13 نتیجه برای توکل
مجید طوافی، عبدالرحمان دزفولیان، علیرضا شمس، پروانه طباطبایی، اسد الله توکلی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده
مقدمه: در دیابت قندی افزایش آنژیوتانسین 2 (AgII)، افزایش فاکتور رشد شبه انسولینی _1(IGF-1) و افزایش هورمون رشد موجب القاء ضایعات کلیوی به ویژه تغییر در محتوا ، ضخامت غشاء پایه گلومرولی (GBM) ، افزایش ضخامت واتصال زوائد پایی پودوسیتی میگردد. در این تحقیق برای اولین بار ترکیب درمانی داروهای لوزارتان (بلوکه کننده گیرنده نوع یک آنژیوتاتنسین 2) و اکتروتید (مهار کننده IGF-1 و هورمون رشد) جهت مهار ضایعات پوشش گلومرولی دیابتی به کار رفت.
روش کار: در این بررسی تجربی 15 راس رت نر دو ماهه، نفرکتومی چپ گردیده و به 5 گروه 3 تایی تقسیم شدند. هفت روز بعد با تزریق زیر جلدی آلوکسان(120 میلیگرم برکیلوگرم زیرجلدی)در گروه های دوم ، سوم، چهارم و پنجم دیابت، القاء گردید. 5 روز بعد از القاء دیابت، گروه سوم لوزارتان (5 میلیگرم برکیلوگرم) از راه دهان وگروه چهارم اکتروتید(10میکروگرم در روز) به صورت زیر پوستی و گروه پنجم هردو دارو را با دزهای گفته شده به مدت هشت هفته دریافت کردند. گروه دوم دیابتی بدون درمان در نظر گرفته شد. سپس کلیه تمام حیوانات گروهها با روش پرفیوژن ثابت گردید. قطعات یک میلی متری کورتکس بعد از ثبوت ثانویه با تتروکسید اسمیم جهت قالب گیری در رزین TAAB812 پردازش گردید. برشهای نازک(600 نانومتری) تهیه و با میکروسکوپ الکترونی انتقالی مورد بررسی کیفی قرار گرفت.
نتایج :لوزارتان از اتصال زوائد پایی و پهن شدن آنها جلوگیری و لی در مواردی نتوانسته بود حالت سه لایه ای GBM را حفظ نماید. اکتروتید در مهار اتصال زوائد پایی چندان مؤثر نبوده و تاثیری در جلوگیری ازدست رفتن حالت سه لایه ای GBM نداشت. مصرف توأم هر دودارو اتصال و پهن شدن زوائد پایی را مهار و ساختار GBM را حفظ نمود، ولی در موارد معدودی تیغه شفاف مجاور اندوتلیوم دیده نشد.
نتیجه گیری: اکتروتید تأثیر چندانی بر مهار ضایعات پوشش گلومرولی نداشت. هر چند لوزارتان توانست تا حد خوبی از تغییرات فرا ساختاری پوشش گلومرولی جلوگیری نماید، ولی مصرف توأم هردو دارو در اکثر موارد و در مقایسه با لوزارتان، ضایعات دیابتی پوشش گلومرولی را بهتر مهار نمود.
آذر حدادی، بابک عشرتی، حسن توکلی، مهین السادات عظیمی،
دوره 10، شماره 1 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: هدف این مقاله کسب نظر اعضا هیئت علمی بیمارستان سینا در مورد وضعیت فعلی پژوهش در این مرکز و راههای ارتقای آن بوده است. روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی از نوع تئوری زمینهای است که در آن از ابزارهای بحث گروهی متمرکز و مصاحبه عمیق فردی با اعضاء هیئت علمی بخشهای مختلف بیمارستان، ریاست و معاونت محترم آموزشی پژوهشی بیمارستان، استفاده گردید. در این مطالعه 3 گروه 5 نفره در بحثهای گروهی متمرکز شرکت کردند. بحث گروهی متمرکز با اعضاء هیئت علمی و مصاحبه عمیق فردی با معاون آموزشی، ریاست بیمارستان و ریاست مرکز گسترش پژوهش بالینی بیمارستان صورت گرفت. نتایج: اکثر افراد شرکت کننده در مطالعه معتقد بودند داشتن یک بانک دادهای مهمترین عامل موثر در ارتقای پژوهش در بیمارستان است. همچنین برگزاری مرتب و مکرر کارگاههای روش تحقیق برای ظرفیت سازی برای تحقیق در میان اعضا هیئت علمی لازم است. نتیجه گیری: راهکارهای مهم برای ارتقای پژوهش در مرکز آموزشی درمانی سینا شامل ایجاد نظام ثبت بیماران، برگزاری مستمر دورههای روش تحقیق، اصلاح روند اداری تصویب طرحهای پژوهشی، تجدید نظر در روند امتیاز دهی مقالات و مشارکت بیشتر گروه اپیدمیولوژی در پژوهشهای بیمارستانی، بودند.
مریم دلفی، مهسا بخیت، مجتبی توکلی، علی نیکخواه، آزاده ساکی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: پاسخهای پایدار شنوایی جدیدترین تکنولوژی آستانه یابی نوزادان و کودکان در علم شنوایی شناسی است. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین آستانههای به دست آمده از آزمونهای پاسخهای پایدار شنوایی و پاسخهای شنیداری ساقه مغز با محرک کلیک است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع مقطعی است. در این مطالعه 32 نوزاد و کودک در محدوده سنی بدو تولد تا 7 سال در دو گروه کم شنوایی متوسط تا شدید و شدید تا عمیق با استفاده از آزمونهای پاسخهای پایدار شنوایی و پاسخهای شنیداری ساقه مغز با محرک کلیک مورد آستانه گیری قرار گرفتند.
یافتهها: ضریب همبستگی در فرکانسهای 500، 1000، 2000 و 4000، میانگین آستانههای 1000و 4000 هرتز و میانگین آستانههای فرکانس 2000 و 4000 هرتز در کم شنوایی متوسط تا شدید بین 90/0-68/0 و در کم شنوایی شدید تا عمیق بین 96/0-79/0 به دست آمد.
نتیجهگیری: آستانههای پاسخهای پایدار شنوایی و پاسخهای شنیداری ساقه مغز کلیک در کلیه فرکانسهای مورد بررسی ارتباط مناسبی دارند. همچنین با افزایش میزان کم شنوایی میزان همبستگی افزایش مییابد.
محمدرضا توکل، رضا تاجیک، مرضیه توکل،
دوره 20، شماره 5 - ( مردادماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: بهداشت حرفهای علم و هنر کنترل مخاطرات شغلی است و ارزیابی ریسک یکی از وظایف ایشان است. انجمن بهداشت صنعتی آمریکا روشی را برای بررسی ریسک بهداشت حرفهای که دارای حساسیت، دقت و صحت لازم متناسب با اصول بهداشت حرفهای است ارائه کرده است .هدف از این مطالعه، بررسی نقاط قوت، نقاط ضعف، مشکلات اجرایی و ابزارهای بهبود دهنده از نظر کارشناسان بهداشت حرفهای اراک است.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت توصیفی -تحلیلی و به صورت سرشماری از کل کارشناسان بهداشت حرفهای اراک (۵۳ نفر) انجام شد. به منظور بهبود درک و اجرای روش، فرمهای ثبت اطلاعات جهت اجرای روش طراحی شدند. به منظور تسهیل در محاسبات و نگهداری سوابق یک فایل صفحهگسترده اکسل تهیه شد. پس از حدود ۵ سال از اجرا، نظر کارشناسان در این خصوص توسط یک پرسشنامه جمعآوری شده و اطلاعات به صورت توصیفی از طریق نرمافزار SPSS و ارتباط بین متغیرها از طریق ضریب پیرسون سنجیده شد.
یافتهها: فقط ۴ درصد از شرکت کنندگان در دوره دانشگاه با این روش ارزیابی ریسک آشنا شده بودند. در مطالعه حاضر، ۸۸ درصد اظهار داشتند که فرمهای شناسایی اولیه تهیه شده در سادهسازی موثر بوده و ۸۴ درصد اظهار داشتند که فرمهای شناسایی اولیه در فراگیری روش تأثیر گذار بوده است. رابطه میزان ساده سازی فایل اکسل و سادگی مفاهیم در این روش ۷۴۳/۰ به دست آمد.
نتیجهگیری: استفاده از ابزارهایی مانند فرمهای یکسان و صفحه گسترده میتواند در درک و سادهسازی این روش کمک نماید و برخی از مشکلات اجرایی را کاهش دهد.
هاله سادات توکل افشاری، مسعود همایونی تبریزی، توران اردلان،
دوره 22، شماره 4 - ( مهر و آبان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف از بین نانوداروهای تولیدشده، نانوامولسیون یک ابزار مهم درعرصه فناوری نانو است که جهت کاربرد بالینی و درمانی طراحی شده است. از آنجا که اثربخشی درمانی سرطان از طریق توانایی دارو برای کاهش و ازبینبردن تومورها بدون آسیبرساندن به بافت سالم اندازهگیری میشود، نانوامولسیون به عنوان حامل دارویی هدفمند در این زمینه میتواند مفید واقع شود. بنابراین در این پژوهش اثرات آنتیاکسیدانی و ضدسرطان نانوامولسیون تولیدشده توسط اسانس گیاه شوید بررسی شده است.
مواد و روش ها جهت سنجش ویژگیهای آنتیاکسیدانی از آزمونهای دیپیپیاچ (1،1- دیفنیل-2- پیکریل- هیدرازیل) و ایبیتیاس (2،2-آزینو بیس (3-اتیل بنزوتیازولین 6- سولفونیک اسید)) استفاده شد و جهت ارزیابی سمیت سلولی القاشده به سلولهای سرطانی کبد
(HepG2) و سلولهای نرمال اندوتلیال سیاهرگ بند ناف انسان آزمون MTT به کار گرفته شد.
ملاحظات اخلاقی تمامی آزمایشهای این تحقیق با رعایت موازین اخلاقی و طبق تأیید کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد با شناسه مصوبه IR.IAU.MSHD.REC.1398.027 انجام گرفت.
یافته ها یافتههای این مطالعه نشان داد نانوامولسیون تولیدشده توسط اسانس گیاه شوید دارای پتانسیل خوبی برای مهار رادیکالهای دیپیپیاچ (IC50=500 µg/ml) و ایبیتیاس (IC50=420 µg/ml) است. همچنین نتایج حاصل از آزمون MTT روی رده سرطانی HepG2 و رده نرمال HUVEC نشان داد میزان بقای سلولها در غلظت 50 میکروگرم بر میلیلیتر به ترتیب 21/73 و 77/86 میکروگرم بر میلیلیتر است. نانوامولسیون بقای سلولها را به صورت وابسته به دُز کاهش داد؛ سمیت اعمالشده بر سلولهای سرطانی از سلولهای نرمال بیشتر بود.
نتیجه گیری مطالعه حاضر نشانگر پتانسیل تبدیلشدن نانوامولسیون سنتزشده توسط اسانس گیاه شوید به یک استراتژی درمانی برای بیماریهای ناشی از استرس اکسیداتیو در آینده است.
فاطمه توکلی، سمیه رئیسی،
دوره 23، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: RNA های بلند غیرکدکننده (lncRNA) به عنوان یک کلاس مهم از RNA ها با نقشهای بنیادی در تنظیم بیان ژن گزارش شدهاند و بنابراین در تکوین انواع سرطانها درگیر هستند. مطالعه گسترده ژنومی GWAS برای شناسایی لوکوسهای وابسته به فنوتیپ در توالیهای غیرکدکننده استفاده میشود. باوجوداین عملکردهای بیولوژیک و ارتباطات دقیق میان لوکوسهای وابسته به فنوتیپ و lncRNA ها هنوز به طور کامل شناسایی نشدهاند. تاکنون هیچ دادهای در ارتباط با همراهی میان پلیمورفیسم lincRNA-NR_024015 (rs8506C>T) در جایگاه اتصالی miR-526b و استعداد ابتلا به سرطان پستان (BC) و فاکتورهای بالینی گزارش نشده است. بنابراین، هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثر rs8506 روی ریسک سرطان پستان است.
مواد و روشها: در این مطالعه همراهی میان پلیمورفیسم rs8506 C>T و استعداد ابتلا به BC در یک مطالعه مورد-شاهدی (120 نمونه سرطانی و 120 شاهد سالم) بررسی شده است. ژنوتیپ پلیمورفیسم با روش واکنش زنجیرهای پلیمراز-پلیمورفیسم طولی قطعات محدودشونده (PCR-RFLP) بررسی شد. در مرحله بعد میانکنش بین پلیمورفیسم و فاکتورهای بالینی ارزیابی و میزان OR برای محاسبه خطر مشخص شد.
ملاحظات اخلاقی: نمونههای مورد بررسی در مطالعه از سوی کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد با کد 0215-91 تأیید شدهاند.
یافته ها: نتایج ما ارتباطی بین پلیمورفیسم rs8506 C>T و خطر وقوع BC در مدل غالب را نشان داد (CC در برابر CT+TT؛ 0/027=P؛ 1/84=OR؛ 95%CI، 067/3/1-201). در مدل همغالب، ژنوتیپ CT یک همراهی معناداری را با BC نشان داده است (0/038 =P). علاوهبراین مشخص شد که افراد با آلل T در rs8506 خطر افزایشیافتهای برای سرطان پستان دارند (0/031=P؛ 1/69=OR؛ 95%CI، 047/1-731/2). هیچ نوع ارتباطی میان rs8506 و فاکتورهای بالینی شامل متاستاز، درجه توموری و HER2 مشاهده نشد.
نتیجه گیری: بهطورکلی، حضور پلیمورفیسم rs8506 در توالی lincRNA-NR_024015 ممکن است به خطر وقوع سرطان پستان نسبت داده شود. آلل T در این واریانت، افزایش خطر برای وقوع سرطان پستان را ارائه میکند؛ بنابراین برای آشکارسازی مکانیسم جزئی همراهی مشاهدهشده، آنالیزهای کاربردی بیشتری نیاز است.
علیرضا امانی، علی کمالی، بهمن صادقی، علیرضا سیستانی، مهدی توکلی زاده، سجاد قدبیگی، فرید ثاقبی، مجتبی احمدلو،
دوره 23، شماره 4 - ( مهر و آبان 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیبهای مچ پا یکی از شایعترین آسیبهای اسکلتیعضلانی در فعالیتهای ورزشی است که به طور کلی10 الی 15 درصد از کل آسیبها را شامل میشود. از آنجایی که کنترل درد و التهاب در پیچخوردگی مچ پا از اهداف اصلی درمان است، بنابراین بر آن شدیم تا اثرات درمانی گیاه چلهداغی، با عنوان پماد چلهداغی را با یک ژل متداول درمانی نظیر پیروکسیکام مقایسه کنیم.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور و با روش نمونهگیری متوالی به مدت شش ماه از مرداد سال 1397 تا دی سال 1397 انجام شد.کلیه بیماران پس از مراجعه رضایتنامه را تکمیل کردند و مشخصات بیماران و متغیرهای مطالعه توسط ارزیابیکننده در فرم تحقیق ثبت شد. برای سنجش التهاب مفصل، مچ پا با متر نواری در ناحیه قوزکها اندازهگیری (برحسب سانتیمتر) شد. برای اندازهگیری درجه حرکات مچ پا هم از گونیامتر استفاده شد. علامت خونمردگی مچ پا نیز از طریق معاینه فیزیکی، مشاهده و بررسی و در چکلیست ثبت شد. پس از جمعآوری دادهها و ورود اطلاعات در نرمافزار آماریSPSS نسخه 18، با استفاده از آزمونهای آماری (منویتنی یو ، آنووا و کایدو)تجزیه و تحلیل اماری صورت گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1396.55 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علومپزشکی اراک و کد ثبت کارآزمایی بالینی IRCT2017071720258N53 به تصویب رسید.
یافته ها: میانگین سن در گروه کنترل 8/6±34/2 سال و در گروه مورد 8/9±35/4 سال بود که با توجه به نوع آزمون منویتنی یو اختلاف معنادار آماری وجود نداشت (0/05P).
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پماد چلهداغی در سه هفته میتواند در کاهش درد موضعی، و التهاب نسبت به درمان با ژل پیروکسکام مؤثرتر باشد.
هاله سادات توکل افشاری، مسعود همایونی تبریزی، توران اردلان،
دوره 24، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: رگزایی یا آنژیوژنز، به فرایند تشکیل عروق خونی جدید از عروق پیشین گفته میشود که نقش مهمی در شرایط فیزیولوژیک، ازجمله رشد و نمو، ترمیم زخم و تولید مثل بر عهده دارد. همچنین این فرایند در پدیدههای پاتولوژیکی و بروز بیماریهای مختلف، بهخصوص رشد تومور و متاستاز نقش حیاتی دارد. در پژوهش حاضر، اثرات ضدرگزایی نانوامولسیون سنتزشده از اسانس گیاه شوید با استفاده از روش CAM ارزیابی شد.
مواد و روش ها: به منظور بررسی اثرات ضدرگزایی در روز دوم انکوباسیون، روی تخممرغها پنجره باز شد و در روز هشتم یک اسفنج ژلاتینی به همراه نانوامولسیون شوید با دُزهای مختلف (12.5، 25 و 50 میکروگرم بر میلیلیتر) روی پرده کوریوآلانتوئیک قرار داده شد. در روز دوازدهم انکوباسیون از استرئومیکروسکوپ تحقیقاتی به منظور ارزیابی میزان رگزایی و تصویربرداری از ناحیه تیمار استفاده شد. فاکتورهای عروقی با نرمافزار Image Jبررسی شد.
ملاحظات اخلاقی: تمامی آزمایشهای این تحقیق با رعایت موازین اخلاقی و طبق تأیید کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد انجام گرفت (کد: IR.IAU.MSHD.REC.1398.027).
یافته ها: نتایج بررسی اثر نانوامولسیون بر میزان رگزایی در تست CAM، نشانگر کاهش طول و تعداد رگهای پرده کوریوآلانتوئیک در نمونههای تیمارشده در مقایسه با تیمارنشده است. همچنین کاهش قد و وزن جنینهای تیمارشده در مقایسه با تیمارنشده در این بررسی نشان داده شد (P<0/05).
نتیجه گیری: فعالیت ضدرگزایی نانوامولسیون شوید نشاندهنده کاربرد احتمالی این ماده برای بیماریهایی همچون سرطان است که مهار تشکیل رگهای خونی در آنها مورد نظر است؛ بنابراین نانوامولسیون شوید میتواند به عنوان یک ماده برای مطالعات بیشتر در زمینه سرطان پیشنهاد شود.
محبوبه درزی پور، رضا توکلی، داود شجاعی زاده، زهرا رضاقلی زاده عمران،
دوره 25، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1401 )
چکیده
زمینه و هدف عفونت بیمارستانی معضل بهداشتی تمام کشورهاست و باتوجهبه نقش ماماها در کنترل عفونتهای بیمارستانی، این پژوهش با هدف تعیین تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مدل رفتارهای پیشگیریکننده از عفونتهای بیمارستانی توسط ماماهای شاغل در بیمارستانهای شهر بابل انجام شد.
مواد و روش ها پژوهش حاضر یک مطالعه مداخلهای نیمهتجربی با گروه آزمایش وکنترل است. مداخلات بهصورت 3 جلسه 40 دقیقهای در بیمارستان شهید یحیینژاد در ماه فروردین و اردیبهشت سال 1398 انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه مبتنی بر سازههای مدل اعتقاد بهداشتی (آگاهی، سازههای مدل و رفتار) بود که روایی و پایایی آن انجام شد و ماماها آن را در دو نوبت قبل و یک ماه بعد از آموزش تکمیل کردند. اطلاعات جمعآوری و با نرمافزار SPSS نسخه 24 و آزمونهای تحلیل واریانس، تیزوجی و تحلیل کوواریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی این مقاله پژوهشی دارای تأییدیه کمیته اخلاق با کد IR.IAU.TMU.REC.1398.068 است. از شرکتکنندگان در پژوهش رضایتنامه آگاهانه گرفته شد؛ در ضمن اطلاعات افراد محرمانه باقی خواهد ماند.
یافته ها قبل از انجام مداخله دو گروه ازنظر میانگین نمرات سازههای مختلف، الگوی متفاوت معناداری با هم نداشتند. بعد از مداخله آموزشی، تفاوت معناداری در میانگین و انحراف معیار نمره آگاهی (0/3±1)، حساسیت درکشده (1/5±2/8)، شدت درکشده (1/7±3/6)، موانع درکشده (1/3±6/4-)، منافع درکشده (4±5/1)، خودکارآمدی (2/6±4/6) و رفتار (1/1±3/1) گروه آزمایش دیده شد (05/P<0).
نتیجه گیری با افزایش میزان نمرات حاصل از سازهها، بهخصوص خودکارآمدی و کاهش موانع درکشده، طراحی و اجرای برنامه آموزشی مبتنیبر مدل در ماماها میتواند سبب افزایش عملکرد آنان در انجام رفتارهای پیشگیریکننده از عفونت بیمارستانی شود.
آقای عباس بیات اصغری، آقای جواد جواهری، آقای علیرضا منظری توکلی، آقای حمید ملایی زرندی،
دوره 25، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1401 )
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی – رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر عزت نفس در زنان مطلقه بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک طرح مداخلهای از نوع نیمه تجربی بود. جامعه اماری 260 نفر از زنان مطلقه 20 تا 50 سال بودند. 60 نفر از زنان مذکور بر اساس معیارهای ورود انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه درمان شناختی – رفتاری، درمان مصاحبه انگیزشی و گروه شاهد تقسیم شدند. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ بود. برای گروههای آزمایش، جلسات درمان به تعداد ۱۲ جلسه ۷۵ دقیقهای برگزار شد. قبل از انجام مداخلات و در پایان مطالعه افراد در تمام گروهها، پرسشنامه عزت نفس را پر کردند. دادهها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 25 و با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در مقایسه میانگین نمره متغیر عزت نفس بین سه گروه درمان شناختی-رفتاری، مصاحبه انگیزشی و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0>P). همچنین در مقایسه تک به تک گروههای درمان شناختی-رفتاری و درمان مصاحبه انگیزشی با گروه کنترل در مرحله پسآزمون اختلاف معنی داری وجود داشت (05/0>P). ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش به اصل راز داری، حفظ اطلاعات شخصی وفاش نشدن هویت شرکت کنندگان اطمینان داده شد و یاد آوری گردید که از اطلاعات به دست آمده فقط استفاده آماری خواهد شد.
نتیجه گیری: یافتهها حاکی از آن است که روشهای درمان شناختی – رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر افزایش میزان عزت نفس در زنان مطلقه مؤثر هستند. پیشنهاد میشود در کنار سایر مداخلات روانشناختی و دارویی، از این دو روش به منظور تقویت عزت نفس در زنان مطلقه به عنوان یک مداخله بالینی استفاده گردد.
فاطمه خلیلی آلاشتی، شهربانو دهرویه، نغمه توکلی،
دوره 26، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله بر جهت گیری زندگی، عاطفه مثبت و منفی و درماندگی آموختهشده در زوجین ناسازگار شهرستان قائمشهر انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر آزمایشی و طرح تحقیق شبه آزمایشی با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهرستان قائمشهر در سال 1401 بود. 30 زوج بهعنوان نمونه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارش شدند. سپس آزمودنیهای گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقهای آموزش حل مسئله را دریافت کردند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامههای جهتگیری زندگی (شییر و کارور، 1994)، عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) و درماندگی آموختهشده (کوینلس و نیلسون، 1988) در دو مرحله قبل و بعد از آموزش در هر دو گروه (آزمایش و کنترل) استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد آموزش حل مسئله موجب بهبود خوشبینی در جهتگیری زندگی، افزایش عاطفه مثبت و کاهش درماندگی آموختهشده در گروه آزمایششده است (05/0=p).
نتیجه گیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، در حوزه درمان و مشاوره زوجین ناسازگار، آموزش حل مسئله در جهت سازگاری زوجین و حل تعارضات آنها؛ بسیار کارآمد و نویدبخش به نظر میرسد.
محمد دوزنده نرگسی، زهره تیموری، مهنوش توکلی فرد،
دوره 27، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده
مقدمه: استرس ناشی از کووید-19، بسیاری از افراد جوامع به خصوص افراد در معرض خطر را تحت تأثیر قرار داده بود. یکی از این گروههای در معرض خطر، افراد مبتلا به بیماری اعتیاد میباشند. هدف از انجام مطالعه حاضر، نقش میانجی استرس کرونا در ارتباط بین نشخوار فکری و پرخاشگری در بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون بود.
روش کار: در این مطالعه تحلیلی از نوع همبستگی، 136 نفر از بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون تمایل ورود به مطالعه را داشتند، با روش نمونهگیری در دسترس در دو مرکز ترک اعتیاد در ناحیه 1 و 2 مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه اضطراب بیماری کرونا، پرسشنامه نشخوار، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری بود. پس از جمعآوری اطلاعات نمره اضطراب هر شرکتکننده از صفر تا 54 و نمره نشخوار فکری از صفر تا 88 و نمره پرخاشگری از 29 تا 145 اندازهگیری شد. و سپس دادهها با نرمافزار آماری لیزرل آنالیز گردید.
یافتهها: بر اساس نتایج بدست آمده، استرس کرونا در رابطه بین نشخوار فکری با پرخاشگری در افراد وابسته به مواد تحت درمان، نقش میانجی را داشته و نشخوار فکری بر روی پرخاشگری با میانجیگری استرس کرونا اثر غیر مستقیم دارد (0/01 > P).
نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای مشکلات روانی- اجتماعی مانند افسردگی، اضطراب، ترس، اعتیاد، فرسودگی شغلی، افکار خودکشی، خشونت، خانگی و استرس پس از سانحه در طول همهگیری کووید-19 در دوران پساکرونا، شاهد حجم بالایی از آسیبهای روانی و اجتماعی در جهان هستیم و به همین دلیل لازم است دولتها از قبل گروههای آسیبپذیر را از نظر روانشناختی غربالگری کنند.
مرضیه گنجوی، علیرضا منظری توکلی، زهرا زین الدینی میمند،
دوره 27، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده
مقدمه: بزهکاری یک چالش جدی برای نوجوانان است و تأثیرات منفی اجتماعی قابل توجهی میگذارد. هدف اصلی این پژوهش، مدلیابی معادلات ساختاری برونگرایی و اختلال سلوک با بزهکاری: نقش میانجی هوش اخلاقی در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت شهر کرمان بود.
روش کار: این پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان کانون اصلاح و تربیت شهر کرمان به تعداد 80 نفر تشکیل دادند که با استفاده از جدول مورگان نمونه 66 نفره به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامههای تیپ شخصیتی هانس آیزنک (1963)، پرسشنامه اختلال سلوک گودمن (1997)، پرسشنامه بزهکاری نوجوانان آیتی (1393) و پرسشنامه هوش اخلاقی لینک و کیل (2005) استفاده شد. برای تجزیه تحلیل دادهها از ضریب همبستگی Pearson، رگرسیون و مدلسازی معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این تحقیق نشان داد که بین برونگرایی با بزهکاری نوجوانان رابطهی مستقیم و مثبت معنیداری وجود دارد (0/564 = r، 0/001 = P). بین اختلال سلوک با بزهکاری نوجوانان، رابطه مستقیم و مثبت معنیداری وجود دارد (0/541 = r، 0/001 = P). بین برونگرایی با هوش اخلاقی نوجوانان، رابطه مستقیم و مثبت معنیداری وجود دارد (0/473 = r، 0/001 = P). بین اختلال سلوک با هوش اخلاقی نوجوانان، رابطه مستقیم و منفی معنیداری وجود دارد (0/863 - = r 0/001 = P). بین هوش اخلاقی و بزهکاری، رابطه مستقیم منفی وجود دارد (0/536- = r، 0/001 = P). بین برونگرایی با بزهکاری نوجوانان با نقش میانجی هوش اخلاقی، رابطهای وجود نداشت. بین اختلال سلوک با بزهکاری نوجوانان با نقش میانجی هوش اخلاقی رابطهای وجود نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل، میتوان اذعان داشت که هوش اخلاقی به عنوان مؤلفهای اثرگذار بر بزهکاری متأثر از برونگرایی و اختلال سلوک در نوجونان میباشد. بنابراین برنامههای تربیتی و آموزشی برای تقویت هوش اخلاقی در مدارس و خانوادهها اجرا شود، چون این برنامهها میتوانند مهارتهای اخلاقی و قدرت تصمیمگیری اخلاقی را در نوجوانان تقویت کنند و به کاهش اختلال سلوک و در نتیجه بزهکاری کمک نمایند.