جستجو در مقالات منتشر شده


45 نتیجه برای بیان

عباسعلی محرابیان،
دوره 1، شماره 1 - ( زمستان 1375 )
چکیده

این مقاله چکیده ندارد.
 
علی فانی، عباسعلی محرابیان، اسکویی، داوری،
دوره 1، شماره 3 - ( تابستان 1376 )
چکیده

مطالعه در مورد عوارض پاتوژن دستگاه فوقانی گوارشی انسان از سال 1893 توسط Comelous  شروع گردید و تا سال 1984 گزارشات پراکنده ای منتشر گردید. در این سال توسط مارشال و وارن گزارش مبسوطی پیرامون یک نوع ارگانیسم خمیده میله ای شکل تحت عنوان ارگانیسم شبه کامپیلوباکتر منتشر گردید و با کشت و جداسازی این باکتری در محیط های اختصاصی افق جدیدی در مورد پاتوفیزیولوژی بیماری های فوقانی دستگاه گوارش گشوده شد و در کنگره گاستروآنترولوژی سال 1994 حدود 2000 مقاله از سراسر جهان در مورد هلیکوباکترپیلوری و جنبه های بیماری زایی آن در دستگاه گوارشی فوقانی ارائه و اکنون نقش هلیکوباکترپیلوری در پاتوژنز این بیماری ها مسلم و اثبات گردیده است. پژوهش حاضر در زمینه بررسی میزان شیوع هلیکوباکترپیلوری در بیماری های مختلف معده و اثنی عشر نزد بیماران با تظاهرات کلینیکی این بیماری برروی 631 بیمار در شهرستان اراک در سال های 73 و 74 انجام شده است. به طور کلی نتایج بدست آمده از این تحقیق حاکی از شیوع بالای هلیکوباکترپیلوری در بیماری های دستگاه گوارشی فوقانی است. در این بررسی مشخص شد که 45/2% افراد نرمال ، 82% افراد مبتلا به زخم اثنی عشر، 81/4% گاستریت ها، 67/4% زخم های معده، 71/4% دئودنیت ها و 52% کانسرهای معده از نظر وجود هلیکوباکترپیلوری مثبت بوده اند. در این پژوهش از سه روش برای اثبات هلیکوباکترپیلوری (1-اوره آز (سریع و تاخیری ) 2- کشت در محیط اختصاصی هلیکوباکتر، 3- هیستوپاتولوژی) استفاده شده است و با توجه به درجه حساسیت و اختصاصی بودن روش های فوق نتایج حاصله اطمینان بخش بوده و نشانه شیوع بالای هلیکوباکترپیلوری در بیماری های مختلف معده، اثنی عشر در این منطقه است و ضمنا گرچه این مطالعه یک بررسی اپیدمیولوژیک نیست ولی با وجود شیوع 7% کانسر معده در نمونه مورد مطالعه به نظر می رسد که کانسر معده در منطقه از شیوع بالائی برخوردار بوده و باید بررسی اپیدمیولوژیک انجام و فاکتورهای زمینه ساز مورد توجه و مداقه قرار گیرد.

ولی اله خدیر شربیانی، مجید ملکی،
دوره 4، شماره 1 - ( بهار 1380 )
چکیده

ترکیبات نیتروگلیسیرین از جمله داروهای اصلی در کنترل ایسکمی حاد در بیماران مبتلا به تنگی عروق کرونر می باشد و به فرم های متنوعی در دسترس این بیماران قرار می گیرد. فرم پرل زیر زبانی از شایع ترین فرم های مصرف می باشد که تاکنون به صورت وارداتی در اختیار بیماران بوده است. با ساخت قرص زیرزبانی 0/4 میلی گرم توسط شرکت داروسازی سها، جهت بررسی اثرات آن و مقایسه با پرل زیرزبانی و دارونما مطالعه ای بر روی یک صد بیمار بستری در بیمارستان شهید رجائی صورت گرفت که در نیمی از آن ها اثرات سوبژکتیو (کاهش درد) و در نیمی دیگر اثرات همودینامیک ارزیابی شد. نتایج حاکی از اثرات یکسان قرص و پرل در تسکین درد و اثرات مفید قرص در مقایسه با دارونما (0/01≥P)  و نیز اثرات همودینامیک یکسان قرص وپرل (0/01≥P)  بود.

عباسعلی محرابیان، محمد همایونی، علیرضا نصرالهی، همایون زجاجی، یونس حماسی،
دوره 6، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده

مقدمه: زخم پپتیک ضایعه ای در مخاط معده یا دوازدهه است که در پاتوژنز آن اسید و پپسین نقش اصلی را دارند. هلیکوباکتر پیلوری نقش مهمی پاتوژنز زخم پپتیک در افراد طبیعی دارا می باشد. زخم پپتیک در بیماری های مزمن از جمله نارسایی مزمن کلیه شایع تر بوده که علت آن نامشخص است.
روش کار: طی یک بررسی مقطعی توصیفی شیوع زخم پپتیک در 98 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مورد بررسی قرار گرفت و ارتباط آن با هلیکوباکتر پیلوری ارزیابی شد. در این پژوهش بیماران مراجعه کننده به بیمارستان شهدای تجریش تهران در طی 18 ماه با داشتن سطح کراتینین بالاتر یا مساوی 2 میلی گرم در دسی لیتر حداقل طی سه ماه گذشته به عنوان نارسایی مزمن کلیه در نظر گرفته شدند. افرادی که دارای شرایط استرس زای شدید بودند و یا تحت درمان داروهای ضد التهابی غیر استروییدی یا داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی و ضد هلیکوباکتر پیلوری قرار داشتند، از مطالعه کنار گذاشته شدند. بیماران توسط فوق تخصص گوارش آندوسکوپی شده و از نظر شواهد زخم پپتیک  بررسی گردیدند.
نتایج: تعداد 98 بیمار با میانگین سنی 56 سال در این مطالعه شرکت کردند که 52 درصد آنها علایم گوارشی داشتند. از این تعداد 19 نفر (19 درصد) زخم پپتیک داشتند که 5 مورد آن هلیکوباکتر پیلوری مثبت بود. تعداد 45 نفر (46 درصد) از کل بیماران دارای هلیکوباکتر پیلوری منفی بودند.
نتیجه گیری: شیوع هلیکوباکتر پیلوری و زخم پپتیک در نارسایی مزمن کلیه در این تحقیق با شیوع آنها در جامعه همخوانی داشت. همچنین تفاوت شیوع زخم پپتیک در مردان (23 درصد) نسبت به جامعه (12 درصد) بیش تر بود.

اکرم رنجبر، هاجر رجبیان، یحیی ژند، الهه میرزازاده، اکرم اسماعیلی، سارا قاسمی نژاد، علی اکبر ملکی راد،
دوره 7، شماره 3 - ( پائیز 1383 )
چکیده

مقدمه: عدم تعادل بین تولید رادیکال های آزاد و سیستم دفاع آنتی اکسیدانی را استرس اکسیداتیو گویند. یکی از منابعی که حاوی رادیکال های آزاد فراوانی است و به نظر می رسد استرس اکسیداتیو را القاء می کند، سیگار می باشد.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه مقطعی تحلیلی بود که در آن از پرسشنامه ای که حاوی اطلاعاتی در مورد سن، جنس، میزان تحصیلات، سابقه استعمال سیگار، تعداد سیگار مصرفی در روز و ابتلا به بیماری های خاص بود، استفاده شد. گروه مورد را 43 نفر سیگاری با سابقه استعمال سیگار بیش از 5 سال و میانگین سنی 37/7 سال و گروه شاهد را نیز 43 نفر تشکیل می دادند که از نظر سن و جنس با گروه مورد همسان شده بودند. جهت بررسی پارامترهای استرس اکسیداتیو آزمایشاتی شامل سنجش ظرفیت تام آنتی اکسیدان های پلاسما، گروه های تیول، پراکسیدسیون لیپیدی و فعالیت آنزیم گاماگلوتامیل ترانسفراز انجام گرفت.
نتایج: نشان داد که میزان ظرفیت آنتی اکسیدان های تام پلاسما در افراد سیگاری 0/03
±1/89 میکرومول بر میلی لیتر و در افراد غیر سیگاری 0/04±2/24 میکرومول بر میلی لیتر است. همچنین میزان گروه های تیول پلاسما در افراد غیر سیگاری 0/48±0/81 میکرومولار و در افراد سیگاری 0/08±0/22 میکرومولار است. میزان P در داده های فوق برابر با 0/01 بود. فعالیت آنزیم گاماگلوتامیل ترانسفراز و میزان پراکسیداسیون لیپیدی در افراد سیگاری در مقایسه با افراد غیر سیگاری  افزایش نشان داد اما این افزایش معنی دار نبود. همچنین ارتباط بین سابقه استعمال سیگار و پارامترهای استرس اکسیداتیو بررسی شد که این ارتباط معنی دار نبود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله میزان استرس اکسیداتیو در افراد سیگاری در مقایسه با افراد غیر سیگاری افزایش نشان داد که نمایان گر افزایش رادیکال های آزاد در افراد سیگاری است. به این ترتیب به نظر می رسد تقویت سیستم آنتی اکسیدانی در افراد سیگاری در کاهش آسیب ناشی از رادیکال های آزاد موثر باشد.
 

میترا هاتفی، صد یقه مهرا بیان، اشرف السادات نوحی، رباب رفیعی طباطبایی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده

چکیده مقدمه: در این تحقیق، اثر ضدجهش‌زایی عصاره الکلی بره‌موم (پروپولیس) به وسیله‌ آزمون ایمز در برابر دو ماده‌ جهش‌زای آزید سدیم و پتاسیم پرمنگنات، در غیاب و حضور میکروزوم‌های کبدی موش (S9) مورد بررسی قرار گرفته است. روش‌کار: در این مطالعه تجربی ابتدا از غلظت‌های متفاوتی از عصاره الکلی بره‌موم (5-1/0) درصد، جهت تعیین محدوده‌ی اثر باکتریوسایدی (MIC) بر روی سویه‌های آزماینده استفاده شد. سپس با استفاده از روش آزمون ایمز، اثر ضدجهش‌زایی در محدوده‌ی غیرسمی بررسی شد. در این آزمون از سویه‌های مختلف سالمونلا تیفی موریوم به نام‌های TA100 و TA97 استفاده شد که هر یک حامل یک جهش انتخابی در اپرون هیستیدین خود می‌‌باشند. سویه‌های جهش یافته -His بر روی پلیت‌ حاوی حداقل مواد معدنی و گلوکز در حضور مواد شیمیایی جهش‌زا مورد آزمایش کشت داده شدند و به این ترتیب فقط آن دسته از باکتری‌هایی که با جهش برگشتی، His+ شده‌ بودند، قادر به رشد و تشکیل کلنی بودند. وجود ماده‌ی ضدجهش (عصاره الکلی بره‌موم) در کنار ماده‌ی جهش‌زا، میزان کلنی‌های برگشتی را کاهش داده که با شمارش تعداد آن‌ها می‌توان با استفاده از فرمول، میزان ممانعت از جهش را محاسبه کرد. اختلاف بین متوسط تعداد کلنی‌های برگشتی در هر پلیت در ارتباط با ماده‌ی جهش‌زا، توسط نرم‌افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک‌طرفه تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: مقادیر MIC به دست آمده به روشنی نشان داد که عصاره‌ی الکلی بره‌موم در غلظت 5 درصد دارای خاصیت ضدباکتریایی علیه سالمونلا تیفی‌موریوم می‌باشند. از سوی دیگر در مورد غلظت‌های4-1/0 درصد این خاصیت مشاهده نشده و معلوم گشت که عصاره‌ی الکلی می تواند در این غلظت‌ها، اثرات جهش‌زایی مواد شیمیایی فوق را در یک وضعیت دوز- پاسخ خنثی نماید. نتیجه‌گیری: در پایان ما به این نتیجه رسیدیم که عصاره الکلی بره‌موم به واسطه‌ی دارا بودن انواع ترکیبات مهم مانند فلاونوئیدها دارای خواص ضدجهشی بوده و بالاترین میزان ممانعت از جهش، در غلظت 4 درصد مشاهده شد که با نتایج حاصل از به کار بردن مخلوط میکروزومی نیز هماهنگی داشت. مکانیزم عمل ضدباکتریایی بره‌موم پیچیده بوده و هیچ شباهتی با سایر آنتی‌بیوتیک‌های کلاسیک ندارد، اما باید به این نکته اشاره کرد که بره‌موم، مانع از تقسیم سلول باکتریایی می‌شود. بعضی از محققین معتقدند که بره‌موم می‌تواند مانع از فعالیت RNA پلیمراز وابسته به DNA شود.
محمدرضا پالیزوان، هاجر رجبیان، الهه میرزازاده، یحیی ژند، احسان اله غزنوی راد،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده

مقدمه: اگر چه نقش هورمون‌های استروئیدی در فعال شدن و حفظ اعمال تولید مثلی به خوبی ثابت شده است، شواهد روز افزون حکایت از تاثیر این هورمون‌ها بر روی حافظه و یادگیری دارند. این اثرات پیچیده بوده و بستگی به نوع یادگیری، جنس، سن و نیز محلی که در معرض هورمون‌های استروئیدی قرار می‌گیرد دارند. این مطالعه جهت تعیین نقش تجویز پروژسترون به موش‌های تازه متولد شده بر روی توانایی یادگیری آنها در ماز آبی موریس پس از بلوغ طراحی شده است. روش کار: این تحقیق تجربی بر روی 36 موش صحرایی نر و ماده تازه متولد شده نژاد ویستار انجام گرفت. موش‌ها به شکل تصادفی به شش گروه تقسیم شدند که عبارت بودند از: موش‌های ماده با تزریق پروژسترون، موش‌های نر با تزریق پروژسترون، موش‌های ماده با تزریق روغن کنجد، موش‌های نر با تزریق روغن کنجد و موش‌های نر و ماده کنترل. سپس گروه‌های پروژسترونی، هورمون را با غلظت 100 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن حیوان و گروه‌های روغن کنجدی هم حجم پروژسترون، روغن کنجد را در روزهای 1 و یا 2 بعد از تولد دریافت کردند. 60 روز پس از تزریق حافظه فضایی آنها در ماز آبی موریس مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: تجویز روغن کنجد به موش‌های ماده تازه متولد شده (ولی نه موش‌های نر) سبب افزایش میزان حافظه فضایی در آنها نسبت به گروه کنترل و پروژسترون گردید(05/0p<). اضافه کردن پروژسترون به روغن کنجد سبب شد یادگیری آنها تا سطح گروه کنترل کاهش یابد. نتیجه‌گیری: نتایج تحقیق این فرضیه را که پروژسترون سبب اختلال در حافظه فضایی مرجع در موش‌های ماده می‌گردد تایید می‌نماید.
ولی اله خدیر شربیانی، سعید اورعی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده

مقدمه: معیارهای فعلی الکتروکاردیوگرافی برای تشخیص انفارکتوس خلفی قلب غیر حساس می‌باشد و اکثریت این بیماران تشخیص داده نمی‌شوند. هدف از این مطالعه ارزیابی شیوع و اهمیت بالینی بالا رفتن قطعه ST در لیدهای خلفی قلب در بین بیماران با تشخیص انفارکتوس حاد میوکارد می باشد. روش کار: در طی یک مطالعه مقطعی – تحلیلی در 210 بیمار متوالی پذیرش شده با تشخیص انفارکتوس حاد میوکارد در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان شهید رجائی، بلافاصله لیدهای الکتروی خلفی(V7,V8 and V9) به موازات 12 لید استاندارد ثبت شد. انفارکتوس مجدد، آریتمی‌های مداوم، افت فشار خون، شوک کاردیوژنیک، نارسایی قلبی علامت دار و یا ادم حاد ریه به عنوان عوارض داخل بیمارستانی در نظر گرفته شدند. پارامترهای مرتبط با مشخصات زمینه‌ای و سیر بعدی بیماران در دو گروه بیماران با و بدون بالا رفتن قطعه ST در لیدهای خلفی مقایسه شدند. نتایج: 153 بیمار بالا رفتن قطعه 1ST میلی لیتر را در دو لید مجاور یا بیشتر داشتند. 4/12درصد بیماران 1ST میلی متر در 2 لید خلفی داشتند که یا به تنهایی (6/4 درصد) و یا همراه با تغییرات در لیدهای تحتانی یا خارجی قلب (8/7 درصد) بود. الکتروی 12 لید استاندارد در 2 بیمار نرمال بود و 5 بیمار دیگر با تشخیص انفارکتوس بدون موج Q بستری شدند. موج R بلند در V1/V2 در 3/26 درصد بیماران ایجاد شد. عوارض داخل بیمارستانی در بیماران با تغییرات در لیدهای خلفی شایع‌تر بود (3/47 درصد در مقابل 9/20 درصد، 01/0=p). نتیجه گیری: تغییرات در لیدهای خلفی در انفارکتوس حاد قلبی ناشایع نیست و ممکن است نشانه سیر بد بیمارستانی باشد.
ولی اله خدیر شربیانی، سعید اورعی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقدمه: از آنجائیکه جراحان قلب در رابطه با پیشرفت‌های تکنولوژی تعبیه پیس میکر به روز نمی‌باشند، تمایل برای حذف تعبیه پیس میکر توسط جراحان به وجود آمد. این مطالعه دو دوره درمان با پیس میکر شامل تعبیه پیس میکر توسط جراحان قلب و ایجاد سرویس پیس میکر توسط گروهی از متخصصان قلب را در بیمارستان شهید رجایی تهران مورد مقایسه قرار می دهد. روش کار: در این مطالعه تحلیلی- مقطعی ما تمام اطلاعات موجود از تمام پیس میکرهای تعبیه شده در نیمه اول سال 1999( دوره جراحی، دوره اول) را با نیمه اول سال 2001 (دوره متخصصان قلب، دوره دوم) مقایسه کردیم. نتایج: مجموعا 114 پیس میکر در دوره اول (55 درصد مذکر، سن متوسط 4/18± 7/63) و 299 مورد در دوره دوم (46 درصد مذکر، سن متوسط 2/18± 3/63) تعبیه شده بود. اندیکاسیون تعبیه پیس میکر تقریباً مشابه بوده و بلوک گره دهلیزی- بطنی به عنوان شایع‌ترین علت در 6/74 درصد دوره اول و 2/73 درصد دوره دوم بود. پیس میکر تک حفره‌ای 86 درصد موارد گروه اول را در مقایسه با 54 درصد در گروه دوم شامل می‌شد(01/0>p). زمان متوسط پذیرش در دوره اول 18 روز و در دوره دوم 10 روز بود. اختلال کار پیس میکر در پی‌گیری بیماران در 9/7 درصد بیماران دوره اول و 7/0 درصد بیماران گروه دوم دیده شد(01/0>p). عمل مجدد در 9/2 درصد موارد گروه اول و 7/0 درصد گروه دوم انجام شد(01/0>p). نتیجه گیری: تعبیه پیس میکر توسط یک سرویس هماهنگ با سرپرستی متخصص قلب آموزش دیده در این رشته بهتر انجام شد.
غلامرضا چلبیانلو، میر تقی گروسی فرشی، علی اکبر ملکی راد، علی هاشم زاده،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: حافظه یکی از اصلی‎ترین کارکردهایی است که در اختلالات نورولوژیکی دچار آسیب می‎شود. با توجه به تاثیر پذیری حافظه از هیجانات، تاثیر حالات خلقی بر حافظه بیماران مبتلا به آلزهایمر،‌ تومور مغزی و افراد عادی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش‎ها: در این مطالعه علی- مقایسه‎ای، 26 نفر مبتلا به آلزهایمر، 38 نفر تومور مغزی و 30 نفر از افراد عادی به صورت نمونه‎گیری در دسترس انتخاب شده و توسط تکلیف کامپیوتری مربوط به حافظه در دو بعد حافظه یادآوری آشکار یا بازشناسی و حافظه ضمنی مورد آزمایش قرار گرفتند. یافته‎ها: بیماران آلزهایمر عملکرد بسیار ضعیفی در تکالیف حافظه نشان دادند. در حافظه آشکار بیماران مبتلا به آلزهایمر لغات غمگین و تهدید کننده بیشتری را به یادآوردند. در حالت کلی در حافظه آشکار و ضمنی، افراد مبتلا به آلزهایمر و تومور مغزی به ترتیب در مقایسه با افراد عادی عملکرد ضعیفی داشتند. نتیجه‎گیری: پردازش‎های شناختی مبتلایان به آلزهایمر در صورت مواجهه با محرک‎های ساده هیجانی، تحت تاثیر قرار می‎گیرد.
مریم منصوری، غلامرضا چلبیانلو، علی اکبر ملکی راد، سید علی اصغر مسدد،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: نظریه ذهن همانند چتری عمل می کند که درک کودکان از حالات ذهنی دیگران را تحت لوای خود قرار می دهد و زمینه شناخت اجتماعی کودک را فراهم می سازد. پژوهش حاضر به منظور مقایسه تاثیر متغیرهای مختلف هوش بهر، جنسیت، سن و توانایی نگهداری بر سطوح تحول توانایی نظریه ذهن در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم و بهنجار انجام گرفت. مواد و روش ها: در این مطالعه مورد- شاهدی تعداد 19 کودک مبتلابه اختلال اوتیسم و 19 کودک بهنجار به صورت نمونه‎گیری در دسترس انتخاب شد و ضمن همتاسازی براساس سن، آزمون‎های مختلف هوش وکسلر کودکان، نظریه ذهن استیممن و تکلیف نگهداری ذهنی را تکمیل نمودند. یافته ها: آزمون های صورت گرفته نشان داد که کودکان مبتلا به اوتیسم در مقایسه با کودکان بهنجار، نقص بارزی در تحول سطوح مختلف نظریه ذهن دارند، ولی سن در این خصوص تاثیری ندارد. در مقابل هوش بهر و جنسیت هر دو، بر تحول نظریه ذهن تاثیر معنی‎داری دارند. نگهداری ذهنی نیز به تنهایی، در بروز نقص درنظریه ذهن نقش دارد. نتیجه گیری: با توجه به وجود حالات اولیه مربوط به توانایی نظریه ذهن در مبتلایان به اوتیسم، می‎توان در اوائل کودکی و در مراحل نخستین تشخیص بیماری، با ارائه آموزش‎های لازم و راهکارهای توان بخشی مربوط به پرورش استعدادهای ذهنی و هوشی ، برخی از جنبه‎های مربوط به نظریه ذهن را جبران نمود.
اعظم هاشم زاده، گروسی فرشی میرتقی، غلامرضا چلبیانلو، علی اکبر ملکی راد،
دوره 14، شماره 3 - ( دوماهنامه مرداد و شهریور 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری‎های قلبی و عروقی مستقیماً ناشی از برخی رفتارها و ویژگی‎های روانشناختی خاص، همراه با استرس و اضطراب می‎باشند که در بلند مدت خطر ابتلا به بیماری‎های قلبی و عروقی را بالا برده و در مبتلایان نیز عوارضی را ایجاد می‎نمایند. این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر تکنیک‎های آرام سازی و توجه برگردانی بر کاهش اضطراب بیماران قلبی انجام شده است. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، 60 بیمار مبتلا به بیماری قلبی در دامنه سنی40 الی 65 سال از طریق نمونه‎گیری در دسترس انتخاب شدند. از این تعداد، 15 نفر به صورت تصادفی تحت آموزش آرام سازی، 15 نفر تحت آموزش توجه برگردانی و 15 نفر هم تحت آموزش هر دو تکنیک قرار گرفته و 15 نفر هم به عنوان گروه در لیست انتظار انتخاب شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسش‎نامه اضطراب صفتی (پنهان) و حالتی (آشکار) اشپیلبرگر را قبل از شروع برنامه آموزشی و پس از آن تکمیل نمودند. در تحلیل داده‎ها از روش تحلیل واریانس عاملی به روش اندازه‎گیری‎های مکرر استفاده شد. یافته‎ها: نتایج نشان دادند که آموزش تکنیک‎ها به طور معنی‎دار سبب کاهش نشانه‎های اضطراب پنهان و آشکار در بیماران می شود. همچنین تأثیر آموزش‎ها در بین دو جنس، تفاوتی نداشته و بین سطوح مختلف تحصیلات و نوع تشخیص نیز در کاهش اضطراب، تفاوتی مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج آموزشی تکنیک‎های تن آرامی و توجه برگردانی بر کاهش اضطراب بیماران قلبی بستری در بیمارستان، به کارگیری این روش‎ها در کلیه سطوح پیش‎گیری و درمان بیماری‎های کرونری قلبی ضروری به نظر می‎رسد.
محمد غلامی فشارکی، داوود طالبیان، زهره آقامیری، معصومه محمدیان،
دوره 14، شماره 5 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی روایی و پایابی رضایت شغلی نجمیه در راستای ایجاد ابزار مناسب برای اندازه‌گیری رضایت شغلی انجام شده است. مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، 212 نفر از کارکنان بیمارستان فوق تخصصی نجمیه، طی نمونه‌گیری طبقه‌ای انتخاب شده و به سوالات پرسش‌نامه رضایت شغلی نجمیه پاسخ دادند. در این مطالعه پس از بررسی روایی محتوا جهت بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، و جهت بررسی پایایی از آلفای کرونباخ و جهت تحلیل داده‌ها از نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده گردید. یافته‌ها: نمونه حاصله، متشکل از 212 نفر، 181 نفر(6/86 درصد) زن و 28 نفر(4/13 درصد) مرد بود. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان دهنده چهار عامل با تبین 54 درصد واریانس و شاخص کیسن مایر الکین82/0بود. این عوامل نیز به وسیله تحلیل عاملی تأئیدی مورد تصدیق قرار گرفت (368/0p=). پایایی پرسشنامه نیز توسط روش الفای کرونباخ برابر 88/0 گزارش گردید. نتیجه گیری: با توجه به این که شاخص‌های روایی و پایایی پرسش‌نامه همگی در حد مطلوبی گزارش گردیدند، می‌توان از پرسش‌نامه رضایت شغلی نجمیه به عنوان پرسش‌نامه ای روا و پایا در اندازه‌گیری رضایت شغلی استفاده نمود.
آرش شمس، صدیقه مهرابیان، نورامیر مظفری،
دوره 15، شماره 1 - ( دوماهنامه فروردین و اردیبهشت 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: روغن زیتون به عنوان منبع اصلی چربی در رژیم غذایی علاوه بر داشتن سطح بالایی از اسید چرب اشباع نشده، حاوی ترکیبات بیولوژیکی مانند آنتی اکسیدان‌های فنولی بوده که قادر به جلوگیری از تأثیر مخرب رادیکال‌های آزاد و جهش‌های حاصل بر ساختارهای سلولی می‌باشد. هدف از این پژوهش بررسی اثر آنتی اکسیدانی و ضد سرطانی روغن زیتون به وسیله سالمونلا تیفی موریوم و میکروزوم است. مواد و روش‎ها: در این بررسی از 16 نمونه روغن زیتون ایرانی و1 نمونه روغن اسپانیایی استفاده گردید. آزمون تعیین توان ضد جهشی نیز بر اساس روش ایمز و با استفاده از سویه جهش یافته سالمونلا تیفی موریوم TA100 و ماده سرطان‌زای آزید سدیم انجام گرفت و با افزودن میکروزوم کبد موش اثر ضد سرطانی آن بررسی شد. شاهد مثبت آزید سدیم و شاهد منفی آب مقطر تعیین گشت. هر آزمون سه بار به طور هم زمان انجام و درصد بازدارندگی مطابق با فرمول، (1-T/M)×100 ، تعیین گردید. یافته‎ها: در صد بازدارندگی در بالا ترین سطح خود در تاریکی با توجه به واریته زیتون 64/63 درصد و در شرایط تیمار با نور 70/60 درصد بود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که نورموجب کاهش خاصیت آنتی اکسیدانی و ضد سرطانی روغن زیتون می‌گردد.
صدیقه مهرابیان، احمد مجد، علی خیری، پریسا جنوبی،
دوره 15، شماره 2 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان از عوامل اصلی مرگ و میر در جهان بوده و مواد جهش‌زا عامل مرگ میلیون‌ها بیمار سرطانی هستند. با توجه به عوارض جانبی داروها در درمان سرطان، دانشمندان به دنبال عوارض جانبی کمتر با اثرات درمانی بهتر هستند و پژوهش در این زمینه در حال گسترش است. این مطالعه، با هدف ارزیابی اثر ضدجهشی عصاره‌های مختلف شیرابه و ژل آلوئه‌ورا در برابر ماده‌ جهش‌زای آزید سدیم، تحت آزمون ایمز در غیاب و حضور میکروزوم‌های کبدی موش(S9) انجام گرفت. مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی پس از تهیه عصاره‌های مختلف آبی و الکلی شیرابه و ژل آلوئه‌ورا، اثر ضدجهشی عصاره‌ها با آزمون ایمز بررسی گردید که در آن سوش جهش یافته باکتری سالمونلا تیفی موریوم بر روی محیط حداقل دارای ماده جهش‌زا کشت شد و تنها باکتری‌هایی که جهش برگشتی داشتند تشکیل کلنی دادند. ماده ضد‌جهش (عصاره‌های آلوئه‌ورا)، تعداد کلنی‌های برگشتی را کاهش داد. اختلاف بین متوسط تعداد کلنی‌های برگشتی در هر پلیت در ارتباط با ماده جهش‌زا، توسط نرم‌افزار SPSS و با آزمون آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل گردید. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که عصاره‌های اتانولی شیرابه و آبی ژل به ترتیب با درصد بازدارندگی 91 و 56 درصد بیشترین و کمترین اثر ضدجهشی را دارند. نتیجه‌گیری: در این ارزیابی اثر ضدجهشی قوی تمام عصاره‌ها نمایان گردید که ناشی از وجود انواع ترکیبات آنتی‌اکسیدان مثل آنتراکینون‌های مختلف، فلاونوئید‌ها و ویتامین‌های A، C وE می‌باشد. بالاترین میزان مهار جهش در عصاره اتانولی شیرابه مشاهده شد که با نتایج حاصل از به کار‌گیری مخلوط میکروزومی و یافته‌های مطالعات پیشین مطابقت دارد.
صدیقه مهرابیان، مریم تاج آبادی ابراهیمی، مریم عباس احمدی، هدی بهرامی،
دوره 15، شماره 7 - ( ماهنامه آذر 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مرگ و میر ناشی از سرطان در بسیاری از کشورها در چند سال اخیر در حال افزایش است. پروبیوتیک‎ها میکروارگانیزم‎های زنده‎ای هستند که مصرف آنها اثرات مفیدی را در سلامت مصرف کننده ایجاد می‎کند. هدف این مطالعه بررسی اثرات ضد جهش و ضد سرطانی سویه‎های لاکتوباسیل جدا شده از ترخینه به منظور انتخاب سویه‎های بالقوه پروبیوتیک است. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، از 25 سویه لاکتوباسیل به منظور بررسی اثرات ضد جهش و ضد سرطانی استفاده شد. آزمون ضد جهش‎زایی مطابق آزمون Ames انجام گرفت. نتیجه آزمایش پس از انجام مقایسه بین نمونه‎های مورد آزمایش (سوسپانسیون باکتری لاکتوباسیل) و شاهد مثبت (آزید سدیم) و شاهد منفی (آب مقطر) مشخص گردید. جهت آنالیزهای آماری از نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد. یافته‎ها: اثر ضد جهشی تنها در 4 سویه لاکتوباسیل مشاهده شد. درصد مهار جهش در بالاترین سطح خود برابر با 38/60 درصد و در پایین‎ترین سطح خود برابر با 37/39 درصد بود. هم‎چنین درصد مهار جهش در میان این 4 سویه در حضور میکروزوم کبد موش نسبت به عدم حضور میکروزوم دارای اختلاف معنی‎داری بود(05/0p<). نتیجه‎گیری: از 25 سویه لاکتوباسیل، 4 سویه که اثرات ضد جهشی و ضد سرطانی بالاتری را داشتند به عنوان سویه‎های بالقوه پروبیوتیک انتخاب شدند.
لیلا کرمی، احمد مجد، صدیقه مهرابیان، محمد نبیونی، سعید آیریان، ماندانا صالحی،
دوره 15، شماره 8 - ( ماهتامه دی 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: گیاه حرا مشهور به مانگروی خاکستری، متعلق به خانواده اوسنیاسه می‌باشد که در گذشته برای درمان بیماری‌های مختلف نظیر زخم معده و پوست به کار می‌رفته است. در مطالعه حاضر فعالیت‌های ضد جهشی عصاره‌های برگ جوان و بالغ گیاه حرا بر روی باکتری جهش یافته سالمونلا تیفی موریم TA100 مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، سوش باکتری برای ژنوتیپ‌های مورد نظر بررسی شد. برگ‌ها پس از جمع‌آوری، خشک و پودر شده و عصاره‌گیری با اتانول 80 درصد و یا آب با دستگاه سوکسله انجام شد. فعال کننده متابولیکی از کبد هموژنیزه موش نر تهیه گردید و اثرضد جهشی عصاره در حضور ماده جهش زا با استفاده از تست ایمز سنجش شد. یافته‌ها: تعداد کلونی‌های جهش یافته در حضور هر دو عصاره آبی و اتانولی با فعال کننده متابولیکی و بدون آن کاهش یافتند. عصاره اتانولی نسبت به عصاره آبی فعالیت ضد جهشی بالاتری را نشان داد. هیچ تفاوتی در حضور مخلوط S9 در بین سنجش‌ها دیده نشد. بالاترین (71 درصد) و پایین‌ترین (24درصد) میزان بازدارندگی بر روی باکتری جهش یافته سالمونلا تیفی موریوم به ترتیب در عصاره اتانولی برگ بالغ منطقه بردخون و عصاره آبی برگ جوان عسلویه دیده شد. نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه اخیر پیشنهاد می‌کند که عصاره برگ گیاه حرا ممکن است حاوی ترکیبات فعال زیستی بوده که موجب ممانعت از جهش در باکتری جهش یافته می‌شود و احتمالاً استرس‌های زیستی و غیر زیستی می‌توانند پتانسیل ضد جهشی عصاره‌های برگ را در بین دو ناحیه تحت تاثیر قرار دهند.
بیان فیاضی، عبدالحسین پرنو، بهروز احسن، زینب یوسفوند،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروز یک بیماری مزمن دمیلیناسیون سیستم اعصاب مرکزی است که موجب تخریب میلین (مغز و نخاع) می‎شود. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، مطالعه تاثیر تمرین هوازی بر ظرفیت‎های عملکردی و درصد چربی بدن بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز بود.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه مداخله‎ای، تعداد 15 نفر (22/8±68/33 سال) از زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروز با EDSS کمتر از 4 به طور تصادفی به دو گروه کنترل (7 نفر) و مداخله (8 نفر) تقسیم شدند. در گروه مداخله فعالیت هوازی به مدت 8 هفته، سه روز در هفته، هر روز 40-20 دقیقه و با شدت 80-60 درصد حداکثر ضربان قلب روی نوارگردان به طول انجامید. برخی از ظرفیت‎های عملکردی بیماران شامل سرعت راه رفتن، استقامت راه رفتن، تعادل و حداکثر اکسیژن مصرفی و هم‎چنین درصد چربی بدن قبل و بعد از هشت هفته تمرین در هر دو گروه اندازه‎گیری شد.

یافته‎ها: نتایج نشان دادند که 8 هفته تمرین هوازی موجب افزایش معنی‎دار استقامت راه رفتن، سرعت راه رفتن، تعادل و حداکثر اکسیژن مصرفی در گروه مداخله می‎شود(001/0>p)، در حالی که این عوامل در گروه کنترل به طور معنی‎داری کاهش یافت(05/0>p). علاوه بر این، بعد تمرینات، درصد چربی بدن در گروه مداخله کاهش معنی‎دار نشان داد(005/0p=) و در مقابل، این شاخص در گروه کنترل به طور معنی‎داری افزایش یافت(002/0p=).

نتیجه‎گیری: با توجه به یافته‎های این پژوهش می‎توان بیان کرد که تمرینات ورزشی هوازی می‎تواند منجر به بهبود ظرفیت‎های عملکردی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز شود و هم‎چنین میزان درصد چربی بدن افراد مبتلا را کاهش دهد.


ولی اله خدیر شربیانی، سعید اورعی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه تعداد قابل توجهی از بیماران قلبی نیازمند ضربان سازهای قلبی می‎باشند که خود عوارض متعددی از جمله نارسایی دریچه‎ای و قلبی دارد. هدف از این مطالعه مقایسه ایجاد نارسایی دریچه‎های میترال(دو لتی) و تریکوسپید(سه لتی) به دنبال pacing (تحریک ضربان) از RVA (نوک بطن راست) و RVOT (مجرای خروجی بطن راست) می‎باشد.

مواد و روش‎ها: در این کارآزمایی بالینی یک سوکور 164 بیماری که به علل اختلال گره دهلیزی-بطنی و سندروم سینوس بیمار کاندید تعبیه پیس میکر(ضربان ساز) بودند، به طور تصادفی در دو گروه مساوی جهت تعبیه پیس میکر در RVA و RVOT قرار داده شد. بیمارانی که نارسایی قلبی یا بیماری دریچه‎ای داشتند در این مطالعه وارد نشدند. اکوکاردیوگرافی قبل و 6 ماه بعد از عمل انجام شد و نتایج از جهت ایجاد نارسایی دریچه‎های میترال و تریکوسپید و نیز تغییرات احتمالی Ejection Fraction (کسر جهشی) مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته‎ها: تفاوت فاحشی از نظر سن، جنس، روشpacing و ریتم زمینه‎ای قلبی در بین دو گروهRVA و RVOTوجود نداشت. بروز نارسایی میترال به طور قابل توجهی در گروه RVA pacing بیشتر بود(033/0=p) ولی بروز نارسایی تریکوسپید در هر دو گروه یکسان بود(05/0p>). اگر چه بروز نارسایی تریکوسپید در گروه RVOT کمتر بود ولی از نظر آماری قابل توجه نبود.EF بطن چپ تفاوت چندانی در دو گروه نداشت.

نتیجه‎گیری: به نظر می‎رسد که بروز نارسایی میترال در RVA pacing به طور قابل توجهی بیشتر از گروه RVOT می‎باشد اگر چه برای اثبات آن نیازاست مطالعات بیشتری انجام شود


مجید نادری، اکبر درگلاله، شعبان علیزاده، احمد کاظمی، حسین درگاهی، شادی طبیبیان، محمدرضا یونسی، زهرا کاشانی خطیب،
دوره 16، شماره 7 - ( مهر ماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: کمبود فاکتور13 اختلالی بسیار نادر با شیوع 1 در 2 میلیون نفر و با توارث اتوزوم مغلوب می باشد که با علائم بالینی همچون خونریزی از بند ناف، سقط های مکرر و خونریزی مغزی همراه است. در این بین خونریزی مغزی یکی از عوارض شایع و در عین حال تهدید کننده حیات در این بیماران می باشد. مطالعه حاضر به بررسی ارتباط بین خونریزی مغزی با یکی از پلی مورفیسم های شایع مهار کننده فیبرینولیز فعال شونده توسط ترومبین(TAFI) پرداخته است تا نقش احتمالی این پلی مورفیسم را درتشدید احتمال خونریزی در بیماران مبتلا به کمبود شدید فاکتور 13 مورد بررسی قرار دهد.

مواد و روش ها: مطالعه موردی-شاهدی حاضر بر روی 34 بیمار مبتلا به کمبود فاکتور13 همراه با خونریزی مغزی و 36 بیمار دارای کمبود فاکتور 13 و بدون سابقه خونریزی مغزی صورت گرفته است. در آغاز کمبود فاکتور 13 در تمامی بیماران به وسیله بررسی ملکولی مورد تائیدقرارگرفته ودرادامه هردوگروه از بیماران از نظروجود پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت یافته های مطالعه توسط نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته ها: بررسی ملکولی بیماران برای پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile مشخص ساخت که که تقریبا تمامی بیماران با خونریزی مغزی (89درصد) درصد گروه مورد از نظر پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile مثبت بودند که در 7/66درصد از این بیمارن جهش به شکل هموزیگوت مثبت بود. بررسی آماری نشان داد که ارتباط قوی بین پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile و وقوع خونریزی مغزی در بیماران مبتلا به کمبود فاکتور 13 وجود دارد (OR 18/9, 95% CI 3/8 to 95/1).

نتیجه گیری: به نظر می رسد پلی مورفیسم TAFI Thr325Ile نوعی فاکتور پیش آگهی دهنده مهم در بروز خونریزی مغزی در بیماران مبتلا به کمبود فاکتور 13 می باشد و احتمال خونریزی مغزی را در این بیماران حدود 20 برابر افزایش می دهد.



صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb