15 نتیجه برای بیانی
ولی اله خدیر شربیانی، مجید ملکی،
دوره 4، شماره 1 - ( بهار 1380 )
چکیده
ترکیبات نیتروگلیسیرین از جمله داروهای اصلی در کنترل ایسکمی حاد در بیماران مبتلا به تنگی عروق کرونر می باشد و به فرم های متنوعی در دسترس این بیماران قرار می گیرد. فرم پرل زیر زبانی از شایع ترین فرم های مصرف می باشد که تاکنون به صورت وارداتی در اختیار بیماران بوده است. با ساخت قرص زیرزبانی 0/4 میلی گرم توسط شرکت داروسازی سها، جهت بررسی اثرات آن و مقایسه با پرل زیرزبانی و دارونما مطالعه ای بر روی یک صد بیمار بستری در بیمارستان شهید رجائی صورت گرفت که در نیمی از آن ها اثرات سوبژکتیو (کاهش درد) و در نیمی دیگر اثرات همودینامیک ارزیابی شد. نتایج حاکی از اثرات یکسان قرص و پرل در تسکین درد و اثرات مفید قرص در مقایسه با دارونما (0/01≥P) و نیز اثرات همودینامیک یکسان قرص وپرل (0/01≥P) بود.
ولی اله خدیر شربیانی، سعید اورعی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
مقدمه: معیارهای فعلی الکتروکاردیوگرافی برای تشخیص انفارکتوس خلفی قلب غیر حساس میباشد و اکثریت این بیماران تشخیص داده نمیشوند. هدف از این مطالعه ارزیابی شیوع و اهمیت بالینی بالا رفتن قطعه ST در لیدهای خلفی قلب در بین بیماران با تشخیص انفارکتوس حاد میوکارد می باشد. روش کار: در طی یک مطالعه مقطعی – تحلیلی در 210 بیمار متوالی پذیرش شده با تشخیص انفارکتوس حاد میوکارد در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان شهید رجائی، بلافاصله لیدهای الکتروی خلفی(V7,V8 and V9) به موازات 12 لید استاندارد ثبت شد. انفارکتوس مجدد، آریتمیهای مداوم، افت فشار خون، شوک کاردیوژنیک، نارسایی قلبی علامت دار و یا ادم حاد ریه به عنوان عوارض داخل بیمارستانی در نظر گرفته شدند. پارامترهای مرتبط با مشخصات زمینهای و سیر بعدی بیماران در دو گروه بیماران با و بدون بالا رفتن قطعه ST در لیدهای خلفی مقایسه شدند. نتایج: 153 بیمار بالا رفتن قطعه 1ST میلی لیتر را در دو لید مجاور یا بیشتر داشتند. 4/12درصد بیماران 1ST میلی متر در 2 لید خلفی داشتند که یا به تنهایی (6/4 درصد) و یا همراه با تغییرات در لیدهای تحتانی یا خارجی قلب (8/7 درصد) بود. الکتروی 12 لید استاندارد در 2 بیمار نرمال بود و 5 بیمار دیگر با تشخیص انفارکتوس بدون موج Q بستری شدند. موج R بلند در V1/V2 در 3/26 درصد بیماران ایجاد شد. عوارض داخل بیمارستانی در بیماران با تغییرات در لیدهای خلفی شایعتر بود (3/47 درصد در مقابل 9/20 درصد، 01/0=p). نتیجه گیری: تغییرات در لیدهای خلفی در انفارکتوس حاد قلبی ناشایع نیست و ممکن است نشانه سیر بد بیمارستانی باشد.
ولی اله خدیر شربیانی، سعید اورعی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: از آنجائیکه جراحان قلب در رابطه با پیشرفتهای تکنولوژی تعبیه پیس میکر به روز نمیباشند، تمایل برای حذف تعبیه پیس میکر توسط جراحان به وجود آمد. این مطالعه دو دوره درمان با پیس میکر شامل تعبیه پیس میکر توسط جراحان قلب و ایجاد سرویس پیس میکر توسط گروهی از متخصصان قلب را در بیمارستان شهید رجایی تهران مورد مقایسه قرار می دهد. روش کار: در این مطالعه تحلیلی- مقطعی ما تمام اطلاعات موجود از تمام پیس میکرهای تعبیه شده در نیمه اول سال 1999( دوره جراحی، دوره اول) را با نیمه اول سال 2001 (دوره متخصصان قلب، دوره دوم) مقایسه کردیم. نتایج: مجموعا 114 پیس میکر در دوره اول (55 درصد مذکر، سن متوسط 4/18± 7/63) و 299 مورد در دوره دوم (46 درصد مذکر، سن متوسط 2/18± 3/63) تعبیه شده بود. اندیکاسیون تعبیه پیس میکر تقریباً مشابه بوده و بلوک گره دهلیزی- بطنی به عنوان شایعترین علت در 6/74 درصد دوره اول و 2/73 درصد دوره دوم بود. پیس میکر تک حفرهای 86 درصد موارد گروه اول را در مقایسه با 54 درصد در گروه دوم شامل میشد(01/0>p). زمان متوسط پذیرش در دوره اول 18 روز و در دوره دوم 10 روز بود. اختلال کار پیس میکر در پیگیری بیماران در 9/7 درصد بیماران دوره اول و 7/0 درصد بیماران گروه دوم دیده شد(01/0>p). عمل مجدد در 9/2 درصد موارد گروه اول و 7/0 درصد گروه دوم انجام شد(01/0>p). نتیجه گیری: تعبیه پیس میکر توسط یک سرویس هماهنگ با سرپرستی متخصص قلب آموزش دیده در این رشته بهتر انجام شد.
ولی اله خدیر شربیانی، سعید اورعی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه تعداد قابل توجهی از بیماران قلبی نیازمند ضربان سازهای قلبی میباشند که خود عوارض متعددی از جمله نارسایی دریچهای و قلبی دارد. هدف از این مطالعه مقایسه ایجاد نارسایی دریچههای میترال(دو لتی) و تریکوسپید(سه لتی) به دنبال pacing (تحریک ضربان) از RVA (نوک بطن راست) و RVOT (مجرای خروجی بطن راست) میباشد.
مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی یک سوکور 164 بیماری که به علل اختلال گره دهلیزی-بطنی و سندروم سینوس بیمار کاندید تعبیه پیس میکر(ضربان ساز) بودند، به طور تصادفی در دو گروه مساوی جهت تعبیه پیس میکر در RVA و RVOT قرار داده شد. بیمارانی که نارسایی قلبی یا بیماری دریچهای داشتند در این مطالعه وارد نشدند. اکوکاردیوگرافی قبل و 6 ماه بعد از عمل انجام شد و نتایج از جهت ایجاد نارسایی دریچههای میترال و تریکوسپید و نیز تغییرات احتمالی Ejection Fraction (کسر جهشی) مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: تفاوت فاحشی از نظر سن، جنس، روشpacing و ریتم زمینهای قلبی در بین دو گروهRVA و RVOTوجود نداشت. بروز نارسایی میترال به طور قابل توجهی در گروه RVA pacing بیشتر بود(033/0=p) ولی بروز نارسایی تریکوسپید در هر دو گروه یکسان بود(05/0p>). اگر چه بروز نارسایی تریکوسپید در گروه RVOT کمتر بود ولی از نظر آماری قابل توجه نبود.EF بطن چپ تفاوت چندانی در دو گروه نداشت.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که بروز نارسایی میترال در RVA pacing به طور قابل توجهی بیشتر از گروه RVOT میباشد اگر چه برای اثبات آن نیازاست مطالعات بیشتری انجام شود
ولی الله خدیر شربیانی،
دوره 17، شماره 10 - ( دی 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: استاتینها موثرترین داروها درکاهش کلسترول خون میباشند. علاوه بر آن، این داروها دارای اثرات مستقل از ضدچربی میباشند. در مطالعات اخیر ثابت شده است که استاتینها دارای خاصیت ضدالتهابی میباشند و باعث کاهش التهاب میشوند. هدف از مطالعه فوق بررسی تاثیر آتورواستاتین برروی کاهش آستانه تحریک دهلیزی و بطنی دربیماران با پیس میکر دائم قلبی میباشد.
مواد و روشها: طی این مطالعه مداخله بالینی تعداد 64 بیمار که تحت تعبیه پیس میکر قلبی قرارگرفته بودند را انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با آتورواستاتین 20 میلیگرم روزانه به مدت 6 هفته قرار گرفتند و گروه دوم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. میزان آستانه تحریک پذیری دهلیزی و بطنی در ابتدا و انتهای مطالعه در هر دو گروه اندازهگیری ثبت و با همدیگر مقایسه شد و پس از تجزیه و تحلیل آماری نتایج بیان گردید.
یافتهها: از32 نفر در گروه آتورواستاتین تعداد 17 نفر (12/53 درصد) مرد و 15 نفر (87/46 درصد) زن ودر گروه کنترل 18 نفر (25/56 درصد) مرد و 14 نفر(75/43 درصد) زن بودند. میانگین سنی در گروه دارو و کنترل به ترتیب 27/17±43/72 و 98/10±59/68 سال بود. تفاوت معنیداری در آستانه تحریک دهلیزی و بطنی در گروه دارو و گروه کنترل در ابتدای مطالعه وجود نداشت(05/0p>) و در انتهای مطالعه میزان آستانه تحریک دهلیزی در گروه دارو و کنترل به ترتیب 23/0±55/0 و 19/0±45/0 بود(4/0p=) و میزان آستانه تحریک بطنی در گروه دارو و کنترل به ترتیب 23/0±73/0 و 23/0±66/0 بود(4/0p=).
نتیجهگیری: ارتباطی بین درمان با آتورواستاتین و کاهش آستانه تحریک دهلیزی و بطنی در بیماران تحت تعبیه پیس میکر قلبی وجود ندارد.
لیلا دهقان، حمید دالوند، مجتبی بیانی، علیرضا شمس الدینی،
دوره 22، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مشکلات تغذیه ای میتوانند مشارکت کودکان فلج مغزی در فعالیتهای روزمره زندگی بهویژه غذاخوردن را محدود کنند. بنابراین این مطالعه با هدف تعیین فراوانی انواع بازتابهای اولیه و اختلال عملکرد حرکتی دهانی کودکان فلج مغزی انجام گردید.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی به روش مقطعی بود. این مطالعه بر روی کودکان فلج مغزی 2 تا 15 ساله که بهصورت در دسترس و از نوع آسان از کلینیکهای توانبخشی شهر اراک در سال 1396 انتخاب شدند انجام گرفت. وجود بازتابهای غیر طبیعی اولیه شامل بازتابهای Bite، Rooting وTongue Thrust و عملکرد حرکتی دهانی کودک با مقیاس ارزیابی حرکتی دهانی (Oral motor assessment scale-OMAS) ارزیابی گردید. جهت تجزیه تحلیل دادهها از آزمون خی دو استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1395.82 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است.
یافتهها: نتایج نشان داد بیشترین تعداد افراد دارای بازتابهای اولیه دهانی غیرطبیعی (Bite، Rooting و Tongue Thrust) در سطح IV و V عملکرد حرکتی درشت و در سطح III توانایی دستی و نوع کوادروپلژی اسپاستیک قرار دارند. بیشترین فراوانی فقدان عملکرد در مهارت حرکتی دهانی در سطح عملکرد حرکتی درشت V و عملکرد کامل در عملکرد تغذیه دهانی در سطح عملکرد حرکتی درشت I و II مشاهده گردید. بین مهارت حرکتی دهانی با سطح عملکرد حرکتی درشت اختلاف معناداری مشاهده شد (04/0= p).
نتیجهگیری: مطالعه نشان داد که تفاوت معناداری بین عملکرد حرکتی دهانی و سطوح عملکرد حرکتی درشت وجود دارد. بنابراین پیشنهاد میگردد که در ارزیابی عملکرد حرکتی دهانی کودکان دارای فلج مغزی، توجه خاصی به سطح عملکرد حرکتی درشت این کودکان شود.
علی ایران پور، مجتبی بیانی، محمد ارجمندزادگان، افروز نخستین،
دوره 22، شماره 4 - ( مهر و آبان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف بیماریهای پریودنتال، از شایعترین بیماریهای عفونی انسان است که عامل ایجادکننده آنها میکروبهای دهانی است. گسترش بیوفیلم دهان باعث بروز بیماریهای مختلف، از جمله التهاب لثه و پریودنتیت میشود. گیاه مرزه شامل گونههای مختلفی است که اغلب معطر هستند. از گونههای مرزه به طور سنتی برای درمان بیماریهای مختلفی استفاده میشود. این مطالعه آزمایشگاهی به بررسی پتانسیل ضدباکتریایی گیاه مرزه علیه پاتوژنهای پریودنتال میپردازد.
مواد و روش ها چهار باکتری انتروکوکوس فکالیس، استرپتوکوکوس سانگوئیس، ایکنلا کورودنس، و اکتیتومایسس ویسکوز در این مطالعه بررسی شد. برای بررسی اثر ضدمیکروبی اسانس، از روشهای دیسک دیفیوژن و میکروپلیت دایلوشن استفاده شد. همچنین حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی نیز تعیین شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1397.67 به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسید.
یافته ها در غلظت 0/1 گرم بر میلیلیتر از اسانس مرزه، باکتریها به ترتیب از حساس به مقاوم، اکتینومایسس ویسکوز، استرپتوکوکوس سانگوئیس، انتروکوکوس فکالیس و ایکنلا کورودنس بودند. بیشترین تأثیر اسانس مرزه بر رشد باکتری ایکنلا کورودنس بود و به عنوان حساسترین باکتری به اثر کشندگی اسانس مرزه، شناخته شد. نتایج سنجش بیوفیلم نشان داد در غلظتهای 12/5 میلیگرم بر میلیلیتر و بالاتر از اسانس مرزه هیچ بیوفیلمی تشکیل نشد.
نتیجه گیری اسانس مرزه خاصیت ضدمیکروبی دارد و بر رشد و تشکیل بیوفیلم گروهی از پریوپاتوژنها اثر مهاری دارد.
فاطمه مومنی، افروز نخستین، مجتبی بیانی،
دوره 23، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پریوستین به عنوان یک پروتئین ضروری در تکامل بافتهای مختلف در بدن عمل میکند و همچنین دارای نقش کلیدی در بافتهای حمایتکننده دندان ازجمله لیگامان پریودنتال است.تاکنون تأثیر وجود التهاب بر کاهش میزان پریوستین در برخی از مطالعات نشان داده شده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی و مقایسه مقادیر پریوستین موجود در بزاق و مایع شیار لثهای افراد مبتلا به پریودنتیت مزمن با افراد سالم است.
مواد و روش ها: در این مطالعه موردشاهدی همسانشده، ۱۰۶ نفر (۵۳ نفر در گروه مبتلا به پریودنتیت مزمن و ۵۳ نفر در گروه سالم) پس از اخذ رضایتنامه کتبی آگاهانه وارد مطالعه شدند. همسانسازی بین دو گروه از نظر سن، جنس، وزن و شاخص توده بدنی انجام شد. نمونههای مایع شیار لثهای و بزاق از شرکتکنندگان دریافت و سپس توسط الایزا بررسی شد. تجزیهوتحلیل آماری توسط نرمافزار ۱۱.stata v صورت پذیرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.۱۳۹۷.۳۴ به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است.
یافتهها: در این مطالعه سطوح پریوستین موجود در بزاق و مایع شیار لثهای در افراد مبتلا به پریودنتیت مزمن به طور معنیداری از گروه افراد سالم پایینتر بود (۰/۰۰۱>P). همچنین مقادیر پریوستین بر اساس پارامترهای پریودنتال به طور معنیداری بین دو گروه مورد مطالعه متفاوت بود (۰/۰۰۱>P).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه بین ابتلا به بیماری پریودنتیت مزمن و مقادیر پریوستین موجود در بزاق و مایع شیار لثهای ارتباطی معنیدار وجود دارد؛ لذا پریوستین میتواند به عنوان یک بیومارکر احتمالی برای تشخیص زودرس و پیشگیری از پیشرفت بیماری پریودنتیت مزمن در نظر گرفته شود.
الهه رضایی، مجتبی بیانی، محمد ارجمندزادگان،
دوره 23، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: اگرچه راههایی ازجمله استفاده از دهانشویه برای جلوگیری از بیماریهای پریودنتال وجود دارد، اما این بیماریها همچنان از شایعترین بیماریهای دهان و دندان هستند. با توجه به عوارض روشهای شیمیایی، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر احتمالی ضدباکتریال گیاه نعناع فلفلی علیه پاتوژنهای پریودنتال انجام شد.
مواد و روش ها: بررسی اثر ضدمیکروبی اسانس نعناع فلفلی با استفاده از روشهای دیسک دیفیوژن و میکروپلیت دایلوشن بر چهار باکتری انتروکوکوس فکالیس، استرپتوکوکوس سانگوئیس، ایکنلا کورودنس و اکتیتومایسس ویسکوز انجام شد؛ همچنین حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی اسانس نیز برای هر چهار باکتری تعیین شد. میزان بیوفیلم از طریق محاسبه میانگین بیوفیلم تشکیل شده سه چاهک و مقایسه آن با جذب نوری کنترل منفی و با استفاده از دستگاه الایزاریدر به دست آمد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق1397.15 IR.ARAKMU.REC. به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسید.
یافته ها: نتایج تست دیسک دیفیوژن بیان داشت که اسانس با غلظت 0/1 گرم بر میلیلیتر از گیاه، اثر مهاری بر رشد انتروکوک فکالیس و استرپتوکوک سانگوئیس دارد. اسانس خالص گیاه بهترتیب از قویترین اثر به ضعیفترین روی استرپتوکوک سانگوئیس، انتروکوک فکالیس، اکتینومایسس ویسکوز و ایکنلا کورودنس اثر مهاری نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که گیاه نعناع فلفلی دارای خاصیت آنتیباکتریال بر باکتری های ایکنلا کورودنس ، اکتینومایسس ویسکوز، استرپتوکوک سانگوئیس و انتروکوک فکالیس است. اثر مهاری اسانس این گیاه نیز نشان داده شد؛ لذا میتوان گفت که گیاه نعناع فلفلی به عنوان یک آنتیباکتریال طبیعی و مؤثر، کاربرد احتمالی در پیشگیری از بیماری های پریودنتال دارد.
کوروش فرهادتوسکی، مجتبی بیانی، حمید سرلک، زهره سلیمی،
دوره 23، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پریودنتیت مزمن شایعترین فرم بیماری پریودنتیت است و به عنوان یک بیماری التهابی با پیشرفت آهسته در نظر گرفته میشود. فاکتور های محیطی و سیستمیک ممکن است پاسخ ایمنی میزبان به بیوفیلم را تغییر دهد و بیماری سیر تخریبی پیشرونده پیدا کند. پریودنتیت مزمن به عنوان یک بیماری عفونی که منجر به التهاب در بافت ساپورتکننده دندان، از دست دادن اتصالات پریودنتال و تحلیل استخوان می شود، تعریف شده است. عوامل خطر مرتبط با این بیماری اهمیت دارد. این مطالعه با هدف ارزیابی برخی از عوامل خطر مرتبط با پریودنتیت ازجمله سیگار، مشروبات الکلی، مسواک زدن و وضعیت اقتصادی و اجتماعی (SES) انجام شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه مورد-شاهدی روی 120 بیمار مبتلا به پریودنتیت و 120 فرد سالم در اراک انجام شد. برای تخمین SES از پرسشنامه مبتنی بر دارایی و برای ارزیابی سایر متغیرها از پرسشنامه عوامل جمعیتی و عوامل خطر استفاده شده است. علاوهبراین، برای تشخیص پریودنتیت از مشخص کردن مناطق تجمع پلاک و معاینه بالینی بهره برده شد. به منظور بررسی ارتباط بین پریودنتیت با سایر متغیرها از رگرسیون لجستیک چندسطحی استفاده شد. دادهها با استفاده از نرم افزار Stata 11 تجزیهوتحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق 1397.145در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک به ثبت رسیده است.
یافته ها: برآورد پریودنتیت در سن بالای 30 سال 2/91 (37/8 ،0/01 :CL%95) بود. در مقایسه با افراد با SES پایین، تخمین متغیر نسبت شانس ( (ORاز پریودنتیت در بین افراد مبتلا به SES متوسط 282/2 (4/27 ،1/22 :CL%95) و در بین افراد دارای SES بالا 0/89 (0/98 ،0/79 :CL%95) بود. در مقایسه با بیمارانی که مسواک نمیزنند، برآورد OR از میزان پریودنتیت در بیمارانی که مسواک میزنند، 67/0 (89/0 ،39/0 :CL%95) بود. برآورد OR از پریودنتیت در میان افرادی که مسواک خود را در مدت بیش از 6 ماه تعویض کردهاند، در مقایسه با افرادی که مسواک خود را در مدت زیر 3 ماه تعویض کردهاند، 4/96 (11/3 ،2/27 :CL%95) بود. برآورد OR از پریودنتیت 3/09 (4/96 ،1/52 :CL%95) در میان افراد در حال حاضر سیگاری بود.
نتیجه گیری: مطالعه ما نقش سیگار و نیز مصرف سابق استعمال دخانیات، مشروبات الکلی، مسواک زدن و SES را در بروز پریودنتیت تشخیص داده است.
سید مهرزاد شاددل، مسعود بیات، مجتبی بیانی، وحیده نظری،
دوره 24، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به استفاده روزافزون از ایمپلنتهای دندانی در جایگزین کردن دندانهای ازدسترفته، احتمال وقوع شکست این درمان در گذر زمان، مشابه سایر درمانهای دندانپزشکی، اجتنابناپذیر است و جهت کاهش این مشکلات نیاز به فالوآپهای دقیق و منظم است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین آگاهی و نگرش دندانپزشکان عمومی درباره فالوآپ ایمپلنتهای دندان به منظور ایجاد پایهای از اطلاعات برای برنامهریزی دورههای بازآموزی ایمپلنتهای دندانی انجام شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تحلیلی مقطعی، 98 نفر از دندانپزشکان عمومی شهر اراک در سال 1397 بررسی شدند. پرسشنامهها در سه بخش جمعیتشناختی، آگاهی و نگرش طراحی شدند. بعد از بررسی روایی و پایایی، پرسشنامهها در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آنالیز توصیفی و آزمونهای کایاسکوئر و تی مستقل آنالیز آماری شدند. حد معناداری 05/0 در نظر گرفته شد.
ملاحظات اخلاقی: این مقاله مورد تأیید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک است (کد: IR.ARAKMU.REC.1397.283).
یافته ها میانگین نمره آگاهی برای تمام نمونههای مورد مطالعه 10/8 (بر اساس نمره صفر تا نوزده) و میانگین نمره نگرش 12/8 (بر اساس نمره هفت تا 21) بود. 53 نفر از دندانپزشکان قبلاً درمان ایمپلنت را انجام داده بودند که آگاهی و نگرش آنها از فالوآپ درمان ایمپلنت به طور معناداری بالاتر از دندانپزشکانی بود که درمان ایمپلنت را انجام نداده بودند (0/0005=P). تجربه کاری اثر معناداری روی آگاهی و نگرش دندانپزشکان نداشت (0/05
نتیجه گیری: دندانپزشکان عمومی نسبت به فالوآپ ایمپلنت آگاهی و نگرش کمی دارند و از آنجا که فالوآپ نقش مهمی در موفقیت طولانیمدت درمان ایمپلنت دارد، برنامههای آموزشی / بازآموزی دندانپزشکان در این زمینه باید مورد بازنگری و تأکید بیشتر قرار گیرد.
دکتر منیره نادعلی، دکتر مجتبی بیانی، دکتر وحیده نظری، دکتر رحمت اله مرادزاده،
دوره 24، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: زوایای مختلف قرارگیری ایمپلنت، که در موقعیت¬های مختلف کلینیکی غیر قابل اجتناب است، می¬تواند بر دقت قالب-گیری تاثیر بگذارد. هدف از این مطالعه بررسی اثر زاویه قرار¬گیری ایمپلنت بر صحت اتصال ایمپرشن کوپینگ در ایمپلنت¬های با هگز داخلی است.
مواد و روش¬ها: یک مدل گچی با 4 ایمپلنت دارای اتصال هگز داخلی تهیه شد. ایمپلنت ها در زوایای مزیودیستالی مختلف صفر، 15، 25 و 35 درجه نسبت به محور طولی در مدل گچی تعبیه شدند. برای شبیه سازی لثه، آنالوگ لثه اطراف ایمپلنت¬ها به ارتفاع 2 میلیمتر تزریق شد. بعد از یک جلسه آموزشی به دانشجویان سال آخر دندانپزشکی عمومی در رابطه با نحوه بستن ایمپرشن کوپینگ، از 40 نفر از دانشجویان خواسته شد که ایمپرشن کوپینگ¬ها را روی هر 4 ایمپلنت ببندند. درستی اتصال ایمپرشن کوپینگ روی ایمپلنت¬ها توسط متخصص پروتز ارزیابی شد. داده¬ها با استفاده از آزمون کوکران Q مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. سطح معنی¬ داری 0/05 در نظر گرفته شد.
ملاحظات اخلاقی: این مقاله مورد تایید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک می¬باشد.
یافته ها: میزان عملکرد درست دانشجویان در اتصال ایمپرشن کوپینگ به ایمپلنت در زوایای 0، 15، 25و 35 درجه به ترتیب برابر با %85، %72، %52، %35 بود. به استثنا گروه های 0 و 15 درجه، بین گروه¬های مختلف مطالعه، تفاوت آماری معنادار مشاهده شد. (0/05>P).
نتیجه گیری: زاویه قرارگیری ایمپلنت تاثیر معناداری در دقت اتصال ایمپرشن کوپینگ به ایمپلنت¬های با هگز داخلی دارد و با افزایش زاویه ایمپلنت، دقت اتصال ایمپرشن کوپینگ به ایمپلنت کاهش می یابد.
مریم جعفرپور، مجتبی بیانی، لیلا حسامی مقدم، علی پولادی،
دوره 25، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1401 )
چکیده
زمینه و هدف استفاده از آلوگرافت بهتنهایی و یا همراه با مواد استخوانی دیگر، پیشرفتهای چشمگیری در پروسههای آگمنتاسیون استخوان نشان داده است. بر این اساس، هدف از این پژوهش، ارزیابی اثر محلول جنتامایسین 80 میلیگرم موضعی همراه با آلوگرفت در بازسازی هدایتشده استخوان در دیفکتهای موجود در جمجمه رت است.
مواد و روش ها در این پژوهش 12 سر موش ویستار بهصورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در هر گروه 6 سر موش وجود داشت. 3 عدد دیفکت در جمجمه آنها ایجاد شد. یکی از آن دیفکتها بهتنهایی با آلوگرافت استخوانی انجمادی خشکشده غیرمعدنی پر شد و دیگری با آلوگرفت همراه با محلول جنتامایسین 80 میلیگرم و دیفکت سوم هم بهعنوان گروه کنترل خالی گذاشته شد. بعد از گذشت 4 و 10 هفته موشها برای تهیه نمونههای هیستولوژیک کشته شدند. ارزیابیهای هیستولوژیک و هیستومورفومتریک برای اندازهگیری کیفی و کمی تشکیل استخوان، نوع استخوان جدید ساختهشده، وایتالیتی استخوان جدید، واکنش التهابی، نوع بافت همبندی و آنژیوژنز انجام شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق به شمارهIR.REC.ARAKMU.1397.30 از کمیته اخلاق دانشگاه اراک تصویب شد.
یافته ها در پایان هفتههای 4 و 10، پس از جراحی، درصد متوسط استخوانسازی در ناحیه دیفکتهای ایجادشده، در گروهی که آلوگرفت همراه با جنتامایسین بود، بیشتر نشان داده شد. در این مدت تفاوت چشمگیری بین این گروه و گروه کنترل بود.
نتیجه گیری طبق مطالعه حاضر، استفاده از جنتامایسین همراه با آلوگرافت استخوانی انجمادی خشک شده غیر معدنی اثر زیادی بر بازسازی استخوان در دیفکتهای ایجادشده در جمجه رت دارد.
دکتر مجتبی بیانی، دکتر شیرین شفیعی لیالستانی، دکتر امیر الماسی حشیانی، دکتر سید حامد میرحسینی،
دوره 25، شماره 5 - ( آذر و دی 1401 )
چکیده
مقدمه: مسیرهای آبی یونیتهای دندانپزشکی یک مکان بالقوه برای تجمع میکروارگانیسمها و تشکیل بیوفیلم میکروبی هستند که میتواند افراد را در معرض خطر عفونت قرار دهد. این پژوهش با هدف اثربخشی چهار دسته از موادی است که تا به امروز برای کاهش بار میکروبیال در DUWL ها، مورد مطالعه قرار گرفتهاند و مؤثرترین عملکرد را نسبت به سایر ضدعفونی کنندهها دارا بودند.
روش کار: این مطالعه مرور نظام مند بر اساس الگوهای پرایسما (PRISMA) انجام گرفته و پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Scopus و Web of Science با استراتژی جست وجو ی مشخص، بررسی شدند. در این مطالعه مرور نظام- مند، اثربخشی 4 ماده ضدعفونی کننده شامل: هیدروژن پروکساید، کلرهگزیدین، کلرین- دی اکساید، سدیم هیپوکلراید بر بیوفیلم های میکروبی موجود در لولههای آب یونیتهای دندانپزشکی مورد بررسی قرار گرفت. جست و جو مطالعات در تیر ماه 1400 انجام شد و در نهایت دادههای تمام مطالعات مرتبط با موضوع این مرور نظام مند، استخراج شدند.
یافتهها: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1399.347 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است. هر 4 نوع ماده ضدعفونی کننده اگر در غلظت و زمان کافی و روش درست استفاده شوند، میتوانند مفید و اثربخش باشند. اگر بیوفیلم موجود در مسیرهای آبی یونیتهای دندانپزشکی قدیمی و تثبیت شده باشد، بر روی اثربخشی این مواد تاثیرگذار خواهد بود و به زمان بیشتری برای از بین بردن آن نیاز است.
نتیجه گیری: استفاده از مواد به صورت ترکیبی میتواند تمامی طیف میکروبی موجود در بیوفیلم این ناحیه را پوشش دهد و حتی میتوان با استفاده طولانیتر و مداوم، بیوفیلم های تثبیت شده را نیز حذف کرد.
زهره سلیمی، حمید سرلک، مجتبی بیانی،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده
مقدمه: با توجه به اینکه درد تزریق بیحسی در کودکان ضروری بوده و یکی از دردناکترین بیحسیهای موضعی بیحسی انفیلتراسیون پالاتال است، هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثر گیج سوزن بر درد و اضطراب حین تزریق بیحسی انفیلتراسیون پالاتال در کودکان 4 تا 8 سال بود.
روش کار: این مطالعهی کارآزمایی بالینی سه سوکور متقاطع بر روی 60 کودک 4 تا 8 سال کاندید درمان پالپوتومی و SSC هر دو دندان مولر اول شیری ماگزیلا انجام شد. کودکان بر اساس توالی به کارگیری نیدلهای گیج 27 و 30 طی 2 جلسه تحت درمان قرار گرفتند. سطح اضطراب کودکان حین اعمال بی حسی موضعی انفیلتراسیون پالاتال به کمک معیار ضربان قلب (Pulse rate) PR و سطح درد بیماران بوسیله معیارهای SEM و FPR (معیارهای عینی و ذهنی) اندازهگیری شد.
یافتهها: اضطراب حین تزریق بیحسی پالاتال با گیج 27 بالاتر از گیج 30 بود (0/001 > اثر درمان). از نظر معیارهای ذهنی و عینی درد تزریق در مخاط پالاتال با سوزن گیج 27 از گیج 30 بیشتر بود (0/001 > اثر درمان). بین تقدم و تأخر تزریق انفیلتراسیون پالاتال با گیجهای مختلف طی جلسات درمانی تفاوت معنیداری وجود نداشت (0/05 < P) و با توجه به میزان 0/021 برای اثر دوره میتوان گفت دوره دریافت دو گیج سوزن بر اختلاف میانگین ضربان قلب اثر داشت.
نتیجهگیری: درد تزریق در مخاط پالاتال با سوزن گیج 27 نسبت به گیج 30 بیشتر است و به طور کلی استفاده از سوزن گیج 30 در تزریق پالاتال کودکان 4 تا 8 سال ناراحتی کمتری نسبت به سوزن گیج 27 ایجاد میکند.