جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای افشار

مرتضی بهنام رسولی، نرگس غیور، مجید افشاریان شاندیز، مریم طهرانی پور، محمد باقر غیور،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: استرس اکسیداتیو یکی از مکانیسم‌های ملکولی احتمالی در نوروتوکسیسیته سرب است. از طرف دیگر گیاه بادرنجبویه یا ملیس که به صورت گسترده در طب سنتی مورد استفاده قرار می‌گیرد دارای فعالیت آنتی‌اکسیدانی بالا است. در این تحقیق اثرات محافظت کنندگی ملیس بر اثرات ناشی از سمیت سرب بر قابلیت یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی - آزمایشگاهی 40 رت ماده باکره از نژاد ویستار پس از آمیزش به گروه‌های کنترل، کنترل مثبت (سرب و ویتامینC)، کنترل منفی (سرب 2/0 درصد در آب آشامیدنی) و گروه‌های آزمایشی شامل سه گروه سرب و ملیس تقسیم شدند. ملیس در سه دوز 25، 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن و به صورت خوراکی تجویز شد. تیمار از هفتمین روز بارداری رت‌ها شروع و طی دوران حاملگی و شیردهی ادامه یافت. زاده‌های گروه‌های مختلف در سن سه ماهگی از نظر قابلیت یادگیری و حافظه توسط ماز آبی موریس مورد ارزیابی قرار گرفته و با یکدیگر مقایسه شدند. یافته ها: قرارگیری در معرض سرب طی دوران جنینی و پس از آن موجب بروز اختلالات یادگیری می‌شود. در حالی که تجویز هم‌زمان ملیس و سرب و هم‌چنین ویتامین C و سرب تا حد زیادی اثرات زیانبار سرب بر یادگیری را جبران می‌کند. نتیجه‌گیری: از آنجا که بین گروه کنترل و گروه‌های ملیس و سرب و ویتامین C و سرب تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که ملیس دارای اثرات آنتی اکسیدانی معادل با ویتامین C می‌باشد. بنابراین ملیس مشابه با ویتامین C می‌تواند اثرات نوروتوکسیسیته سرب را تعدیل کند.
معصومه افشاری، حمید طاهر نشاط دوست، فاطمه بهرامی، حمید افشار،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی درمان رفتاری - فراشناختی برمیزان باورهای هراس بیماران زن مبتلا به هراس (پانیک) طراحی گردیده است. مواد و روش ها: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است. نمونه شامل24 بیمار زن با تشخیص اختلال هراس بودکه از میان 76 بیمار مبتلا به هراس مراجعه کننده به مراکز روان پزشکی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار داده شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه باورهای هراس گرینبرگ استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پی‌گیری توسط افراد تکمیل گردید. درمان رفتاری - فراشناختی طی هشت جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و گروه شاهد ضمن دریافت درمان‌های متداول پزشکی جهت درمان‌ روان‌شناختی در لیست انتظار قرار گرفت. یافته‌ها: بر اساس نتایج تحلیل کواریانس، میانگین نمرات باورهای هراس درگروه آزمایش به‌طور معنی‌داری نسبت به گروه شاهد کاهش پیداکرده است(05/0p<). نتیجه‌گیری: بیماران زنی که تحت درمان رفتاری- فراشناختی قرار گرفتند نمره باورهای هراس پایین‌تری نسبت به گروه شاهد داشتند. بنابراین، نتایج حاکی از این است که این درمان باعث کاهش باورهای هراس بیماران زن مبتلا می‌شود.
اطهر افشار، عباس امان الهی،
دوره 18، شماره 10 - ( دی 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، آزمون مدل فرضی رابطه‌ی باورهای خوداثربخشی با اضطراب والدین و سازگاری زناشویی با میانجی‌گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در والدین دارای فرزند مبتلا به بیماری مزمن اهواز بود.

مواد و روشها: جامعه آماری این پژوهش، کلیه والدین دارای فرزند مبتلا به بیماری مزمن اهواز بودند. نمونه مورد پژوهش با استفاده از روش نمونه‌گیری دردسترس انتخاب گردید. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسش‌نامه خوداثربخشی شرر، پرسش‌نامه اضطراب آشکار اشپیل برگر، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر و فرم کوتاه پرسش‌نامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی است. برای آزمون الگوی پیشنهادی از الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم‌افزار AMOS نسخه 18 استفاده شد. روابط واسطه‌ای الگوی نهایی نیز با استفاده از بوت استراپ (آزمون خود راه انداز) نرم‌افزار AMOS نسخه 18 آزموده شدند.

یافتهها: نتایج نشان داد که مدل اصلاح شده از برازش خوبی با داده‌ها برخوردار است.

نتیجهگیری: یافته‌های پژوهش نشان داد که باورهای خود اثربخشی با اضطراب والدین، سازگاری زناشویی و راهبردهای تنظیم شناختی مثبت و منفی هیجان ارتباط مستقیم دارند. هم‌چنین راهبردهای تنظیم شناختی مثبت هیجان با اضطراب والدین و سازگاری زناشویی رابطه مستقیم دارند. به علاوه، ارتباط مستقیم منفی بین راهبردهای تنظیم شناختی منفی هیجان با سازگاری زناشویی یافت شد. از سوی دیگر، باورهای خود اثر بخشی تأثیر غیر مستقیمی از طریق راهبرد تنظیم شناختی مثبت هیجان براضطراب والدین و سازگاری زناشویی و تأثیر غیر مستقیمی از طریق راهبرد تنظیم شناختی منفی هیجان برسازگاری زناشویی داشتند.


مهری جمیلیان، رقیه افشار،
دوره 19، شماره 12 - ( اسفند ماه 1395 1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: اثر بخشی روغن گل مغربی در سندروم متابولیک و سایر بیماری‌ها مطرح شده است .هم‌چنین نقش ویتامین D در کاهش ریسک بسیاری از بیماری‌های مزمن مثل چاقی، سندروم متابولیک و دیابت مفروض گردیده است. بر اساس دانش ما، هیچ گزارشی که نشان‌دهنده اثرات مکمل یاری روغن گل مغربی به علاوه ویتامین D بر روی پروفایل‌های متابولیک در زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری باشد وجود ندارد. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات مکمل یاری روغن گل مغربی و ویتامین D بر روی پروفایل‌های متابولیک در زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری طراحی شده است.

مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده- پلاسبو دو سوکور بر روی 60 زن باردار مبتلا به دیابت بارداری انجام شده است. نمونه‌ها، به طور تصادفی در دو گروه مکمل روغن گل مغربی و ویتامین D (30=n) یا پلاسبو (30=n) برای 6 هفته تقسیم شدند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 6 هفته بعد از مداخله برای اندازه‌گیری متغیرهای بیوشیمیایی از بیماران گرفته شد. 

یافتهها: مکمل یاری ویتامین D به علاوه روغن گل مغربی منجر به کاهش معنی‌دار پروتئین واکنش‌گر C با حساسیت بالای (hs-CRP) سرمی (0/4±9/1- در مقابل 6/2±6/0+ میکروگرم بر میلی‌لیتر، 006/0p=) و مالون دی آلدئید (1/2±8/0- در مقابل 5/1±6/0+ میکرو مول بر میلی‌لیتر، 005/0=p) در مقایسه با پلاسبو شده است. به علاوه، یک افزایش معنی‌دار در نیتریک اکساید (8/3±5/2+ در مقابل 1/8±9/1- میکرومول بر لیتر، 009/0=p) و توتال آنتی اکسیدانت (8/174±4/84+ در مقابل 1/143±4/36- میلی مول بر لیتر،  005/0p=) به دنبال مصرف مکمل ویتامین D به علاوه روغن گل مغربی در مقایسه با پلاسبو مشاهده نمودیم.

نتیجهگیری: مکمل یاری روغن گل مغربی و ویتامین دی در زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری اثرات مفیدی بر روی پروفایل‌های متابولیک داشته است.


هاله سادات توکل افشاری، مسعود همایونی تبریزی، توران اردلان،
دوره 22، شماره 4 - ( مهر و آبان 1398 )
چکیده

زمینه و هدف از بین نانو‌داروهای تولید‌شده، نانوامولسیون یک ابزار مهم درعرصه فناوری نانو است که جهت کاربرد بالینی و درمانی طراحی شده است. از آنجا که اثربخشی درمانی سرطان از طریق توانایی دارو برای کاهش و ازبین‌بردن تومور‌ها بدون آسیب‌رساندن به بافت سالم اندازه‌گیری می‌شود، نانوامولسیون به عنوان حامل دارویی هدفمند در این زمینه می‌تواند مفید واقع شود. بنابراین در این پژوهش اثرات آنتی‌اکسیدانی و ضد‌سرطان نانوامولسیون تولید‌شده توسط اسانس گیاه شوید بررسی شده است.
مواد و روش ها جهت سنجش ویژگی‌های آنتی‌اکسیدانی از آزمون‌های دی‌پی‌پی‌اچ (1،1- دیفنیل-2- پیکریل- هیدرازیل) و ای‌بی‌تی‌اس (2،2-آزینو بیس (3-اتیل بنزوتیازولین 6- سولفونیک اسید)) استفاده شد و جهت ارزیابی سمیت سلولی القا‌شده به سلول‌های سرطانی کبد 
(HepG2) و سلول‌های نرمال اندوتلیال سیاهرگ بند ناف انسان آزمون MTT به کار گرفته شد. 
ملاحظات اخلاقی تمامی آزمایش‌های این تحقیق با رعایت موازین اخلاقی و طبق تأیید کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد با شناسه مصوبه IR.IAU.MSHD.REC.1398.027 انجام گرفت.
یافته ها یافته‌های این مطالعه نشان داد نانوامولسیون تولید‌شده توسط اسانس گیاه شوید دارای پتانسیل خوبی برای مهار رادیکال‌های دی‌پی‌پی‌اچ  (IC50=500 µg/ml) و  ای‌بی‌تی‌اس (IC50=420 µg/ml) است. همچنین نتایج حاصل از آزمون MTT روی رده سرطانی HepG2 و رده نرمال HUVEC نشان داد میزان بقای سلول‌ها در غلظت 50 میکروگرم بر میلی‌لیتر به ترتیب 21/73 و 77/86 میکروگرم بر میلی‌لیتر است. نانوامولسیون بقای سلول‌ها را به صورت وابسته به دُز کاهش داد؛ سمیت اعمال‌شده بر سلول‌های سرطانی از سلول‌های نرمال بیشتر بود. 
نتیجه گیری مطالعه حاضر نشانگر پتانسیل تبدیل‌شدن نانوامولسیون سنتز‌شده توسط اسانس گیاه شوید به یک استراتژی درمانی برای بیماری‌های ناشی از استرس اکسیداتیو در آینده است.

هاله سادات توکل افشاری، مسعود همایونی تبریزی، توران اردلان،
دوره 24، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: رگ‌زایی یا آنژیوژنز، به فرایند تشکیل عروق خونی جدید از عروق پیشین گفته می‌شود که نقش مهمی در شرایط فیزیولوژیک، از‌جمله رشد و نمو، ترمیم زخم و تولید مثل بر عهده دارد. همچنین این فرایند در پدیده‌های پاتولوژیکی و بروز بیماری‌های مختلف، به‌خصوص رشد تومور و متاستاز نقش حیاتی دارد. در پژوهش حاضر، اثرات ضد‌رگ‌زایی نانوامولسیون سنتز‌شده از اسانس گیاه شوید با استفاده از روش CAM ارزیابی شد.
مواد و روش ها: به منظور بررسی اثرات ضد‌رگ‌زایی در روز دوم انکوباسیون، روی تخم‌مرغ‌ها پنجره باز شد و در روز هشتم یک اسفنج ژلاتینی به همراه نانوامولسیون شوید با دُزهای مختلف (12.5، 25 و 50 میکروگرم بر میلی‌لیتر) روی پرده کوریوآلانتوئیک قرار داده شد. در روز دوازدهم انکوباسیون از استرئومیکروسکوپ تحقیقاتی به منظور ارزیابی میزان رگ‌زایی و تصویر‌برداری از ناحیه تیمار استفاده شد. فاکتورهای عروقی با نرم‌افزار  Image Jبررسی شد. 
ملاحظات اخلاقی: تمامی آزمایش‌های این تحقیق با رعایت موازین اخلاقی و طبق تأیید کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد انجام گرفت (کد: IR.IAU.MSHD.REC.1398.027).
یافته ها: نتایج بررسی اثر نانوامولسیون بر میزان رگ‌زایی در تست CAM، نشانگر کاهش طول و تعداد رگ‌های پرده کوریوآلانتوئیک در نمونه‌های تیمار‌شده در مقایسه با تیمار‌نشده است. همچنین کاهش قد و وزن جنین‌های تیمار‌شده در مقایسه با تیمار‌نشده در این بررسی نشان داده شد (P<0/05).
نتیجه گیری: فعالیت ضد‌رگ‌زایی نانوامولسیون شوید نشان‌دهنده کاربرد احتمالی این ماده برای بیماری‌هایی همچون سرطان است که مهار تشکیل رگ‌های خونی در آن‌ها مورد نظر است؛ بنابراین نانوامولسیون شوید می‌تواند به عنوان یک ماده برای مطالعات بیشتر در زمینه سرطان پیشنهاد شود. 
وحید همتی ثابت، سعیده السادات حسینی، کریم افشاری نیا، مختار عارفی،
دوره 24، شماره 4 - ( مهر و آبان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثر‌بخشی طرح‌واره‌درمانی و رفتاردرمانی دیالکتیک بر سبک زندگی ارتقادهنده سلامت ‌و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به HIV بود. 
مواد و روش ها: روش تحقیق، آزمایشی به شیوه پیش‌آزمون و پس‌آزمون به همراه گروه کنترل و از نظر هدف، کاربردی بود. جامعه ‌آماری، تمام بیماران مبتلا به HIV در سال 99-98 تحت نظر کلینیک‌های اختلالات رفتاری مراکز معاونت بهداشتی همدان بود که با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده از درمانگاه شهدای همدان تعداد 45 نفر به صورت تصادفی گزینش و در سه گروه پانزده نفری متشکل از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسش‌نامه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت HPLP (1987) و پرسش‌نامه کیفیت زندگی SF-36 (2001) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و با نرم‌افزار SPSS نسخه‌ 12 تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی: کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی همدان مطالعه را تایید کرد (کد: IR.UMSHA.REC.1398.1063). این مطالعه در دفتر ثبت کارآزمایی های بالینی ایران (کد: IRCT20120215009014N348) به ثبت رسیده است.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد طرح‌واره‌درمانی و رفتاردرمانی ‌دیالکتیک بر سبک زندگی ارتقادهنده سلامت ‌و کیفیت زندگی اثر‌گذار است و بین دو گروه، تفاوت معناداری وجود داشت (P<0.001). 
نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که هرچند هر دو درمان در متغیر‌های مورد نظر مؤثر است، اما طرح‌واره‌درمانی اثر‌بخشی بیشتری بر سبک زندگی ارتقادهنده سلامت ‌و کیفیت زندگی، نسبت به رفتاردرمانی ‌دیالکتیک دارد.

دکتر سینا بنی جمالی، دکتر آلدوز آلوش، دکتر واهان مرادیانس، دکتر طیب رمیم، دکتر هاله افشار،
دوره 26، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1402 )
چکیده

مقدمه: بیماران مبتلا به COVID-19 می‌توانند اختلالات انغقادی مختلف و پیچیده‌ای داشته باشند که بررسی نقش آنتی کواگولان ها با دوز های مختلف در outcome بیماران مبتلا به کووید 19 ضروری به نظر می‌رسد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت فاکتورهای پیشگویی کننده شدت بیماری از جمله تعداد لنفوسیت‌ها،LDH و وضعیت بهبودی بیماران انجام شد.
روش کار: مطالعه در بیماران مبتلا به COVID-19 بستری دربخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) انجام شد. زمان شروع آنتی کواگولان، نوع و دوز آنتی کواگولان دریافتی و مدت زمان مصرف ثبت شد. بیماران بر اساس دوز آنتی کواگولان در یافتی به دو گروه دوز پروفیلاکسی، دوز بالاتر از پروفیلاکسی (دوز متوسط و دوز درمانی) تقسیم شدند.
یافته‌ها: از مجموع بیماران مراجعه کننده به بیمارستان رسول اکرم 90 نفر (شامل 43 نفر زن (47.8%) و 47 نفر مرد (52.22%) وارد مطالعه شدند. میانگین روزهای بستری در بخش ICU 12.39 ± 13.50 روز و در بیمارستان 13.36 ± 17.18 روز بود. همچنین مدت زمان استفاده از آنتی کوآگولان برای بیماران 13.38 ± 17.13 روز بود. 53 بیمار (58.9%) دوز پروفیلاکسی، 28 بیمار (31.1%) دوز درمانی و 9 بیمار (10%) دوز متوسط آنتی کوآگولان دریافت کردند. نوع آنتی کوآگولان دریافتی در 74 بیمار (82.2%) از نوع هپارین تجزیه نشده (unfractionated heparin) و در 16 مورد (17.8%) از نوع هپارین با وزن مولکولی پائین (low molecular weight) بود. تغییرات LDH، تعداد لنفوسیت، دی دایمر، فیبرینوژن، فریتین و FDP برحسب دوز آنتی کوآگولان دریافتی در سه گروه پروفیلاکسی، درمانی و متوسط اختلاف آماری معنی داری نداشت.
نتیجه گیری: در نهایت یافته‌های بدست آمده از مطالعه نشان داد که استفاده از دوزهای متفاوت آنتی کواگولان تفاوتی در سطح LDH، تعداد لنفوسیت، فریتین و FDP در زمان‌های مختلف و همچنین زمان اقامت در بیمارستان و زمان بستری در بخش مراقبت‌های ویژه اندازه گیری ایجاد نمی‌کند.

اقای علی بازگیر، دکتر محمد فتحی، دکتر رحیم میرنصوری، خانم رضوان افشار، دکتر راضیه رضایی،
دوره 26، شماره 4 - ( مهر و آبان 1402 )
چکیده

مقدمه: بی­خوابی و اختلالات خواب با کاهش سلامت جسمانی و روانی و کیفیت زندگی در ارتباط است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر محرومیت از خواب بر میزان قند خون، کورتیزول و انسولین افراد ورزشکار در مقایسه با افراد غیرورزشکار بود.
روش‌کار: در این مطالعه نیمه تجریی 14 مرد سالم در دو گروه ورزشکار (7 نفر) و غیر ورزشکار (7 نفر) شرکت داشتند. برای آزمودنی­های هر دو گروه یک شب بی­خوابی (8ساعت) اعمال شد. با توجه به اهداف پژوهش از همه آزمودنی‌ها طی دو مرحله نمونه‌گیری خونی گرفته شد. داده­ها با استفاده از آزمون t وابسته در مقایسه درون­گروهی و t مستقل برای مقایسه بین­گروهی در سطح معناداری 5 درصد بررسی شدند. در انجام پژوهش، اصول بیانیه هلسینکی، راهنمای عموم اخلاق در پژوهش­های دارای آزمودنی انسانی و مقررات حاکم بر آن رعایت شده و کد اخلاق به شناسه (LU.ECRA . 2022. 21) توسط کمیته اخلاق دانشگاه لرستان صادر شد.
یافته‌ها: اعمال بی­خوابی منجر به تفاوت معنی­داری بین قندخون و میزان انسولین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار در مواجه با یک نشد(p≤0.05). همچنین بی­خوابی موجب تفاوت معنی­داری در میزان کورتیزول بین دو گروه ورزشکار و غیرورزشکار نشد(p≤0.05).
نتیجه‌گیری: به نظر می­رسد تغییرات میزان  قندخون، کورتیزول و انسولین با طول مدت بی­خوابی رابطه دارد و در بی­خوابی­های کوتاه­مدت و مقطعی تحت تأثیر قرار نمی­گیرند.
 
رضوان افشار، مسعود رحمتی، رحیم میرنصوری،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده

مقدمه: با توجه به سنتز و ترشح آیریزین و BDNF از بافت عضلانی در جریان تمرینات ورزشی و ارتباط احتمالی این فاکتورها با بهبود قدرت و عملکرد عضلانی، هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 12 هفته تمرین قدرتی بر قدرت عضلانی، درصد چربی، آیریزین و BDNF در زنان میان‌سال غیرفعال بود.
روش کار: در مطالعه نیمه‌تجربی، 20 نفر از زنان میان‌سال غیرفعال (میانگیـن سـنی 5/91 ± 37/70 سال، وزن 5/82 ± 79/80 کیلوگـرم) انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه تمرین‌قدرتی (10 نفر) و شاهد (10 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرینی 12 هفته تمرین قدرتی را به صورت 3 جلسه در هفته با شدت 65 تا 80 درصد قدرت بیشینه اجرا کردند. سپس نمونه‌های خونی برای اندازه‌گیری آیریزین، BDNF به روش الایزا گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش آماری t مستقل و آزمون همبستگی Pearson استفاده گردید. سطح معنی‌داری (0/05 P ≤)، در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: تمرین‌ قدرتی، باعث افزایش معنی‌دار غلظت سرمی آیریزین (0/035 = P)، غلظت سرمی BDNF (0/058 = P) و همچنین کاهش معنی‌دار درصد چربی (0/058 = P) زنان میان‌سال شد. همچنین بین قدرت پایین‎تنه و سطوح سرمی آیریزین ارتباط مثبت و معنی‌داری وجود دارد (0/040 = P). بر اساس نتایج آزمون همبستگی Pearson بین متغیر BDNF و قدرت بالاتنه نیز ارتباط مثبت و معنی‌دار وجود داشت (038/0 = P).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر به نظر می‌رسد، افزایش ترشح سطوح سرمی هورمون آیریزین و BDNF با افزایش قدرت عضلانی متعاقب تمرینات قدرتی در افراد میان‌سال مرتبط بود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb