78 نتیجه برای امین
صدیقه امینی رنجبر،
دوره 1، شماره 3 - ( تابستان 1376 )
چکیده
کمبور دوی ( اکتسابی ) در شیرمادر خواران بخصوص قبل از 6 ماهگی پدیده ای نادر می باشد مگر در نوزادان نارس و کسانی که سندرم اکرودرماتیت انتروپاتیکا دارند. (شایع ترین فرم کمبود روی ) شیرمادرخوار 4 ماهه مورد بحث در این مقاله بنظر می رسد که بدنبال اسهال طولانی ناشی از اشرشیاکلی دچار کمبود روی اکتسابی موقت و تظاهرات مربوطه گردیده است و علاوه بر تظاهرات شایع این سندرم علائمی چون هیپوترمی و اتساع شدید شکم (هیپوپلازی کولون چپ) و ترومبوسیتوزیس داشت که با دادن محلول روی خوراکی به میزان 50 میلی گرم روزانه ظرف 72 ساعت بهبودی چشمگیری در علائم مربوطه ایجاد شد و بعد از دو ماه درمان مداوم تمام علائم مربوطه و سه تظاهر فوق نیز کاملا برطرف گردیدند و تاکنون که حدود 2 سال سن دارد و مدت ها از قطع روی می گذرد یا عود بیماری روبرو نگردیده است. لذا باید در تمام شیرخواران حتی کسانی که شیر مادر دریافت می کنند در صورت وجود بثورات پوستی طول کشنده بi خصوص در اطراف سوراخ های بدن و اسهال طولانی که به درمان های معمولی پاسخ نمی دهد به فکر کمبود روی ثانویه بود و بدون توجه به یافته های آزمایشگاهی تست درمانی با روی خوراکی را شروع نمود و منتظر جواب بالینی بود.
محمود امینی،
دوره 3، شماره 4 - ( زمستان 1379 )
چکیده
شایع ترین ناهنجاری مادرزادی مری، آترزی همراه TEF یا بدون TEF می باشد. شروع بیماری در کتب مرجع از یک سه هزارم تا یک چهارهزارو پانصدم تولدها ذکر شده است. بیماری 5 فرم دارد، شایع ترین نوع آن TEF همراه با آنرزی مری است که 86/5% بیماری را تشکیل می دهد. سایر انواع عبارتند از: آترزی مری بدم TEF 7/7%، TEF بدون آترزی مری 4/2%، آترزی مری به همراه TEF پروگزیمال 8% و آترزی مری به همراه TEF پروگزیمال و دیستال 0/7 می باشد. اغلب بیماران در همان اول زندگی کشف می شوند. به جز فرم TEF پروگزیمال همراه با آترزی مری که ممکن است ماه ها تا سال ها بدن علامت باقی بماند. تشخیص بیماری توسط بررسی رونتوگرام قفسه سینه صورت می گیرد. 27 تا 50 درصد بیماران آنومالی های همراه دیگری دارند که علت اصلی مرگ بیماران است. در این مطالعه که به صورت مقطعی (Cross-Sectional) صورت گرفت یک صد نوزاد متولد شده در بیمارستان (زایشگاه ) طالقانی اراک از تاریخ 1/1/79 لغایت 31/9/79مورد بررسی قرار گرفت و از تعداد 1753 نوزاد متولد شده، 6 بیمار مبتلا به TEF بودند که بیماری 5 نفر از نوع TEF دیستال همراه با آترزی و یک مورد نوع H بود. درصد شیوع بیماری در بین متولدین 34% بود. نسبت شیوع بیماری در پسران به دختران دو به یک و میزان بقاء بیماران (Survival) 3/83% بود. هیچکدام از بیماران آنومالی همراه دیگری نداشتند. 83/3% بیماران طبیعی (Nature) و 16/6% نارس بودند. زمان تشخیص بیماری در تمام بیماران در طی سه روز اول تولد و زمان جراحی بین روز دوم تا چهارم بود. پس از جراحی هیچکدام از بیماران دچار عوارض پس از عمل نشدند. با مقایسه نتایج به دست آمده با مقادیر درج شده در کتب مرجع به نظر می رسد که شیوع بیماری در شهرستان اراک بالاتر از مقادیر جهانی است. مقایسه سایر نتیجه های به دست آمده نیز قابل تامل می باشد.
علی فانی، ایمان فانی، رامین قهرمانی، عباس محسنی، حمیدرضا سلطانی،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده
مقدمه: اگرچه بیش از دو دهه از کشف هلیکوباکترپیلوری و نقش آن در پاتوژنز بیماری های گوارشی می گذرد اما در جهان و ایران تناقضات و نقایص زیادی در برخورد با این بیماری وجود دارد. این تحقیق به منظور تعیین اثر آموزش بر اگاهی، نگرش، پیگیری و درمان هلیکوباکترپیلوری توسط پزشکان شهر اراک طراحی و انجام شده است.
روش کار: این مطالعه به صورت مداخله ای طراحی گردید و با استفاده از متون معتبر داخلی و گوارشی، مقاله فشرده ای در مورد هلیکوباکترپیلوری و بیماری های مرتبط تهیه شد و از این مقاله سی سوال با محتوای ارزیابی دانش، نگرش و عملکرد پزشکان نسبت به پاتوفیزیولوژی، تشخیص و درمان و پیگیری بیماران استخراج گردید. پس از جلب توافق نظر همکاران پزشک ارزیابی اولیه و سپس مقاله جهت آموزش در اختیار آنها قرار گرفت، یکماه بعد ارزیابی دوم انجام و داده ها با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: با مطالعه در شهر اراک 349 نفر پزشک عمومی و متخصص دست اندرکار درمان هلیکوباکترپیلوری حضور داشتند که جمعا (87/1%) 304 نفر حاضر به همکاری با طرح شدند. میانگین سطح آگاهی گروه های مختلف پزشکی نسبت به اپیدمیولوژی و بیماری زایی هلیکوباکترپیلوری قبل از آموزش حداقل 49/64 و حداکثر 58/75 ارزیابی شد که پس از آموزش به حداقل 57/94 تا حداکثر 74/14 تغییر یافت (P<0/05) . میانگین سطح نگرش و عملکرد پزشکان در بکارگیری روش های صحیح تشخیص، درمان و پیگیری قبل از آموزش از حداقل 53/01 تا حداکثر 71/61، پس از آموزش به حداقل 61/54 تا حداکثر 80/83 تغییر یافت .(p<0.05)
بحث: با ارزیابی اولیه روشن گردید که از روش تست و درمان ناقص و بدون اندیکاسیون به فراوانی استفاده می شود که ضمن هزینه بری، ضرورت آن جای سوال دارد. این مطالعه ضمن ارزیابی دانش و نگرش و عملکرد پزشکان نسبت به هلیکوباکترپیلوری با مداخله از طریق آموزش به روش ارائه مقاله مکتوب توانست تغییرات قابل توجهی را در آگاهی، نگرش و عملکرد پزشکان ایجاد نماید.
سعید منصوری، عباس عطاری، مسعود امینی، رضا باقریان،
دوره 7، شماره 3 - ( پائیز 1383 )
چکیده
مقدمه: داروهای آنتی سایکوتیک آتی پیک (جدید) بر خلاف داروهای آنتی سایکوتیک تی پیک (قدیم) عوارض اکستراپیرامیدال کم تری دارند. ولی اختلالات متابولیک بیش تری ایجاد می کنند که منجر به افزایش هزینه بهداشتی–درمانی در جامعه می شوند. هدف از این مطالعه مقایسه میزان بروز دیابت قندی در جانبازان اعصاب و روان تحت درمان با داروهای آنتی سایکوتیک قدیمی و داروهای آنتی سایکوتیک جدید می باشد.
روش کار: این مطالعه به صورت هم گروهی تاریخی بر روی 200 نفر از جانبازان اعصاب و روان مراجعه کننده به کلینیک امیرالمومنین (ع) اصفهان که حداقل یکسال داروی آنتی سایکوتیک آتی پیک (کلوزایین، ریسپریدون)، تی پیک یا هر دو را تواما مصرف می کردند، انجام شد. بیماران واجد شرایط به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. قند خون ناشتا، تری گلیسیرید و کلسترول قبل از شروع داروی آنتی سایکوتیک اندازه گیری و در پرونده ثبت شده بود و در زمان اجراء طرح، قند خون ناشتا در بیماران اندازه گیری شد و در صورتی که قند خون ناشتا مساوی و بالاتر از 126 میلی گرم بر دسی لیتر بود، به عنوان دیابت در نظر گرفته می شد که با انجام تست تحمل گلوکز تایید می گردید و برای مقایسه میانگین قند خون ناشتا قبل و بعد از مصرف دارو در هر گروه، میزان بروز دیابت، رابطه متغیرهای زمینه ای کمی با بروز دیابت و بررسی رابطه بین بروز دیابت با دوز و مدت مصرف داروی آنتی سایکوتیک از آزمون های آماری تی زوج، مجذور کای، رگرسیون لجستیک و آنالیز واریانس استفاده شد.
نتایج: از 200 نفر که در سه گروه قرار گرفتند 135 نفر مصرف کننده آنتی سایکوتیک قدیمی نظیر کلروپرومازین، پرفنازین، هالوپریدول، تری فلوپرازین، فلوفنازین، تیوتیکسین، فلوآنکسول، تیوریدازین و 39 نفر مصرف کننده آنتی سایکوتیک جدید شامل کلوزاپین و ریسپریدون و 26 نفر مصرف کننده توام آنتی سایکوتیک جدید و قدیم بودند. بالاترین میزان بروز دیابت در بیمارانی بود که آنتی سایکوتیک جدید مصرف می کردند (12/8%) ولی اختلاف آن با دو گروه دیگر معنی دار نبود. میزان بروز دیابت در کسانی که آنتی سایکوتیک قدیمی مصرف می کردند 6/7% و در گروه مصرف کننده توام تی پیک و آتی پیک 3/8% بود.
نتیجه گیری: با توجه به احتمال بروز دیابت بر اثر مصرف داروهای آنتی سایکوتیک قدیم و جدید و به خصوص بروز بیش تر آن با آنتی سایتوتیک های جدید، لازم است قبل از شروع هر داروی آنتی سایکوتیک، بیمار از نظر عوامل خطر بروز دیابت به خوبی بررسی و سپس داروی مورد نظر تجویز شود و در طی درمان نیز به طور مکرر و منظم از نظر بروز دیابت مورد ارزیابی قرار گیرد.
علی فانی، ایمان فانی، فرزانه جهانی، محمود امینی، محمود باغی نیا، محمد رفیعی، تانیا فهیمی،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
مقدمه: نارسایی حاد کلیه(ARF) یکی از عوارض نسبتا شایع بخش های جراحی است و بر اساس افزایش اوره و کراتینین سرم و کاهش فیلتراسیون گلومرولی (CRF) تعریف می شود. در این مطالعه شیوع نارسایی حاد کلیه در بیماران بستری در بخش اورژانس جراحی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: این بررسی یک مطالعه مقطعی تحلیلی است که طی آن کلیه بیمارانی که با تشخیص اولیه جراحی اورژانس (تروماتیک یا غیر تروماتیک) در بخش اورژانس جراحی بستری شدند به عنوان نمونه وارد طرح شدند. پس از گرفتن شرح حال و معاینه بالینی، بیمارانی که سابقه بیماری کلیوی داشتند از طرح کنار گذاشته شدند و از بیمارانی که وارد طرح می شدند تست کامل ادرار، ازت اوره خون و کراتینین انجام و نتایج در فرم مخصوص ثبت می شد. پس از گردآوری اطلاعات داده ها توسط نرم افزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفت.
نتایج: در این مطالعه طی مدت 10 ماه 2100 بیمار (1280 مرد و مابقی زن) بررسی شدند که در مجموع 5/66% آنان دچار درجاتی از ARF بودند. از مجموع بیماران بررسی شده 1136 نفر به علت حوادث و تروما (72% مولتیپل تروما و 28% با یک ضایعه تروماتیک) و 964 نفر با اورژانس های غیر تروماتیک مراجعه نموده و تحت عمل جراحی قرار گرفتند که در گروه اول 6/84% و در گروه دوم 4/25% ARF دیده شد. همچنین شیوع ARF در مردان و زنان به ترتیب 5/6% و 5/7% بوده است.
نتیجه گیری: شیوع کلیس نارسایی حاد کلیه در این مطالعه تفاوت چندانی با شیوع آن در کشورهای توسعه یافته نداشت. همچنین نارسایی حاد کلیه در بیماران تروماتیک، افراد مسن و نیز بیماران مبتلا به چند ضایعه بیش تر بود و با سایر گروه ها اختلاف معنی دار داشت که به نظر می رسد عوامل فوق الذکر بعنوان ریسک فاکتور ARF باید در بخش های اورژانس جراحی مورد ملاحظه قرار گیرد.
بهرام امین منصور، کامبیز اسلامی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده
مقدمه: بر اساس مطالعات انجام شده در ضربه مغزی شدید، پاسخهای هورمونی مختلفی به صورت افزایش یا کاهش سطح سرمی آنها ایجاد میگردد. از جمله این تغییرات افزایش هومون رشد و کورتیزول است. این تغییرات میتواند در دوره بهبودی و توان بخشی بیمار ادامه یابد و بر پیش آگهی و بقای وی تأثیر بگذارد. هدف از این مطالعه بررسی نقش کرانیوتومی بر پاسخ هورمونی است.
روش کار: مطالعه اخیر به شیوه همگروهی با نمونه گیری آسان بر روی دو گروه بیست نفری (کرانیوتومی شده و کرانیوتومی نشده) از بیماران ضربه مغزی شدید مراجعه کننده به بیمارستان های الزهرا(س) و کاشانی اصفهان در سال های ۸۱ و ۸۲ انجام شد. پس از انجام نمونهگیری، سطح کورتیزول و هورمون رشد سرم در روزهای اول و هفتم همراه با خصوصیات دموگرافیک افراد ثبت گردید. سطح سرمی هورمونهای رشد و کورتیزول به روش رادیوایمنواسی اندازهگیری شد. دادهها توسط آزمونهای آماری تی زوج و تی دانش آموزی تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: تفاوت معنیدار آماری بین میانگین هورمون رشد در روز اول در دو گروه کرانیوتومی شده و کرانیوتومی نشده وجود داشت (P<0/05)، اما تفاوت معنیدار آماری بین میانگین سطح سرمی کورتیزول در روز اول در دو گروه مورد مطالعه وجود نداشت. همچنین میانگین سطح سرمی هورمون رشد در روز هفتم در دو گروه مورد مطالعه اختلاف معنیدار با هم داشتند (P<0/05)، اما میانگین سطح سرمی کورتیزول در روز هفتم نیز در دو گروه فاقد اختلاف معنیدار بود. میانگین تغییرات سطح سرمی هورمون رشد و کورتیزول (هر دو) از روز یکم تا هفتم در دو گروه مورد مطالعه با هم تفاوت معنیدار آماری داشتند (P<0/05).
نتیجه گیری: یافتهها نشان داد که کرانیوتومی به عنوان یک عامل مستقل از تروما میتواند باعث تغییرات چشمگیرتر سطح هورمونهای کورتیزول و رشد به صورت افزایش سطح سرمی آنها بشود.
رامین طاهری،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده
مقدمه: سندرم سوییت با ایجاد بثورات ناگهانی به صورت پلاک های دردناک منفرد یا متعدد در اندامها، صورت و گردن تظاهر می نماید که معمولاً همراه تب و علائم دیگر است. در این مطالعه بیماران دچار سندرم سوییت طی یک دوره ده ساله مورد بررسی قرار گرفته اند.
موارد: این مطالعه، مطالعهای از نوع سری موارد میابشد که طی آن بیمارانی که با تشخیص سندرم سوییت از سال 1370 تا 1380 طی یک دوره 10 ساله در بخش پوست بیمارستان بوعلی تهران بستری و تحت درمان قرار گرفته بودند مورد بررسی قرار گرفتهاند. مشخصات اصلی ضایعات پوستی بیماران به این شرح بود: بیمار اول ضایعات پوستی برجسته قرمز رنگ حساس و دردناک در دست و ساق پا، بیمار دوم تاول های بزرگ، شل و دارای مایع هموراژیک روی ساق هر دو پا و قسمت فوقانی یک ران و اسکار ضایعات قبلی روی مچ پاها، بیمار سوم پاپول و ندول در ناحیه دست چپ با درد و خارش و ترشحات خونابهای، بیمار چهارم ضایعات تاولی روی سطح داخلی رانها، یک تاول در ناحیه تنه و ماکول های هیپرپیگانته و منتشر در سطح شکم، بیمار پنجم پاپول و ندول دردناک در دستها و ساق پای راست، بیمار ششم پلاک و ندول دردناک، بیمار هفتم پاپولهای اریتماتو و دردناک در ساق هر دو پا و روی شکم، بیمار هشتم پاپول و ندول اریتماتو دارای سوزش در شکم و کف دست راست، بیمار نهم ضایعات تاولی ارتیماتو دردناک در گردن و ساق پای راست.
نتیجهگیری: موارد جالبی در این بیماران یافت شده است. از جمله وجود تاول هموراژیک، وجود تغییرات اپیدرم مثل هیپرکراتوز آکانتوز و پاراکراتوز منطقه ای و وجود اسکارهای ناشی از ابتلا به این بیماری که تا به حال در گزارشهای قبلی این بیماری در کتب و مجلات تخصصی اشاره ای به آنها نشده است.
محمدرضا پالیزوان، اعظم امینی کمیجانی، احسان اله غزنوی راد،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده
مقدمه: تحقیقات نشان داده است که به دنبال صرع خود به خودی در موشهای صحرایی میزان نفوذ پذیری نورون های ناحیه CA1 هیپوکمپ نسبت به کلسیم افزایش پیدا میکند. در این تحقیق نقش کانالهای کلسیمی حساس به ولتاژ ناحیه CA1هیپوکمپ بر روی کیندلینگ ایجاد شده با پنتیلن تترازول مورد بررسی قرار گرفته است. روش کار: در این تحقیق تجربی ابتدا حیوانات به شکل تصادفی به دو گروه تقسیم بندی شدند. در گروه تحت آزمایش داروی وراپامیل (4میکروگرم در 4 دقیقه) به داخل هیپوکمپ تزریق شد و پس از 20 دقیقه به منظور ایجاد کیندلینگ شیمیایی، پنتیلن تترازول با غلظتهایی که در ابتدا تشنج زا نیستند (5/37 میلی گرم بر کیلوگرم, داخل صفاقی) به موشها تزریق گردید. پس از تزریق دارو رفتار های حیوان به مدت 20 دقیقه تحت نظر گرفته شد و پاسخهای تشنجی بر اساس معیار پنج رتبهای طبقهبندی گردید. حیوانات گروه کنترل از نظر سن و روند ایجاد کیندلینگ همانند گروه آزمون بودند به جز اینکه در این گروه به جای وراپامیل از حلال آن یعنی مایع مغزی نخاعی مصنوعی استفاده شد.
نتایج: وراپامیل به شکل معنی داری (0/01>P)تعداد تحریکات لازم برای رسیدن حیوانات از مرحله صفر به مرحله پنج تشنج را کاهش داد. از سوی دیگر وراپامیل به شکل معنیداری مدت زمانی که حیوان در مرحله پنجم تشنج بسر می برد را افزایش داد(0/05>P). همچنین این دارو مدت زمانی که طول میکشد که حیوان به مرحله پنج تشنج برسد را کاهش داد ولی این کاهش معنیدار نبود.
نتیجهگیری: تزریق موضعی وراپامیل به داخل هیپوکمپ روند ایجاد کیندلینگ شیمیایی با پنتیلن تترازول را تسهیل کرده ولی بر روی کیندلینگ ایجاد شده اثر مهاری داشت.
محمود امینی،
دوره 10، شماره 1 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: کیستهای برونکوژنیک ضایعات مادرزادی نادری هستند که از دیواره شکمی پیشین روده منشأ میگیرند و اغلب در مدیاستن میانی ایجاد میشوند. این کیستها به ندرت در ابتدای تولد علامتدار میشوند و تشخیص آنها معمولاً تا زمانی که بزرگ یا عفونی شوند و یا عارضه ایجاد کنند به تأخیر میافتد. در این مقاله یک مورد بیمار مبتلا به عارضه کیست برونکوژنیک گزارش میشود. مورد: بیمار مرد 47 سالهای بود که با درد ناگهانی قفسه سینه و تنگی نفس شدید، تاکی پنه و کاهش واضح صداهای تنفسی ریه راست مراجعه کرده بود. در بررسی انجام شده علائم پنوموتوراکس در رادیوگرافی ریه مشاهده شد. برای او لوله قفسه سینه گذاشته شد اما به دلیل عدم پاسخ به درمان تحت توراکوتومی اورژانس قرار گرفت و یک کیست منفرد و نسبتاً بزرگ در پارانشیسم ریه راست و متصل به درخت برونشیال مشاهده گردید. بلافاصله رزکسیون انجام شد و با توجه به گزارش پاتولوژی مشخص گردید که پنوموتوراکس بیمار ثانویه به پارگی کیست برونکوژنیک ایجاد شده است. نتیجه گیری: پارانشیسم ریه محل شایعی برای ایجاد کیست برونکوژنیک نمیباشد اما به دلیل عوارض شدیدی که میتواند به همراه داشته باشد از اهمیت ویژهای برخوردار است. از آنجا که همیشه امکان تشخیص دقیق قبل از عمل جراحی وجود ندارد لازم است در تمام موارد مشکوک به کیست برونکوژنیک رزکسیون ضایعه انجام شود.
مهرداد شهرانی، فاطمه نبوی زاده، محمود رفیعیان، هدایت شیرزاد، مرتضی هاشم زاده، حسین یوسفی، رضا خدیوی، اسد اله امینی، بهمن خلیلی، قربانعلی رحیمیان،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: گیاه سیر از دسته گیاهانی است که به طور وسیعی در جوامع دنیا و به خصوص جامعه ایرانی به عنوان یک گیاه معطر در طبخ غذاها و تهیه ترشیجات مورد استفاده قرار میگیرد و شمار زیادی از مردم بر این باورند که این گیاه برای ناراحتیهای گوارشی مفید است. لذا در این مطالعه اثر عصاره این گیاه بر میزان ترشح اسید و پپسین معده در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: این مطالعه به صورت تجربی بر روی دو گروه 12 تایی موش صحرایی (گروه کنترل و گروه سیر) صورت گرفت. حیوانات پس از بیهوشی توسط تزریق داخل صفاقی 50 میلی گرم بر کیلوگرم تیوپنتال سدیم؛ تراکئوستومی، لاپاراتومی و گاسترودئودنوستومی شدند. عصاره گیاه سیر با دوز 100 میلی گرم بر کیلوگرم ازطریق مجرای گاسترودئودنوستوم به درون معده حیوانات گروه سیر وارد شد. به منظور تحریک ترشح اسید و پپسین معده از ماده پنتاگاسترین استفاده شد. این ماده با دوز 25 میکروگرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی به حیوان تزریق شد. ترشحات معده به روش شستشو به بیرون به دست آمد. اسید آن به روش تیتریمتری و پپسین به روش آنسون بررسی شد. نتایج حاصل با استفاده از آزمون آماری تی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: عصاره متانولی گیاه سیر سبب افزایش معنیداری در میزان ترشح اسید و پپسین معده در موشهای گروه سیر نسبت به گروه کنترل گردید(001/0p<). پنتاگاسترین در گروه کنترل سبب افزایش ترشح اسید و پپسین معده شد (001/0< p). نتیجه گیری: استفاده از سیر در رژیم غذایی سبب افزایش ترشح اسید و پپسین معده در مصرف کنند گان این گیاه میگردد.
افسانه طلایی، مسعود امینی، مریم زارع، منصور سیاوش،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
متغیرها در سه گروه تحمل قند طبیعی، دیابت و اختلال تحمل قند به ترتیب برای DHEA-S 127، 113، 129 میکروگرم در دسی لیتر، انسولین 7/7 ، 10/1 ، 3/8 میکرو یونیت در میلی لیتر ، IR HOMA- 6/1 ، 5/3 ، 8/1 و برای قند ناشتا مقدمه: دهیدرو اپی آندروسترون (DHEA) و نوع سولفاته آن (DHEA-S) یکی از هورمونهای آدرنال و فراوانترین هورمون استروئیدی بدن است و برخلاف سایر هورمونهای آدرنال، با افزایش سن کاهش مییابد، لذا به چشمه جوانی شهرت پیدا کرده است. اخیراً DHEA به علت اثرات متعدد، مورد توجه زیادی قرار گرفته است. در مورد اثر آن بر حساسیت انسولین اختلاف نظر وجود دارد. در این مطالعه ارتباط DHEA با حساسیت انسولین بررسی میگردد. روشکار: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی نمونهها از بستگان مونث درجه یک بیماران دیابتی مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد اصفهان، انتخاب شده و برای آنان آزمایش تحمل قند خوراکی انجام شد و برحسب نتایج آزمایش تحمل قند خوراکی در سه گروه دیابت، اختلال تحمل قند و تحمل قند طبیعی قرار گرفتند که هر گروه شامل ٣٠ نفر بود. در این سه گروه آزمایشهای قند، چربی، CBC ، انسولین و سطح DHEA-S خون انجام شد و میزان حساسیت انسولین نیز با فرمول HOMA-IR مشخص شده و ارتباط میزان حساسیت انسولین با DHEA در سه گروه مقایسه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تی زوج صورت گرفت. نتایج: میانگین 86 ، 135 ، 89 میلی گرم در دسی لیتر بود. مقایسه میانگین متغیرها نشان داد که اختلاف DHEA-S درسه گروه معنیدار نیست. بین DHEA-S و میزان انسولین ارتباط معنیدار وجود دارد(04/0p<). بین DHEA-S و HOMA-IR ارتباط معنیدار وجود ندارد. بین DHEA-S و قند خون ناشتا ارتباط معنیدار وجود ندارد. درگروه با تحمل قند طبیعی نیز، DHEA-S با HOMA-IR و انسولین رابطه معنیدار ندارد. نتیجهگیری: به طور کلی DHEA با حساسیت انسولین و HOMA-IR ارتباط معنیدار ندارد ولی این ارتباط در سه گروه متفاوت است و در گروه با تحمل قند طبیعی، DHEA با HOMA-IR به طور نسبی ارتباط معنی دار دارد. از طرفی بین DHEA-S و میزان انسولین ارتباط معنیدار دیده میشود.
شاهین فاتح، محمود امینی، سمیه دلیری، فائره زاهدیان،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: درد، تهوع و استفراغ به دنبال عمل جراحی هموروئیدکتومی عوارضی شایع میباشند که منجر به نارضایتی بیماران میگردند. امروزه، محققین به یافتن یک داروی جدید با عوارض کمتر و قیمت ارزانتر جهت کنترل این عوارض گرایش پیدا کردهاند. بنابراین این مطالعه به منظور بررسی تأثیر دگزامتازون بر درد، تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحی هموروئیدکتومی طرح ریزی شده است. روش کار: این مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی دوسوکور شاهددار، بر روی 112 بیمار کاندید هموروئیدکتومی صورت گرفت. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم گردیدند. گروه مورد 8 میلیگرم دگزامتازون و گروه شاهد 2 میلیلیتر نرمال سالین، 30 دقیقه قبل از عمل جراحی، به صورت داخل عضلانی دریافت کردند. سپس بیماران به روش یکسانی تحت بیهوشی و عمل جراحی قرار گرفتند. بعد از عمل هر 2 ساعت به مدت 6 ساعت؛ درد، تهوع با استفاده از معیار آنالوگ بینایی (VAS) بررسی گردید و همچنین در ساعات ذکر شده، استفراغ با پرسش از بیماران در مورد وجود یا عدم وجودآن ارزیابی گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون تی و کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: میانگین میزان درد و تهوع در ساعت 0، 2، 4 و 6 بعد از عمل در گروه مورد نسبت به گروه شاهد کاهش واضحی داشت که از نظر آماری نیز تفاوت معنیداری را نشان داد (0001/0=p). ولی هیچکدام از بیماران در دو گروه مورد و شاهد استفراغ نداشتند. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که دگزامتازون میتواند درد و تهوع بعد از عمل جراحی هموروئیدکتومی را کاهش دهد ولی در کاهش استفراغ تأثیری ندارد. بنابراین استفاده از آن قبل از عمل جراحی هموروئیدکتومی توصیه میشود.
محمود امینی،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: پولیپوز ادنوماتو فامیلی (FAP) یک بیماری نادر با صدها تا هزاران پولیپ ادنوماتو در روده بزرگ است و به صورت اتوزومال غالب به ارث میرسد اما 25 درصد ازبیماران سابقه خانوادگی مثبت ندارند. شایعترین علامت آن در بیماران خونریزی و بیرون زدن توده از مقعد میباشد. تشخیص براساس یافتههای بالینی و نتایج بررسی کولون است و برداشتن به موقع کولون باعث جلوگیری از ابتلا به سرطان کولون در بیمار میگردد. در این گزارش یک مورد پولیپ آدنوماتوی فامیلی با تغییرات سلولی پیشرفته معرفی میشود. مورد: بیمار 17 ساله و مورد شناخته شده پولیپ آدنوماتوی فامیلی است که با علائم انسدادی دستگاه گوارش مراجعه کرده است. بیماری او در سن 5 سالگی تشخیص داده شده و در 6 سالگی با برداشتن نسبی کولون و در 11 سالگی با برداشتن کامل کولون و پیوند روده باریک به مجرای مقعد تحت درمان قرار گرفته است. بیمار با انجام آندوسکوپی و زمان عبور روده باریک بررسی شد و به دلیل وجود پولیپهای فراوان در معده، دئودنوم و ژژنوم، تحت عمل جراحی برداشتن پولیپها و معده و باز کردن مجرای دواز دهه قرار گرفت. در پاتولوژی نمونهها، کارسینوم درجای پیشرفته گزارش گردید. نتیجه گیری: پولیپهای کولون و رکتوم به ندرت در سن کمتر از 10 سالگی دیده میشوند اما خونریزی و بیرون زدن توده از مقعد احتمال ابتلا به FAP را در کودکان مطرح میکند و در صورت بروز درد شکم، کم خونی و کاهش وزن؛ تغییرات سلولی و سرطانی در بیمار ایجاد شدهاند. کودکان مشکوک به FAP باید از نظر تظاهرات خارج کولونی و تغییرات سلولی مورد غربالگری قرار بگیرند و جراحی انتخابی در آنها انجام شود.
احمد رضا بهروزی، محمود امینی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
مقدمه: آنوریسم کاذب یک هماتوم ضرباندار است که به صورت عارضه خونریزی دهنده در بافت نرم ایجاد میشود که در اکثر موارد عروق محیطی را درگیر میکند. آنوریسم کاذب شریان فمورال عارضه نادری است که به طور عمده به دنبال کاتتریزاسیون قبلی شریان رخ میدهد اما به ندرت ممکن است با تروما نیز ایجاد شود. در این مقاله یک مورد آنوریسم کاذب شریان فمورال معرفی میشود. مورد : بیمار خانمی است 24 ساله که 10 روز پیش از مراجعه به دنبال سقوط، دچار زخمی در بخش خلفی تحتانی ران پای راست شده و تحت ترمیم پوست قرار گرفته است . بعد از یک هفته به تدریـج درد و تورم پیشرونده ناحیه تحتانی ران و زانو، تب و لرز و لنگش برای بیمار ایجاد شده است. در معاینه فلکسیون 90 درجه زانو، تورم، گرمی وتندرنس ناحیه تحتانی ران مشهود بود. نبض دورسالیس پدیس وتیبیالیس خلفی لمس نمیشد. برای بیمارآزمایش خون، گرافــی ساده، سونوگرافی داپلرو MRI اندام تحتانی راست انجام شد و در نهایت با تشخیص آنوریسم کاذب شریان فمورال، تحت عمل جراحــی برداشتن توده و پیوند از ورید صافن پای مقابل قرار گرفت. نتیجه گیری: در بیماران با سابقه ترومای نفوذی و علائم ناشی از عفونت، بایستی به احتمال ایجاد آنوریسم کاذب توجه داشت. در این موارد انجام سونوگرافی برای تشخیص قطعی ضروری است و اندازه آنوریسم و علایم بیمار تعیین کننده روش درمان میباشند.
محبوبه خورسندی، فضل الله غفرانی پور، علی رضا حیدر نیا، سقراط فقیه زاده، مریم وفایی، فیروزه روستا، فرخنده امین شکروی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: تعداد زنانی که به علت ترس از زایمان خواهان سزارین هستند افزایش یافته است. به نظر میرسد که تن آرامی روش خوبی برای حذف یا کاهش ترس زایمان باشد. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر تن آرامی بر ترس زایمان و انجام زایمان طبیعی در زنان نخستزا طراحی گردیده است. روش کار: مطالعه حاضر کارآزمایی بالینی است که از بهمن سال1385 لغایت مهر 1386 در بیمارستان میلاد بر روی 100 زن نخست زا انجام شده است. ترس زایمان بوسیله پرسشنامه نگرش زایمان بررسی شد. زنان شکم اول با حاملگی کم خطرکه درسه ماهه دوم بارداری بودند و نمره ترسشان 28 یا بیشتر بود به طور تصادفی در دو گروه مورد و شاهد، هر کدام 50 نفر قرار گرفتند.گروه مورد، تحت آموزش 9 جلسه ای تن آرامی و گروه شاهد تحت مراقبت روتین بارداری قرار گرفتند. نتایج: میانگین نمرات گروه مورد و شاهد قبل از مداخله به ترتیب 96/6±35/39 و23/6±71/40 بود و اختلاف معنیداری مشاهده نگردید. مقایسه نمره ترس زایمان در دو گروه در سه ماهه سوم بارداری نشان دهنده کاهش ترس زایمان در گروه آزمون بود که نسبت به گروه شاهد اختلاف معنی داری را نشان داد. 27/9±03/ 38 و18/7±82/29 ، (001/0p<). از نظر انجام زایمان طبیعی نیز بین گروه آزمون و شاهد اختلاف معنیداری مشاهده گردید(001/0p<). نتیجه گیری: زنان نخستزایی که تحت آموزش تن آرامی قرار گرفتند نمره ترس زایمان پایینتری نسبت به گروه شاهد داشتند. نتایج تحقیق اهمیت آموزش مهارت تن آرامی را در کاهش ترس زایمان و افزایش زایمان طبیعی تایید مینماید.
امیر اشکان نصیری پور، سیدجمال الدین طبیبی، امین قاسم بگلو، رحمت الله جدیدی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه: بیمارستانهابرای توسعه ورقابت نوعی سیستم ارزیابی عملکرد نیاز دارند تا کارایی و اثربخشی برنامهها، فرآیندها و نیروی انسانی خودرا بسنجند. هدف این پژوهش، طراحی الگوی ارزیابی عملکرد برای بیمارستانها با استفاده از روش ارزیابی متوازن بود. روش کار: کشورهای مورد مطالعه در این پژوهش توصیفی تطبیقی،کشورهای استرالیا،آمریکا،کانادا ونیوزلند بودند و در ایران نیز 34 بیمارستان دولتی با سابقه اجرای برنامه استراتژیک انتخاب گردیدند. وضعیت ارزیابی عملکرد در بیمارستانهای کشورهای مذکور وایران با شش رویکرد رسالت، دورنما، استراتژی، منظر، هدف و سنجه بررسی شد و الگویی برای ارزیابی عملکرد بیمارستانهای دولتی وزارت بهداشت طراحی و اعتبار آن با نظرسنجی از خبرگان به روش دلفی محرز گردید. نتایج: در کلیه کشورهای مورد مطالعه،رویکردهای رسالت ودورنما بخش مهمی ازالگوی ارزیابی عملکرد و ارتقای اثر بخش سلامتی مهمترین استراتژی در بیمارستانها بود. دیگراستراتژیها ارائه خدمات باکیفیت، توسعه ظرفیتها، انجام نوآوری و اطمینان از تداوم خدمات بودند. منظرهای الگوی ارزیابی متوازن شامل چهارمنظر: مشتری،فرآیندهای داخلی، رشد و یادگیری کارکنان ومالی می شد و تمام کشورهای مورد مطالعه اهداف وسنجههایی برای هریک از این منظرهادر بیمارستان داشتند. در بیمارستانهای ایران،رسالت،دورنما،استراتژیها واهداف تعریف شده بود ولی منظری وجود نداشت و سنجهها نیز متناسب با استراتژیها و اهداف نبود.در الگوی پژوهش، چهار منظر برای تشریح استراتژیهای بیمارستانهاوایجاد مزیت رقابتی تعیین وسنجههای مربوطه تدوین گردید. نتیجه گیری:استفاده از سنجههای 4 منظر بیماران و جامعه،فرآیندهای داخلی وبهره وری، رشد و نوآوری، مالی برای ارزیابی عملکرد بیمارستانهای دولتی ایران منجر به مقایسه دقیق عملکرد آنها خواهد شد و این امر افزایش بهرهوری منابع بیمارستانی و افزایش رضایت بیماران و جامعه را به دنبال خواهد داشت.
مریم تاجآبادی ابراهیمی، محمد امین حجازی، رضا غفاری، پروانه جعفری،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه: هدف این بررسی مطالعه فعالیت ضد میکروبی 22 سویه لاکتوباسیل مقاوم به شرایط اسیدی و املاح صفراوی جدا شده از محصولات لبنی تخمیری لیقوان و شناسایی بیوشیمیایی و ملکولی سویههای منتخب بهمنظور انتخاب سویههای دارای پتانسیل پروبیوتیک بومی است. روش کار: در یک مطالعه بنیادی- کاربردی ارزیابی فعالیت ضدمیکروبی این سویهها با دو روش دولایه و حفرهای علیه باکتریهای بیماریزا اشرشیا کلی، لیستریا اینوکوا، یرسینیا انتروکولیتیک، لیستریا مونوسایتوژن و استافیلوکوک اورئوس انجام گرفت. شناسایی این سویهها با دو روش بیوشیمیایی و تعیین ترادف ناحیه S rDNA16 صورت گرفت. نتایج: در روش دولایه براساس قطر هاله عدم رشد ایجاد شده، سویههای مورد آزمایش در سه گروه بازدارنده، نیمه بازدارنده و غیر بازدارنده قرار گرفتند. در روش حفرهای اطراف چاهکهای حاوی عصاره اسیدی سویههای C5i4,Y1l4,K2l3,C4i2,C6l2 و عصاره خنثی سویه C5i4 هاله عدم رشد مشاهده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، ترادف ناحیه S rDNA16 چهار سویهC4i2, C1d2, Y2c4, D3b1 که بالاترین درصد بازدارندگی باکتریهای اندیکاتور (بالای80 درصد) را نشان میدادند تکثیر و توالییابی شد. بر این اساس چهار سویه به ترتیب لاکتوباسیلوس پنتوسوس، لاکتوباسیلوس برویس، لاکتوباسیلوس پنتوسوس و لاکتوباسیلوس پاراپلانتاروم شناسایی شدند. نتیجه گیری: باکتریهای بومی جدا شده از فراوردههای لبنی ایران بالقوه پروبیوتیک بوده و میتوانند گزینه مناسبی به عنوان نگهدارنده طبیعی برای ممانعت از آلایندههای مواد غذایی باشند
ناهید سالارکیا، مریم امینی، مریم اسلامی، منیره دادخواه، تلما ذوقی، هما حیدری، مرتضی عبداللهی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: تغذیه نامناسب از علل عمده بروز سوء تغذیه در کودک محسوب میشود. این بررسی به منظور شناخت عمق نظرات و باورهای مادران در مورد نقش تغذیه تکمیلی در سلامت تغذیهای کودک زیر 2 سال انجام گرفت. مواد و روشها: در این مطالعه کیفی دادهها از طریق انجام 11جلسه بحث گروهی با مادران دارای کودک زیر 2 سال در مناطق شهری و روستایی شهرستان دماوند در سال 1386جمعآوری گردید. هر جلسه بحث گروهی با حضور یک هماهنگ کننده، دو یادداشت بردار و ناظر برگزار شد. پس از پایان عملیات میدانی کلیه یادداشتهای جمعآوری شده بر اساس اهداف مطالعه کد گذاری شد، سپس زیر گروههای هر هدف به دست آمد و مضامین اصلی مطالعه از بین آنها استخراج و گزارش گردید. یافتهها: در تحقیق حاضر شش مضمون کلی به دست آمد: 1- مادران غذای کمکی را غذایی میدانستند که ساده، سبک، نرم، رقیق و مخصوص کودک تهیه شود، 2- سن شروع غذای کمکی از 6 ماهگی بود، 3- غذای کمکی بومی در منطقه دماوند وجود نداشت، 4- برای کودک زیر یک سال غذای جداگانه تهیه میشد، 5- غذای کمکی خانگی به دلیل بهداشتی بودن به غذای کمکی آماده ترجیح داشت و 6- از یک سالگی به کودک غذای سفره داده میشد. نتیجه گیری: با وجود آگاهی کافی اکثر مادران نسبت به فواید تغذیه تکمیلی به علت وجود موانعی ازجمله عوامل فرهنگی حاکم بر جامعه عملکرد نامناسبی داشتند. در این راستا علاوه بر تجدید نظر در برنامههای آموزشی و دستورالعملهای فعلی، آموزش موثر و هدفمند به مادران و سایر مراقبین کودک به طور قوی توصیه میشود.
امیرحسین احمدی، سید محمد امین موسوی، محمد علی حسینپور فیضی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: به تازگی اثرات اسید بوریک در پیشگیری از سرطان و مهار رشد سلولهای سرطانی گزارش شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثرات این ترکیب بر روی سلولهای K562 به عنوان مدلی از لوسمی میلوئید مزمن طراحی گردید. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی رده سلولی K562 تحت تاثیر غلظتهای 75/0 تا 12 میلی مولار اسید بوریک برای فاصلههای زمانی 24، 48، 72 و 96 ساعت کشت گردید. اثرات مهار رشدی و کشندگی اسید بوریک با استفاده از آزمون دفع رنگ تریپان بلو و احیای نمک تترازولیوم ارزیابی شد. از فلوسایتومتری برای بررسی اثرات این ماده بر چرخه سلولی استفاده گردید. برای تعیین اثرات اسید بوریک از رنگ آمیزی رایت-گیمسا و آزمون بلع ذرات لاتکس برای تعیین توانایی بیگانه خواری سلولهای تمایز یافته استفاده شد. یافتهها: اسید بوریک سبب مهار رشد سلولهای K562 به صورت وابسته به غلظت و زمان میشود، بعد از 96 ساعت تیمار با اسید بوریک در غلظت 12 میلی مولار، رشد سلولهای K562 به میزان 83 درصد مهار شد (001/0p<)؛ همچنین اسید بوریک سبب توقف چرخه سلولی در مرحله G1 گردید به طوری که مثلا در غلطت 9 میلی مولار بعد از 6 روز، 98 درصد از جمعیت سلولی در مرحله G1 قرار داشتند. رنگ آمیزی رایت- گیمسا و دادههای حاصل از تست بلع ذرات لاتکس تأیید کننده تمایز سلولی به سمت رده مونویستی- ماکروفاژی میباشد. نتیجه گیری: با توجه به خاصیت مهارکنندگی و تمایز دهندگی اسید بوریک و فقدان اثرات جانبی میتوان این ترکیب را به صورت یک دارو به تنهایی یا در کنار داروهای دیگر در تمایز درمانی لوسمی پیشنهاد نمود.
امین طالبی بزمین ابادی، اشرف محبتی مبارز، ترنگ تقوایی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: در جوامع غربی ژن iceA هلیکوباکتر پیلوری به عنوان یک مارکر ژنتیکی مرتبط با زخم معده گزارش شده است. هدف از این مطالعه، بررسی شیوع ژنوتیپهای iceA هلیکوباکتر پیلوری و ارتباط آن با زخم معده در ایران بوده است. مواد و روشها: پژوهش حاضر با روش مشاهدهای بر روی 75 نفر بیمار انجام شده است. نمونههای بیوپسی بیماران جهت حضور هلیکو باکتر پیلوری با تست اوره آز، ژن glmM و کشت تایید و تغییرات آللیک ژنوتیپهای 1iceA و 2iceA نیز با PCR تعیین شدند. یافتهها: در این مطالعه دو الل 1iceA و 2iceA در بیماران مبتلا به زخم معده شناسایی شدند. ژنوتیپ 1iceA (64 درصد) فراوانی بالاتری نسبت به از ژنوتیپ 2iceA (3/21 درصد) داشت. سویههای 1iceA بیشتر در بیماران دارای زخم معده مشاهده شدند. در این پژوهش هیچ گونه ارتباط معنیداری بین ژنوتیپهای iceA با عواقب کلینیکی بعد عفونت مشاهده نشد(71/0p=). نتیجه گیری: این مطالعه ارتباط معنیدار دو طرفهای را بین ژنوتیپهای iceA و وقوع بیماری زخم معده (PUD) را تایید میکند. نتایج حاکی از آنست که ژن 1iceA میتواند به عنوان یک مارکر قابل اطمینان در پیشگویی عواقب کلینیکی عفونت هلیکوباکتر پیلوری مورد استفاده قرار گیرد. لذا تحقیقات بیشتر invitro و invivo برای رسیدن به یک توافق عمومی در این مورد ضروری به نظر میرسد.