21 نتیجه برای الهی
جمشید آیت الهی،
دوره 4، شماره 3 - ( پايیز 1380 )
چکیده
مقدمه: بیماری آمیبیازیس توسط تک یاخته انتامباهیستولیتیکا ایجاد و جزو سه انگل شایعی است که باعث مرگ و میر در انسان می شود.
روش کار: این مطالعه به صورت تجربی بالینی بر روی 45 بیمار مبتلا به امیبیازیس حاد روده ای انجام شد و به هر بیمار مجموعه قرص مترونیدازول 75 میلی گرم هر 8 ساعت و قرص یدوکینال 630 میلی گرم هر 8 ساعت به مدت یک هفته تجویز شد و نتایج حاصله به شرح زیر بود.
نتایج: 100% بیماران تا یک ماه پس از پایان درمان از نظر بالینی کاملا سالم و هیچ کدام از علائم بالینی آمیبیازیس حاد روده ای را نداشتند. همچنین 100% بیماران در پایان درمان، دو هفته و یک ماه پس از پایان درمان آزمایش مدفوع آنها از نظر انتامباهیستولیتیکا (کیست و تروفوزوئیت) منفی بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد زمان آن فرارسیده باشد که با تحقیقات بیش تر در صورت امکان بتوان تعداد قرص های تجویزی و همچنین مدت زمان درمان این بیماری را کاهش داد.
محمد رفیعی، محمدتقی آیت الهی،
دوره 5، شماره 4 - ( زمستان 1381 )
چکیده
مقدمه: مدت زمان اقامت بیماران در بیمارستان یک مساله مهم در تصمیم گیری های بهداشتی است که افزایش آن می تواند هزینه زیادی را متوجه بیمار یا سیستم های بهداشتی-درمانی مانند شرکت های بیمه نماید. هم چنین خطر بروز عفونت های بیمارستانی را افزایش می دهد. بنابراین شناخت، تحلیل مدل بندی مدت اقامت بیماران در بیمارستان ها می تواند مقدمه ای جهت شناخت چگونگی این امر باشد.
روش کار: به منظور تعیین مدل اقامت بیماران و برخی عوامل دموگرافیک موثر بر آن، از بیمارستان های ولیعصر و تامین اجتماعی شهر اراک در سال 1381، به ترتیب 1428 و 816 بیمار به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب و متغیرهای مدت اقامت، سن، جنس، محل تولد و محل زندگی آنها ثبت گردید. سپس جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیلی شامل استفاده از روش های مدل بندی توزیع های آمیخته، مدل های رگرسیونی پوآسن، روش های رگرسیون معمولی، روش آنالیز کوواریانس و آزمون t استفاده شد.
نتایج: یافته های بررسی نشان داد که متوسط اقامت بیماران در بیمارستان ولیعصر 5/4±4/1 روز بود. متوسط سنی بیماران مذکور در این بیمارستان 21/1±40/1 سال بود، جهت مدل توزیع اقامت بیماران در این بیمارستان مدل پوآسن دو مؤلفه ای مدل بسیار مناسبی بود. با استفاده از رگرسیون پوآسن آمیخته ارتباط معنی دار آماری بین سن، جنس بیمار، وضعیت تاهل بیماران ومحل زندگی بیماران با مدت اقامت آنها در بیمارستان به دست آمد. یافته ها در بیمارستان تامین اجتماعی نشان داد که متوسط اقامت بیماران دارای 3/2±4/7 روز و متوسط سنی در بیمارستان 24/.0±44/0 سال بود. مدل پوآسن یک مولفه ای مدل مناسبی جهت توزیع داده های مدت اقامت بیماران در این بیمارستان بود، ارتباط معنی داری بین سن، جنس، محل زندگی با مدت اقامت بیماران در این بیمارستان به دست آمد.
نتیجه گیری: یافته های در دو بیمار ستان نشان دادکه مدت اقامت بیماران در بیمارستان ولیعصر از مدل پوآسن دو مولفه ای تبعیت می کند و متغیرهای مربوط نیز بااستفاده از رگرسیون پوآسن آمیخته بررسی گردیدند. جهت داده های این بیمارستان مدل نرمال مدل مناسبی نبود. حتی باتغییر متغیرهای آماری نیز مدل فوق حاصل نشد. جهت داده های مدت اقامت در بیمارستان تامین اجتماعی تغییر لگاریتمی می تواند داده ها را به صورت مدل نرمال بیان کند. در انتها مقایسه ای بین مدل توزیع آمیخته و رگرسیون حاصل با رگرسیون خطی معمولی نیز صورت گرفته است که در بیمارستان ولیعصر دارای نتایج متفاوت ولی در بیمارستان تامین اجتماعی دارای نتایج مشابهی بود. |
محترم نصرالهی، مهدی شریف، علیرضا خلیلیان،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده
مقدمه: عفونت های ناشی از سویه های استرپتوکوک پنومونیه مقاوم به آنتی بیوتیک در حال افزایش است. این تحقیق به منظور مطالعه طیف عفونت های پنوموکوکی و بررسی الگوی حساسیت سویه ها نسبت به پنی سیلین و سفتریاکسون و ریسک فاکتورهای کسب عفونت در بیماران بستری در بیمارستان های ساری انجام شد.
روش کار: در یک مطالعه توصیفی، بیمارانی که طی یکسال در بخش عفونی اطفال و بزرگسال بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی بستری شده و بر اساس علایم کلینیکی و یافته های میکروب شناسی و روش های استاندارد تشخیصی، عفونت پنوموکوکی در آنها به اثبات رسیده بود به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه گیری از ارگان های مبتلا بر اساس تشخیص پزشک متخصص و تشخیص باکتریولوژی نمونه ها با انجام کشت و روش های استاندارد تشخیصی صورت گرفت. حساسیت سویه های جداشده از بیماران نسبت به پنی سیلین و سفتریاکسون با تعیین حداقل غلظت مهارکنندگی و با استفاده از روش آگار حجمی مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج بر اساس روش کمیته بین المللی آزمایشگاهی استاندارد تفسیر گردید. آنالیر آماری داده ها با استفاده از آزمون مجذور کای، آزمون دقیق فیشر و نرم افزار SPSS 11 انجام شد و P<0/05 معنی دار قلمداد گردید.
نتایج: 75 مورد عفونت پنوموکوکی در 32 بیمار بستری در بخش عفونی اطفال و 43 بیمار بزرگسال تشخیص داده شد. الگوی عفونت های پنوموکوکی در بیماران بخش اطفال و بزرگسال مشابه بوده و شایع ترین آنها پنومونی 65/3) درصد) و باکتریمی (24 درصد) بوده است. تعداد سویه های غیر حساس نسبت به پنی سیلین و سفتریاکسون که از بیماران بخش اطفال جدا گردید بیش تر از بیماران بزرگسال بوده است (93/8 درصد درمقابل 53/4 درصد–(p<0/01. این یافته با سابقه استفاده از این آنتی بیوتیک ها که در اطفال بیش تر (37/5 درصد) از بیماران بزرگسال (۷درصد) بوده است مطابقت دارد (p=0/001). حساسیت سویه های پنوموکوک جداشده از اطفال و بیماران بزرگسال نسبت به پنی سیلین و سفتریاکسون دارای الگوی متفاوتی بوده است. 6/2 درصد سویه های جداشده از اطفال نسبت به پنی سیلین و سفتریاکسون حساس بودند در حالی که این میزان دربیماران بزرگسال 46/6 درصد بوده است (P=0/0009). 84 درصد بیماران بزرگسال و 6/2 درصد بیماران بخش اطفال دارای بیماری های زمینه ای بودند (p<0/0001). یافته ها بالا بودن میزان مرگ و میر را در بیماران بزرگسال (30/2 درصد) در مقایسه با بیماران بخش اطفال (6/8 درصد) نشان می دهد.
نتیجه گیری: این مطالعه لزوم واکسیناسیون اطفال و بیماران مسن مبتلا به بیماری های زمینه ای را جهت جلوگیری از ابتلا به عفونت های پنوموکوکی نشان می دهد . |
اکرم رنجبر، پروین پاسالار، علیرضا صدیقی، محمد عبدالهی، جمیله دانش نیا،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده
مقدمه: در حیات هوازی تولید رادیکالهای آزاد و گونههای فعال اکسیژن امری اجتنابناپذیر است. هر گونه عدم تعادل بین تولید رادیکالهای آزاد و سیستم دفاع آنتی اکسیدانی بدن را استرس اکسیداتیو گویند. پاراکوات مهمترین علفکش بیپیریدیلی است که به طور گستردهای در سراسر جهان استفاده میشود و یکی از مکانیسمهای سمیت آن احتمالا ایجاد استرس اکسیداتیو است. هدف ما از این مطالعه، ارزیابی استرس اکسیداتیو در نمونههای خون کارگرانی بود که در کارخانجات تولید آفتکش در بخش تولید پاراکوات مشغول به کار بردند.
روش کار: طی یک مطالعه تحلیلی میزان پراکسیداسیون لیپیدی با روش تیوباربیتوریک اسید، قدرت آنتیاکسیدانهای تام سرم با روش ارزیابی توانایی پلاسما در احیای یونهای فریک به فرو و همچنین میزان گروههای تیول در خون افراد در تماس با پاراکوات و گروه کنترل اندازهگیری شد.
نتایج: استرس اکسیداتیو در افراد مورد مطالعه به صورت افزایش معنیدار میزان پراکسیداسیون لیپیدی (P<0/001), کاهش معنیدار قدرت آنتیاکسیدانهای تام سرم (P<0/001) و کاهش معنیدار گروههای تیول (P<0/001) در مقایسه با گروه کنترل آشکار شد.
نتیجهگیری: تماس مزمن کارگران در کارخانجات تولید آفتکش پاراکوات منجر به ایجاد استرس اکسیداتیو میشود؛ بنابراین شاید در آینده بتوان با مصرف آنتیاکسیدانهای غذایی و آنتیاکسیدانی مکمل تا حدی از استرس اکسیداتیو جلوگیری نمود.
زهرا افتخاری، علی سعدالهی،
دوره 6، شماره 3 - ( پائیز 1382 )
چکیده
مقدمه: پژوهش های انجام شده نشان می دهند کودکانی که دارای مفهوم نگهداری ذهنی هستند، توانایی بیش تری در بیان صفات دارند، از سوی دیگر بررسی مهارت های زبانی کودکان دارای نارسایی ذهنی حاکی از وجود مهارت های زبانی ضعیف تری در کودکان نشانگان داون است.
روش کار: این تحقیق به صورت مقطعی تحلیلی بود که در سال 1382 در مدارس استثنایی شهر سمنان انجام شد. روش انتخاب نمونه ها به صورت نمونه گیری منظم بود. ابتدا 38 دختر نشانگان داون یک زبانه و فاقد معلولیت حسی و حرکتی انتخاب شدند. سپس 37 دختر غیرنشانگان داون یک زبانه نارسایی ذهنی با علت نامشخص براساس تاریخ تولد، پایه تحصیلی، مردودی در پایه های قبلی، شغل و تحصیلات والدین به صورت همتا انتخاب شدند. بر روی این 75 آزمودنی، آزمون های عملیاتی انجام شد و کسانی که مفهوم نگهداری ذهنی را داشتند (25 دختر نشانگان داون و 25 دختر دارای نارسایی ذهنی غیرنشانگان داون) توسط آزمون ریون رنگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. موارد آموزش پذیر نیز در آزمون بیان صفات شرکت نمودند.
نتایج: مقایسه عملکرد آزمودنی ها در آزمون بیان صفات حاکی از آن بود که:
۱ - آزمودنی های نشانگان داون در بیان صفات تفضیلی عملکرد ضعیف تری داشتند اما در بیان صفات ساده و عالی بین دو گروه تفاوتی وجود نداشت؛
۲ - سهولت بیانی در صفات ساده> صفات تفضیلی< صفات عالی و همچنین در صفات بزرگ-کوچک< بلند- کوتاه< کلفت– نازک< پهن و باریک بود؛
۳ - عده بسیار کمی از آزمودنی ها قادر به بیان صفات عالی بودند.
نتیجه گیری: دختران نشانگان داون از مهارت های معناشناختی ضعیف تری نسبت به سایر دختران دارای نارسایی ذهنی برخوردارند. |
علی اکبر عبدالهی، بیژن آریا، محمدجعفر گل علی پور، محمدعلی وکیلی،
دوره 6، شماره 3 - ( پائیز 1382 )
چکیده
مقدمه: یکی از شکایات بیمار پس از اعمال جراحی، درد می باشد. جهت تسکین درد از داروهای مختلفی از جمله داروهای ضد التهابی غیراستروئیدی (NSAID) و داروهای مخدر استفاده می گردد. در مورد کاربرد داروهای (NSAID) در تسکین درد گزارش های متفاوتی ارائه شده است. این مطالعه جهت ارزیابی اثرات ضد درد شیاف ایندومتاسین ودیکلوفناک سدیم با پتیدین تزریقی در تسکین درد بعد از عمل جراحی فتق مغبنی طراحی شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی یک سوکور بود. این بررسی روی 55 بیمار 17 تا 60 ساله متعاقب عمل جراحی فتق مغبنی یک طرفه انجام پذیرفت. طی این پژوهش بیماران مورد مطالعه به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. در گروه ایندومتاسین (17 نفر)، هر 8 ساعت یک عدد شیاف 100 میلی گرمی استفاده شد. در گروه دیکلوفناک سدیم (18 نفر)، هر 8 ساعت یک شیاف 100 میلی گرمی مورد استفاده قرار گرفت. در گروه پتیدین (20 نفر)، که به عنوان گروه شاهد مطالعه در نظر گرفته شده بودند، هر 8 ساعت نیم میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن آمپول پتیدین به صورت عضلانی تزریق شد. سپس به مدت 24 ساعت شدت درد بیماران با نمودار مقیاس بصری هر 2 ساعت اندازه گیری شده میانگین شدت درد در طول 24 ساعت در فواصل زمانی هر 6 ساعت بین سه گروه مقایسه گردید.
نتایج: میانگین و انحراف معیار شدت درد در کل 24 ساعت بعد از عمل در گروه ایندومتاسین معادل 23±12، در گروه پتیدین معادل 31±9 و در گروه دیکلوفناک سدیم معادل 27±12 ساعت محاسبه گردید. بین میانگین شدت درد در سه گروه مورد مطالعه اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که شیاف های ایندومتاسین و دیکلوفناک سدیم می توانند داروهای مناسبی جهت جایگزینی پتیدین تزریقی در فواصل زمانی 6 ساعته در طول 24 ساعت اول بعد از عمل جراحی فتق مغبنی باشند.
عباسعلی محرابیان، محمد همایونی، علیرضا نصرالهی، همایون زجاجی، یونس حماسی،
دوره 6، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده
مقدمه: زخم پپتیک ضایعه ای در مخاط معده یا دوازدهه است که در پاتوژنز آن اسید و پپسین نقش اصلی را دارند. هلیکوباکتر پیلوری نقش مهمی پاتوژنز زخم پپتیک در افراد طبیعی دارا می باشد. زخم پپتیک در بیماری های مزمن از جمله نارسایی مزمن کلیه شایع تر بوده که علت آن نامشخص است.
روش کار: طی یک بررسی مقطعی توصیفی شیوع زخم پپتیک در 98 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مورد بررسی قرار گرفت و ارتباط آن با هلیکوباکتر پیلوری ارزیابی شد. در این پژوهش بیماران مراجعه کننده به بیمارستان شهدای تجریش تهران در طی 18 ماه با داشتن سطح کراتینین بالاتر یا مساوی 2 میلی گرم در دسی لیتر حداقل طی سه ماه گذشته به عنوان نارسایی مزمن کلیه در نظر گرفته شدند. افرادی که دارای شرایط استرس زای شدید بودند و یا تحت درمان داروهای ضد التهابی غیر استروییدی یا داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی و ضد هلیکوباکتر پیلوری قرار داشتند، از مطالعه کنار گذاشته شدند. بیماران توسط فوق تخصص گوارش آندوسکوپی شده و از نظر شواهد زخم پپتیک بررسی گردیدند.
نتایج: تعداد 98 بیمار با میانگین سنی 56 سال در این مطالعه شرکت کردند که 52 درصد آنها علایم گوارشی داشتند. از این تعداد 19 نفر (19 درصد) زخم پپتیک داشتند که 5 مورد آن هلیکوباکتر پیلوری مثبت بود. تعداد 45 نفر (46 درصد) از کل بیماران دارای هلیکوباکتر پیلوری منفی بودند.
نتیجه گیری: شیوع هلیکوباکتر پیلوری و زخم پپتیک در نارسایی مزمن کلیه در این تحقیق با شیوع آنها در جامعه همخوانی داشت. همچنین تفاوت شیوع زخم پپتیک در مردان (23 درصد) نسبت به جامعه (12 درصد) بیش تر بود.
کبری راهزانی، علی اکبر ملکی راد، نسرین الهی، مهران جلالی، محمدحسین حقیقی،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده
مقدمه: سردرد تنشی شایع ترین نوع سردرد است که تنش، اضطراب و افسردگی نقش عمده ای در ایجاد آن دارند. برای درمان این نوع سردرد از روش های دارویی و غیر دارویی استفاده می شود. امروزه علاقه به استفاده از روش های غیردارویی جهت درمان رو به رشد است. این در پاسخ به مصرف بی رویه داروها، عوارض و هزینه های زیاد ناشی از مصرف آنهاست. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر ماساژ در درمان سردرد تنشی مزمن انجام شده است.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی است. تعداد 25 نفر زن مبتلا به سردرد تنشی مزمن طی 5 هفته تحت مطالعه قرار گرفتند. از افراد تحت مطالعه خواسته شد طی این 5 هفته شاخص های سردرد را چهار مرتبه در روز (قبل از صبحانه، قبل از ناهار، قبل از شام و قبل از خواب) در چک لیست ثبت نمایند. اطلاعات به دست آمده از هفته اول و پنجم به عنوان اطلاعات قبل و بعد از مداخله (ماساژ) ثبت گردید. اطلاعات هفته دوم، سوم و چهارم پژوهش به عنوان داده های حین مداخله ثبت گردید. افراد تحت مطالعه حین مداخله هفته ای 2 بار هرنوبت به مدت 20 دقیقه تحت درمان با ماساژ سایشی در ناحیه پشت گردن و شانه ها قرار گرفتند. شاخص های سر درد شامل شدت، تکرار و مدت زمان سردرد بود. شدت با استفاده از معیار 11 نقطه ای ثبت شد. تکرار با محاسبه تعداد روزهای ابتلا به سردرد و مدت زمان از طریق مجموع ساعات سردرد در هفته بخش بر تکرار حملات محاسبه گردید. اطلاعات با استفاده از آنالیز واریانس و آزمون توکی تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج حاصله نشان دهنده تاثیر مثبت ماساژ بود بطوری که شاخص های سردرد اختلاف معنی داری را در سه مرحله قبل، حین و پس از مداخله نشان دادند (p<0/01). میزان بهبودی برای هر شاخص (شدت، تکرار و مدت زمان سردرد) به ترتیب 52، 28 و 57% بود.
نتیجه گیری: ماساژ درمانی منجر به کاهش شدت، تکرار و طول مدت سردرد تنشی شده و می تواند باعث بهبود سردرد تنشی شود.
فاطمه حاجی حسینی، آذر آوازه، نسرین الهی، عبدالعلی شریعتی، دكتر حمید سوری،
دوره 9، شماره 3 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده
مقدمه: تحریک حسی بیماران کومایی، یک اقدام مهم پرستاری جهت تسریع روند افزایش سطح هوشیاری است و تحریک لمسی به ویژه ماساژ یکی از مهمترین تحریکات میباشد. پرستار به عنوان فردی که مسئول اجرای این امر است باید اثرات این اقدام را بر بیمار خود بداند. در مورد اثرات این اقدام به ویژه تأثیر آن بر علایم حیاتی (نبض ، فشارخون ، تنفس) مطالب ضد و نقیضی وجود دارد لذا این مطالعه با هدف بررسی تأثیر ماساژ بر علایم حیاتی بیماران کومایی بستری در بخش مراقبتهای ویژه انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی است. نمونههای پژوهش شامل 100 بیمار کومایی میباشند که به روش مبتنی بر هدف انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه شاهد و مورد قرار داده شدند. دو گروه در سن، جنس و نمره گلاسکو با هم جور بودند. گروه آزمون در سه روز متوالی، تحت 20 دقیقه ماساژ دورانی و منظم در نواحی پشت، پاها و دستها قرار گرفتند. علایم حیاتی در گروه آزمون قبل و بلافاصله بعد از مداخله و علایم حیاتی گروه کنترل همزمان با گروه آزمون اندازهگیری و ثبت شد. جهت گردآوری دادهها از یک چک لیست و فشار سنج ثابت برای همه بیماران استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمونهای تی و کای دو) انجام گرفت. نتایج: یافتهها نشان داد مداخله پژوهش (ماساژ)، سبب کاهش معنیدار علایم حیاتی شده است (نبض و فشارخون دیاستولیک در هر سه روز 05/0 p<، فشار خون سیستولیک در روز اول و سوم 05/0 p<، تنفس در روز دوم 05/0 p<). نتیجهگیری: نتیجه این پژوهش، اثر ماساژ را بر علایم حیاتی بیماران کومایی به صورت کاهش معنیدار نبض، فشارخون و تنفس نشان داده است که میتواند حاکی از ایجاد آرامش و کاهش استرس در آنان باشد.
حسن صلحی، مصطفی دلاور، امیر چشم جهان بین، مهدی عبدالهی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: متانول باعث مسمومیتهای کشنده بیشماری میشود. مصرف طولانی مقادیر کم آن نیز میتواند باعث مسمومیت قابل توجهی گردد. گزارشهای غیر انتشار یافته و پراکنده از بعضی پزشکان مبنی بر وجود علائم مسمومیت با متانول از جمله کوری در مصرف کنندگان مزمن عرقیات گیاهی وجود دارد. با توجه به نوع تهیه عرقیات گیاهی و نیز علائم ایجاد شده در اثر مصرف مزمن آنها احتمال تولید متانول در پروسه تولید این عرقیات وجود دارد. لذا بر آن شدیم میزان متانول رادر محصولات مختلف موجود بسنجیم. روش کار: در این پژوهش مقطعی- تحلیلی سه نمونه از هریک از عرقیات گیاهی پرمصرف (بیدمشک، خارشتر، شنبلیله، شوید، کاسنی و نعناع) تولید شده توسط عطاریهای مختلف در شهر اراک و همچنین سه نمونه از همان نوع عرقیات، تولیدی کارخانه با مارکهای تجاری مختلف جمعآوری گشت. هر نمونه پنج بار به روش اسپکتروفتومتری تحت آنالیز قرار گرفت. نتایج: بیشترین میزان غلظت متانول مربوط به یک نمونه عرق نعناع تولید شده به روش صنعتی (04/415 قسمت در میلیون) و کمترین آن مربوط به یک نمونه عرق شنبلیله تولید شده به روش دست ساز (26/60 قسمت در میلیون) است. از لحاظ آماری تفاوت معنیداری بین غلظت متانول عرقیات گیاهی تولید شده به روش دست ساز با عرقیات گیاهی تولید شده به روش صنعتی وجود نداشت. نتیجهگیری: با توجه به مصرف مزمن بعضی از عرقیات گیاهی، احتمال بروز مسمومیت با متانول وجود دارد و به علت عدم وجود حداکثر غلظت مجاز برای عرقیات فاقد اتانول، توصیه میگردد علاوه بر اطلاع رسانی به مردم، حد مجازی نیز برای آن تعیین گردد.
معصومه عبدالهی، لعیا سادات خرسندی، خدیجه احراری،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: چای سبز نوشیدنی مرسوم دنیا بوده و دارای خواص آنتی اکسیدان و سم زدایی می باشد. در تحقیق حاضر اثر محافظتی عصاره چای سبز در مسمومیت کلیوی ناشی از استامینوفن مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی آزمایشگاهی 32 موش نر بالغ به 4 گروه تقسیم شدند. به گروه شاهد به مدت 30 روز سرم فیزیولوژی داده شد. به گروه مسموم (استامینوفن) به مدت 30 روز سرم فیزیولوژی و در روز30 علاوه بر سرم فیزیولوژی 500 میلیگرم بر کیلوگرم استامینوفن به طور خوراکی داده شد. گروه عصاره چای سبز به میزان 7 گرم در لیتر به جای آب نوشیدنی روزانه به مدت 30 روز دریافت کردند. به گروه آزمون عصاره چای سبز به میزان 7 گرم در لیتر به جای آب نوشیدنی روزانه به مدت 30 روز داده شد و در روز سی ام علاوه بر عصاره چای سبز 500 میلیگرم بر کیلو گرم استامینوفن به طور خوراکی داده شد. روز سی و یکم از عروق ژوگولار گردن حیوان برای اندازهگیری BUN و Cr خونگیری انجام شد، کلیه موشها جدا گردید و جهت بررسیهای هیستوپاتولوژیک در فرمالین 10 درصد قرار داده شدند. یافتهها: BUN و Cr در گروه تجربی نسبت به گروه مسموم کاهش معنیداری پیدا کرده بود. در مطالعات هیستوپاتولوژیک نیز، نکروز کلیوی در گروه تجربی کاهش یافته بود. نتیجه گیری: به نظر میرسد چای سبز در مسمومیت کلیوی ناشی از استامینوفن نقش محافظتی دارد.
سیمین تعاونی، سمیه عبدالهیان، حمید حقانی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: درد زایمان که دردی طبیعی، منحصر به فرد و چند فاکتوری است، قسمت اعظمی از اضطراب زنان سنین بارداری را متوجه خود کرده است. برای کاهش این درد دو روش کلی دارویی و غیر دارویی وجود دارد. از آنجاییکه روشهای دارویی عوارض جانبی به همراه دارد، اخیراً توجه زیادی به روشهای غیر دارویی شده است؛ از جمله آنها میتوان به استفاده از توپ زایمانی اشاره کرد که شامل نشستن بر روی توپ و حرکت لگن میباشد. هدف از این تحقیق بررسی اثرات توپ زایمانی بر درد، طول مدت فاز فعال و انقباضات در طول زایمان میباشد. مواد و روش ها: در این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی 60 خانم حامله نخست زای 18 تا 35 ساله انتخاب شدند که به طور تصادفی به دوگروه توپ زایمانی و کنترل تقسیم شدند. شدت درد از طریق مقیاس سنجش بینایی درد اندازهگیری شد و شدت درد، انقباضات و فاصله انقباضات فاز فعال در دو گروه مقایسه شدند. یافتهها: میانگین نمره شدت درد در گروه توپ به طور معنیداری از گروه کنترل کمتر بود(05/0>p). میانگین طول مدت انقباضات رحمی، فاصله انقباضات و طول مدت فاز فعال در دو گروه تفاوت معنیداری نداشت. نتیجهگیری: اگرچه استفاده از توپ زایمانی بر روی طول مدت فاز فعال، انقباضات رحمی و فاصله انقباضات تاثیری نداشت، این روش درمانی مکمل توانست موجب کاهش شدت درد فاز فعال زایمان فیزیولوژیک گردد. بنابراین پیشنهاد میشود که از این روش مطمئن در تمام طول زایمان طبیعی واژینال و فیزیولوژیک استفاده شود. همچنین انجام پژوهشی جهت بررسی اثرات استفاده ترکیبی روشهای مکمل توصیه میگردد.
حسین حیدری، مهدی شفیعی اردستانی، رضوان ذبیح الهی، سید مهدی سادات، شیوا ایرانی، سید نظام الدین حسینی، صفیه امینی، سید داور سیادت، محمد صادق خسروی، علیرضا عزیزی سراجی، پونه رحیمی، محمدرضا آقاصادقی،
دوره 16، شماره 6 - ( ماهنامه شهریور 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: به دلیل عدم وجود واکسن موثر برای بیماری ایدز، داروهای ضد HIV نقش مهمّی در کنترل این بیماری دارند . همچنین ایجاد مقاومتهای دارویی روز افزون و سمیّت داروهای موجود، علاقه برای انجام پژوهش با هدف یافتن ترکیبات جدید ضد ویروس HIV را افزایش داده است . در این مطالعه نانو داروی لامی وودین بر پایه نانو ذرّه کیتوزان پگیله شده، سنتز شد.
مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی، نانو ذرّات کیتوزان را با مولکول های پلی اتیلن گلیکول ( PEG )، جهت افزایش حلالیّت آنها ، پگیله کردیم و سپس داروی ضد ویروس لامی وودین را بر روی این نانو ذ رّ ات پگیله شده، لود کردیم. پس از خالص سازی و لیوفیلیزه کردن نانو داروی تازه سنتز شده، از مواد اولیّه و محصول نهایی جهت بررسی فیزیکو شیمیایی آنها و انجام تست های FTIR , HNMR و CHN Analysis نمونه برداری شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تست HNMR نشان داد که نانو ذرّه کیتوزان با موفقیّت پگیله شده است. نتایج حاصل از تست FTIR ، از طرفی نتیجه HNMR را تایید کرد و از طرف دیگر نشان داد که لامی وودین بر روی نانو ذرّه کیتوزان کنژوگه شده است. نتایج آزمون آنالیز CHN هر دو تست بالا را تایید کرد و مشخص نمود که پگیلاسیون نانو ذرّه کیتوزان با راندمان بسیار بالا و در حدود 97% صورت گرفته و داروی لامی وودین در حدود 30% وزن نانو ذرّه کیتوزان بر روی آن کنژوگه شده است.
نتیجه گیری: در این مطالعه نشان داده شد که نانو داروی لامی وودین بر پایه نانو ذرّه کیتوزان پگیله شده، با موفقیّت سنتز شد.
بهروز کریمی، محمدصادق رجایی، مریم حبیبی، مهری عیسوند، مهدی عبدالهی،
دوره 16، شماره 9 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: نفتالین از هیدروکربنهای چند حلقه ای موجود در اغلب رسوبات آب است. هدف از این مطالعه ارزیابی عملکرد واکنش UV/H2O2در تجزیه نفتالین از محلول آبی است.
مواد و روشها: این تحقیق یک مطالعه تجربی- آزمایشگاهی است. 1 لیتر رآکتور شیشهای استوانهای برای انجام تمام آزمایشات تجزیه مورد استفاده قرار گرفت. منبع تابش، لامپ UV کم فشار جیوهای با طول موج 254 نانومتر (W, UV-C30) که در بالای فتورآندکتور با جریان ناپیوسته جهت انجام آزمایش UV/H2O2قرار داده شده بود. غلظتهای مختلف H2O2 (5، 10، 15، 20، 25 و 30 میلیگرم بر لیتر) آزمایش شد.
یافتهها: در غلظت 15 میلیگرم در لیتر نفتالین و زمانهای ماند 5، 10، 20،30، 40، 50، 60، 100 و 120 دقیقه راندمان حذف نفتالین در سیستم UV/H2O2 به ترتیب برابر با 15، 28، 31، 36، 42، 52، 56، 73 و 5/59 درصد و راندمان حذف COD در زمانهای ماند 5، 10، 20،30، 40، 50، 60، 100 و 120 دقیقه به ترتیب برابر با 22، 38، 45، 5/61، 5/67، 70، 80، 5/88 و 76 درصد مشاهده شد. هنگامی که pH اولیه 3، 4، 5، 6، 7، 9، 10 و 12 بود به طور تقریبی راندمان حذف نفتالین به ترتیب 8/75، 4/63، 62، 5/58، 8/44، 8/35 و 30 درصد در سیستم UV/H2O2 میباشد.
نتیجهگیری: نتایج آزمایشات در این مطالعه نشان میدهد که دوز 20 میلیگرم بر لیتر H2O2 در 3pH= و شدتUV W/cm2 8/2 (254 نانومتر)، شرایط بهینه بهرهبرداری جهت معدنی شدن نفتالین با راندمان حذف 73 درصد بعد از 100 دقیقه زمان واکنش را فراهم مینماید.
مهدی هوشمندی، نرگس حسین مردی، مهیار جان احمدی، فرشته معتمدی، آزاده الهی ماهانی، فاطمه السادات آقا میری،
دوره 17، شماره 6 - ( شهریور 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به افزایش فعالیت نورونهای اورکسینرژیک هیپوتالاموس در اثر مصرف مورفین و ورودیهای فراوان آنها به هیپوکمپ، احتمال میرود که مورفین از طریق سیستم اورکسینرژیک سبب تغییر عملکرد نورونهای CA1 گردد. بنابراین تأثیر مهار گیرنده اورکسینی نوع 1 هیپوکمپ بر پاسخ سیناپسی پایه و شکلپذیری سیناپسی کوتاه مدت در ناحیه CA1 هیپوکمپ موشهای وابسته به مورفین بررسی گردید.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع تجربی میباشد. حیوانات مورفین را به میزان 10 میلی گرم بر کیلوگرم هر 12 ساعت به مدت 10 روز دریافت کردند. جهت مهار گیرندههای اورکسینی نوع 1، SB-334867-A آنتاگونیست این گیرندهها (5/0 میکروگرم در 5/0 میکرولیتر) قبل از هر تزریق مورفین در داخل هیپوکمپ تزریق شد. پاسخ سیناپسی پایه و شکلپذیری سیناپسی کوتاه مدت با تکنیک ثبت پتانسیل میدانی بررسی گردید. مسیر Schaffer Collateral تحریک و fEPSP از CA1 ثبت شد. پس از تهیه نمودار Input/output، از تحریکات زوج پالس برای القای شکلپذیری سیناپسی کوتاه مدت استفاده شد.
یافتهها: مصرف مزمن مورفین تأثیری بر پاسخ سیناپسی پایه نداشت(05/0p>). تزریق SB-334867-A در ناحیه CA1 نیز پاسخ سیناپسی پایه در گروه وابسته به مورفین را متأثر نکرد. مورفین سبب افزایش معنیدار شاخص زوج پالس در فاصله بین پالسی 80 میلیثانیه گردید(05/0p<). پیش درمانی با SB-334867-A تأثیری بر افزایش شاخص ناشی از مورفین نداشت(05/0p>).
نتیجهگیری: نتایج پیشنهاد میکند، گیرندههای اورکسینی نوع 1 در وساطت کردن اثر مورفین بر پاسخ سیناپسی پایه و شکلپذیری سیناپسی کوتاه مدت در ناحیه CA1 هیپوکمپ نقشی ندارند.
اعظم آفاقی، شهربانو عریان، محمد عبدالهی، کبری راهزانی، علی اکبر ملکی راد، حسین کاکوئی،
دوره 17، شماره 7 - ( مهر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی میزان فیبرهای آزبست در نمونههای خلط و مقایسه پارامترهای خونی، آنزیمهای کبدی و فاکتورهای تست عملکرد ریوی کارگران مواجهه یافته با آزبست با گروه شاهد میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی گروه مورد شامل 50 نفر کارگر مرد در محدوده سنی 60-25 سال بودند که حداقل به مدت 5 سال در کارخانه آزبست - سیمان مشغول به کار بودهاند. گروه کنترل نیز شامل 50 نفر از افراد عادی که از نظر سن و جنس با گروه فوق همسان سازی شده و هیچ نوع سابقه مواجهه شغلی با آزبست نداشتهاند. تستهای عملکرد ریه، آنزیمهای کبدی و سلولهای خونی اندازهگیری شد. برای سنجش تعداد فیبرهای آزبست و اجسام آزبستی در نمونههای خلط نیز از میکروسکوپ نوری پلاریزان استفاده شد.
یافتهها: فیبرهای آزبست در نمونههای خلط کارگران مشاهده شد و بررسیها نشان داد که فیبرهای آزبست از نوع کریزوتایل میباشند. اجسام آزبستی فقط در 10 درصد کارگران مشاهده شد. کاهش فاکتورهای عملکرد ریوی در گروه مورد نسبت به گروه شاهد مشاهده شد ولی این کاهش معنیدار نبود. مقادیر گلبولهای سفید خونی، ائوزینوفیل، نوتروفیل، لنفوسیت ،منوسیت و آنزیمهای کبدی در گروه مورد نسبت به گروه شاهد به طور معنیداری بالا، ولی در محدوده طبیعی بود.
نتیجهگیری: وجود فیبرها و اجسام آزبستی در نمونههای خلط کارگران نشان دهنده مواجهه شغلی با آزبست بوده، کاهش فاکتورهای عملکرد ریوی و افزایش لکوسیتها نشان دهنده التهاب بافت ریوی به علت مواجهه با آزبست میباشد. نتایج همچنین پیشنهاد میکنند که مواجهه شغلی با آزبست، ممکن است منجر به اختلال در پارامترهای عملکرد کبد شود.
مهرنوش طوفان تبریزی، سعید محمدزاده قره باغی، لیلی پورافکاری، افشین حبیب زاده، پرستو چایچی، الهام دلیر عبدالهی،
دوره 17، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: نارسایی قلبی با کسر جهشی نرمال به طور شایع در بالغین مشاهده میشود. این احتمال وجود دارد که بیماران مسن مبتلا به این بیماری با وضعیت بالینی شدیدتری همراه باشند. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی یافتههای بالینی و اکوکاردیوگرافیک در بیماران مسن در مقایسه با بیماران جوان مبتلا به نارسایی قلبی با کسر جهشی نرمال میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تحلیلی-مقطعی، تعداد 126 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی با کسر جهشی نرمال در دو گروه بیماران بیش از 60 سال (52 نفر) و زیر 60 سال (74 نفر) از نظر یافتههای دموگرافیک، بالینی و اکوکاردیوگرافیک مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: بیماران بیش از 60 سال به طور بارزی میزان هیپرلیپیدمی بیشتر، هیپرتانسیون کمتر و FC II بیشتری داشتند. همچنین این بیماران به طور بارزی ضخامت دیواره سپتال بزرگتر، حجم انتهای دیاستولی و سیستولی، قطر انتهای سیستولی، نسبت E/A و سپتال E’ پائینتر، اختلال عملکرد دیاستولیک گرید پائینتر، کسر خروجی بطن چپ، اندکس حجمی دهلیز چپ، نسبت E/E’ و زمان deceleration بالاتری نسبت به بیماران زیر 60 سال داشتند.
نتیجهگیری: بیماران مسن مبتلا به نارسایی قلبی با کسر جهشی نرمال با یافتههای اکوکاردیوگرافیک و بالینی متفاوتی از بیماران جوانتر همراه میباشند که در برخی موارد بیانگر شدت بیماری میباشد. لذا ارزیابی دقیق بیماران میتواند در شناسایی زود هنگام این بیماران و ارائه درمان مناسب در این افراد کمک کند.
فاطمه سادات سیدآقامیری، نرگس حسین مردی، مهیار جان احمدی، آزاده الهی ماهانی،
دوره 18، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به افزایش فعالیت سلولهای گلیای هیپوکمپ در اثر مصرف مزمن مورفین و نقش هیپوکمپ در به خاطر آوری تجربه استفاده از مواد اعتیاد آور، نقش این سلولها را در ایجاد ترجیح مکان شرطی شده در اثر مورفین مورد بررسی قرار دادیم.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، حیوانات در 4 گروه آزمایشی بررسی شدند. به منظور ایجاد ترجیح مکان شرطی، پس از سازگاری حیوانات با دستگاه ترجیح مکان شرطی شده (CPP) در روز اول، شرطی سازی با تزریق مورفین (5 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم) و یا حلال آن (سالین) طی سه روز انجام شد. در روز پنجم، مدت زمان سپری شده در هر بخش قفس CPP و فعالیت حرکتی طی 20 دقیقه ثبت گردید. به منظور بررسی نقش سلولهای گلیای هیپوکمپ در روند ایجاد ترجیح مکانی، این سلولها با تزریق 1 میکرولیتر فلوئوروسیترات 1 نانومول قبل از هر تزریق مورفین، به صورت دو طرفه در داخل هیپوکمپ مهار شدند. آزمون ترجیح مکانی در این گروه و همچنین در گروه دریافت کننده حلال فلوئوروسیترات (بافر فسفات سالین)، قبل از تزریق مورفین انجام گردید.
یافتهها: پیش درمانی با فلوئوروسیترات سبب کاهش اکتساب ترجیح مکان شرطی شده در اثر مورفین گردید. به طوری که کاهش معنیداری (01/0p<، آزمون تی تست غیر زوجی) در نمره شرطی شدن که این گروه (8=n) در مقایسه با گروه دریافت کننده مورفین (9=n) مشاهده شد. تزریق مورفین و نیز پیش درمانی با فلوئوروسیترات بر فعالیت حرکتی حیوان تأثیری نداشت (05/0 p>آزمون، آنووا).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سلولهای گلیای هیپوکمپ در ایجاد ترجیح مکانی شرطی شده ناشی از مورفین دخیل میباشند.
اطهر افشار، عباس امان الهی،
دوره 18، شماره 10 - ( دی 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، آزمون مدل فرضی رابطهی باورهای خوداثربخشی با اضطراب والدین و سازگاری زناشویی با میانجیگری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در والدین دارای فرزند مبتلا به بیماری مزمن اهواز بود.
مواد و روشها: جامعه آماری این پژوهش، کلیه والدین دارای فرزند مبتلا به بیماری مزمن اهواز بودند. نمونه مورد پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس انتخاب گردید. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه خوداثربخشی شرر، پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر و فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی است. برای آزمون الگوی پیشنهادی از الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار AMOS نسخه 18 استفاده شد. روابط واسطهای الگوی نهایی نیز با استفاده از بوت استراپ (آزمون خود راه انداز) نرمافزار AMOS نسخه 18 آزموده شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که مدل اصلاح شده از برازش خوبی با دادهها برخوردار است.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که باورهای خود اثربخشی با اضطراب والدین، سازگاری زناشویی و راهبردهای تنظیم شناختی مثبت و منفی هیجان ارتباط مستقیم دارند. همچنین راهبردهای تنظیم شناختی مثبت هیجان با اضطراب والدین و سازگاری زناشویی رابطه مستقیم دارند. به علاوه، ارتباط مستقیم منفی بین راهبردهای تنظیم شناختی منفی هیجان با سازگاری زناشویی یافت شد. از سوی دیگر، باورهای خود اثر بخشی تأثیر غیر مستقیمی از طریق راهبرد تنظیم شناختی مثبت هیجان براضطراب والدین و سازگاری زناشویی و تأثیر غیر مستقیمی از طریق راهبرد تنظیم شناختی منفی هیجان برسازگاری زناشویی داشتند.
فاطمه حیدری سروشجانی، مجید خیرالهی، پریچهره یغمایی، فتاح ستودهنژاد نعمتاللهی،
دوره 23، شماره 4 - ( مهر و آبان 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری آلزایمر یک بیماری مغزی ازبینبرنده اعصاب است که به مرور حافظه و مهارتهای شناختی را تخریب میکند. در این بیماری تجمع بتا آمیلوئید، استرس اکسیداتیو، نقص در سیستم کولینرژیک و التهاب منجر به مرگ نورونها و نهایتاً انحطاط مغزی میشود. دونپزیل و هیوسیاموزید دارای تأثیرات مهاری بر این عوامل بیماریزا هستند. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر این دو ترکیب بر حافظه و یادگیری موشهای صحرایی آلزایمری بود.
مواد و روش ها: در مطالعه تجربی حاضر، شصت رت نر نژاد ویستار با سن تقریبی هفت هفته در گروههای کنترل (آب و غذای معمولی دریافت کردند)؛ PBS (تحت عمل جراحی قرار گرفته و PBS دریافت کردند)؛ آلزایمر اول (تحت عمل جراحی آلزایمری، بتا آمیلوئید دریافت کردند)؛ آلزایمر دوم (پس از جراحی آلزایمری روزانه یک سیسی نرمالسالین دریافت میکردند) و گروههای تیمار که پس از آلزایمری شدن به مدت 28 روز، روزانه 10 میلیگرم بر کیلوگرم هیوسیاموزید (گروه هیوسیاموزید) و 4 میلیگرم بر کیلوگرم دونپزیل (گروه دونپزیل) به صورت گاواژ دریافت کردند، تقسیم شدند. برای ارزیابی یادگیری و حافظه از آزمون ماز آبی موریس استفاده شد. دادهها توسط آزمون آنالیز آماری وان وی آنووا (One way) و آزمون Post Hoc (پست هاک) بررسی شدند.
ملاحظات اخلاقی: مجوز تحقیق توسط کمیته اخلاق در پژوهشهای زیستپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات با کد IR.IAU.SRB.REC 1397.057 صادر شد.
یافته ها: تزریق بتا آمیلوئید موجب آسیب بسیار به حافظه شد. گروههای تیمار با هیوسیاموزید و دونپزیل نسبت به گروه آلزایمری، زمان و مسافت کمتری را برای یافتن سکوی پنهان سپری کردند (001/P<0) و در مرحله یادآوری که قبلاً سکوی پنهان قرار داشت نیز زمان بیشتری را در ربع محلی گذراندند (001/P<0).
نتیجه گیری: تیمار با هیوسیاموزید و دونپزیل موجب بهبود حافظه فضایی در موشهای آلزایمری میشود. به نظر میرسد این ترکیبات در پیشگیری و درمان بیماری آلزایمر نقش بارزی داشته باشند.