جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای ترابی

مهدی رضائی، حسین هنری، علی محمد زند، lمحمد علی عارف پور ترابی،
دوره 15، شماره 9 - ( ماهنامه بهمن 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: سیاه‎زخم یک بیماری مشترک بین انسان و دام است. عامل ایجاد کننده بیماری، باکتری باسیلوس آنتراسیس می‎باشد که آنتی‎ژن حفاظت‎کننده و ناحیه یک فاکتور کشنده (LFD1) ایمونوژن‎های قوی این باکتری بوده و همواره به عنوان کاندیدای واکسن علیه باسیلوس آنتراسیس در نظر گرفته شده‎اند. هدف این مطالعه بیان و تخلیص LFD1 در باکتری Escherichia coli و تولید آنتی‎بادی پلی‎کلونال علیه آن در موش‎ سوری می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، ژن LFD1 با جایگاه‎های برش آنزیمی BamHI و XhoI با واکنش PCR تکثیر و بعد از جداسازی، در وکتور بیانی pET28a(+) همسانه‎سازی گردید. به منظور بیان ژن، این وکتور به باکتری‎های صلاحیت‎دار E.coli-BL21(DE3)PLysS تراریخت شد. بیان ژن LFD1 تحت القایIPTG انجام و بعد از تخلیص پروتئین با استفاده از کروماتوگرافی تمایلی، آنتی‎ژن حاصل در چهار نوبت به موش‎های سوری تزریق شد. آنتی‎بادی پلی‎کلونال تولید شده در سرم موش‎ها اندازه‎گیری گردید. یافته‎ها: ژن LFD1 کلون شده در وکتور بیانی pET28a(+) به وسیله PCR، هضم آنزیمی و توالی‎یابی تأیید شد. هم‎چنین پروتئین نوترکیب تولید شده به وسیله SDS-PAGE و لکه‎گذاری وسترن تایید گردید. در نهایت آنتی‎بادی پلی‎کلونال تولید شده از سرم موش‎ سوری جدا شده و به وسیله تست الایزا ارزیابی و تأیید گردید. نتیجه‎گیری: با توجه به بیان مناسب، تولید آسان این آنتی‎ژن و تیتر آنتی‎بادی پلی‎کلونال تولید شده علیه آنتی‎ژن LFD1 به دلیل ایمونوژنیسیته آن در موش‎های سوری، می‎توان آن را به عنوان کاندید واکسن علیه سیاه‎زخم در نظر گرفت.
زهرا باوند، شیرزاد غلامی، سهیلا هنری ، بهمن رحیمی اسبویی، نگین ترابی ، حامد برابادی،
دوره 16، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: ژیاردیازیس از بیماری های شایع عفونی است که از نظر انگل شناسی پزشکی و بهداشت عمومی در کشور ما و بسیاری از کشور ها دارای اهمیت است. با توجه به اهمیت درمان این بیماری در مبتلایان بویژه وجود مقاومت انگل به داروهای شیمیایی، مطالعه حاضر جهت بررسی تاثیر نانو ذره طلا بر روی مرحله کیستی انگل ژیاردیا لامبلیا در شرایط آزمایشگاهی(In vitro) انجام شد.

مواد و روش ها: در مطالعه تجربی حاضر کیست های ژیاردیا از مدفوع های تازه آلوده از آزمایشگاه های بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی مازندران جمع آوری و با استفاده از روش ساکارز0.85 مولار تغلیظ و جداسازی شد. سپس نم.نه ها پس از شمارش با لام نئوبار در دمای 4 درجه سانتیگراد نگهداری شد. در بررسی حاضر نانو ذرات طلا در سه غلظت 05/0 ، 1/0 ، 3/0 میلی گرم/میلی لیتر تهیه و پس اثبات، اندازه ذرات تعیین گردید. سپس تاثیر غلظت های مختلف از نانو ذره طلا بر حیات کیست در زمان های 5،15،30،60 و 180 دقیقه در سه مرحله در مقایسه با گروه کنترل (مترونیدازول ) مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات حاصل از مطالعه ثبت و به وسیله ازمون Tو کای دو ( (Chi-square با استفاده از نرم افزارS SPS تجزیه تحلیل آماری شد.

یافته ها: نتایج حاصل از بررسی اثر کشندگی نانوذرات طلا در غلظت ها و زمان های برروی کیست ژیاردیا لامبلیا در شرایط آزمایشگاهی در مقایسه با کنترل مثبت ( مترونیدازول ) نشان می دهد. میانگین درصد کشندگی نانو ذرات طلا با افزایش غلظت و زمان مجاورت افزایش به نحوی که در غلظت 3/0 میلی گرم/میلی لیتر از 62% در 5 دقیقه به 96% در 180 دقیقه افزایش می (p<0.05). نتایج بررسی هچنین نشان می دهد که با افزایش زمان مجاورت کیست های ژیاردیا لامبلیا با نانو ذرات طلا بیشترین اثر کشندگی از 78% در غلظت 05/0 میلی گرم/میلی لیتر تا 96% در غلظت 3/0 میلی گرم/میلی لیتر افزایش می یابد ( p<0.05). در نتیجه با توجه به غلظت های نانو ذرات طلا استفاده شده در در مقایسه با مترونیدازول ،تأثیر کشندگی نانو ذرات طلا در غلظت 3/0 میلی گرم/میلی لیتر تقریبا مشابه میزان تأثیر داروی مترونیدازول به عنوان داروی انتخابی در درمان ژیاردیا لامبلیا است.

نتیجه گیری: بنابراین بر طبق نتایج حاصل از این مطالعه نانوذرات طلا در غلظت 3/0 میلی گرم/میلی لیترار بعنوان یک ترکیب موثر جهت از بین بردن کیست های انگل ژیاردیا در شرایط آزمایشگاهی می تواند مور استفاده قرارگیرد. لذا مطالعات دیگر در آینده بر روی حیوانات آزمایشگاهی(In vivo) توصیه می شود.


مژگان ترابی، مهدی فیروزان، مهناز کسمتی،
دوره 16، شماره 12 - ( 12-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات نشان داده‌اند که سیستم کولینرژیک مرکزی می‌تواند بر حافظه حیوان در تعیین مکان اشیاء موثر باشد، اما اطلاعات کافی در رابطه با مصرف مواد موثر بر این سیستم در دوران بارداری بر تشخیص شی جدید نسبت به شی قدیم و اثر آن بر جنین ها وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر مصرف لسیتین (به عنوان منبع کولین) در دوران بارداری و شیردهی بر رفتار تشخیص اشیاء به عنوان شاخصی از حافظه شناختی در زاده ها ی نر و ماده موش صحرایی می باشد.

مواد و روش ها: در مطالعه تجربی حاضر، رت های ماده با میانگین وزنی 10±160گرم در طول بارداری (22 روز) تا سن 21 روزگی زاده‌ها توسط مقادیر مختلف لسیتین و یا حامل آن گاواژ گردیدند. گروه‌ها شامل: کنترل (بدون دریافت هرگونه دارو)، شاهد و دو گروه دریافت کننده لسیتین با مقادیر 120 و 240 میلی گرم/کیلوگرم بودند. زاده‌ها پس از تفکیک جنسی، در 36 روزگی جهت بررسی حافظه تشخیصی مورد آموزش قرار گرفتند. تعداد زاده ها در هر گروه برای هر جنس 7 سر بود.

یافته ها: نتایج نشان داد که مصرف لسیتین 240 میلی گرم/ کیلوگرم در زاده های ماده سبب افزایش زمان قرار گیری در کنار شی جدید نسبت به گروه شاهد شده است (05/0p< ) در حالی که در سایر گروه‌ها تفاوتی بین زاده‌ها وجود نداشت.

نتیجه گیری: مصرف لسیتین در دوران بارداری و شیردهی مادران سبب تغییر در حافظه تشخیصی در زاده های ماده می‌گردد و همچنین جنسیت می‌تواند منشأ بروز اثرات متفاوتی از این ترکیب در بدن حیوان باشد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb