جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای بهاروند

محسن سقا، ابراهیم اسفندیاری، شهناز رضوی، سمیه تنهایی، محمد حسین نصر اصفهانی، حسین بهاروند،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: اسید رتینوئیک یکی از مشتقات ویتامین A و یکی از مهم‎ترین سیگنال‎های القایی در مهره‎داران است که در تمایز، مورفوژنز، آپوپتوز و تولید مثل نقش دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش این ماده در الگو‎یابی عصبی سلول‎های بنیادی جنینی موش در محیط آزمایشگاهی بود.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، پس از تشکیل ساختارهای شبه جنینی، از سلول‎های بنیادی جنینی رده Royan B1، اسید رتینوئیک با غلظت یک میکرومول به مدت چهار روز بر ساختارهای شبه جنینی تاثیر داده شد و پس از آن سلول‎ها به مدت هشت روز گسترش داده شدند. محیط کشت سلولی در گروه کنترل فاقد اسید رتینوئیک بود. در پایان کشت، القاء عصبی و الگویابی نورون‎ها در سلول‎های هر دو گروه با روش‎های ایمونوسیتوشیمی، فلوسایتومتری و RT-PCR مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‎ها: مطالعه حاضر نشان داد که اسید رتینوئیک نورون‎زائی را در سلول‎های بنیادی القا نمود و توانست سبب بروز نشانگر MAP2 در 35 درصد از این سلول‎ها شود. نتایج RT-PCR نیز مشخص کرد که همزمان، نورون‎های حاصل از سلول‎های بنیادی جنینی تحت تاثیر اسید رتینوئیک توانستند نشانگر‎های Mash1، Pax6، Pax7 و Dbx1/2 مربوط به هویت‎یابی عصبی نورون‎ها در جهت پشتی، شکمی و نیز Hoxb4، Hoxc5 و Hoxc8 مربوط به الگویابی عصبی نورون‎ها حول محور سری، دمی لوله عصبی را بیان نمایند.

نتیجه‎گیری: اسید رتینوئیک همزمان با القای عصبی سلول‎های بنیادی جنین موش در محیط آزمایشگاهی قادر به ایجاد هویت عصبی این نورون‎ها نیز می‎باشد. واژگان کلیدی: سلول‎های بنیادی جنینی موش، الگویابی عصبی، اسید رتینوئیک


جمیله نوروزی، الهام سیاسی تربتی، رباب بهاروند،
دوره 16، شماره 9 - ( 9-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: لیستریا باکتری گرم مثبت، درون سلولی اختیاریست. ژنprf A ( فعال کننده رونویسی و تنظیم کننده ی بیان سایر ژنهای ویرولانس )، نقش مهمی در بیماریزایی باکتری دارد. هدف این پژوهش، بررسی میزان حضور باکتری لیستریا مونوسیتوژنز در محصولات گوشتی مختلف و حضور ژن prf A در باکتریهای جداسازی شده از نمونه های غذایی و مقایسه آن با نمونه های کلینیکی و نمونه استاندارد بوده است.

مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی است. طی 6 ماه 60 نمونه گوشت، مرغ، ژامبون، کوکتل، سوسیس از کشتارگاه خرم آباد و فروشگاههای شهرهای تهران و خرم آباد جمع آوری شد. لیستریا مونوسیتوژنز بر اساس روش غنی سازی در سرما جداسازی و حضور ژن prf A توسط روش PCR مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز آماری نتایج با نرم افزار SPSS ( (Statistical package for social science انجام شد.

یافته ها: از 60 نمونه محصولات گوشتی مورد بررسی، 8 مورد (3/13 درصد)، گونه لیستریا مثبت بودند. 4 نمونه لیستریا مونوسیتوژنز (6/6 درصد) ، 3 مورد لیستریا اینوکوآ (5 درصد) و 1 مورد لیستریا ولشیمیری (6/1 درصد) جداسازی گردید که لیستریا اینوکوآ، از گوشت و نمونه مرغ ، لیستریا مونوسیتوژنز از گوشت، مرغ، ژامبون و لیستریا ولشیمیری از گوشت جداسازی شد. ژن prf A، در لیستریا مونوسیتوژنز ایزوله و باکتریهای اهدایی ایزوله از محصولات لبنی، نمونه های کلینیکی و استاندارد مشاهده گردید. 2 مورد از نمونه های اهدایی مربوط به سبزیجات، دارای ژن prf A بودند.

نتیجه گیری: حضور ژن prf A (فعال کننده رونویسی و تنظیم کننده ی بیان سایر ژنهای ویرولانس) در نمونه های مورد بررسی مشاهده گردید که این ژن در بیماریزایی نقش دارد. چون این باکتری از طریق غذا منتقل میشود و تهدیدی جدی برای سلامت عموم میباشد، بنابراین با شناسایی این باکتری بویژه ژنهای آن شاید بتوان راههایی جهت پیشگیری از این باکتری و بیماری ناشی از آن یافت.


ریحانه خوش چهره جمالی، مهدی توتونچی، حسین بهاروند، مرضیه ابراهیمی،
دوره 22، شماره 3 - ( دو ماهنامه مرداد و شهریور 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: شواهدی وجود دارد که ‌سلول‌های سرطانی در طی ‌فرآیند شکل­گیری و پیشرفت سرطان، ناهنجاری­های اپی­ژنتیکی را نیز علاوه بر جهش­های ژنتیکی چندگانه متحمل می­شوند. استفاده از فن­آوری باز­برنامه­ریزی به عنوان ابزاری برای اعمال «فشار» و ایجاد تغییرات در تنظیمکننده­های اپی­ژنتیکی، می­تواند به روشن کردن رفتار اپی­ژنتیکی منحصر به ‌سلول‌های سرطانی منجر شود. تاکنون، سلول­های iPS از ‌سلول‌های پرایمری نرمال تولید شده­اند، اما مشخص نیست که آیا سلول سرطانی اولیه انسانی نیز می‌تواند به سلول iPS باز‌برنامه‌ریزی شود یا خیر. در این مطالعه، تولید ‌سلول‌های iPS از ‌سلول‌های آدنوکارسینومای پانکراس با استفاده از عوامل رونویسی مورد بررسی قرار دادیم.
مواد و روشها: ‌سلول‌های حاصل از نمونه­های زنوگرفت PDAC انسانی، با لنتی ویروس حاوی عوامل Yamanaka (OSKM) القا شده و در ادامه ‌سلول‌های القا شده توسط رنگ­آمیزی آلکالین فسفاتاز، Real-Time PCR و ایمونوسیتوشیمی تعیین هویت شدند.
ملاحظات اخلاقی: مطالعه حاضر با کد اخلاقی EC/93/1025 در کمیته اخلاق پزشکی پژوهشگاه رویان پذیرفته شده است.
یافتهها: رنگ­آمیزی آلکالین فسفاتاز، Real-Time PCR و ایمونوسیتوشیمی  نشان داد که القاء با عوامل رونویسی OSKM منجر به تولید ‌سلول‌های iPS از ‌سلول‌های فیبروبلاستی می­شود، اما نه از ‌سلول‌های PDAC PDX. ‌سلول‌های PDAC نمی­توانند ‌به‌طور کامل با بیان چهار عامل رونویسی مجدد برنامه­ریزی شوند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که ‌سلول‌های سرطانی PDAC-PDX، با توجه به الگوی بیان ژنهای اصلاح‌کننده اپیژنتیکی آن‌ها، از ‌سلول‌های القاشده PDAC متفاوت بودند، هرچند بیان ژنهای تکامل یافته در ‌سلول‌های PDAC القاشده ‌به‌طور قابل توجهی افزایش نیافت.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb