جستجو در مقالات منتشر شده


14 نتیجه برای باقری

علیرضا سوسن آبادی، محمد جواد باقری، امراله چیت سازان،
دوره 4، شماره 4 - ( زمستان 1380 )
چکیده

مقدمه: تهوع و استفراغ از تظاهرات شایع بسیاری از اختلالات عضوی و عملکردی است که به طور مکرر بعد از اعمال جراحی و بیهوشی عمومی ایجاد می شود. این حالت علاوه بر اینکه برای بیماران ناخوشایند می باشد ممکن است سبب ایجاد عوارضی برای ایشان گردد. در این مطالعه استفاده از یک روش غیر دارویی و غیر تهاجمی تحت عنوان طب فشاری (که خود یکی از روش های از طب سوزنی است) با تزریق وریدی متوکلوپرامید جهت جلوگیری از تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحی و بیهوشی عمومی مورد مقایسه قرار گرفت.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه تجربی در سطح کارآزمایی بالینی است که به شکل کنترل دار و به منظور مقایسه اثر کلینیکی متوکلوپرامید وریدی و طب فشاری جهت جلوگیری از تهوع و استفراغ بعد از اعمال جراحی و بیهوشی عمومی در اتاق عمل بیمارستان ولی عصر (عج) با استفاده از نمونه گیری تصادفی انجام شده است. نمونه های پژوهش تعداد 420 بیمار بودند که جهت اعمال جراحی شکم (لاپاراتومی) به اتاق عمل بیمارستان ولیعصر(عج) مراجعه نموده بودند. بیماران در سه گروه 140 نفره شامل گروه طب فشاری، متوکلوپرامید و شاهد گنجانده شده و مطالعه به صورت مقایسه ای و جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و تجزیه و تحلیل آماری صورت گرفت.
نتایج: بیمارانی که طب فشاری و یا متوکلوپرامید در خلال بیهوشی عمومی برای اعمال جراحی شکم دریافت کرده بودند نسبت به گروه شاهد تهوع و استفراغ کم تری داشتند. در وقوع تهوع و استفراغ بین دو گروه بیمارانی که طب فشاری و متوکلوپرامید دریافت کرده بودند اختلاف معنی داری وجود نداشته و تقریبا تاثیر یکسانی داشتند. با توجه به جداول و محاسبه آماری و به دست آوردن Odds-Ratio  برابر (OR=0/6) بین دو گروه متوکلوپرامید و طب فشاری اختلاف معنی داری به لحاظ بروز تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحی و بیهوشی عمومی دیده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، استفاده از طب فشاری به عنوان یک روش غیر تهاجمی و غیر دارویی، کم هزینه و بدون عارضه جانبی، جهت جلوگیری یا کاهش تهوع و استفراغ بعد از اعمال جراحی و بیهوشی عمومی پیشنهاد می شود.
 

علیرضا سوسن آبادی، محمدجواد باقری، انسیه مهدی خانی،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده

مقدمه: تهوع و استفراغ از تظاهرات شایع بسیاری از اختلالات عضوی و عملکردی است که به طور مکرر بعد از اعمال جراحی و بیهوشی عمومی ایجاد می شود. این حالت علاوه بر اینکه برای بیماران ناخوشایند است، ممکن است عوارضی برای بیمار ایجاد کند. در این مطالعه استفاده از دروپریدول که یک داروی ضد تهوع و استفراغ از دسته بوتیروفنون ها می باشد با متوکلوپرامید جهت جلوگیری از تهوع و استفراغ بعد از اعمال جراحی شکمی و بیهوشی عمومی مورد مقایسه قرار گرفت.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه تجربی به صورت
 کارآزمایی بالینی است که به منظور مقایسه اثر کلینیکی متوکلوپرامید وریدی و دروپریدول جهت جلوگیری از تهوع و استفراغ بعد از اعمال جراحی و بیهوشی عمومی در اتاق عمل بیمارستان ولی عصر (عج) اراک انجام شده است. در مجموع 300 نفر از بیماران در سه گروه، مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه بیمارانی که تحت اعمال جراحی شکم قرار گرفته بودند، به طور تصادفی یکی از سه داروی متوکلوپرامید (0/1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم)، دروپیدول (40 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن) و دارونما را به صورت داخل وریدی 30 دقیقه قبل از پایان بیهوشی دریافت می کردند. بروز تهوع و استفراغ در عرض 6 ساعت پس از پایان عمل جراحی در گروه های مورد مطالعه بررسی و مقایسه شدند. نتایج این مطالعه پس از تجزیه و تحلیل داده ها و مطالعات آماری و به دست آوردن خطر نسبی و مقایسه گروه های مورد مطالعه بررسی شد .
نتایج: بیمارانی که متوکلوپرامید یا دروپریدول در خلال بیهوشی عمومی برای اعمال جراحی شکمی دریافت کرده بودند نسبت به گروه شاهد تهوع و استفراغ کم تری داشتند. همچنین اختلاف معنی داری از لحاظ میزان بروز تهوع و استفراغ در دو گروه بیمارانی که متوکلوپرامید و دروپریدول دریافت کرده اند، وجود دارد(P=0/02) .
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که داروی دروپریدول در پیشگیری از تهوع و استفراغ پس از اعمال جراحی شکمی در مقایسه به متوکلوپرامید نقش موثرتری دارد .

سعید منصوری، عباس عطاری، مسعود امینی، رضا باقریان،
دوره 7، شماره 3 - ( پائیز 1383 )
چکیده

مقدمه: داروهای آنتی سایکوتیک آتی پیک (جدید) بر خلاف داروهای آنتی سایکوتیک تی پیک (قدیم) عوارض اکستراپیرامیدال کم تری دارند. ولی اختلالات متابولیک بیش تری ایجاد می کنند که منجر به افزایش هزینه بهداشتی–درمانی در جامعه می شوند. هدف از این مطالعه مقایسه میزان بروز دیابت قندی در جانبازان اعصاب و روان تحت درمان با داروهای آنتی سایکوتیک قدیمی و داروهای آنتی سایکوتیک جدید می باشد.
روش کار: این مطالعه به صورت هم گروهی تاریخی بر روی 200 نفر از جانبازان اعصاب و روان مراجعه کننده به کلینیک امیرالمومنین (ع) اصفهان که حداقل یکسال داروی آنتی سایکوتیک آتی پیک (کلوزایین، ریسپریدون)، تی پیک یا هر دو را تواما مصرف می کردند، انجام شد. بیماران واجد شرایط به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. قند خون ناشتا، تری گلیسیرید و کلسترول قبل از شروع داروی آنتی سایکوتیک اندازه گیری و در پرونده ثبت شده بود و در زمان اجراء طرح، قند خون ناشتا در بیماران اندازه گیری شد و در صورتی که قند خون ناشتا مساوی و بالاتر از 126 میلی گرم بر دسی لیتر بود، به عنوان دیابت در نظر گرفته می شد که با انجام تست تحمل گلوکز تایید می گردید و برای مقایسه میانگین قند خون ناشتا قبل و بعد از مصرف دارو در هر گروه، میزان بروز دیابت، رابطه متغیرهای زمینه ای کمی با بروز دیابت و بررسی رابطه بین بروز دیابت با دوز و مدت مصرف داروی آنتی سایکوتیک از آزمون های آماری تی زوج، مجذور کای، رگرسیون لجستیک و آنالیز واریانس استفاده شد.
نتایج: از 200 نفر که در سه گروه قرار گرفتند 135 نفر مصرف کننده آنتی سایکوتیک قدیمی نظیر کلروپرومازین، پرفنازین، هالوپریدول، تری فلوپرازین، فلوفنازین، تیوتیکسین، فلوآنکسول، تیوریدازین و 39 نفر مصرف کننده آنتی سایکوتیک جدید شامل کلوزاپین و ریسپریدون و 26 نفر مصرف کننده توام آنتی سایکوتیک جدید و قدیم بودند. بالاترین میزان بروز دیابت در بیمارانی بود که آنتی سایکوتیک جدید مصرف می کردند (12/8%) ولی اختلاف آن با دو گروه دیگر معنی دار نبود. میزان بروز دیابت در کسانی که آنتی سایکوتیک قدیمی مصرف می کردند 6/7% و در گروه مصرف کننده توام تی پیک و آتی پیک 3/8% بود.
نتیجه گیری: با توجه به احتمال بروز دیابت بر اثر مصرف داروهای آنتی سایکوتیک قدیم و جدید و به خصوص بروز بیش تر آن با آنتی سایتوتیک های جدید، لازم است قبل از شروع هر داروی آنتی سایکوتیک، بیمار از نظر عوامل خطر بروز دیابت به خوبی بررسی و سپس داروی مورد نظر تجویز شود و در طی درمان نیز به طور مکرر و منظم از نظر بروز دیابت مورد ارزیابی قرار گیرد.

سرور آرمان، غزال زاهد، فرشته شکیبایی، مهدی بینا، رضا باقریان، حمید روح افزا،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

مقدمه: : اختلاف بین زوج ها اثرات نا مطلوب همه جانبه بر خود زوج ها، فرزندانشان و جامعه دارد. روش Imago Relationship Therapy(IRT) روش نوینی است که از میزان کارایی آن برای حل اختلافات زوج ها در جامعه ایران اطلاعی در دست نیست. روش کار: در این کارآزمایی بالینی 80 زوج که به دلیل مشکل کودک خود به درمانگاه های عمومی اطفال مراجعه کرده بودند به صورت تصادفی در دو گروه با درمان IRT و کنترل (درمان معمول مراکز مشاوره) قرار گرفتند. دو پرسشنامه «جدایی و فاصله» و « مقیاس عشق و احترام گوتمن» قبل، بعد از دوره و 3 ماه بعد از آن تکمیل شد. مشکلات رفتاری کودک توسط «چک لیست رفتار کودک» اندازه گیری شد. نتایج: در این مطالعه احترام متقابل در روابط زناشویی (نمره گوتمن) و نمره خرده آزمونهای درجه دوری، احساس انزوا در زندگی مشترک، مبارزه با مشکلات در زندگی (پرسشنامه جدایی و فاصله) بلافاصله پس از اتمام دوره گروه IRT به میزان قابل توجهی وضعیت بهتری داشته است اما پس از 3 ماه از مداخله تفاوت بین دو گروه تنها معنی داری مرزی نشان می دهند (1/0p<). در خرده آزمون موازی بودن زندگی زوجین تفاوت مشاهده شده بلافاصله پس از مداخله معنی دار نبوده است ولی پس از گذشت 3 ماه گروه IRT به صورت قابل توجهی نمره پایین تری داشته است. از نظر مشکلات رفتاری کودک بین دو گروه تفاوت معنی داری دیده نشد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که تکنیک گفتگوی زوجین می تواند روشی قابل قبول در حل اختلافات زوج ها در فرهنگ‌ مردم ایران باشد. اما تاثیر آن بر دورنمای رفتاری فرزندان نیازمند مطالعات جامع تری است.
حسین سرمدیان، نادر زرین فر، علی فانی، فاطمه مرجان موسوی، فرشیده دیدگر، محسن خاکی، آزاده محمد باقری، مریم کریمی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

مقدمه: مترونیدازول عملکرد آنتی باکتریال و ضد انگلی دارد. هم‌چنین در درمان بیماری‌های التهابی روده مثل کرون نیز کار برد دارد. اثر مترونیدازول بر روی چربی های خون انسان به صورت کاهش سطح LDL وVLDI و افزایش سطح HDL قابل بررسی می‌باشد. با توجه به این که چربی خون بالا می‌تواند منجربه بیماری‌های مرگباری هم‌چون بیماری عروق کرونر شود، ضرورت بررسی اثر این دارو روی هایپر لیپیدمی مشخص می‌شود. روش کار: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی سه سوکور بر روی 100 نفر داوطلب 65-25 ساله مبتلا به هایپرلیپیدمی و بدون هیچ‌گونه عامل خطر انجام شده است. نمونه‌ها در دو گروه 50 نفری قرارگرفته‌اند.گروه اول مترونیدازول را 500 میلی‌گرم دو بار در روز به مدت ده روز و گروه دوم پلاسبو را با همان دوز دریافت کرده‌اند. لیپیدهای سرم آنها قبل و بعد از مصرف دارو سنجیده و سپس داده‌ها با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج: میزان کل کلسترول،LDL و تری گلیسرید در گروهی که مترونیدازول دریافت کرده بودند، به طور معنی داری از گروهی که فقط پلاسبو دریافت کرده بودند، کمتر بود و میزان HDL نیز در گروه مصرف کننده مترونیدازول به طور معنی‌داری بالاتر از گروه دریافت کننده پلاسبو بود. نتیجه گیری: چون تأثیرمترونیدازول درپایین آوردن لیپیدهای مضرخون وافزایش لیپیدمفیدخون قابل توجه و معنی‌دار است، شاید بتوان از این دارو با این کاربرد استفاده نمود. البته مطالعات وسیع تری به صورت متا آنالیز لازم است تا این اثر به صورت معتبرتر ارائه گردد.
رضا باقریان سرارودی، مهرآفرین محمودی، غلامحسین احمدزاده،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه: بیماری دیابت و ضروت انجام مراقبت‌های خاص از خویش در بیماران مبتلا، چالش‌های فراوانی را موجب می‌شود که استفاده از رفتارهای مقابله‌ای را به منظور سازگاری لازم می‌سازد. هدف این مطالعه تعیین سبک‌های مقابله‌ای در بیماران ایرانی مبتلا به دیابت بود. روش کار: در یک مطالعه مورد- شاهد یکصد نفر بیمار مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مراکز پزشکی امین و صدیقه طاهره اصفهان انتخاب گردیدند و با یکصد نفر فرد سالم از جمعیت عیادت کنندگان بیماران بستری که به صورت تصادفی انتخاب شدند، از لحاظ سبک‌های مقابله‌ای با یکدیگر مقایسه شدند. داده‌های پژوهش از طریق پرسش‌نامه جمعیت شناختی و مقیاس سبک‌های مقابله‌ای جلیوس جمع‌آوری گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج: آزمون های آماری تفاوت معنی‌داری بین دو گروه بیمار و سالم نشان داد(005/0= p). تفاوت معنی‌داری بین دو گروه مبتلایان به دیابت و افراد سالم در سبک مقابله‌ای حمایت جوینده (001/0p=) مشاهده نشد. در حالی که این نتایج تفاوت معنی‌داری بین دو گروه بیمار و سالم در سایر سبک‌های مقابله‌ای نشان ندادند. نتیجه‌گیری: احتمالاً بیماران ایرانی مبتلا به دیابت در رویارویی با استرس‌های زندگی و چالش‌های حاصل از بیماری فقط در میزان استفاده از سبک مقابله‌ای حمایت جوینده با افراد سالم متفاوت می‌باشند و در سایر سبک‌های مقابله‌ای شبیه افراد سالم هستند. به علاوه هر دو گروه بیمار و سالم در مواجه با استرس‌ها و چالش‌های زندگی بیشتر از سبک‌های مسئله-مدار مدد می‌جویند. تامل در یافته‌ها نقش بازنمائیهای شناختی در تعیین پاسخ‌های مقابله‌ای را محتمل می‌سازد.
سيد مصطفی حسینی، مجتبی سعادتی، محمد باقر یخچالی، بهار نیری فسایی، حورا احمدی دانش، مرتضی میرزایی، کمال باقری، مختار زارع،
دوره 15، شماره 2 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: واکسن‌های زنده تخفیف حدت یافته شیگلا پاسخ‌های امیدبخشی در ایجاد ایمنی حفاظتی در آزمایشات بالینی بر روی انسان را نشان داده‌اند. هدف از این تحقیق طراحی و ساخت پلاسمید pDS132::∆icsA به عنوان یک ناقل انتحاری برای حذف هدفمند بخشی از ژن icsA در شیگلا می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، گونه و سرووار شیگلای جدا شده از نمونه‌های کودکان مبتلا به اسهال، در بیمارستان‌های فیروزآبادی و میلاد تهران، با استفاده از آزمایش سرم شناسی و واکنش زنجیره‌ای پلیمراز مورد تایید قرار گرفت. آغازگرهای شناسایی ژن icsA طراحی و سپس در حامل pGEM-5zf همسان سازی و تعیین توالی گردید. بر اساس نقشه برش آنزیمی ژن icsA، 1751 جفت باز از ژن icsA با استفاده از آنزیم محدودکننده HincП حذف و ژن جهش یافته ∆icsA به طور موفقیت آمیزی ایجاد گردید. حامل pGEM∆icsA با استفاده از آنزیم‌های SphI و SalI هضم گردید و سپس در حامل انتحاری (pSD132) همسانه سازی شد. صحت فرآیند با آزمایش‌های فنوتیپی و ژنوتیپی تایید گردید. یافته‌ها: سویه شیگلا دیسانتری تیپ1 با آزمایش سرولوژیکی و PCR تایید گردید. توالی ژن icsA سویه بومی با سویه‌های ثبت شده در بانک ژنی یکسان بود. حامل انتحاری pDS132::∆icsA با در بر داشتن 1484 جفت باز، مشتق شده از ژن icsA می تواند به عنوان یک ناقل انتحاری اختصاصی در ایجاد تداخل در ژن icsA به کار رود. نتیجه‌گیری: استفاده از سیستم‌های انتحاری ایجاد جهش هدف مند را تسهیل و در مقایسه با سایر تکنیک‌های اولیه مانند پاساژ متوالی روش اختصاصی و موثرتری می‌باشد.
مهسا باقری، علی پور محمد، احسان ایمانی،
دوره 18، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی رابط مغز-رایانه جهت تفکیک سیگنال‌های مغزی در حین تصور چهار جهت اصلی می‌باشد. به منظور نوآوری، افراد جهت‌های مورد نظر را با کمک قدرت تخیل در ذهن تصویرسازی کردند. الگوریتم آنالیز اجزاء مستقل برای نخستین بار هم در جهت استخراج آرتیفکت‌ها و هم در جهت تعیین سیگنال هدف استفاده گردید.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، ثبت سیگنال‌ها با دستگاه میکرومد و کلاه 19 کاناله به صورت تک قطبی انجام شده است. جامعه آماری شامل 3 فرد در بازه سنی 25 تا 30 سال و تکلیف طراحی شده شامل 24 نمایش از چهار جهت اصلی بوده است.

یافته‌ها: شبیه‌سازی‌ها نشان داده‌اند که بهترین صحت‌های تفکیک به پنجره زمانی با طول 5/2 ثانیه مربوط بوده است و ویژگی ضرایب مدل خودبازگشتی مرتبه 15 بهترین انتخاب برای ویژگی استخراجی است. برای تمامی حالت‌های شبکه عصبی با تعداد لایه‌ها و نورون‌ها و توابع جداساز مختلف، صحت‌های تفکیک، تفاوت قابل مقایسه‌ای نداشتند. در مقایسه با شبکه عصبی، آنالیز جداکننده خطی (LDA) صحت‌های طبقه‌بندی بهتری را نشان داد.

نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر با نتایج حاصل از روش‌هایی هم‌چون تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) و روش‌های مبتنی بر سیگنال‌های مغزی در تصور واکه‌ای هم پوشانی دارد. در این پژوهش با استخراج سیگنال هدف از خروجی الگوریتم آنالیز اجزای مستقل و استخراج ویژگی ضرایب خودبازگشتی و پنجره گذاری با طول 5/2 ثانیه بهترین صحت تفکیک از تفکیک کننده آنالیز جداساز خطی حاصل گشت.


سمیه باقری، حسین مقصودی، فاطمه متولی، فرحناز خوشدل نظامیها، سید مهدی حسن زاده، رضا عربی میانرودی،
دوره 19، شماره 3 - ( خرداد 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: استرپتوکیناز رایج‌ترین و در حال حاضر مقرون به صرفه‌ترین داروی فیبرینولیتیک برای درمان سکته‌های قلبی و گرفتگی رگ‌ها می‌باشد. علی‌رغم مزایا و برتری‌هایی که استرپتوکیناز نسبت به داروهای ترومبولیتیک دیگر دارد، تجویز آن می‌تواند با مشکلاتی از جمله تحریک سیستم ایمنی بدن و هموراژی همراه بوده و هم‌چنین نیمه عمر نسبتا پایین آن منجر به درمان ناقص شود. پگیلاسیون یکی از روش‌های رایج برای اصلاح برخی از این معایب می‌باشد.

مواد و روشها: در تحقیق حاضر برای طراحی و تولید پروتئینی مناسب برای پگیلاسیون اختصاصی با سیستئین، نرم افزار SPDBviewer استفاده شد. پس از انجام موتاسیون هدف‌مند به روش SOEing PCR، ژن موتانت (sk45cys) و غیرموتانت (ski) به درون وکتور pET26-b وارد شده و ساختارهای حاصل به درون اشرشیاکلی ترنسفرم شدند. کلون‌های حاصل پس از رشد توسط IPTG بیان شده و بیان پروتئین‌ها توسط SD-PAGE و وسترن بلاتینگ بررسی گردید. پروتئین‌ها با تکنیک افینیتی کروماتوگرافی با ستونNi-NTA  تخلیص شدند و فعالیت آن‌ها با استفاده از روش کروموژنیک و از طریق سوبسترای S2251 بررسی شد.

یافتهها: نتایج حاصل از فعالیت سنجی نشان داد که فعالیت آمیدولیتیک sk45cys در مقایسه با ski، پس از 30 دقیقه از تشکیل کمپلکس با پلاسمینوژن، 10 درصد افزایش فعالیت داشته است.

نتیجهگیری: نتایج  نشان دادند که با توجه به سطحی بودن مکان سیستئین جایگزین شده و همچنین افزایش نسبی فعالیت SK45cys این پروتئین میتواند مولکول مناسبی برای انجام فرآیند پگیلاسیون اختصاصی باشد.


علی زکی یی، فرامرز مروتی، پیمان حاتمیان، اشکان باقری، دلنیا شیخ اسمعیلی،
دوره 20، شماره 10 - ( دی ماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: امروزه اضافه‌وزن عاملی آسیب‌زا است که سلامت عمومی و روان افراد را تهدید می‌کند. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی‌های شخصیتی( نوروتیسم، سایکوتیک) و خودکارآمدی در کنترل وزن با وزن افراد انجام شد.
مواد و روش‌ها: در این پژوهش توصیفی- همبستگی، نمونه­ای به حجم 459 نفر به روش نمونه­گیری تصادفی طبقه‌ای از بین کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال 96- 95 انتخاب شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه­های خودکارآمدی سبک زندگی مؤثر بر وزن و پرسش­نامه شخصیت آیزنک بود.
یافته‌ها: نتایج تحلیل نشان داد که یک همبستگی منفی بین سایکوتیک و نوروتیسم با وزن وجود دارد (001/0p<)، اما بین نوروتیسم و وزن، همبستگی معناداری مشاهده نشد. هم­چنین نتایج نشان داد که مؤلفه‌های خودکارآمدی در کنترل وزن می‌توانند وزن افراد را پیش‌بینی کنند. بر این اساس، پرخوری، رژیم لاغری و مهار دهانی به ترتیب با ضرایب تأثیر 001/0، 28/0 و 13/0- توان پیش‌بینی وزن افراد را نشان دادند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج می­توان گفت که شخصیت سایکوتیک و خودکارآمدی در کنترل وزن افراد نقش دارد.
 

سعید باقری محمدی، بهرنگ علنی، مهدی نورالدینی،
دوره 21، شماره 6 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: تحقیقات اخیر در مورد سلول درمانی جنبههای جدیدی از درمان بیماریهای تحلیل نورونی را فراهم آورده است. بر اساس تحقیقات اخیر، کاربرد داخل بینی سلولهای بنیادی در درمان موش‌های آزمایشگاهی مدل پارکینسون توانسته باعث بهبودی طولانی مدت این بیماری شود. سلولهای بالغ بنیادی آندومتر انسانی نوعی از سلولهای آماده و در دسترس هستند که برای تولید نورون‌های دوپامینرژیک و اهداف سلول درمانی استفاده میشوند. هدف از این تحقیق، کاربرد داخل بینی سلول‌های‌ بنیادی آندومتر انسانی در موش‌های آزمایشگاهی مدل پارکینسون است.
مواد و روشها: در این تحقیق تجربی، از 35 سر موش نر با محدوده ی وزنی 25 تا 30 گرم در 5 گروه استفاده شده است. صد و بیست روز پس از سلول درمانی، رفتار چرخشی موشها مورد ارزیابی قرار گرفت. برای آشکارسازی سلول‌های‌ بنیادی در مغز از رنگآمیزی ایمونوهیستوشیمی استفاده گردید.
یافتهها: سلول‌های‌ بنیادی اندومتر انسانی به کاربرده شده در داخل بینی توانستند وارد ناحیه ی جسم سیاه مغز شوند و چرخش موش‌های پارکینسونی را بهبود بخشند.
نتیجهگیری: سلول‌های‌ بنیادی اندومتر انسانی به عنوان منبعی بالقوه از سلولهای بنیادی آلوژنیک می توانند بیماری پارکینسون را بهبود ببخشد.

طاهره عظیمی، ملیحه باقری، مهدی پریان، بهزاد خوانساری نژاد، اشرف زمانی، مهدیه موندنی زاده،
دوره 23، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان دهانه رحم (CC) سومین بدخیمی شایع در خانم‌هاست که عمده‌ترین علت ایجاد آن، ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) است. دو انکوژن E6 و E7 این ویروس در روند تومورزایی آن نقش مهمی ایفا می‌کنند. امروزه، روش‌های موجود برای غربالگری CC توانایی تشخیص بیماری را در مراحل اولیه ندارند؛ بنابراین، شناسایی بیومارکر‌های جدید جهت تشخیص به‌موقع این سرطان حائز اهمیت است. بدین منظور، در مطالعه حاضر، miRNA‌های هدف‌گیرنده دو انکوژن E6 و E7 ویروس پاپیلومای انسانی (تیپ 16 و 18) در CC با روش‌های بیوانفورماتیکی مورد بررسی قرار گرفتند. 
مواد و روش ها: ابتدا با استفاده از پایگاه NCBI توالی ژن‌های E6 و E7 برای هر دو تیپ 16 و 18 ویروس پاپیلومای انسانی به دست آمد. سپس با استفاده از پایگاه‌های بیوانفورماتیکی miRBase و RNA22 مناسب ترین miRNA‌های هدف‌گیرنده ژن‌های مذکور انتخاب شدند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه در کمیته اخلاق دانشگاه علوم‌پزشکی اراک تصویب شد.
یافته ها: با توجه به میزان p-value به‌دست‌آمده از پایگاه‌های بیوانفورماتیکی، miRNA‌های (p-value=7/51e-2) miR-92a-5p miR-195-3p (p-value=2.24e-1) ،‌miR-34a-5p (p-value=2.73e-1) و miR-155-5p (p-value=4.95e-2) برای دو ژن E6 و E7 معرفی شدند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی‌های بیوانفورماتیکی نشان داد از بین چهار miRNA شناسایی‌شده، احتمالاً miR-155-5p و miR-92a-5p به ترتیب به عنوان miRNA‌های هدف‌گیرنده اختصاصی ژن‌های E6 و E7 هستند؛ بنابراین، به نظر می‌رسد این miRNA‌ها می‌توانند کاندید مناسبی برای مطالعات آزمایشگاهی در بیماران مبتلا به CC باشند.

فرزین باقری شیخانگفشه، عباس ابوالقاسمی، سید موسی کافی ماسوله،
دوره 24، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: به مفهوم استحکام روانی طی سال‌های اخیر در زمینه مطالعات ورزشی بسیار توجه شده است، به طوری که در اکثر پژوهش‌های کیفی برای کشف دیدگاه‌های مربیان، ورزشکاران و روان‌شناسان ورزشی از استحکام روانی استفاده می‌کنند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی استحکام روانی در دانشجویان ورزشکار بر اساس رگه‌های تاریک شخصیت و بهزیستی روان‌شناختی انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان مرد دانشکده تربیت بدنی دانشگاه گیلان در نیمسال اول تحصیلی سال 99-1398 تشکیل می‌دانند. نمونه‌ای به حجم دویست نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شد و سپس داده‌ها با استفاده از مقیاس استحکام روانی شیرد و همکاران، پرسش‌نامه رگه‌های تاریک شخصیت جوناسون و وبستر و مقیاس بهزیستی روان‌شناختی ریف-18 گویه‌ای جمع‌آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده‌ها در نرم‌افزار SPSS نسخه 24 و با استفاده از روش‌های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: کسب رضایت آگاهانه و اشتراک‌گذاری نتایج از اصول اخلاقی در این پژوهش بود. این مطالعه با کُد IR.GUMS.REC.1398.121 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی گیلان رسیده است.
یافته‌ها: نتایج به‌دست‌آمده نشان داد رابطه استحکام روانی دانشجویان ورزشکار با خودشیفتگی (0/495=P<0/001 ، r)، پذیرش خود (0/598=P<0/001 ، r)، هدفمندی در زندگی (0/598=P<0/001 ، r)، رشد شخصی (0/648=P<0/001 ، r)، تسلط بر محیط (0/645=P<0/001 ، r)، ارتباط مثبت با دیگران (0/569=P<0/001 ، r) و استقلال (0/381=P<0/001 ، r) مثبت و معنادار است. از سویی دیگر، همبستگی منفی و معناداری نیز بین رفتار ضداجتماعی (0/577=P<0/001 ، r) و ماکیاولیسم (0/604=P<0/001 ، r) با استحکام روانی دانشجویان ورزشکار به دست آمد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص کرد رگه‌های تاریک شخصیت و بهزیستی روان‌شناختی 62 درصد از استحکام روانی را پیش‌بینی می‌کنند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از ارتباط و همبستگی معنادار رگه‌های تاریک شخصیت و بهزیستی روان‌شناختی با استحکام روانی در دانشجویان ورزشکار است. با توجه به این یافته‌ها، لازم است مربیان و استادان به نقش بهزیستی روان‌شناختی و ابعاد گوناگون شخصیت ورزشکاران در ارتقای سلامت و عملکرد ورزشی دانشجویان توجه بیشتری داشته باشند.
فرزین باقری شیخانگفشه، فرشته رضازاده خلخالی،
دوره 25، شماره 5 - ( آذر و دی 1401 )
چکیده

.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb