر تجهیزات پزشکی بیمارستان ولیعصر در سال1384مبلغ801765375 ریال بود که در سال1385با ثبت دقیق هزینه توسط مهندس تجهیزات پزشکی وکنترل حساب‌ها در بیمارستان به513212912 ریال کاهش یافت که نمایان گرصرفه جویی به میزان 36 درصد می‌باشد. نتیجه گیری: به نظر می‌رسد بکارگیری سیستم مدیریت نگهداری کامپیوتری تجهیزات پزشکی واستفاده هرچه بیشتر از توانمندی‌های مهندسین پزشکی در بیمارستان‌ها ضروری است.
امیر اشکان نصیری پور، سیدجمال الدین طبیبی، امین قاسم بگلو، رحمت الله جدیدی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه: بیمارستان‌هابرای توسعه ورقابت نوعی سیستم ارزیابی عملکرد نیاز دارند تا کارایی و اثربخشی برنامه‌ها، فرآیندها و نیروی انسانی خودرا بسنجند. هدف این پژوهش، طراحی الگوی ارزیابی عملکرد برای بیمارستان‌ها با استفاده از روش ارزیابی متوازن بود. روش کار: کشورهای مورد مطالعه در این پژوهش توصیفی تطبیقی،کشورهای استرالیا،آمریکا،کانادا ونیوزلند بودند و در ایران نیز 34 بیمارستان دولتی با سابقه اجرای برنامه استراتژیک انتخاب گردیدند. وضعیت ارزیابی عملکرد در بیمارستان‌های کشورهای مذکور وایران با شش رویکرد رسالت، دورنما، استراتژی، منظر، هدف و سنجه بررسی شد و الگویی برای ارزیابی عملکرد بیمارستان‌های دولتی وزارت بهداشت طراحی و اعتبار آن با نظرسنجی از خبرگان به روش دلفی محرز گردید. نتایج: در کلیه کشورهای مورد مطالعه،رویکردهای رسالت ودورنما بخش مهمی ازالگوی ارزیابی عملکرد و ارتقای اثر بخش سلامتی مهم‌ترین استراتژی در بیمارستان‌ها بود. دیگراستراتژی‌ها ارائه خدمات باکیفیت، توسعه ظرفیت‌ها، انجام نوآوری و اطمینان از تداوم خدمات بودند. منظرهای الگوی ارزیابی متوازن شامل چهارمنظر: مشتری،فرآیندهای داخلی، رشد و یادگیری کارکنان ومالی می شد و تمام کشورهای مورد مطالعه اهداف وسنجه‌هایی برای هریک از این منظرهادر بیمارستان داشتند. در بیمارستان‌های ایران،رسالت،دورنما،استراتژی‌ها واهداف تعریف شده بود ولی منظری وجود نداشت و سنجه‌ها نیز متناسب با استراتژی‌ها و اهداف نبود.در الگوی پژوهش، چهار منظر برای تشریح استراتژی‌های بیمارستان‌هاوایجاد مزیت رقابتی تعیین وسنجه‌های مربوطه تدوین گردید. نتیجه گیری:استفاده از سنجه‌های 4 منظر بیماران و جامعه،فرآیندهای داخلی وبهره وری، رشد و نوآوری، مالی برای ارزیابی عملکرد بیمارستان‌های دولتی ایران منجر به مقایسه دقیق عملکرد آنها خواهد شد و این امر افزایش بهره‌وری منابع بیمارستانی‌ و افزایش رضایت بیماران و جامعه را به دنبال خواهد داشت.
رحمت اله جدیدی، افسانه نوروزی، اسماعیل مشیری،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده

مقدمه: شناخت عوامل مرتبط با مرگ بیماران در بخش‌های مراقبت ویژه می‌تواند منجربه افزایش کارایی و اثر بخشی آنها شود. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط منابع انسانی و ساختار فیزیکی این بخش‌ها با میزان مرگ و میر انجام شد. روش کار: در این مطالعه مقطعی جامعه پژوهش، کلیه بخش های مراقبت ویژه بیمارستان‌های استان مرکزی و ابزار جمع‌آوری داده‌ها، پرسش‌نامه‌ها و چک لیست‌های ارزشیابی منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی بودکه اعتبار و پایایی آن مورد تأیید وزارت بهداشت می‌باشد. میزان مرگ و میر بعد از 24ساعت مرتبط با منابع و فعالیت‌های بیمارستانی بررسی گردید. برای آنالیز داده‌ها از آزمون‌های آماری استفاده شد. نتایج: مجموع امتیاز منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی در بخش‌های مراقبت ویژه بیمارستان‌های استان مرکزی 55 درصد میزان نرمال استاندارد کشوری بود. نسبت مرگ و میر بعد از 24 ساعت به کل بستری شدگان در بخش مراقبت ویژه بیمارستان ولیعصر اراک بیشترین میزان (25 درصد) و در بیمارستان شهید چمران ساوه کمترین میزان (5 درصد) بود. اختلاف معنی‌داری از نظر میزان مرگ و میر بعد از 24 ساعت بین بیمارستان‌ها وجود نداشت. بین میزان امتیاز هر یک از منابع انسانی، فیزیکی و آموزشی در بیمارستان‌های تابعه دانشگاه، بیمارستان‌های وابسته به تامین اجتماعی و بیمارستان قدس با میزان مرگ و میر بعد از 24 ساعت ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: هر چند منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی در کاهش مرگ و میر بعد از 24 ساعت بخش‌های مراقبت ویژه به طور مستقیم تاثیر ندارد ولی بستر لازم برای ارائه خدمات با کیفیت‌تر را فراهم می‌کند، لذا ارتقای کمی و کیفی این منابع ضروری است.
رحمت اله جدیدی، مسعود فاضلی، زهره عنبری،
دوره 12، شماره 4 - ( ويژه نامه پژوهش در آموزش 1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: ضرورت بازنگری مستمر در برنامه‌های آموزش مداوم و روزآمد کردن اطلاعات پزشکان متناسب با نیازهای جامعه ضروری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تطبیق محتوای برنامه آموزشی مدون گروه رادیولوژی با نیازهای آموزشی مشمولین آموزش مداوم انجام شد. روش کار: در این پژوهش مقطعی در سال 1387 دیدگاه‌های40 نفر از پزشکان مشمول قانون آموزش مداوم که برای شرکت در برنامه مدون ثبت نام کرده بودند از طریق پرسش‌نامه‌ای بامقیاس لیکرت دربیش از30 عنوان آموزشی جمع‌آوری گردید. قبل از اجرا برنامه آموزشی اولویت‌های آموزشی نیازسنجی و بعد ازاجرا میزان پوشش وتطابق نیازها با محتوای برنامه ارائه شده بررسی شد. نتایج: بیشترین نیاز آموزشی اندیکاسیون درخواست عکس قفسه سینه با میانگین 21/4 وکمترین نیاز ام.آر.آی مچ دست با میانگین 42/2 اعلام شد. پس از اجرای برنامه، بیشترین تطابق نیاز با محتوای آموزشی «اندیکاسیون درخواست ماموگرافی» (با میانگین17/4) و کمترین تطابق ام.آر.آی شانه و مچ دست با میانگین76/2 به دست آمد. هرچند همبستگی کلی بین نیاز و پوشش محتوای ارائه شده در هر دو قسمت اندیکاسیون درخواست و تفسیرگرافی‌ها وجود داشت ولی براساس اولویت نیازها نبود. ارتباط معنی‌داری بین سن پزشکان بانیازهای آموزشی وجود داشت(001/0p<). ولی در مورد جنس و سابقه خدمت این ارتباط معنی‌دار نبود. نتیجه گیری: عدم پوشش کامل نیازها متناسب با اولویت‌های آموزشی اعلام شده از سوی مشمولان، توجه و تاکید بیشتر دبیران علمی و سخنرانان را برتامین نیازها درقالب اهداف ویژه آموزشی طلب می‌کند تا اثر بخشی آموزش‌های مداوم افزایش یابد.
جمال فلاحتی، مرضیه نور بخش، رحمت اله جدیدی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقدمه: نزدیک بینی (میوپی) شایع‌ترین عیب انکساری است و نزدیک بینی دژنراتیو یکی از 5 علل کوری در جهان است. هدف این مطالعه بررسی نزدیک بینی دژنراتیو و عوامل خطر همراه با آن می‌باشد. روش کار: در این مطالعه تحلیلی- مقطعی ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسش‌نامه بود و از دستگاه اتورفرکشن برای تعیین درجه میوپی استفاده شد. شرط ورود به مطالعه سن بالای 10 سال، بیماری میوپ یا میوپیک آستیگمات، مدیای شفاف (در حد معاینه فوندوس) و عدم وجود بیماری چشمی شبکیه‌ای دژنراتیو وابسته به سن بود. نتایج: 100 نفر در مطالعه شرکت کردند. 51 درصد از کل افراد دچار نزدیک بینی دژنراتیو بودند. نئوواسکولاریزاسیون کوروئید در 65/17 درصد بیماران دیده شد. بین فشار خون، دیابت و گلوکوم با نزدیک بینی دژنراتیو و ساده اختلاف معنی‌داری وجود داشت(001/0p<) ولی بین کاتاراکت و میوپی این اختلاف مشاهده نشد. ضریب همبستگی بین فشار خون و دیابت با نزدیک بینی دژنراتیو به ترتیب 28/0 و 22/0 بود. این همبستگی در مورد گلوکوم بسیار کوچک بود. بیشترین ضریب همبستگی بین کرسنت میوپیک و فشار خون بود(295/0=r). در تمامی موارد بین دیابت و عوارض نزدیک بینی ضریب همبستگی مثبت بود ولی تمام این همبستگی‌ها زیر 4/0 بود. نتیجه گیری: اکثریت بیماران نزدیک بین از نوع دژنراتیو بودند. فشار خون و دیابت شایع‌ترین بیماری همراه بود. با توجه به ضریب همبستگی بین فشار خون با نزدیک بینی، لزوم کنترل فشار خون و دیابت جهت جلوگیری از عوارض شبکیه‌ای تاکید می‌شود و جهت جلوگیری از عوارض شبکیه‌ای نزدیک بینی دژنراتیو باید گلوکوم را نیز کنترل کرد.
جمال فلاحتی، رحمت اله جدیدی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از شایع‌ترین شکایات بیماران مراجعه کننده به کلینیک چشم، سردرد و درد چشم است و انحراف چشم به خارج در ایجاد یا تشدید آن نقش دارد. این مطالعه با هدف تعیین رابطه سردرد یا درد چشم با میزان اگزوتروپی انجام شد. مواد و روش ها: روش نمونه‌گیری در این مطالعه توصیفی- مقطعی که بر روی افراد مراجعه کننده با علایم سردرد و درد چشم به کلینیک بیمارستان امیرکبیر در سال 1385 انجام شد، غربال‌گری بود. معیارهای ورود شامل سن بالای 3 سال، رد سایر علل چشمی سردرد و درد چشم و رد علل انکساری بود. بیماران با علت ارگانیک سردرد از قبیل تومور نیز از مطالعه حذف شدند. برای بیماران پرسش‌نامه تهیه شد و تست Cover–Uncover جهت تعیین وجود اگزوتروپی انجام گرفت. یافته ها: از مجموع 206 نفر شرکت کننده در این مطالعه 77/90 درصد مبتلا به انحراف چشم به خارج بوده و اکثر آنها خانم‌ بودند. شایع‌ترین علامت این بیماران، سردرد بود. رابطه مستقیمی بین سر درد و درد چشم با انحراف چشم به خارج مشاهده شد که با جنسیت نیز رابطه مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به رابطه مستقیمی که بین اگزوتروپی و سر درد و درد چشمی وجود دارد برای بیماران مراجعه ‌کننده با این شکایات حتماً باید معاینه انحراف چشم صورت پذیرد تا بتوان در صورت لزوم درمان جراحی یا غیر جراحی توصیه کرد.
فرزانه جهانی، علی اصغر فرازی، محمد رفیعی، رحمت اله جدیدی، زهره عنبری،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: رضایت شغلی به نوع نگرش فرد به شغل خویش اطلاق می‌گردد. با توجه به نقش کلیدی کارکنان بیمارستان‌ها در ارائه خدمات بهداشتی به بیماران، این مطالعه با هدف تعیین میزان رضایت شغلی کارکنان مراکز درمانی شهر اراک طراحی گردید. مواد و روش ها: مطالعه‌ای توصیفی بر روی 702 نفر از کارکنان بیمارستان‌های شهر اراک که به صورت نمونه‌گیری آسان انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار گردآوری داده‌ها شامل پرسش‌نامه اطلاعات دموگرافیک و پرسش‌نامه استاندارد رضایت شغلی هرزبرگ بود و رضایت شغلی در سه سطح طبقه‌بندی گردید. یافته‌ها: بررسی نتایج در هشت حیطه نشان دادکه رضایت شغلی اکثر کارکنان از شرایط محل کار(2/75 درصد)، ارتباط با همکاران(49 درصد)، حقوق و مزایا (1/75 درصد)، موقعیت شغلی (5/60 درصد)، امنیت شغلی (6/64 درصد)، نظارت و سرپرستی (0/64 درصد)، سیاستگذاری مدیریتی (2/59 درصد) و ارتباط زندگی شخصی (7/65 درصد) در سطح متوسط بوده است و در مجموع 2/82 درصد کارکنان رضایت کلی شغلی در حد متوسط داشتند. بیشترین رضایت شغلی مربوط به ارتباط با همکاران و کمترین رضایت از مزایای سختی کار، برقراری عدل و انصاف و عدم وجود تبعیض و امکانات رفاهی بود. آزمون آماری مجذور کای بین جنس، تحصیلات، نوع استخدام، شغل و شیفت کاری ارتباط معنی‌داری نشان داد. نتیجه‌گیری: در مجموع رضایت کلی افراد درحد متوسط بود. افزایش و پرداخت به موقع کارانه‌ها و مزایای سختی کار و ایجاد امکانات رفاهی جهت بهبود رضایت شغلی این قشر ضروری می‌باشد.
رحمت اله جدیدی، داود حکمت پو، عزیز اقبالی، فرشته معماری،
دوره 15، شماره 9 - ( ماهنامه بهمن 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان خون به دلیل شیوع زیاد در کودکان، میزان کشندگی بالا، هزینه‎های گزاف درمانی، زمان طولانی بستری شدن در بیمارستان، والدین و خانواده را شدیداً تحت تأثیر قرار می‎دهد. این مطالعه با هدف تبیین تجارب والدین دارای کودک مبتلا به سرطان خون انجام شد. مواد و روش‎ها: این مطالعه به روش کیفی و رویکردآنالیز محتوی انجام و جهت جمع‎آوری اطلاعات، از مصاحبه استفاده شد. مطالعه با نمونه‎گیری هدفمند شروع و در طی تکامل طبقات، با نمونه‎گیری نظری تا اشباع داده‎ها ادامه یافت. تعداد 22 نفراز والدین به مدت 2 ماه مورد مصاحبه قرار گرفتند. بررسی داده‎ها به روش تجزیه و تحلیل مداوم مقایسه‎ای انجام گردید. یافته‎ها: بریدن از زندگی، کوله بار مشکلات، کتمان سرطان از فرزند و دیگران، توکل به خدا، ازخودگذشتگی والدین، سازگاری، قصورات درمانی، تعاملات انسانی اثر بخش و تسهیلات بیمارستانی به عنوان کدهای سطح سوم ناشی از تبیین تجربیات والدین دارای فرزند سرطانی و"به بن بست رسیدن زندگی والدین" به عنوان تم یا درون مایه اصلی پدیدار شدند. نتیجه‎گیری: دراین پژوهش، تجارب والدین دارای کودک مبتلا به سرطان با ژرفای بیشتری مورد شناسایی قرارگرفت و در و نمایه اصلی این مطالعه یعنی" به بن بست رسیدن زندگی والدین" لزوم توجه همه جانبه به آنها را مورد تاکید قرار می‎دهد. از طرفی بهره‎گیری بیشتر از تجارب والدین کمک می‎کند تا با افزایش امیدواری آنها، انجام مراقبت‎های درمانی اثر بخش‎تر شود.
جمال فلاحتی، رحمت اله جدیدی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به این که اندوفتالمیت مهم‌ترین عارضه پس از عمل جراحی کاتاراکت است و وقوع آن می‌تواند منجر به کاهش شدید بینایی ویا حتی از دست رفتن بینایی گردد، لذا استفاده از روش‌های پیش‌گیری بسیار اهمیت دارد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مصرف داروی وانکوماسین حین عمل جراحی کاتاراکت در پیش‌گیری ازاندوفتالمیت انجام شد.

مواد و روش‌ها: دراین مطالعه تجربی، جامعه هدف بیماران کاتاراکت مراجعه کننده به بیمارستان امیرکبیر بودند. بیماران به صورت تصادفی به دوگروه، با و بدون دریافت وانکومایسن در سرم شستشو تقسیم شدند. مشخصات دموگرافیک و دیگر اطلاعات لازم بیماران قبل از عمل از طریق پرسش‌نامه جمع‌آوری وهم‎چنین میزان بروز اندوفتالمیت درآنان تا دو هفته پس از عمل با انجام معاینه،ثبت گردید.جهت مقایسه فراوانی نسبی (بروز) عفونت اندوفتالمیت دردوگروه ازآزمون کای دو وآزمون دقیق فیشر استفاده شد.

یافته‌ها: از تعداد 1281 بیمار بررسی شده، به 539 نفر در سرم شستشو آنها وانکومایسین (به میزان 1 میلی‌گرم در 500 میلی‌لیتر سرم رینگر) اضافه گردید و برای 742 بیمار نیز وانکومایسین اضافه نشد. با انجام معاینه تا دو هفته بعد از عمل از تعداد کل بیماران، 3 نفر (23/0 درصد) دچار آندوفتالمیت شدند که 2نفر (16/0 درصد) مربوط به گروه بدون دریافت وانکو مایسین و 1 نفر (07/0 درصد) مربوط به گروه دریافت کننده وانکومایسین بودند.آزمون دقیق فیشر نشان دادکه میزان فراوانی آندوفتالمیت بین گروه دریافت کننده وانکومایسین با گروه کنترل تفاوت آماری معنی‌داری وجود نداشته است(05/0p>).

نتیجه‌گیری: هر چند فراوانی نسبی آندوفتالمیت، در بیماران بدون دریافت وانکومایسن بیشتر از گروه دریافت کننده وانکومایسن بود، ولی با توجه به معنی‌دار نبودن آزمون آماری، اضافه کردن وانکومایسین در پیش‌گیری ازاندوفتالمیت موثر نیست و علت را باید در موارد دیگر جستجو کرد.


رحمت اله جدیدی، فرشته معماری، زهره عنبری،
دوره 16، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: باتوجه به اینکه هوش سازمانی دستیابی به دانش رادرسازمان ها افزایش داده،باعث پیدایش مزیت رقابتی وگامی مهم درجهت بهبودکارایی واثر بخشی سازمان محسوب میشود ،ولی تحت تاثیر ابعاد ساختاری(تمرکز،رسمیت وپیچیدگی) قرارمی گیرد.این مطالعه باهدف بررسی رابطه بین ساختارسازمانی وهوش سازمانی دربیمارستان های آموزشی تابعه دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام گرفت.

  مواد و روش ها: دراین مطالعه مقطعی-تحلیلی،جامعه پژوهش راکلیه پرسنل رسمی دارای مدرک تحصیلی دیپلم به بالا،شاغل در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اراک تشکیل می دادندکه به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند.ابزارجمع آوری داده ها،پرسشنامه استاندارد ساختارسازمانی رابینزبا ابعادساختاری(پیچیدگی،رسمیت وتمرکز)و نیزپرسشنامه استاندارد هوش سازمانی آلبرخت بودکه پس از تایید روایی وپایایی پرسشنامه ها،توسط مجریان وهمکاران طرح با حضور در بیمارستانهای آموزشی تابعه دانشگاه توزیع وجمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده بااستفاده از نرم افزار 16 SPSS وآزمون آماری ضریب همبستگی اسپیرمن تحلیل شد.

  یافته ها: ازتعداد386 پاسخ دهنده،بیشترین آنهادارای مدرک تحصیلی لیسانس بودندکه 284نفر (74%)آنهاسابقه کاربیشتراز5سال داشتند.نتایج تحقیق ارتباط معنی داری رابین ساختارسازمانی باهوش سازمانی دربیمارستان های آموزشی نشان داد (612/0- r= و001/0 p= ) .این ارتباط دربعدپیچیدگی باهوش سازمانی معنی دارنبود (157/0 r = و53/0 p= ) ، ولی دردوبعد دیگرساختار سازمانی(یعنی درجه رسمیت وتمرکزگرایی)با هوش سازمانی ارتباط معنادارومعکوس ( به ترتیب 693/0- r= و001/0 p= ) و(711/0- r= و001/0 p= ) بدست آمد.

  نتیجه گیری: براساس یافته های بدست آمده بیمارستان های آموزشی می توانند از طریق بازنگری دروضع موجودابعاد ساختاری خود(بویژه با کاهش رسمیت وتمرکز زدایی)بستر لازم برای ارتقا،استفاده وپیاده سازی هوش سازمانی را فراهم آورند تا کیفیت خدمات درمانی ارائه شده به نحو چشمگیری افزایش یابد .

 


جمال فلاحتی، رحمت اله جدیدی، عبداله رشیدی،
دوره 16، شماره 12 - ( 12-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: باتوجه به اینکه کوریورتینیت توکسوپلاسموزمنجربه ازبین رفتن دید مرکزی،کدورت ویتره،دردچشم،ترس ازنورواشک ریزش میگردد، لذادرمان سریع آن بسیاراهمیت دارد.این مطالعه باهدف بررسی اثردرمانی تزریق داخل ویتره کلینداماسین درکوریورتینیت توکسوپلاسمایی ومقایسه آن بادرمان خوراکی رایج انجام شد.

 مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی جامعه هدف،کلیه بیماران مبتلابه کوریورتینیت توکسوپلاسمایی مراجعه کننده به کلینک چشم پزشکی بودندکه به طورتصادفی به دوگروه مداخله( (Aدرمان باتزریق داخل ویتره کلینداماسین وشاهد(B) درمان رایج (داروی خوراکی پریمیتامین/سولفادیازین/کلنیداماسین)تقسیم شدند.ابزارجمع آوری داده هاپرسشنامه وپرونده بیمار بود.حدت بینایی باچارت اسنلن وضخامت شبکیه بادستگاه توموگرافی لایه های شبکیه((OCT اندازه گیری ونتایج قبل وبعد ازدرمان بمدت یکسال ثبت شد.داده هاپس ازهمسان سازی سن وجنس بااستفاده ازنرم افزار16SPSS وآزمونهای توصیفی واستنباطی t-test تحلیل شد.

یافته ها: از 26 بیمارمبتلابه کوریورتینیت توکسوپلاسمایی،تعداد 16 نفر(5/61%)شهری و تعداد 10 نفر(5/38%)روستایی بودند.میانگین زمان بهبودی ضایعات بین گروه (A) و(B) متفاوت بود(=0/001 P). علاوه براینکه اختلاف آماری میزان بهبود حدت بینایی بین قبل وبعد ازدرمان درهردوگروه معناداربود،بین گروهها هم این میزان بهبود تفاوت داشت (<0/05 P).همچنین میانگین تغییرات اندازه ضخامت مرکزی ماکولاهرچندبین قبل و بعد از درمان درهردوگروه تفاوت داشت(=0/001 P)،ولی بین دوروش درمانی اختلاف آماری معناداری مشاهده نشد (=0/452 P).

نتیجه گیری: هرچند هردوروش درمانی(تزریق داخل ویتره کلنیداماسین ودارویی رایج خوراکی«پریمیتامین/سولفادیازین/ کلنیداماسین)دردرمان کوریورتینیت موثرهستند ولی روش تزریقی به لحاظ کوتاه تربودن زمان بهبودی ضایعات،افزایش بیشترحدت بینایی نسبت به روش مشابه جایگزین مناسبتری است.


جمال فلاحتی، فرزاد زمانی برسری، محمد تایید، رحمت اله جدیدی،
دوره 18، شماره 3 - ( خرداد 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: انسداد مجرای اشکی به عنوان یک مشکل شایع باعث علائم زجرآور فیزیکی و اجتماعی شامل اشک ریزش فراوان، حملات داکریوسیستیت حاد و مزمن، درد وخارش چشم و قرمزی چشم می‏شود. با این حال، روش‏های درمانی موجود اتفاق نظر نیست. این مطالعه به بررسی و مقایسه اثر و عوارض داکریوسیستورینوستومی و ترجیحات بیماران در دو روش جراحی مرسوم برای رفع انسداد مجرای اشکی می‏پردازد.

مواد و روش‏ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 220 بیمار مبتلا به انسداد مجرای اشکی به صورت تصادفی به 2 گروه مساوی تقسیم شده و تحت جراحی داکریوسیستورینوستومی اکسترنال و اندوسکوپیک قرارگرفتند. در نهایت بیماران از نظر میزان اکیموز واشک ریزش بعد از عمل و زمان جراحی و میزان خونریزی حین عمل مقایسه شدند. داده‏های بیماران با استفاده از آزمون مجذور کای و با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 16 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

یافته‏ها: مقایسه نتایج دو گروه از نظر اکیموز بعد از عمل، مدت زمان عمل جراحی و خونریزی بعد از جراحی نشان دهنده اختلاف معنی‏داری بود(p=0.000). ولی میزان اشک ریزش بعد از عمل جراحی بین دو گروه اختلاف معنی‏داری را نشان نداد(p=0.418).

نتیجه‏گیری: با توجه به یافته‏های این مطالعه، استفاده از روش داکریوسیستورینوستومی اندوسکوپیک نسبت به روش سنتی اکسترنال برتری محسوسی دارد. لذا با توجه به میل بیشتر بیماران به انجام این روش، جراحان باید تجربه بیشتری در انجام این عمل جراحی کسب نمایند.


مژگان احمری نژاد، رحمت اله جدیدی،
دوره 19، شماره 12 - ( اسفند ماه 1395 1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: امروزه نقش تبلیغات شفاهی در اتخاذ تصمیمات به ویژه در بخش خدمات از اهمیت خاصی برخوردار است. از این رو، هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تبلیغات شفاهی بر رفتار تصمیم‌گیری زنان باردار جهت عضویت در بانک خون بند ناف رویان بوده است.

مواد و روشها: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی است و ماهیتی علی دارد. جامعه آماری این پژوهش 790 نفر از زنان باردار عضو بانک خون بند ناف رویان در شهر اراک می‌باشد که از این تعداد 294 نمونه به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. داده‌های پژوهش به کمک پرسش‌نامه گردآوری گردید. تجزیه و تحلیل داده‌ها به روش مدل‌یابی معادلات ساختاری(SEM) و با استفاده از نرم افزار لیزرل نسخه 54/8 صورت گرفت.

یافتهها: یافته‌ها نشان داد که تأثیر متغیر رسانه ارتباطی بر منبع اطلاعات شخصی و تبلیغات شفاهی معنی‌دار و مثبت است. به علاوه، تأثیر رهبران عقیده بر منبع اطلاعات شخصی و تبلیغات شفاهی معنی‌دار و مثبت بود و تأثیر معنی‌دار و منفی این متغیر بر ریسک ادراک شده مشهود گشت. منبع اطلاعات شخصی تأثیر معنی‌دار و مثبتی بر تصمیم گیری داشت. با این وجود، ساختار اجتماعی از هیچ گونه تأثیری بر تبلیغات شفاهی برخوردار نبود، عدم تأثیر تبلیغات شفاهی بر تصمیم‌گیری نیز از یافته‌های دیگر پژوهش بود.

نتیجهگیری: با توجه به نتایج به نظر می‌رسد توجه به پیش نیازها و شرایط لازم جهت فراهم آوردن بستری مناسب برای ایجاد و گسترش تبلیغات شفاهی تأثیرگذار جهت تصمیم‌گیری برای پیوستن به بانک خون بند ناف رویان امری ضروری است.


علی جدیدی، سلیمان زند، علی خانمحدی هزاوه، نگین حسینی،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

مقدمه: کیفیت زندگی، یکی از مهم‌ترین مسائلی است که می‌تواند فرد را به ادامه زندگی شاد و سالم تشویق کند. از طرفی سلامت معنوی، یکی از ابعاد سلامتی بوده و در واقع یک حس ارتباط هماهنگ بین خود، دیگران، طبیعت و ماوراء می‌باشد و منجر به درک هدف و معنی غایی در زندگی می‌شود. هدف از انجام این مطالعه، تعیین ارتباط سلامت معنوی و کیفیت زندگی در دانشجویان دانشگاه‌های شهر اراک می‌باشد. از نتایج این مطالعه می‌توان جهت تدوین برنامه‌های راهبردی با هدف ارتقاء سلامت معنوی و کیفیت زندگی در دانشجویان بهره برد.
روش کار: ابتدا جمعیت هر کدام از دانشگاه‌های شهر  اراک سنجیده شده و با در نظر گرفتن جمعیت آن‌ها و برقرار کردن تناسب بین حجم نمونه مطالعه و جمعیت هر کدام از دانشگاه‌ها، افرادی که مشخصه ورود به مطالعه را داشتند وارد مطالعه شدند. حجم نمونه مطالعه،
400 نفر بود که بر روی دانشجویانی انجام شد که حداقل شش ماه از تحصیل‌شان در دانشگاه گذشته باشد. پس از کسب رضایت از شرکت‌کنندگان، پژوهشگران از طریق مصاحبه با دانشجویان اقدام به پر کردن پرسش‌نامه کردند. پرسش‌نامه‌ها شامل دو ابزار پرسش‌نامه سلامت معنوی و پرسش‌نامه کیفیت زندگی ۳۶ سؤالی بودند.

یافته‌ها: بین نمره سلامت معنوی با متغیرهای جمعیت‌شناختی از جمله سن و وضعیت تأهل، ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد. همین‌طور نمره کیفیت زندگی نیز با متغیرهای جمعیت‌شناختی ارتباط معنی‌داری نداشت. آنالیز داده‌های مطالعه نشان داد که بین کیفیت زندگی با سلامت معنوی دانشجویان همبستگی مثبت وجود دارد (0/05 > P).
نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، بین کیفیت زندگی و سلامت معنوی دانشجویان دانشگاه‌های شهر اراک، ارتباط وجود دارد. لذا می‌توان با تأمین نیازهای معنوی دانشجویان و ارتقاء سلامت معنوی آنان نسبت به بهبود کیفیت زندگی آنان اقدام کرد.
علیرضا رضایی آشتیانی، علی جدیدی، علی خانمحمدی هزاوه، سیدمحمد آقایی‌پور،
دوره 27، شماره 4 - ( 7-1403 )
چکیده

مقدمه: یکی از تظاهرات بالینی بیماری کروناویروس، علائم نورولوژیک می‌باشد. با این‌حال به دلیل نوظهور بودن این ویروس، اطلاعات چندانی در خصوص علائم آن در دسترس نیست. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی توصیفی شیوع علائم نورولوژیک در بیماران مبتلا به کرونا ویروس در بیمارستان‌های شهرستان اراک انجام شد.
روش کار: در این مطالعه، تمام بیماران بستری مبتلا به کرونا در دو مرکز درمانی شهرستان اراک که حاضر به شرکت در مطالعه بودند، به صورت سرشماری انتخاب شدند. پرسشنامه‌ها شامل دو قسمت اطلاعات دموگرافیک و شیوع و شدت علائم نورولوژیک بود که توسط مصاحبه با بیماران تکمیل شدند.
یافته‌ها: 208 نفر از بیماران مبتلا با میانگین سنی 14/1 ± 60/5 سال در مطالعه شرکت کردند. از 20 مورد علامت نورولوژیک مورد بررسی فقط دو مورد (گزگز اطراف دهان و فلج اعصاب جمجمه) در بیماران وجود نداشت. بیشترین علائم شایع نورولوژیک در بیماران بستری به ترتیب شامل سردرد (82/5 درصد)، خستگی (81 درصد) و درد عضلانی (74/9 درصد) بود. از طرفی بر اساس مقیاس بصری، بیشترین شدت علائم مربوط به سردرد با میانگین شدت 7/5، خستگی با میانگین شدت 7/03 و ضعف عضلانی با شدت 6/9 به دست آمد.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه نشان داد، شایع‌ترین علائم نورولوژیک در بیماران مبتلا به کرونا شامل سردرد، خستگی و درد عضلانی و شدیدترین علائم نورولوژیک در این بیماران سردرد، خستگی و ضعف عضلانی می‌باشد. با توجه به یافته‌های حاصل از این مطالعه، می‌توان از این نتایج در تشخیص بیماران و پیگیری آنها بهره برد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb