جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای اکبری ترکستانی

نسرین روزبهانی، نعیمه اکبری ترکستانی، نفیسه گازرانی،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده

مقدمه: به نظر می رسد یکی از علل زایمان زودرس، استرس اکسیداتیو باشد. آنتی اکسیدان ها که به وفور در میوه و سبزی یافت می شوند، از عواملی هستند که مانع از بروز استرس اکسیداتیو می شوند. این مطالعه با هدف پاسخ به این سوال که آیا بین زایمان زودرس و میزان مصرف میوه و سبزی قبل و حین بارداری ارتباطی وجود دارد، انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مورد-شاهدی از بین خانم هایی که در بیمارستان های شهر اراک زایمان کرده بودند، به صورت تصادفی 43 خانم با زایمان زودرس در گروه مورد و در 86 نفر با زایمان ترم در گروه شاهد قرار گرفتند. (حجم نمونه با 5%=α و 20% =β و فرمول مقایسه میانگین ها محاسبه گردید) . همسان سازی گروهی از نظر وضعیت اقتصادی-اجتماعی، سن مادر، تعدا حاملگی و میزان مصرف مکمل های ویتامینی انجام شد. سپس با پرسشنامه ای (استخراج شده از پرسشنامه عادات و تاریخچه تندرستی) مشتمل بر اطلاعات فردی و میزان مصرف میوه و سبزی (سهم در هفته ) اطلاعات جمع آوری گردید و با نرم افزار SPSS  و آزمونهای کی-اس، لون، من-ویتنی، تست تی، مربع کای و گرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل آماری انجام شد. در تمام مراحل تحقیق، مفاد بیانیه هلسینکی رعایت گردید.
نتایج: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش میانگین مصرف میوه و سبزی قبل از بارداری در گروه شاهد 2/48±20/64 و در گروه مورد 1/52±32/23 محاسبه گردید که بین دو گروه تفاوت معنی دار اماری وجود داشت (p<0/00001). این میانگین طی سه ماهه دوم در گروه شاهد 4/75±21/84 و در گروه مورد 5/58±34/84 محاسبه شد که در این مورد نیر اختلاف معنی دار آماری وجود داشت (p<0.00001)دقت، حساسیت و ویژگی مدل رگرسیونی که جهت پیش بینی احتمال زایمان زودرس بر اساس مصرف میوه و سبزی طراحی شده بود، به ترتیب برابر 90%، 87% و 9/91% می باشد.
نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل از این پژوهش، به نظر می رسد مصرف مناسب میوه و سبزی با کاهش بروز زایمان زودرس ارتباط دارد. پس پیشنهاد می گردد که گروه های در معرض خطر مشخص شوند و به آنها در رابطه با مصرق بیش تر میوه و سبزی های تازه آموزش داده شود. همچنین بر اساس مدل پیشنهادی، با دانستن میزان مصرف میوه و سبزی می توان زایمان زودرس را با دقت نسبتا بالایی پیش بینی کرد و با مشاوره مناسب به میزان زیادی از آن پیشگیری کرد.

نسرین روزبهانی، مهتاب عطارها، نعیمه اکبری ترکستانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده

مقدمه: پره اکلامپسی یکی از سه علت عمده مرگ و میر مادران می‌باشد که محققان در مطالعات متعدد در صدد یافتن راه حلی برای پیش‌گیری از آن بوده‌اند. محققان بر این باورند که استفاده صحیح از مواد غذایی می‌تواند یکی از راه حل‌ها باشد. در چندین سال گذشته، اثر اجزا مختلف میوه و سبزی بر پیش‌گیری از پره اکلامپسی بررسی شده است، اما هنوز این سوال مطرح می‌باشد که مصرف چند سهم میوه وسبزی می‌تواند تاثیر پیش‌گیری کننده داشته باشد؟ محققین در این مطالعه در صدد یافتن پاسخ این سوال بوده اند. روش کار: این مطالعه مورد– شاهدی بر روی خانم‌های باردار مراجعه کننده به بیمارستان آیت ا... طالقانی شهر اراک انجام گرفت. روش نمونه‌گیری به این صورت بود که کلیه خانم‌های مبتلا به پره اکلامپسی بستری شده دارای شرایط ورود به مطالعه، وارد مطالعه شدند تا تعداد نمونه به 35 نفر رسید. هم‌چنین در همین مدت از بین خانم‌های باردار سالم واجد شرایط، تعداد 70 نفر به صورت تصادفی به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. دو گروه به صورت گروهی هم سان سازی شدند ابزار ارزشیابی، پرسش‌نامه‌ای بود که از طریق مصاحبه تکمیل گردید. پرسش‌نامه شامل دو قسمت اطلاعات دموگرافیک و اطلاعاتی در رابطه با میزان مصرف میوه و سبزی، بود. از هر خانم اطلاعات غذاهای مصرف شده در طی سه ماه قبل از بارداری و سه ماهه دوم بارداری پرسیده شده و میزان سهم میوه و سبزی در هفته استخراج شد و بین دو گروه مقایسه گردید. در تحلیل داده ها از آزمون های من ویتنی یو، لون، کی اس و کای دو استفاده گردید. نتایج: میانگین میزان میوه و سبزی مصرفی در سه ماهه قبل از بارداری در گروه مبتلا به پره اکلامپسی 16/1± 69/7 سهم در هفته و در گروه سالم 87/1±43/12 سهم در هفته به دست آمد که اختلاف معنی‌دار آماری بین دو گروه وجود داشت(029/0 p=). این میانگین در سه ماهه دوم بارداری در گروه مبتلا به پره اکلامپسی 60/1±03/11 سهم در هفته و در گروه سالم 98/0±95/13 سهم در هفته بود که بین دو گروه بار 03/0 p= ، اختلاف معنی‌دار آماری دیده شد. فراوانی نسبی پره اکلامپسی در گروهی که قبل از حاملگی کمتر از 25 درصد مصرف میوه و سبزی (کمتر از 5 سهم در هفته) داشتند بیشتر از گروهی بود که در بالای این درصد قرار داشتند(24/7،70/1 : CI 95% ، 32/2=OR ، 05/0= p) هم چنین این تفاوت به طور معنی‌داری در سه ماهه دوم (26/4،54/1 : CI 95% ،57/2=OR ، 031/0 p<) نیز مشاهده شد، به طوری که افرادی که کمتر از 8 سهم در هفته میوه و سبزی مصرف کرده بودند بیشتر به پره اکلامپسی مبتلا شده بودند. نتیجه گیری: از نتایج این مطالعه می‌توان این گونه نتیجه‌گیری کرد که به نظر می‌رسد مصرف بیشتر میوه وسبزی، با کاهش احتمال ابتلا به پره اکلامپسی ارتباط دارد. بنابراین پیشنهاد می‌شود که گروه‌های در معرض خطر مشخص شده و به آن‌ها در رابطه با مصرف بیشتر میوه و سبزی‌های تازه آموزش داده شود.
لیلا امیری فراهانی، طوبی حیدری، نسرین روزبهانی، مهتاب عطارها، نعیمه اکبری ترکستانی، رضا بخردی، ویدا سیانکی،
دوره 15، شماره 4 - ( ماهنامه شهریور 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: دیسمنوره یکی از مشکلات شایع زنان سنین باروری می باشد و علیرغم درمان‌های موجود، هنوز به عنوان یکی از مشکلات شایع در طب زنان است. از این رو این مطالعه با هدف تعیین تاثیر رایحه درمانی بر شدت درد دیسمنوره اولیه طراحی گردید. مواد و روش‌ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 108 دانشجوی مبتلا به دیسمنوره اولیه با شدت درد 2و3 براساس معیار چند بعدی گفتاری انجام شد. پس از تخصیص تصادفی، افراد ماساژ با روغن بادام، ماساژ تنها و ماساژ با مخلوط اسانس‌های روغنی اسطوخودوس و نعناع را روزانه از یک هفته قبل از شروع قاعدگی تا زمان وجود درد به مدت 2 سیکل دریافت کردند. افراد در طی سیکل صفر، یک و دو بیشترین شدت درد در طی روز اول، دوم و سوم را با توجه به مقیاس دیداری درد ثبت کردند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: تفاوت آماری معنی داری از نظر مجموع شدت دیسمنوره در روزهای 1، 2 و 3 قاعدگی بین سه گروه دیده شد (038/0p=) که این اختلاف مربوط به گروه ماساژ تنها و رایحه درمانی بود(014/0p=). همچنین تفاوت آماری معنی داری از نظر شدت درد در بین زمان‌های تحت بررسی در مطالعه (سیکل صفر، اول و دوم) دیده شد(002/0p=) که این اختلاف مربوط به مقایسه سیکل صفر و اول (016/0p=) و سیکل صفر و دوم (002/0p=) بود. نتیجه گیری: رایحه درمانی باعث کاهش شدت درد دیسمنوره اولیه می شود، با توجه به شیوع آن و ارزان و بی ضرر بودن اسانس‌های مورد بررسی، توصیه می شود جهت تخفیف کرامپ و دردهای قاعدگی بکار برده شود.
نعیمه اکبری ترکستانی، مهتاب عطارها، طوبی حیدری، لیلا امیری فراهانی، نسرین روزبهانی،
دوره 16، شماره 5 - ( ماهنامه مرداد 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: افسردگی یکی از شایعترین مشکلات زنان در دوران یائسگی است . مطالعه حاضر با هدف تاثیر بذر شنبلیله (حاوی دیوسژنین )بر افسردگی حاصل از یائسگی در زنان یائسه شهر اراک در سال 1390 انجام شد.

مواد و روش ها: طی یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده دوسوکور 60 خانم با شکایت افسردگی حاصل از یائسگی وارد مطالعه شدند تست افسردگی بک بر روی زنان یائسه انجام و نمونه هایی که شرایط ورود به مطالعه داشتند ، وارد مطالعه شدند. نمونه ها به طور مساوی و تصادفی در دو گروه بذر شنبلیله (6 گرم) روزانه که حاوی 25 میلی گرم دیوسژنین است و سوربیتول (25 گرم روزانه ) به مدت 8 هفته متوالی قرار گرفتند قبل و پس از 8 هفته از شروع مداخله پرسشنامه بک تکمیل گردید و نمرات مذکور با استفاده از نرم افزارSPSS وآزمون آماری پیرد قبل و بعد از مداخله مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته ها: در مطالعه حاضر میانگین نمره افسردگی خانم ها پس از 8 هفته استفاده بذر شنبلیله حاوی دیوسژنین و سوربیتول نسبت به نمره قبل از مداخله کاهش یافت و این اختلاف معنادار بود ودر مقایسه بین دو گروه نیز اختلاف معناداری مشاهده گردید

نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش حاضر دیوسژنین موجود در 6گرم بذر شنبلیله در روز ،برای 8 هفته استفاده موجب کاهش افسردگی حاصل از یائسگی می گردد.هرچند نیاز به مطالعات دیگری با طول مدت بیشتر و دوزهای بالاتر قبل از هر توصیه ای احساس می گردد.


نعیمه اکبری ترکستانی، پلینوس رمضان نژاد، محمدرضا عابدی، بابک عشرتی، عباس نکوبهر، پانته آ رمضان نژاد،
دوره 19، شماره 12 - ( اسفند ماه 1395 1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: خانواده سلول بنیادی پیکر جامعه است و سلامت آن، تعالی روحی ومعنوی و رشد فکری جامعه را در پی دارد. یکی از مباحث عام جامعه امروز، تقویت پایه‌های زندگی زناشویی است. بیش از نیمی از مشکلات جنسی که باعث نابودی زندگی و روابط زناشویی می‌شود، به علت آگاهی ناکافی یا عقاید نادرست در مورد روابط جنسی ایجاد می‌شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر مشاوره قبل از ازدواج با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی زوجین می‌باشد.

مواد و روشها: مطالعه حاضریک کارآزمایی بالینی می‌باشد. جمعیت هدف این پژوهش، زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره قبل از ازدواج شهر اصفهان در سال 1394 بودند. نمونه‌ای به حجم 60 زوج انتخاب و وارد مطالعه شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه مداخله(30 زوج) و کنترل(30 زوج) جای گرفتند. پس از آموزش، پرسش‌نامه عملکرد جنسی برای دو گروه تکمیل گردید. سپس داده‌ها از طریق نرم افزار spssنسخه 21 و آزمون من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که اختلاف معنا‌داری بین تاثیر مشاوره قبل از ازدواج با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی عملکرد جنسی زوجین نسبت به روش مرسوم مشاوره قبل از ازدواج وجود نداشت(02/0<p).

نتیجهگیری: نتایج این پژوهش با شرایط مذکور حاکی از عدم تفاوت در عملکرد جنسی زوجین بین مشاوره قبل از ازدواج و رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بود. از این رو، نیاز به پژوهش‌هایی با تعداد نمونه بیشتر و با انتخاب گروه هدفی که بین یک تا پنج سال از ازدواج آنان گذشته باشد، احساس می‌گردد.


زهرا حسینی، نعیمه اکبری ترکستانی، عابد مجیدی، اعظم مسلمی،
دوره 24، شماره 4 - ( مهر و آبان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: از میان دوران مختلف زندگی انسان، نوجوانی یکی از مهم‌ترین و با‌ارزش‌ترین دوران زندگی هر فرد محسوب می‌شود و نگرانی در این دوره بسیار شایع است و می‌تواند تا سنین بزرگسالی ادامه یابد. یکی از نگرانی‌ها نگرانی سلامت است، از آنجا که بهترین زمان برای هدف قرار دادن تلاش‌های پیشگیرانه دوران نوجوانی است؛ به همین دلیل این مطالعه با هدف بررسی تأثیر مشاوره گروهی بلوغ مبتنی بر حل مسئله بر نگرانی‌های سلامت دختران نوجوان انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی آموزشی، با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون است که بر شصت نفر از دانش آموزان دختر 18-15 سال شهر تهران (سی نفر گروه آزمایش و سی نفر گروه کنترل) که واجد معیارهای ورود به مطالعه بوده و به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‎ای دو‌مرحله‎ای انتخاب شده بودند، انجام شد. داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه‌ اطلاعات جمعیت‌شناختی و پرسش‌نامه‌ استاندارد نگرانی سلامت جمع‌آوری شد. آزمایش به روش بحث گروهی طی شش جلسه برای گروه آزمایش طراحی و بعد از دو ماه اطلاعات از هر دو گروه جمع‌آوری و به وسیله آزمون‌های آماری کای دو، تی مستقل و تی زوجی تجزیه و تحلیل شد. 
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است (کد اخلاق: IR.ARAKMU.REC.1397.262) و همه شرکت‌کنندگان رضایت‌نامه آگاهانه را مطالعه و امضا کرده‌اند. 
یافته ها بر اساس نتایج مطالعه، قبل از آزمون آزمایشی، در گروه آزمایش میانگین نمرات نگرانی در سلامت فردی 3/90، سلامت جنسی 3/77، ارتباطات 3/83، سلامت عاطفی 5/43 و نمره کل نگرانی 16/10 بود که بعد از اجرای آزمایش به ترتیب به 2/53، 2/03، 2/97، 3/30 و 10/90 تغییر پیدا کرد که این تغییر در حیطه‌های سلامت جنسی، عاطفی و نمره کل نگرانی معنادار بود (0/005>P). همچنین دو گروه آزمایش و کنترل، بعد از آزمون آزمایشی، در حیطه‌های سلامت فردی، عاطفی و نمره کل نگرانی تفاوت معنادار داشتند (0/005>P).
نتیجه گیری: نتایج آزمایش نشان داد که بحث گروهی می‌تواند باعث کاهش نگرانی سلامت دختران نوجوان شود. 

مریم محمدی، نعیمه اکبری ترکستانی، فاطمه مهرابی رزوه،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده

مقدمه: مشکلات جنسی در بین زنان، شیوع بالایی دارد و جوانب مختلف زندگی آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. مشاوره در مراحل اولیه می‌تواند بسیاری از مشکلات آن‌ها را برطرف نماید. لذا هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی بر عملکرد جنسی زنان بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی با گروه شاهد است که در شهر اراک در سال 1395 انجام گرفت. تعداد 40 خانم از مراجعه‌کنندگان به پنج مرکز بهداشتی درمانی با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب و پس از تکمیل رضایت‌نامه کتبی به ‌طور تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون، جلسات مشاوره واقعیت درمانی (8 جلسه 90 دقیقه‌ای، 2 بار در هفته) را دریافت کردند و در گروه شاهد هیچ مداخله‌‌ای صورت نگرفت. داده‌ها توسط فرم مشخصات فردی و پرسش‌نامه شاخص عملکرد جنسی زنان (Female Sexual Function Index) FSFI گردآوری شد که پیش از مداخله و 4 هفته پس از مداخله توسط شرکت‌‌کنندگان تکمیل گردید.
یافته‌ها: میانگین نمرات عملکرد جنسی گروه مداخله قبل از مشاوره به ترتیب 2/21 ± 28/63 و گروه شاهد 2/58 ± 27/14 بود و بین آن‌ها اختلاف معنی‌داری وجود نداشت. اما یک ماه بعد از مشاوره واقعیت درمانی، میانگین عملکرد جنسی در گروه مداخله 2/92 ± 30/29 و گروه شاهد 2/58 ± 27/64 به دست آمد که نشان‌دهنده اختلاف معنی‌دار بین دو گروه بود (05/0 > P).
نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، مشاوره واقعیت درمانی بر بهبود عملکرد جنسی زنان مؤثر بوده است. لذا استفاده از این روش در مراکز مراقبت‌های بهداشتی پیشنهاد می‌گردد.
ام کلثوم تبرته فراهانی، نعیمه اکبری ترکستانی، لیلا خزائی، مهدی رنجبران، معصومه داودآبادی فراهانی،
دوره 27، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده

مقدمه: خودکارآمدی جنسی، یک مفهوم کلیدی در رفتار، سلامت و عملکرد جنسی است که در طول زمان به دلیل رویدادهایی مانند بارداری و زایمان تغییر می‌کند. مطالعه حاضر بـا هدف بررسی عوامل مؤثر بر خودکارآمدی جنسی در زنان باردار شهر اراک انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی است که با مشارکت (234) زن باردار 18 تا 40 ساله علاقه‌مند به مشارکت در پژوهش با حداقل سواد خواندن و نوشتن که با همسران خود زندگی می‌کردند انجام شد. با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای، 10 مرکز جامع سلامت شهری انتخاب و با استفاده از چک‌لیست اطلاعات جمعیت‌شناختی و پرسشنامه خودکارآمدی جنسی، داده‌ها جمع‌آوری شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمونMann-Whitney U ، Kruskal-Wallis و آزمون (LSD) انجام گردید.
یافته‌ها: میانگین نمره خودکارآمدی جنسی زنان باردار 6/45 ± 28/51 و در سطح بالا قرار داشت. آزمون Kruskal-Wallis نشان داد که خودکارآمدی جنسی زنان باردار با تحصیلات خودشان بی‌ارتباط است (0/2 = P) در حالیکه با تحصیلات همسرانشان ارتباط معنادار دارد (0/04 = P). آزمون (LSD) بین سطوح مختلف تحصیلات همسران با خودکارآمدی جنسی زنان باردار تفاوت معنی‌دار نشان داد. همچنین بین میانگین نمره خودکارآمدی جنسی با سایر متغیرها، ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: خودکارآمدی جنسی زنان باردار با تحصیلات همسرانشان ارتباط داشت. بنابراین پیشنهاد می‌شود که بستر مناسب برای افزایش دانش و آگاهی مردان فراهم شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb