44 نتیجه برای افسا
افسانه زرگنج فرد، پوران هاشمی، معصومه فلاحیان،
دوره 2، شماره 8 - ( پائیز 1378 )
چکیده
کنترل جمعیت از زمانهای قدیم در جوامع مختلف با نژادها و مذهب های گوناگون مورد توجه بوده است. سازمان بهداشت جهانی در سال 1981 اعلام نمود استفاده از depo Medroxy Progestrone Acetate (DMPA) روش موثر پیشگیری از بارداری میباشد. در این تحقیق اثرات DMPA روی 55 نفر در بیمارستان امام حسین تهران در سال 72-71 مورد مطالعه قرار گرفت . تزریقات هر سه ماه یکبار به صورت عضلانی با دوز 150 میلی گرم بوده است . پیگیری بیماران در 4 ویزیت و مجموعا یکسال انجام گرفته و در هر نوبت عوارض مختلف ایجاد شده ، پذیرش دارو و یا علل قطع مصرف و سایر موارد مورد بررسی قرار گرفت.
در این بررسی 18 نفر (32/8%) 4 نوبت تزریق را انجام داده اند و 17 نفر (30%) فقط یکبار تزریق داشته اند. سن بیشتر مراجعه کنندگان بالای 30 سال بوده و 34 نفر از آنها داری یک یا دو فرزند بودند. بیشتر مراجعه کنندگان را افراد تحصیل کرده تشکیل می دادند. از جمعیت مورد مطالعه 88% اختلالات قاعدگی داشتند که شایعترین این اختلالات آمنوره بوده است . اکثریت افراد دچار افزایش وزن شدند که بطور متوسط 9/6 تغغیر کیلوگرم بوده است. بدنبال تزریق عارضه DMPA بارزو مشخصی در فشار خون مشاهده نگردید. بیشترین مشاهده شده پس از اختلالات قاعدگی سردرد و عصبانیت بوده است . شایعترین علت عدم ادامه تزریقات ، اختلال قاعدگی بخصوص آمنوره بوده است . عدم رضایت بیماران اکثرا بعلت اختلا قاعدگی بوده است . در 55 مورد تزریق یک مورد حاملگی مشاهده گردید.
افسانه زرگنج فرد،
دوره 3، شماره 1 - ( بهار 1379 )
چکیده
عفونت ادراری شایع ترین عفونت باکتریال در دوران بارداری میباشد که می تواند بصورت باکتریوری بدون علامت (آسمپتوماتیک)، سیستیت یا پیلونفریت تظاهر یابد. اهمیت باکتریوری بدون علامت در ایجاد عفونتهای علامت دار بخصوص پیلونفریت در دوران بارداری یا پس از زایمان می باشد. این عفونت بیشتر ناشی از ارگانیسم هایی است که جزء ناحیه میان دو راه ، مهبل و مقعا هستند.
این مطالعه بر روی 1736 مورد از خانم های باردار در اولین مراجعه به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان اراک انجام گرفته است. این بررسی بر اساس آزمایش کامل ادرار و کشت ادرار بوده و همزمان پرسشنامه ای تنظیم شده است . تنظیم پرسشنامه توسط ماما یا پزشک درمانگاه و بر اساس سوالات پرسیده شده از مراجعین بوده است . در صورت کشت ادرار مثبت ، مراجعین با نظر پزشک درمانگاه تحت درمان آنتی بیوتیکی قرار گرفته و 2 هفته پس از پایان درمان کشت ادراری مجدد گرفته می شد تا میزان پاسخ به درمان بررسی گردد.
نتایج حاصل از این مطالعه بدین شرح می باشد. شیوع باکتریوری بدون علامت 6/3% بدست آمد. همچنین شیوع سیستیت 1/3% بود . در این مطالعه ( با توجه به p<0.02) بین عفونت ادراری قبلی و باکتریوری بدون علامت رابطه معنی داری بدست آمد ، ولی شیوع سنی و پاریتی خاصی در مبتلایان به باکتریوری بدون علامت بدسن نیامد. شایعترین عامل عفونت E-coli با شیوع 87/5% بود.
حمیدرضا مومنی، افسانه الیاسی،
دوره 3، شماره 2 - ( تابستان 1379 )
چکیده
در این پژوهش عواملی همچون با دست گرفتن حیوانات، دریافت سوزن جهت تزریق سالین، گرفتن نمونه های خونی از چشم و غیره، به عنوان عوامل استرس زا در نظر گرفته شدند. قبل از تزریق زیر جلدی سالین استریل، به منظور مشخص شدن سطح پایه ای گلوکز خون و در فواصل معین بعد از تزریق نمونه های خونی سریال از سینوس چشمی Retro orbital sinus موش های مورد آزمایش دریافت و سپس میزان گلوکز خون آنها تعیین می شد. تجربیات نشان داد که موش های کنترلی که فقط یکبار با دوز ml/kg 10 سالین مورد تاثیر قرار گرفته بودند هایپرگلیسمی اندکی را نشان می دادند که پس از گذشت حدود 5 ساعت بعد از تزریق سالین میزان گلوکز خون این موش ها تقریبا به سطح اولیه پیش از تزریق بر می گشت. دوبار تزریق سالین به فاصله زمانی 90 دقیقه بطور معنی داری هایپرگلیسمی بیشتری را نسبت به گروهی که فقط یک بار مورد تاثیر سالین قرار گرفته بودند، نشان می داد. مطالعات نشان می دهد که عوامل استرس زا سبب تحریک سیستم سمپاتوآدرنال و محور هیپوتالاموس، هیپوفیز و آدرنال شده و بدین ترتیب سبب افزایش سطح کاتکول آمین ها و کورتیزول پلاسما می گردد و سرانجام این افزایش از طریق مکانیسم های مختلف سبب هایپرگلیسمی می شود.
افسانه طلایی،
دوره 3، شماره 4 - ( زمستان 1379 )
چکیده
گزارش زیر در مورد پسر 17 ساله ای است که مبتلا به لوپوس جلدی است. بیمار به دنبال عمل آپاندیسیت در یک ماه قبل، دچار ضایعات پوستی منتشر در سراسر بدن و آرتریت درد مفاصل کوچک و بزرگ دست و پا شد. در هنگام مراجعه از بی اشتهایی شدید رنج می برد. در ضمن بیمار از فوتوفوبی شکایت داشت و در حین بستری شدن دچار ترومبوفلبیت ساق پا شد که با درمان، بی اشتهایی بیمار بهبود یافت و آرتریت و ترومبوفلبیت نیز متعاقبا به درمان لوپوس پاسخ دادند.
افسانه نوروزی،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار 1381 )
چکیده
مقدمه: بیحسی نخاعی از روش های متداول بیهوشی در عمل سزارین می باشد که در طی دهه گذشته بسیار مورد توجه متخصصین بیهوشی قرار گرفته است. هیپوتانسیون از عوارض شایع (45تا 100%) بیحسی نخاعی می باشد که در صورت عدم کنترل به موقع، می تواند منجر به عوارض در مادر و جنین شود. جلوگیری از افت فشار خون و به حداقل رساندن نوسانات آن به دنبال بیحسی نخاعی از مهم ترین دغدغه های متخصصین بیهوشی می باشد.
روش کار: دو گروه از بیماران به صورت اتفاقی انتخاب شدند که در یک گروه از 500 میلی لیتر محلول رینگر جهت پیش مایع درمانی استفاده شد و در گروه دوم علاوه بر پیش مایع درمانی با محلول رینگر، 10 میلی گرم افدرین وریدی قبل از بیحسی تجویز شد.
نتایج: با توجه به یافته های آماری، اختلاف معنی داری بین فشار خون در طی 5 دقیقه اول بعد از بیحسی نخاعی در دو گروه وجود دارد. (P<0/0001)
نتیجه گیری: تجویز افدرین وریدی قبل از بیحسی نخاعی می تواند در جلوگیری از بروز هیپوتانسیون و نوسانات شدید و ناگهانی در فشار خون در طی 5 دقیقه اول بعد از بیحسی نخاعی موثر باشد.
علیرضا سوسن آبادی، افسانه زرگنج فرد،
دوره 6، شماره 3 - ( پائیز 1382 )
چکیده
مقدمه: «تهوع» و «استفراغ» از جمله شکایات شایع در دوران بارداری هستند اما در خصوص درمان این مشکلات توافق عمومی وجود ندارد. امروزه باتوجه به عوارض ایجاد شده توسط این حالت ها برای مادر و عدم پذیرش مناسب درمان های دارویی، توجه پزشکان به سوی مداخلات غیردارویی از جمله طب فشاری معطوف شده است. در این مطالعه به بررسی کارایی روش طب فشاری در درمان تهوع و استفراغ بارداری پرداخته شد.
روش کار: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی بود که طی آن 120 خانم باردار با شکایات تهوع و استفراغ که به درمانگاه های پره ناتال و مطب های خصوصی شهر اراک مراجعه کرده و به کلینیک درد علوی ارجاع شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. این افراد با تکمیل پرسشنامه به صورت تصادفی به دو گروه شاهد و مورد تقسیم شدند (به صورت یک درمیان فرم 1 یا 2 درباره بیماران تکمیل شد). در گروه مورد، دست بند طب فشاری در محل مناسب و در گروه شاهد، دست بند در محل نامناسب به مدت 90 دقیقه بسته شد. این خانم ها طی 3 مرحله پیاپی به فاصله 24 ساعت پیگیری شدند و پاسخ به درمان در آنها مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج: در این بررسی میزان تهوع و استفراغ در گروه مورد به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد کاهش داشت، به نحوی که پس از پایان مراحل مطالعه، میزان بهبود علائم در گروه مورد بیش از شش برابر گروه شاهد بود. در طی مطالعه هیچ عارضه جانبی خاصی در افراد تحت مطالعه مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه حاکی از این بود که طب فشاری روشی مناسب و بی خطر در درمان تهوع و استفراغ دوران بارداری می باشد. |
افسانه طلایی،
دوره 6، شماره 3 - ( پائیز 1382 )
چکیده
پوئمز یک بیماری سیستمیک نادر می باشد. نشانگان پوئمز معمولا همراه میلوم متعدد و تغییرات پوستی است و تاکنون دو مورد از آن در ایران گزارش شده است.
مورد: بیمار مرد 53 ساله ای بود که قبلا به علت عفونت های مکرر ریوی بیمارستان بستری شده بود. وی همچنین سابقه پرکاری تیروئید و درمان با ید در دو سال قبل از آخرین بستری را داشت. این بیمار در آخرین مراجعه به بیمارستان به علت درد کمر بستری شد. جهت بررسی علت دردکمر، آسپیراسیون مغز استخوان انجام شد که حاکی از میلوم متعدد بود. در سی تی اسکن شکم نیز اسپلنومگالی وجود داشت که مجموع این علایم سیستمیک تشخیص میلوم متعدد و نشانگان پوئمز را مطرح می ساخت.
نتیجه گیری: در این مطالعه یک مورد نشانگان پوئمز با هیپرتیروئیدی معرفی می شود.
|
علی قضاوی، افسانه زرگنج فرد، قاسم مسیبی، بهاره قاسمی، شیما غزالی،
دوره 6، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده
مقدمه: پره اکلامپسی حالت ویژه ای از بارداری است که با افزایش فشار خون، دفع پروتیین از ادرار و ادم منتشر مشخص می شود. این حالت معمولا در سه ماهه سوم بارداری رخ می دهد و یکی از متداول ترین عوامل مرگ و میر و ایجاد بیماری در مادران سراسر دنیا است. در ایران مطالعه ای در مورد اتیولوژی و پاتوژنز ایمونولوژیک پره اکلامپسی انجام نشده است.
روش کار: این پژوهش از نوع مقطعی تحلیلی بود. در این تحقیق میزان C3 و C4 کمپلمان وIgA ، IgG و IgM در 20 خانم مبتلا به پره اکلامپسی، 20 خانم باردار طبیعی و 20 خانم غیرباردار که از نظر سن، نمایه توده بدن، تعداد زایمان و سن بارداری همسان شده بودند، اندازه گیری شد. پس از گرفتن رضایت نامه کتبی آگاهانه، از افراد مورد مطالعه، نمونه خون گرفته شد. سرم جمع آوری شده جهت بررسی شاخص های ایمونولوژیک توسط روش انتشار ایمنی شعاعی منفرد مانسینی آنالیز شد.
نتایج: میزان C4 در خانم های مبتلا به پره اکلامپسی شدید به طور معنا داری نسبت به خانم های مبتلا به پره اکلامپسی خفیف و بارداری های طبیعی کاهش یافته بود، در حالی که میزان C3 تفاوتی در بین گروه ها نشان نداد. میانگین غظلت IgG در خانم های غیرباردار نسبت به خانم های مبتلا به پره اکلامپسی و باردارهای طبیعی افزایش معناداری داشت. کاهش معناداری نیز در میانگین غلظت IgA خانم های باردار طبیعی در مقایسه باخانم های غیر باردار وجود داشت. تفاوت معناداری بین میانگین غلظت IgM بین گروه های مختلف مورد مطالعه مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دهنده تغییراتی در عوامل ایمونولوژیک خانم های مبتلا به پره اکلامپسی می باشد که احتمالا در پاتوژنز این بیماری در خانم های ایرانی نقش دارد.
هوشنگ طالبی، افسانه نوروزی،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
مقدمه: لرز پس از عمل یک عارضه شایع و ناخوشایند با شیوع حدود 40% می باشد که عوارض قلبی عروقی و تنفسی به دنبال دارد. علت عمده آن هیپوترمی حین عمل می باشد ولی علل دیگری نیز برای آن مطرح می باشد. برای درمان این عارضه روش های دارویی و غیر دارویی توصیه شده است. در این مطالعه اثرات دو داروی ترامادول و پتدین بر لرز پس از عمل با هم مقایسه شده اند.
روش کار: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی دو سویه کور بود که بر روی 324 بیمار با کلاسASA I ,II انجام شد. پس از بروز لرز به 162 بیمار 1 میلی گرم بر کیلوگرم ترامادول و به 162 نفر دیگر 0/5 میلی گرم بر کیلوگرک پتدین تزریق و زمان توقف لرز پس از تزریق دارو یادداشت شد. علایم حیاتی بیماران شامل فشار خون، ضربان قلب و تعداد تنفس قبل از تزریق دارو اندازه گیری و ثبت می شد. همچنین پس از تزریق دارو و به فواصل هر ده دقیقه تا یک ساعت مجددا علایم حیاتی کنترل و ثبت می شد. در نهایت داده ها توسط آزمون تی دو گروه مستقل و به وسیله نرم افزار SPSS مورد آنالیز آماری قرار گرفت.
نتایج: از 324 بیمار مورد مطالعه 200 نفر مرد (61/7%) بودند. میانگین زمان توقف لرز بدون تفیکیک جنس، پس از تزریق ترامادول 18±134/96 ثانیه و در گروه پتدین 22±161/3 ثانیه بوده که به طور مشخص در گروه ترامادول کم تر بوده است (0/007=P). زمان توقف لرز در بیمارانی که ترامادول دریافت نموده بودند حداقل 55 ثانیه و حداکثر 320 ثانیه بود. این مقادیر برای دریافت کنندگان پتدین به ترتیب 70 و 395 ثانیه به دست آمد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که استفاده از ترامادول با دوز 1 میلی گرم بر کیلو گرم در مقایسه با پتدین عوارض کم تر و اثرات درمانی بهتری دارد که با نتایج سایر مطالعات انجام گرفته مطابقت دارد.
محمود رضا باغی نیا، ابوالفضل صفری، افسانه آخوندزاده، محمود ابراهیمی،
دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده
مقدمه: روش های دائمی پیشگیری از بارداری شامل وازکتومی و توبکتومی می باشند که از این میان وازکتومی به دلیل روش آسان و عوارض کم، دارای اهمیت است. از طرفی این روش به عنوان یکی از ریسک فاکتورهای مورد بحث در کانسر پروستات مطرح شده است. بنابراین هدف بر آن است تا با مقایسه افراد وازکتومی شده و وازکتومی نشده تاثیر این روش در ایجاد این عارضه مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد.
روش کار: این بررسی، مطالعه ای از نوع مورد-شاهدی می باشد که بر روی 150 نفر فرد داوطلب (50 نفر وازکتومی شده با سابقه 5 ساله و 100 نفر وازکتومی نشده) به منظور تعیین میزان آنتی ژن ویژه پروستاتی از سال 1382 لغایت 1383 در شهر اراک صورت گرفته است. در این مطالعه افراد وازکتومی شده از نظر میزان آنتی ژن ویژه پروستاتی با گروه کنترل مقایسه شدند. بعد از خون گیری، نمونه خون جهت تعیین مقدار آنتی ژن ویژه پروستاتی به آزمایشگاه ارسال شد، و میزان آن با روش الایزا تعیین گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری تی و کای دو تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: در این مطالعه در مقایسه دو گروه افراد وازکتومی شده و وازکتومی نشده افراد وازکتومی شده دارای میزان آنتی ژن ویژه پروستاتی بالاتری نسبت به گروه وازکتومی نشده بودند که این مقدار از نظر آماری معنادار می باشد (0/017=p). در بررسی ارتباط آنتی ژن ویژه پروستاتی با سن در دو گروه وازکتومی شده و وازکتومی نشده، میزان آنتی ژن ویژه پروستاتی با افزایش سن افزایش می یابد. در بررسی ارتباط آنتی ژن ویژه پروستاتی با اندکس توده بدنی، سیگار و سابقه خانوادگی سرطان پروستات، ارتباط معنی داری یافت نشد.
نتیجه گیری: در بررسی ارتباط میزان آنتی ژن ویژه پروستاتی و وازکتومی دیده شد که وازکتومی و افزایش سن هر دو میزان آنتی ژن ویژه پروستاتی را افزایش می دهند. ولی در بیان این مطلب که وازکتومی به تنهایی عامل خطر ساز اساسی در بروز کانسر پروستات است انجام مطالعات بیش تر و در ابعاد وسیع تر پیشنهاد می گردد.
افسانه نوروزی، هوشنگ طالبی، فرزانه جهانی،
دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده
مقدمه: برای بهبود کیفیت بی دردی حین عمل و افزایش مدت زمان بلوک و همچنین بی دردی بیش تر پس از عمل سزارین در روش بیحسی نخاعی، به داروی بلوک کننده اصلی مخدرهایی چون فنتانیل به یکی از روش های داخل وریدی و داخل نخاعی اضافه می گردد. هدف از این پژوهش مقایسه اثرات تزریق داخل وریدی فنتانیل با تزریق داخل نخاعی آن در بیماران سزارین انتخابی بود.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی دوسویه کور 50 بیمار که قرار بود تحت عمل سزارین انتخابی قرار گیرند به طور تصادفی به دو گروه 25 نفره تقسیم شدند و به هر گروه 100-75 میلی گرم لیدوکایین به عنوان داروی بلوک کننده به صورت داخل نخاعی تزریق شد. همچنین به یک گروه 12/5 میکروگرم فنتانیل به صورت وریدی و به گروه دیگر به همین میزان فنتانیل به شکل داخل نخاعی تجویز شد. سپس علایم حیاتی بیمار و برخی عوارض از جمله تهوع، استفراغ، خارش و لرزتا 6 ساعت و افت فشار خون به زیر 90 میلی متر جیوه تا 30 دقیقه ثبت شدند. جهت مراعات اخلاق در پژوهش مجوز لازم از کمیته پژوهش دانشگاه اخذ شد. نتایج با استفاده از آزمون تی، کای دو و تست دقیق فیشر توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: در بیماران مورد مطالعه مدت زمان اثر بی دردی داروی فنتانیل به روش داخل نخاعی 135/4 دقیقه و در گروه داخل وریدی 106/2 دقیقه بوده است (0/05>p). در گروه داخل نخاعی و گروه وریدی به ترتیب 72 درصد و 56 درصد فشار خون سیستولیک پائین تر از 90 میلی متر جیوه، 52 درصد و 32 درصد تهوع، 20 درصد و 12 درصد استفراغ و 16 و 12 درصد لرز مشاهده شد. خارش در هیچ گروهی دیده نشد.
نتیجه گیری: میانگین مدت زمان اثر بی دردی فنتانیل به روش داخل نخاعی به صورت معنی داری از مصرف داخل وریدی آن بیش تر بوده است. میزان تهوع، استفراغ، افت فشار خون سیستولیک به زیر 90 میلی متر جیوه و لرز در گروه داخل نخاعی بیش تر بود ولی تفاوت معنی داری با گروه داخل وریدی نداشت.
دکتر افسانه نوروزی، دکتر هوشنگ طالبی، خانم فرزانه جهانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
چکیده مقدمه: تهوع و استفراغ بعداز عمل (PONV) یکی از شایعترین مشکلات پس از عمل جراحی است. بیمارانی که خطر بالایی برای PONV دارند، باید داروهای ضد تهوع و استفراغ را برای پیشگیری دریافت کنند. متداولترین دارو، متوکلوپرامید است. اما احتمال بروز علائم اکستراپیرامیدال و عوارضی چون خواب آلودگی، سرگیجه و سردرد ( به خصوص در کودکان) باعث شد این مطالعه جهت مقایسه اثر دگزامتازون و متوکلوپرامید برای جلوگیری از PONV انجام شود. روش کار: این مطالعه، از نوع کارآزمایی بالینی دوسویه کور میباشد. 262 بیمار در محدوده سنی 25-2 سال در کلاس ASA I , II که تحت عملهای جراحی انتخابیENT ، چشم و لاپاراتومی قرار گرفتند، به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در یک گروه 1/0 میلیگرم بر کیلوگرم دگزامتازون وریدی و در گروه دیگر 1/0 میلیگرم بر کیلوگرم متوکلوپرامید وریدی، 15-10 دقیقه قبل از پایان عمل تجویز گردید. در زمان ریکاوری میزان بروز PONV بررسی شد. تجزیه و تحلیل دادهها توسط آزمون پیرسون آنالیز صورت گرفت. نتایج: بروز PONV در دو گروه مورد مطالعه از نظر آماری تفاوت معنیداری نداشت. همچنین بین بروز PONV در دو گروه به تفکیک جنس نیز از نظر آماری تفاوت معنیداری وجود نداشت. نتیجه گیری: اثر دگزامتازون در پیشگیری و درمان PONV مشابه متوکلوپرامید بوده و با توجه به ارزانی و در دسترس بودن و نداشتن عوارض جانبی به دنبال تجویز یک دوز آن، میتواند جایگزین مناسبی برای متوکلوپرامید در اعمال جراحی با خطر بالای PONV باشد.
دكتر افسانه طلایی، آقاي حمید مجیدی، دكتر علی چهرئی، دكتر کیوان قسامی،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده
مقدمه: دیابت یکی از بیماریهای شایع جوامع امروزی است. اکنون صد میلیون دیابتی در دنیا زندگی میکنند که تا 30 سال آینده دو برابر میشوند. جمعیت دیابتی ایران بالاتر از یک و نیم میلیون نفر تخمین زده میشود(1). شیوع نوروپاتی علامتدار در دیابت15 درصد است ولی در بررسی با NCV شیوع آن 50 درصد میباشد(2). با توجه به این که نوروپاتی یکی از مزاحمترین علایم بیماران دیابتی است و در حال حاضر درمان موثری برای آن وجود ندارد، لزوم یافتن راههای جدید درمانی مطرح میشود. روش کار: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی، در یک دوره سه ماهه برروی بیماران دیابتی مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان ولیعصر(عج) اراک، در سال 84 انجام شد. 100 بیمار دیابتی به صورت تصادفی انتخاب و به طور مساوی به شکل یک در میان در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. معاینه کامل حسی - حرکتی توسط یک نفر صورت گرفت. پرسشنامهای نیز جهت ثبت علائم بالینی و شرح حال بیمار تهیه شد که شامل علائم درد، خواب رفتن اندام، پارستزی اندامها و معاینات انجام شده شامل تست prink pin ، حس پوزیشن و بررسی حس ارتعاش بود. NCV نیز از تمامی بیماران انجام شد. قند و HbA1c بیماران نیز بررسی گردید. سپس ویتامین B12 در گروه مداخله به میزان 2000 میکرو گرم دو بار در هفته و قرص نور تریپتیلین در گروه کنترل به میزان 10 میلی گرم شبی یک عدد، به مدت 3 ماه تجویز شد. بعد از 3 ماه بیماران مجدداً معاینه شده و نتایج حاصل مقایسه گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از شاخصهای میانگین و انحراف معیار و آزمونهای آماری کای اسکوئر، کی- اس، لون، تی و من ویتنی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: اختلاف نمره درد بعد از درمان نسبت به قبل از درمان بر اساس مقیاس معیار آنالوگ بینایی (VSA) در گروه B12 به طور میانگین 66/3 (25/4-06/3) و در گروه نورتریپتیلین 48/0(13/1-54/0) کاهش داشت(001/0 p<). اختلاف نمره پارستزی در گروه ویتامینB12 به طور میانگین 98/2 (44/3-51/2) و در گروه نورتریپتیلین 06/1 (47/1-64/0) کاهش داشت(001/0 p<). همچنین اختلاف نمره مورمور در گروه B12 48/3 (02/4-93/2) و در گروه نورتریپتیلین 02/1(43/1-6/0) کاهش داشت(001/0p<). اختلاف آماری معنیداری بین تغییراتNCV، ارتعاش، حس پوزیشن و pin prink در دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: تغییرات علایم بالینی نوروپاتی در گروه درمان شده با B12 نسبت به گروه درمان شده با نورتریپتیلین از نظر آماری معنیدار و تغییرات علایم معاینات فیزیکی معنیدار نبود.
دكتر علی چهرئی، دكتر منیژه کهبازی، دكتر بهمن صالحی، دكتر افسانه زر گنج فرد، دكتر فاطمه دره، دكتر پروین سلطانی، دكتر اشرف زمانی، دكتر محمد خلیلی، دكتر افسانه نوروزی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
مقدمه: تحقیقات صحیح و اصولی در ابعاد مختلف جامعه و از جمله علوم پزشکی میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات باشد. به منظور آشنایی سیستماتیک اعضاء هیئت علمی با روش تحقیق و ایجاد توانایی و مهارت لازم جهت تدوین پورپوزالهای کاربردی و اجرای صحیح پژوهش، پایگاه توسعه تحقیقات بالینی در دانشگاه علوم پزشکی اراک شکل گرفت. این بررسی به منظور تعیین تاثیر کار این پایگاه بر ارتقاء پژوهش بالینی دانشگاه صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه HSR از نوع مداخلهای قبل و بعد بوده که جامعه آماری آن اعضاء هیئت علمی بالینی دانشگاه علوم پزشکی اراک میباشند. ابتدا اطلاعات موجود در خصوص دوره قبل ازمداخله به صورت کامل جمع آوری گردید ( دی 80 تا دی 82)، سپس مداخله به صورت ایجاد و تجهیز پایگاه تحقیقات بالینی در بزرگترین بیمارستان دانشگاهی شهر اراک، برگزاری کارگاههای سریال روش تحقیق، کنفرانسهای پژوهشی، مشاورههای حضوری و آموزش طراحی بانک اطلاعات پژوهشی در طی دو سال ( دی 82 تا دی 84 ) انجام گرفت و نتایج این دوره دو ساله با دوره قبل از مداخله مقایسه گردید. نتایج: مقایسه وضعیت طرحهای تحقیقاتی در دو دوره قبل و بعد از مداخله نشان میدهد که در دو سال قبل از مداخله از 38 طرح پیشنهادی 30 طرح و در دوره بعد از مداخله از 89 طرح پیشنهادی 76 طرح مصوب شده است. در این دو دوره به ترتیب 14 (6/46 درصد) و 50 (8/65 درصد) طرح تصویب شده بالینی بودند. در خصوص مقایسه طرحها از لحاظ کیفی، به ترتیب 11 و 15 طرح HSR ، 2 و 22 کارآزمایی بالینی و 8 و 8 طرح توصیفی قبل و بعد از مداخله تصویب گردیده است. مجموع مقالات چاپ شده دردوره اول 45 و در دوره دوم 84 مورد میباشد. ارائه مقاله در کنگرهها داخلی و خارجی در کل به ترتیب 33 و 59 مورد میباشد که به ترتیب 25 و 51 مورد در کنگرههای داخلی و 8 و 8 مورد در کنگرههای خارجی در دو دوره ارائه شده است. نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش به نظر میرسد، ایجاد پایگاه توسعه تحقیقات بالینی در این دانشگاه و دانشگاههای مشابه، با اجرای مداخلات مشابه با این تحقیق، بر روند تحقیقات بالینی آن دانشگاه تاثیر به سزایی خواهد داشت.
شیرین پازوکی، مهری اسکندری، ساره معماری، افسانه نوروزی، افسانه زرگنج فر،
دوره 9، شماره 3 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده
مقدمه: بیحسی نخاعی شیوهای متداول جهت بیهوشی در سزارین است که تهوع و استفراغ حین عمل (IONV) از مشکلات شایع این فرآیند به شمار میرود. جهت پیشگیری از این عارضه و خطرات آن، از داروهای ضد استفراغ استفاده میشود. متوکلوپرامید متداولترین دارو در جلوگیری از IONV میباشد اما احتمال بروز عوارض اکستراپیرامیدال در آن و همچنین وجود خواص ضد تهوع و استفراغ در پروپوفول و دگزامتازون، باعث شد این مطالعه جهت مقایسه اثر این داروها انجام شود. روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی میباشد. 144 خانم باردار که تحت عمل سزارین اورژانس قرار گرفتند و ناشتا نبودند، به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول متوکلوپرامید 1/0 میلیگرم بر کیلوگرم به صورت وریدی، گروه دوم دگزامتازون 150 میکروگرم بر کیلوگرم به صورت وریدی، گروه سوم پروپوفول 1/0 میلیگرم بر کیلوگرم هر پنج دقیقه از زمان بستن بند ناف تا پایان عمل و گروه چهارم 2 میلی لیتر آب مقطر دریافت کردند. در مدت عمل بیماران از نظر شدت تهوع، وجود استفراغ و اوغ زدن بررسی شدند. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمون کراسکال والیس و آنالیز واریانس یک طرفه انجام گرفت. نتایج: میزان بروز تهوع در پروپوفول کمترین و در دگزامتازون بیشترین مقدار بود. بین دگزامتازون و دارونما تفاوت آماری معنیداری وجود نداشت. کمترین درصد بروز استفراغ مربوط به متوکلوپرامید و پروپوفول بود و بین این دو گروه تفاوت معنیدار آماری وجود نداشت. همچنین کمترین درصد اوغ زدن حین سزارین اورژانس مربوط به گروه دریافت کننده پروپوفول بود. نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه اثرات ضد استفراغ پروپوفول و متوکلوپرامید مشابه بودند. تأثیر پروپوفول در کاهش اوغ زدن تا حدودی بیشتر از متوکلوپرامید بود. اما شیوه تجویز پروپوفول ساده و ارزان و بدون عوارض جانبی است. مصرف این دارو حین سزارین اورژانس توصیه میشود
افسانه نوروزی، لیلا حاجی بیگی، مریم عباسی تالار پشتی، عصمت مشهدی، مهری جمیلیان، مهری مشایخی،
دوره 9، شماره 4 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده
مقدمه: تسکین درد همواره از اهداف پزشکی بوده است و علیرغم پیشرفتهای انجام شده، بیماران همچنان از آن رنج میبرند. عوارض مخدرها سبب شده روشهای دیگری جهت کنترل درد پس از عمل به کار گرفته شود تا نیاز به مخدر کاهش یابد. فرضیات اخیر مبنی بر اثر ضددرد متوکلوپرامید ما را بر آن داشت تا مطالعه حاضر را جهت تعیین تأثیر ضد درد متوکلوپرامید انجام دهیم. روش کار: در این کارآزمایی بالینی 80 بیمار کاندید عمل سزارین انتخابی در 2 گروه واجد شرایط مورد بررسی قرار گرفتند. گروه مورد مطالعه 10 دقیقه قبل از پایان عمل 25 میلیگرم پتیدین و 10 میلیگرم متوکلوپرامید و گروه شاهد 25 میلیگرم پتیدین و آب مقطر دریافت نمودند. سپس به مدت 6 ساعت از نظر علایم حیاتی و عوارض جانبی داروها ویزیت شده، امتیاز درد (VAS) و میزان تهوع آنها ارزیابی گردید و در صورت نیاز پتیدین با دوز مشخص تزریق شد. زمان تجویز اولین دوز پتیدین و میزان پتیدین دریافتی طی 6 ساعت اول پس از عمل ثبت شد. اطلاعات با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل واریانس و تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: تجویز متوکلوپرامید سبب تشدید اثر ضد درد داروهای مخدر گردید و کاهش بارزی در امتیاز درد (002/0=p) و میزان تهوع (005/0>p) ایجاد نمود. همچنین زمان تجویز اولین دوز پتیدین در گروه دریافت کننده متوکلوپرامید نسبت به گروه شاهد طولانیتر شد (019/0=p) و کاهش قابل توجهی نیز در میزان پتیدین دریافتی طی ساعات اولیه پس از سزارین ایجاد گردید(005/0>p). ضمناً هیچگونه عوارض جانبی ناشی از داروها در هیچ یک از افراد مورد مطالعه مشاهده نشد. نتیجه گیری: افزودن متوکلوپرامید به پتیدین در دقایق پایانی سزارین تاثیرات چشمگیری در کنترل درد حاد پس از عمل و افزایش اثر ضد درد داروهای مخدر به دنبال داشت. لذا استفاده ازآن به عنوان یک مکمل دارویی مناسب و کم عارضه خصوصاً در بیمارانی که دریافت پتیدین با دوز بالا برایشان خطرناک است توصیه میشود.
افسانه نوروزی، شیرین پازوکی، مینا دارابی،
دوره 10، شماره 2 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: انتخاب نوع بیهوشی از نظر سلامت مادر و نوزاد بسیار مهم است. در مورد تأثیر بیهوشی عمومی و بیحسی نخاعی بر آپگار نوزادان در مطالعات مختلف اختلاف نظر وجود دارد. این پژوهش به منظور تعیین اثر بیهوشی عمومی و بیحسی نخاعی بر آپگار نوزادان متولد شده به روش سزارین انتخابی صورت گرفته است. روش کار: این تحقیق به صورت کارآزمایی بالینی انجام گرفت و 168 خانم حامله ترم کاندید عمل سزارین انتخابی به صورت تخصیصی در دو گروه بیحسی نخاعی و بیهوشی عمومی قرار گرفتند و نمره آپگار دقیقه اول، پنجم و بیستم نوزادان ثبت گردید. همچنین سن مادر، علت سزارین، جنس نوزاد و مدت زمان سزارین یادداشت شد. اطلاعات توسط آزمون های آماری تی و کای دو تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: متــوسط آپگــار دقیقه اول و پنجم و بیستم در بیهوشی عمومی 68/0±66/8 و 41/0±8/9 و 15/0±97/9 و در بیحسی نخاعی 38/0±9 و 32/0±88/9 و 10 گزارش شد که از لحاظ آماری تفاوت معنیداری بین آپگار دقیقه اول در دو گروه وجود داشت (001/0 p<) و در زمانهای دیگر تفاوت معنیداری بین آپگار دو گروه وجود نداشت. نتیجهگیری: آپگار دقیقه اول نوزادان به دنیا آمده از مادرانی که تحت بی حسی نخاعی قرار گرفتند بیشتر از نوزادانی بوده است که مادران آنها بیهوشی عمومی دریافت کرده بودند اما آپگار دقیقه پنجم در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت.
افسانه طلایی، مسعود امینی، مریم زارع، منصور سیاوش،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
متغیرها در سه گروه تحمل قند طبیعی، دیابت و اختلال تحمل قند به ترتیب برای DHEA-S 127، 113، 129 میکروگرم در دسی لیتر، انسولین 7/7 ، 10/1 ، 3/8 میکرو یونیت در میلی لیتر ، IR HOMA- 6/1 ، 5/3 ، 8/1 و برای قند ناشتا مقدمه: دهیدرو اپی آندروسترون (DHEA) و نوع سولفاته آن (DHEA-S) یکی از هورمونهای آدرنال و فراوانترین هورمون استروئیدی بدن است و برخلاف سایر هورمونهای آدرنال، با افزایش سن کاهش مییابد، لذا به چشمه جوانی شهرت پیدا کرده است. اخیراً DHEA به علت اثرات متعدد، مورد توجه زیادی قرار گرفته است. در مورد اثر آن بر حساسیت انسولین اختلاف نظر وجود دارد. در این مطالعه ارتباط DHEA با حساسیت انسولین بررسی میگردد. روشکار: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی نمونهها از بستگان مونث درجه یک بیماران دیابتی مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد اصفهان، انتخاب شده و برای آنان آزمایش تحمل قند خوراکی انجام شد و برحسب نتایج آزمایش تحمل قند خوراکی در سه گروه دیابت، اختلال تحمل قند و تحمل قند طبیعی قرار گرفتند که هر گروه شامل ٣٠ نفر بود. در این سه گروه آزمایشهای قند، چربی، CBC ، انسولین و سطح DHEA-S خون انجام شد و میزان حساسیت انسولین نیز با فرمول HOMA-IR مشخص شده و ارتباط میزان حساسیت انسولین با DHEA در سه گروه مقایسه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تی زوج صورت گرفت. نتایج: میانگین 86 ، 135 ، 89 میلی گرم در دسی لیتر بود. مقایسه میانگین متغیرها نشان داد که اختلاف DHEA-S درسه گروه معنیدار نیست. بین DHEA-S و میزان انسولین ارتباط معنیدار وجود دارد(04/0p<). بین DHEA-S و HOMA-IR ارتباط معنیدار وجود ندارد. بین DHEA-S و قند خون ناشتا ارتباط معنیدار وجود ندارد. درگروه با تحمل قند طبیعی نیز، DHEA-S با HOMA-IR و انسولین رابطه معنیدار ندارد. نتیجهگیری: به طور کلی DHEA با حساسیت انسولین و HOMA-IR ارتباط معنیدار ندارد ولی این ارتباط در سه گروه متفاوت است و در گروه با تحمل قند طبیعی، DHEA با HOMA-IR به طور نسبی ارتباط معنی دار دارد. از طرفی بین DHEA-S و میزان انسولین ارتباط معنیدار دیده میشود.
افسانه طلایی، صابر جباری، محمد حسن بیگدلی، حیدر فراهانی،
دوره 10، شماره 4 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: دیابت از شایعترین بیماریهای متابولیک در انسان است. شیوع هر دو نوع دیابت یک و دو در جهان در حال افزایش است. دیابت موجب عوارض متعدد از جمله نارسایی کلیوی پیشرفته (ESRD) میگردد. در حال حاضر شایعترین علت ESRD دیابت است و دیابت علت30درصد ESRD میباشد. در ایران نیز شیوع نفروپاتی دیابتی بالا گزارش شده است. تعداد زیادی از این بیماران به دیالیز وابسته میشوند. تحقیقات مختلف بیانگر تغییر سطح عناصر کمیاب همچون روی، مس، کروم و منگنز در دیابت است. لذا در این مطالعه ارتباط مس ادرار با نفروپاتی دیابتی بررسی میگردد. روش کار: این پژوهش یک مطالعه مورد – شاهدی میباشد که در آن نمونهها از میان بیماران دیابتی نوع2 از مراجعه کنندگان به کلینیک دیابت بیمارستان حضرت ولی عصر (عج) اراک انتخاب و براساس وجود یا عدم وجود میکروآلبومینوری به دو گروه شاهد و مورد تقسیم شدند که درگروه مورد 42 نفر و در گروه شاهد40 نفر قرار داشتند. سپس بیماران بر اساس مدت ابتلا به دیابت بر حسب سال به 4 گروه و براساس سطح HBA1c به دو گروه تقسیم شده و سطح مس ادراری آنها به روش اتم ابزوربشن اسپکتوفتومتری اندازهگیری و با هم مقایسه شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج: در گروه مورد 1/28 درصد مرد و 9/69 درصد زن و در گروه کنترل 5/37 درصد مرد و 5/62 درصد زن حضور داشتند. میانگین سطح مس براساس میکروگرم بر لیتر در گروه مورد 14/36 ( با فاصله اطمینان 95 درصد، 74/57- 54/14) و در گروه شاهد77/14 (با فاصله اطمینان 95 درصد، 37/19- 17/10) بود. از نظر آماری اختلاف معنیداری بین میانگین سطح مس ادراری در دوگروه مورد و کنترل وجود داشت(003/0p=). نتیجه گیری: یافتههای این تحقیق نشان دهنده ارتباط مثبت میکروآلبومینوری در دیابت و میزان مس ادرار میباشد و نتایج سایر مطالعات مبنی بر افزایش سطح مس ادراری در بیماران دچار میکروآلبومینوری را تایید مینماید. همین طور این مطالعه نشان داد که مدت ابتلا به دیابت، سن، جنس و سطح HBA1c تأثیری بر افزایش سطح مس ادراری ندارد
رحمت اله جدیدی، افسانه نوروزی، اسماعیل مشیری،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه: شناخت عوامل مرتبط با مرگ بیماران در بخشهای مراقبت ویژه میتواند منجربه افزایش کارایی و اثر بخشی آنها شود. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط منابع انسانی و ساختار فیزیکی این بخشها با میزان مرگ و میر انجام شد. روش کار: در این مطالعه مقطعی جامعه پژوهش، کلیه بخش های مراقبت ویژه بیمارستانهای استان مرکزی و ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامهها و چک لیستهای ارزشیابی منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی بودکه اعتبار و پایایی آن مورد تأیید وزارت بهداشت میباشد. میزان مرگ و میر بعد از 24ساعت مرتبط با منابع و فعالیتهای بیمارستانی بررسی گردید. برای آنالیز دادهها از آزمونهای آماری استفاده شد. نتایج: مجموع امتیاز منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی در بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای استان مرکزی 55 درصد میزان نرمال استاندارد کشوری بود. نسبت مرگ و میر بعد از 24 ساعت به کل بستری شدگان در بخش مراقبت ویژه بیمارستان ولیعصر اراک بیشترین میزان (25 درصد) و در بیمارستان شهید چمران ساوه کمترین میزان (5 درصد) بود. اختلاف معنیداری از نظر میزان مرگ و میر بعد از 24 ساعت بین بیمارستانها وجود نداشت. بین میزان امتیاز هر یک از منابع انسانی، فیزیکی و آموزشی در بیمارستانهای تابعه دانشگاه، بیمارستانهای وابسته به تامین اجتماعی و بیمارستان قدس با میزان مرگ و میر بعد از 24 ساعت ارتباط معنیداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: هر چند منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی در کاهش مرگ و میر بعد از 24 ساعت بخشهای مراقبت ویژه به طور مستقیم تاثیر ندارد ولی بستر لازم برای ارائه خدمات با کیفیتتر را فراهم میکند، لذا ارتقای کمی و کیفی این منابع ضروری است.