۹ نتیجه برای اصغری
کیوان قسامی، اکرم اصغری قمی، فرشته نارنجی، کامران مشفقی، بابک عشرتی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۸ )
چکیده
مقدمه: سردردهای تنشی از اصلیترین علل مراجعه به پزشکان در سراسر جهان هستند، آنمی فقر آهن نیز شایعترین اختلال خونی در سطح جهان بالاخص در زنان در سنین باروری میباشد. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط سردردهای عروقی و آنمی فقر آهن و تاثیر تجویز قرص آهن بر درمان این سردردها در زنان سنین باروری انجام گردیده است. روش کار: در طی این کارآزمایی بالینی، ۵۰ زن در سنین باروری مبتلا به آنمی فقر آهن و سردردهای عروقی، از بین مراجعه کنندگان به کلینیک مغز و اعصاب بیمارستان ولی عصر شهر اراک انتخاب گردیده و تحت درمان با قرص فروسولفات به مدت سه ماه قرار داده شدند. جهت تایید درمان پس از یک ماه هموگلوبین بیماران کنترل گردیده و در صورت افزایش معنیدار هموگلوبین، بیماران مجاز به ادامه شرکت در تحقیق بودند. تعداد حملات سردرد و تعداد مسکن مصرفی توسط بیماران قبل از شروع درمان، در طی مصرف فروسولفات و در نهایت پس از اتمام سه ماه تجویز فروسولفات ثبت گردیدند. نتایج: میانگین تعداد حملات سردرد در ماه قبل از شروع درمان در بیماران ۸/۱۲±۶/۱۹، در طی درمان ۲/۱۱±۲/۱۴ (٠٠٠١/٠p=) و یک ماه بعد از قطع درمان سه ماهه ۸/۱۱±۳/۱۳ (٠٠٠١/٠p=) بود. میانگین تعداد مسکن مصرفی نیز در ماه قبل از شروع درمان ۱/۱۴±۱/۳۰، در طی درمان ۲/۱۱±۳/۱۴ (٠٠٠١/٠p=) و یک ماه بعد از قطع درمان سه ماهه ۱/۱۳±۱/۱۶((٠٠٠١/٠p=) به دست آمد. نتیجه گیری: به نظر میرسد مصرف قرص آهن بتواند در درمان سردردهای عروقی موثر واقع گردد.
بهرام پور قاسم گرگری، فرشته علی اصغری، سوسن کلاهی، محمد اصغری جعفرآبادی، الهام میرطاهری،
دوره ۱۷، شماره ۱۲ - ( اسفند ۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: آرتریت روماتوئید یک بیماری التهابی است. پرفشاری خون میتواند در نتیجه التهاب مزمن در بیماران آرتریت روماتوئید اتفاق بیفتد. برخی شواهد حاکی از اثرات ضد التهابی آلفا-لیپوئیک اسید در بیماریهای التهابی است. با این وجود، تعداد مطالعات محدودی اثرات آلفا-لیپوئیک اسید را در آرتریت روماتوئید ارزیابی نمودهاند. بنابراین مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات مکمل یاری آلفا-لیپوئیک اسید بر فشار خون و برخی از فاکتورهای التهابی طراحی گردید.
مواد و روشها: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی دو سو کور کنترل شده با دارونما بود که در آن ۷۰ بیمار زن سنین ۵۰-۲۰ سال به طور تصادفی به دو گروه برای دریافت آلفا-لیپوئیک اسید (۱۲۰۰ میلیگرم در روز) یا دارونما تقسیم شدند. مدت مداخله ۸ هفته بود. فشارخون سیستولی و دیاستولی قبل و بعد از دوره مداخله اندازهگیری گردید. همچنین اینترلوکین ۶ و پروتئین واکنشگر C مورد سنجش قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۱۳ انجام شد.
یافتهها: ۶۵ بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید مطالعه را به پایان رساندند. فشار خون سیستولی و دیاستولی در گروه آلفا-لیپوئیک اسید در مقایسه با گروه دارونما به طور معنیداری کاهش یافت. اما سطوح سرمی اینترلوکین ۶ و پروتئین واکنشگر C تغییرات درون گروهی و بین گروهی معنیداری را نشان ندادند.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر مکمل یاری آلفا-لیپوئیک اسید منجر به کاهش معنیدار فشار خون در بیماران آرتریت روماتوئید گردید.
مهیار نوریان، علی محمد اصغریان، حمید اسد زاده عقدایی،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( خرداد ۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای التهابی روده(IBD) شامل دو دسته اساسی کولیت اولسرو(UC) و کرون(CD) میباشند که اتیولوژی آنها همچنان مبهم باقی مانده است. پلی مورفیسمهای پروموتر فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا (TNFα) نامزد مناسبی در استعداد ابتلا به IBD میباشند، همچنان که رابطه معنیداری بین آنها وجود دارد. هدف اصلی این مطالعه بررسی ارتباط پلی مورفیسم ژن TNFα در ناحیه ۱۰۳۱- با استعداد ابتلا به IBD در بیماران ایرانی بود.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، ۱۰۱ نفر بیمار مبتلا به IBD (۸۶ نفر کولیت اولسرو و ۱۵ نفر کرون) و ۱۰۰ فرد سالم مورد بررسی قرار گرفتند. روش PCR-RFLP برای تعیین ژنوتایپ استفاده شد. در نهایت فرکانس آللی و توزیع ژنوتیپی در پلی مورفیسم T>C ژن TNFα بین دو گروه تعیین گردید.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپ TT، TC و CC در بیماران به ترتیب ۴/۶۴ ، ۷/۲۸ و ۹/۶ درصد و در گروه شاهد به ترتیب ۶۳ ، ۲۹ و ۸ درصد محاسبه گردید. همچنین فرکانس آلل T۱۰۳۱- ژن TNFα در بیماران مبتلا به IBD بالا بود، در حالی که از نظر آماری معنیدار نبود(۰۵/p>۰).
نتیجهگیری: ارتباط معنیداری بین پلیمورفیسم ناحیه ۱۰۳۱- در ژن TNFα و استعداد ابتلا به IBD دست نیامد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که پلیمورفیسم مطالعه شده در ژن TNFα به عنوان عامل پیش آگهی در مورد استعداد افراد به ایجاد IBD در جمعیت ایرانی مطرح نمیباشد.
سعید کاوسیان، علی محمد اصغریان، رامین عطایی،
دوره ۱۹، شماره ۸ - ( آبان۹۵ ۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: استئوپورر یا پوکی استخوان، یک اختلال و بیماری اسکلتی با مشخصه بارز کاهش استحکام و تراکم بافت استخوانی است منجر به افزایش شکستگی استخوانها میشود. عوامل ژنتیکی فرد جزء عوامل موثر در پیشرفت این بیماری میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلیمورفسیم ژن LRP۴ با پوکی استخوان در خانمهای یائسه در شمال کشور بود.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، ۸۰ بیمار استئوپروتیک و ۸۰ نفرخانم سالم (گروه شاهد) در دامنه سنی ۴۵ تا ۶۰ سال بررسی شدند. پس از استخراج DNA ژنومی، پلیمورفیسم ژن (rs۴۷۵۲۹۴۷) LRP۴ با استفاده از واکنش زنجیرهای پلی مراز به روش هضم آنزیمی(PCR-RFLP) بررسی شد و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت.
یافتهها: نتایج تحقیق هیچ گونه ارتباط معنیداری بین پلی مورفیسم rs ۴۷۵۲۹۴۷ ژن LRP۴ و شانس ابتلا به بیماری استئوپورز بین دو گروه بیمار و کنترل را نشان نداد. همچنین ژنوتایپ AT و ژنوتایپ TT نسبت به ژنوتایپ AA به ترتیب شانس ابتلا به بیماری را به میزان ۳۷۹/۱ و ۵/۳ برابر افزایش داد. علاوه بر این، آلل T در مقایسه با آلل A شانس ابتلا به پوکی استخوان را ۶۰۵/۱ بار افزایش داد.
نتیجهگیری: ارتباط بین پلیمورفیسمهای ژنوتیپهای دیگر ژن LRP۴ و پوکی استخوان مستلزم بررسی بیشتر در جمعیتهای دیگر و بزرگ تر است.
محبوبه عبادی، فاطمه حسینی، فاطمه پهلوان، محمد اسمعیل زاده آخوندی، وحید فرهادی، رقیه اصغری،
دوره ۲۰، شماره ۵ - ( مردادماه ۱۳۹۶ ۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم مغز(tDCS) بر حافظه فعال افراد مبتلا به افسردگی اساسی بود.
مواد و روشها: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش را مراجعان سرپایی زن مراکز خصوصی روانپزشکی و مراکز خدمات مشاوره و روانشناختی شهر تهران در نیمهی اول سال ۱۳۹۵ که حداقل یک بار تشخیص اختلال افسردگی را توسط روانپزشک دریافت کرده بودند، تشکیل دادند. از این افراد، ۳۰ نفر به روش نمونهگیری در دسترس و بر اساس ملاکهای ورود و خروج به عنوان افراد گروه نمونه در نظر گرفته شدند و به صورت تصادفی منظم در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. تحریک الکتریکی مستقیم مغز(tDCS) در ۱۰ جلسه برای گروه آزمایش انجام شد. در حالی که آزمودنیهای گروه کنترل چنین مداخلهای دریافت نکردند. جهت گردآوری اطلاعات حافظه فعال از آزمون بک استفاده شد. برای آزمون فرضیه پژوهش از آزمون تحلیل واریانس با اندازههای مکرر استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی مستقیم مغز(tDCS) بر افزایش حافظه فعال تأثیر معناداری داشت و این تأثیر تا مرحله پیگیری نیز تداوم یافت.
نتیجهگیری: از این رویکرد درمانی میتوان در بهبود حافظه فعال در افراد مبتلا به افسردگی اساسی استفاده نمود.
علی اعظم رجبیان، محمدجواد اصغری ابراهیم آباد، حمیدرضا آقا محمدیان شعرباف، سید کاظم رسول زاده طباطبایی،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور ۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف در زمینه علل اختلال بدریختانگاری بدن تقریباً اطلاع دقیقی در دست نیست. بسیاری از مبتلایان به اختلال بدریختانگاری بدن که متقاضی جراحی پلاستیک هستند، به این درمانها پاسخ منفی نشان میدهند و گاهی نیز علائم بدتر میشود. هدف پژوهش حاضر، بررسی علل اختلال بدریختانگاری بدن در زنان است.
مواد و روش ها مطالعه حاضر به شیوه کیفی، از نوع تحلیل محتواست. متغیرها و مقولهها به شیوه مصاحبه با ۱۵ متخصص و ۸ فرد مبتلا به اختلال بدریختانگاری بدن و بررسی ۷۱ مقاله به دست آمده است. همچنین برای تشخیص اختلال بدریختانگاری بدن، علاوه بر مصاحبه از پرسشنامه وسواس فکری عملی ییل براون استفاده شد. روش نمونهگیری در این پژوهش، نمونهگیری هدفمند است. تجزیهوتحلیل دادهها در ۳ مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. اعتبار مؤلفهها از طریق محاسبه شاخص تحلیل محتوا بررسی شد.
یافته ها مؤلفههای اصلی تأثیرگذار در اختلال بدریختانگاری بدن شامل عوامل فرهنگی و اجتماعی، روانشناختی و زیستی میشود.
نتیجه گیری با توجه به نتایج بهدستآمده، عوامل متعددی در بروز اختلال بدریختانگاری بدن نقش دارند و شناسایی آنها در محیطها، فرهنگها و جوامع مختلف امکان تدوین یک بسته آموزشی یا درمانی و اجرای آن را با یک روش تجربی فراهم میکند.
آقای عباس بیات اصغری، آقای جواد جواهری، آقای علیرضا منظری توکلی، آقای حمید ملایی زرندی،
دوره ۲۵، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی – رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر عزت نفس در زنان مطلقه بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک طرح مداخلهای از نوع نیمه تجربی بود. جامعه اماری ۲۶۰ نفر از زنان مطلقه ۲۰ تا ۵۰ سال بودند. ۶۰ نفر از زنان مذکور بر اساس معیارهای ورود انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه درمان شناختی – رفتاری، درمان مصاحبه انگیزشی و گروه شاهد تقسیم شدند. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ بود. برای گروههای آزمایش، جلسات درمان به تعداد ۱۲ جلسه ۷۵ دقیقهای برگزار شد. قبل از انجام مداخلات و در پایان مطالعه افراد در تمام گروهها، پرسشنامه عزت نفس را پر کردند. دادهها به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ و با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در مقایسه میانگین نمره متغیر عزت نفس بین سه گروه درمان شناختی-رفتاری، مصاحبه انگیزشی و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (۰۵/۰>P). همچنین در مقایسه تک به تک گروههای درمان شناختی-رفتاری و درمان مصاحبه انگیزشی با گروه کنترل در مرحله پسآزمون اختلاف معنی داری وجود داشت (۰۵/۰>P). ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش به اصل راز داری، حفظ اطلاعات شخصی وفاش نشدن هویت شرکت کنندگان اطمینان داده شد و یاد آوری گردید که از اطلاعات به دست آمده فقط استفاده آماری خواهد شد.
نتیجه گیری: یافتهها حاکی از آن است که روشهای درمان شناختی – رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر افزایش میزان عزت نفس در زنان مطلقه مؤثر هستند. پیشنهاد میشود در کنار سایر مداخلات روانشناختی و دارویی، از این دو روش به منظور تقویت عزت نفس در زنان مطلقه به عنوان یک مداخله بالینی استفاده گردد.
دکتر مهدی اصغری، دکتر عباس فلاح قالهری، دکتر مرضیه عباسی نیا، دکتر فربد عبادی فرد آذر، دکتر فهیمه شاکری، دکتر محمدجواد قنادزاده، آقای غلام حیدر تیموری، دکتر ساناز کارپسند، دکتر حسین صفری،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: از بزرگترین چالشهای زیستمحیطی قرن ۲۱ پدیده تغییراقلیم است که میتواند سبب بروز مشکلاتبهداشتی زیادی گشته که از مهمترین آنها افزایش شیوع استرسهای گرمایی و اختلالات مربوطه در محیطهای گرم روباز است. لذا این مطالعه با هدف پیشبینی و مدلسازی شاخص دما و رطوبت در دهههای آتی در یک اقلیم خشک انجام شده است.
روش کار: پارامترهای جوی شامل دمایحداقل، دمایحداکثر و رطوبتنسبی ایستگاه کرمان بعنوان نماینده اقلیم خشک طی ۳۰ سال (۱۹۶۵ الی ۲۰۰۵) بطور روزانه از سازمان هواشناسی اخذ گردید. مدلسازی پارامترهای مذکور و محاسبه شاخص دما و رطوبت (THI) با استفاده از مدل گردش عمومی جو HadGM۲-ES و مدل ریزمقیاسکننده دینامیکی CORDEX و با درنظر گرفتن سه سناریوی مختلف واداشت تابشی شامل خوشبینانه، بینابینی و بدبینانه برای دهههای آتی (سه دوره ۳۰ ساله از ۲۰۱۱ تا ۲۰۹۹) انجامگردید. این مطالعه با کداخلاقی IR.IUMS.REC,۱۴۰۰.۰۲۰ در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علومپزشکی ایران بهثبت رسیده است.
یافتهها: نتایج مطالعه روند افزایشی برای پارامترهای دمایحداقل و حداکثر در سه دوره زمانی با استفاده از سه سناریوی استفاده شده نشان داد که این افزایش میزان دما در دهههای ۲۰۷۱-۲۰۹۹ نسبت به دهههای گذشته محسوستر است. همچنین نتایج بیانگر روند افزایشی شاخص THI نسبت به دوره پایه براساس هر سه سناریو است بطوریکه میانگین نتایج بدستآمده با استفاده از این سناریوها بهترتیب، افزایش ۱۱/۲،۵۳/۲ و ۳/۳ درجه سانتیگرادی را در میزان این شاخص تا پایان قرن اخیر نسبت به دهههای پایه نشان داد.
نتیجه گیری: بطورکلی افزایش دما و شاخص موردبررسی در ایستگاه مورد مطالعه براساس هر سه سناریو باعث تغییراتی در آسایش حرارتی خواهدشد، بطوریکه ناراحتی حرارتی نه تنها در ماهها و فصول گرم، بلکه در سایر فصول نیز افزایش خواهد یافت. لذا با توجه به اثرات نامطلوب پدیده تغییر اقلیم بر سلامتی افراد، باید در این زمینه برنامهریزیهای مناسبی درنظر گرفتهشود.
مهدی اصغری، ملیکا عزیزی،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
عدم آمادگی در برابر حریق، میتواند خسارات غیر قابل جبرانی بجا بگذارد. از همین رو، پیشگیری از وقوع حریق، بهترین روش مقابله با آن است. لذا وجود تمهیدات مقابله با حریق ضروری بنظر میرسد. ایمنی حریق در محیطهای بیمارستانی به دلایلی مثل وجود افراد ناتوان و عدم آشنایی آنها به محل دسترسی خروج اضطراری و همچنین وجود تجهیزات درمانی خاص، از اهمیت ویژهای برخوردار است. وقوع آتشسوزی در محیطهای بیمارستانی میتواند موجب آسیبهای گستردهای نظیر آسیب دیدن کارکنان و بیماران و سلب اعتماد مقامات محلی شود و به موجب آن خدمات سلامت به طور صحیح ارائه نگردد. با بهرهگیری از اصول و مبانی ایمنی حریق میتوان آسیبپذیری ناشی از آن را در همه مکانها به خصوص مراکز درمانی کاهش داد.