جستجو در مقالات منتشر شده


25 نتیجه برای اشرف

دكتر طاهره اشرف گنجوئی، دكتر طیبه نادری، دكتر بابک عشرتی، دكتر نوشین باباپور،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: تعیین هر چه دقیق‌تر وزن جنین درپیش‌گیری از عوارض زایمانی و هم‌چنین در تصمیم‌گیری متخصصین از نظر نحوهً اجرای زایمان حیاتی است. این امر خصوصاً در موارد مشکوک به ماکروزومی و یا تأخیر رشد جنین(IUGR) و هم‌چنین در زایمان‌های زودرس اهمیت دارد. هدف از این تحقیق تعیین اعتبار تخمین کلینیکی، سونوگرافیک و مادر در برآورد وزن جنین در مقایسه با وزن بدو تولد نوزاد می‌باشد. روش کار: در این مطالعه مقطعی، 246خانم ترم مراجعه کننده به بیمارستان شهید باهنر و بیمارستان افضلی پور شهر کرمان مورد بررسی قرار گرفتند. واحدهای مورد پژوهش که کاندید سزارین بودند ( اکثراً به دلیل سابقه قبلی سزارین) پس از تخمین سونوگرافیک توسط سونوگرافیست، حداکثر طی یک هفته جهت ختم حاملگی بستری شده و توسط دو متخصص و یک دستیار ارشد تخمین کلینیکی وزن جنین صورت می‌گرفت. ضمناً از مادرانی که سابقه زایمان قبلی داشتند راجع به وزن تقریبی جنین فعلی سوال می‌شد. همه تست کننده‌ها از نتایج تخمین وزن جنین توسط سایرین و هم‌چنین تخمین سونوگرافیک نا آگاه بودند و پس از انجام سزارین وزن نوزاد به عنوان استاندارد طلایی در نظر گرفته می‌شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های تی زوج و مربع کای استفاده شد. نتایج: وزن زمان تولد از 2100 گرم تا 5300 گرم متفاوت بود ( با میانگین وزنی443±3339 گرم). در صورتی که معیار وزن 2500 تا 4000 گرم به عنوان وزن طبیعی تلقی شود حساسیت اندازه‌گیری وزن توسط معاینه کننده‌ها 8/11 درصد و ویژگی این سنجش 6/99 درصد بود(با ارزش اخباری مثبت و منفی به ترتیب7/66 درصد و 8/93 درصد). در حالی که حساسیت اندازه‌گیری وزن توسط سونوگرافی6/17 درصد و ویژگی این سنجش5/93 درصد بود( با ارزش پیش‌گوئی مثبت و منفی به ترتیب3/14درصد و 1/92 درصد). هم‌چنین حساسیت اندازه گیری وزن توسط مادر 3/6 درصد و ویژگی آن 98 درصد بود. نتیجه گیری: بین اندازه‌گیری توسط سونوگرافی و متوسط اندازه‌گیری توسط سه نفر معاینه کننده اختلاف معنی‌داری وجود نداشت. بنابر این پزشکان با کسب تجربه شاید بتوانند با دقت مشابه و شاید هم بیشتر، در تخمین وزن جنین کمک کنند.
دكتر جواد بهارآراء، دكتر کاظم پریور، دكتر شهربانو عریان، دكتر علی رضا اشرف،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه:کاربرد وگسترش روز افزون وسایل و لوازم خانگی مولد میدان الکترومغناطیسی (یخچال،کامپیوتر، تلویزیون و… ) باعث توجه فراوان مراکز تحقیقاتی نظیر سازمان بهداشت جهانی به بررسی اثرات زیان بار آن بر سلامتی انسان شده است. در این مطالعه اثرات تابش امواج الکترومغناطیسی ضعیف بر غدد تناسلی و باروری موش ماده بررسی شده است. روش کار: در این پژوهش تجربی با طراحی یک سیستم مولد میدان الکترومغناطیسی با شدت 15 گاؤس به بررسی اثرات امواج مذکور بر غدد تناسلی و باروری موش ماده نژاد Balb/C پرداخته شده است. برای انجام کار موش‌های ماده باکره بالغ به مدت چهار روز و هر روز شش ساعت درسیستم مذکورتحت تاثیر امواج قرار داده شدند و تغییرات سطوح هورمونیFSH,LH، استرادیول و پروژسترون به روش رادیوایمنواسی بررسی و نیز به کمک مطالعات میکروسکوپی نوری و الکترونی گذاره، ساختار و فراساختار تخمدان‌ها و تعداد و انواع فولیکول‌های تخمدانی در موش‌های ماده تیماری و موش‌های ماده بالغ نسل اول، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: یافته‌های حاصل نشان داد، میدان الکترومغناطیسی با شدت 15 گاؤس بر وزن و اندازه تخمدان‌ها در موش‌های ماده تیمار شده و فرزندان نسل اول تغییرات معنی‌دار ایجاد ننمود. لیکن مطالعه آماری تعداد فولیکول‌های تخمدانی افزایش معنی‌داری را در موش‌های ماده تیماری نشان داد(05/0p<). بررسی میکروگراف‌های تهیه شده بیان‌گر هتروکروماتینی شدن شدید اووسیت‌ها و سلول‌های فولیکولر، افزایش پلی زوم و تجمع میتوکندری‌ها و شکاف‌دار شدن هسته‌ها بود. هم‌چنین کاهش مقادیر FSH,LH وکاهش درصد موفقیت جفت گیری از دیگر نتایج بود. نتیجه‌گیری: یافته‌های حاصل از این پژوهش بیان‌گر تاثیر گذاری میدان‌های الکترومغناطیسی برساختار غدد تناسلی، افزایش تعداد فولیکول‌های تخمدانی و تاثیر بر سیستم آندوکرین و نیز کاهش باروری می‌باشد
دكتر علی چهرئی، دكتر منیژه کهبازی، دكتر بهمن صالحی، دكتر افسانه زر گنج فرد، دكتر فاطمه دره، دكتر پروین سلطانی، دكتر اشرف زمانی، دكتر محمد خلیلی، دكتر افسانه نوروزی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: تحقیقات صحیح و اصولی در ابعاد مختلف جامعه و از جمله علوم پزشکی می‌تواند راه‌گشای بسیاری از مشکلات باشد. به منظور آشنایی سیستماتیک اعضاء هیئت علمی با روش تحقیق و ایجاد توانایی و مهارت لازم جهت تدوین پورپوزال‌های کاربردی و اجرای صحیح پژوهش، پایگاه توسعه تحقیقات بالینی در دانشگاه علوم پزشکی اراک شکل گرفت. این بررسی به منظور تعیین تاثیر کار این پایگاه بر ارتقاء پژوهش بالینی دانشگاه صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه HSR از نوع مداخله‌ای قبل و بعد بوده که جامعه آماری آن اعضاء هیئت علمی بالینی دانشگاه علوم پزشکی اراک می‌باشند. ابتدا اطلاعات موجود در خصوص دوره قبل ازمداخله به صورت کامل جمع آوری گردید ( دی 80 تا دی 82)، سپس مداخله به صورت ایجاد و تجهیز پایگاه تحقیقات بالینی در بزرگ‌ترین بیمارستان دانشگاهی شهر اراک، برگزاری کارگاه‌های سریال روش تحقیق، کنفرانس‌های پژوهشی، مشاوره‌های حضوری و آموزش طراحی بانک اطلاعات پژوهشی در طی دو سال ( دی 82 تا دی 84 ) انجام گرفت و نتایج این دوره دو ساله با دوره قبل از مداخله مقایسه گردید. نتایج: مقایسه وضعیت طرح‌های تحقیقاتی در دو دوره قبل و بعد از مداخله نشان می‌دهد که در دو سال قبل از مداخله از 38 طرح پیشنهادی 30 طرح و در دوره بعد از مداخله از 89 طرح پیشنهادی 76 طرح مصوب شده است. در این دو دوره به ترتیب 14 (6/46 درصد) و 50 (8/65 درصد) طرح تصویب شده بالینی بودند. در خصوص مقایسه طرح‌ها از لحاظ کیفی، به ترتیب 11 و 15 طرح HSR ، 2 و 22 کارآزمایی بالینی و 8 و 8 طرح توصیفی قبل و بعد از مداخله تصویب گردیده است. مجموع مقالات چاپ شده دردوره اول 45 و در دوره دوم 84 مورد می‌باشد. ارائه مقاله در کنگره‌ها داخلی و خارجی در کل به ترتیب 33 و 59 مورد می‌باشد که به ترتیب 25 و 51 مورد در کنگره‌های داخلی و 8 و 8 مورد در کنگره‌های خارجی در دو دوره ارائه شده است. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش به نظر می‌رسد، ایجاد پایگاه توسعه تحقیقات بالینی در این دانشگاه و دانشگاه‌های مشابه، با اجرای مداخلات مشابه با این تحقیق، بر روند تحقیقات بالینی آن دانشگاه تاثیر به سزایی خواهد داشت.
حمیدرضا جمیلیان، عصمت مشهدی، علی قضاوی، مهری جمیلیان، مریم افتخاری، اشرف مرادی،
دوره 9، شماره 3 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

چکیده مقدمه: برخی از مطالعات رابطه‌ای را بین افسردگی و تغییرات سیستم ایمنی پیشنهاد کرده‌اند ولی این رابطه به طور قطع ثابت نشده است. با توجه به اطلاعات ما، تاکنون پژوهشی درباره اثرات افسردگی مادر برسیستم ایمنی جنین انجام نشده است. از این رو ما اثرات افسردگی را بر روی برخی از پارامترهای سیستم ایمنی ذاتی و هومورال خانم‌های باردار و نوزادانشان ارزیابی کردیم. روش کار: پژوهش انجام شده مطالعه‌ای از نوع مورد-شاهد می‌باشد که در طی ده ماه از مهر ماه 1382 تا تیر ماه 1383 انجام شد.124 نفر شامل 32 زن باردار افسرده و30 زن باردار سالم که درمرکز آموزشی درمانی طالقانی اراک زایمان کردند، به همراه نوزادانشان وارد این مطالعه شدند. برای تشخیص افسردگی، از آزمون بک و مصاحبه بالینی براساس DSM-IV استفاده شد. غلظت ایمنوگلوبولین‌ها و اجزای کمپلمان سرم از طریق انتشار ایمنی شعاعی منفرد(SRID) به روش مانسینی هم در مادران باردار و هم در نوزادانشان اندازه‌گیری شد. تعداد لکوسیت‌ها و لنفوسیت‌ها نیز توسط دستگاه Hycel برای مادران و نوزادان محاسبه شد و جهت اطمینان بیشتر نمونه‌ها به روش دستی نیز بررسی گردید. جهت استخراج نتایج از آزمون‌های آماری کی اس، تی، من ویتنی یو، آنالیز واریانس یک طرفه، کراسکال والیس و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. 05/0p< معنی‌دار در نظر گرفته شد. نتایج: نوزادان مادران افسرده در مقایسه با سایر نوزادان به طور معنی‌داری دچار کاهش IgM (013/0=p )، کاهش C4 (015/0=p )، و افزایش لنفوسیت‌ها (007/0=p ) بودند. میانگین نسبت IgG خون بندناف نوزاد با IgG مادر درنوزادان مادران افسرده در مقایسه با سایر نوزادان کاهش معنی‌داری نشان می‌داد(012/0 (p=. میانگین غلظت IgG سرم در مادرانی که دچار افسردگی ماژور بودند نیز افزایش معنی‌داری داشت(026/0= p). نتیجه گیری: دانش اثرات جنینی استرس و افسردگی در طول بارداری در آغاز راه است و پژوهش‌ها در این زمینه به سرعت درحال رشد می‌باشد. نتایج ما نشان دهنده اثرات سوء افسردگی مادر بر تکامل و عملکرد سیستم ایمنی جنین است. این نتایج با یافته‌های ایمنولوژیک نوزادان نارس و کم وزن هم خوانی دارد.
جواد بهارآرا، علیرضا اشرف، محمودرضا جعفری، هدی هلالات،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده

مقدمه: افزایش روز افزون کاربران وسایل و دستگاه‌های مولد مایکروویو نظیر تلفن همراه باعث جلب توجه وسیع پژوهش‌گران علوم زیستی به بررسی اثرات آن بر سلامت انسان و نیز بر فرایندهای رشد و نموی جانوران شده است. در این مطالعه اثرات تابش امواج شبیه سازی شده تلفن‌های همراه بر غدد تناسلی و سلول‌های جنسی موش نر بررسی شده است. روش کار: در این پژوهش تجربی با استفاده از یک دستگاه مولد امواج شبیه سازی شده تلفن‌های همراه (940 مگا هرتز) اثرات این امواج بر غدد تناسلی، تعداد و فراساختار سلول‌های جنسی موش نر نژاد Balb/C بررسی شده است. برای انجام تجربیات، موش‌های نر بالغ به مدت 10 روز و هر روز 4 ساعت در دستگاه مذکور تحت تاثیر امواج قرار داده شدند و به کمک میکروسکوپ نوری و الکترونی گذاره، ساختار و فراساختار بیضه‌ها و تعداد و انواع سلول‌های جنسی در موش‌های نر تیمار شده مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات حاصله با استفاده از آزمون‌های تی و من ویتنی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: یافته‌های حاصل نشان داد، امواج شبیه سازی شده تلفن‌های همراه بر وزن و اندازه بیضه‌ها در موش‌های تیمار شده تغییرات معنی‌دار ایجاد ننموده است. لیکن تعداد سلول‌های اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت اولیه، اسپرماتید و اسپرم، افزایش معنی‌داری در موش‌های نر تیماری نشان داد(05/0p<) در حالی که تعداد سلول‌های سرتولی در موش‌های نر تیماری کاهش معنی‌داری داشت(05/0p<). هم‌چنین بررسی میکروگراف‌های تهیه شده بیان‌گر هتروکروماتینی شدن شدید و شکاف‌دار شدن هسته‌های سلول‌های جنسی و کاهش اندامک‌های سلولی و واکوئله شدن سیتوپلاسم بود. نتیجه گیری: یافته‌های حاصل از این تحقیق بیان‌گر تاثیر امواج شبیه سازی شده تلفن‌های همراه بر فراساختار و تعداد سلول‌های جنسی غدد تناسلی موش نر می‌باشد
جواد بهارآراء، فرهنگ حداد، علیرضا اشرف، الهام خنده رو،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده

مقدمه: کاربرد روزافزون دستگاه‌های مولد امواج الکترومغناطیس در زندگی روزمره باعث نگرانی‌های بسیاری در ارتباط با اثرات این امواج بر سلامت انسان شده است. در پژوهش حاضر اثر تابش امواج الکترومغناطیس با فرکانس بسیار پایین بر القای آسیب‌های کروموزومی در اریتروسیت‌های مغز استخوان موش نر نژاد بالب سی بررسی شده است. روش کار: این مطالعه از نوع تجربی است که در آن برای انجام تجربیات از سیستم آزمایشگاهی مولد میدان الکترومغناطیس با فرکانس بسیار پائین (50 هرتز) استفاده شد. موش‌های نر 5 هفته‌ای در سه گروه کنترل، شاهد آزمایشگاهی و تجربی تقسیم بندی شدند. موش های گروه تجربی به مدت 4 روز و هر روز 12 ساعت در معرض تابش دهی امواج الکترومغناطیس با فرکانس 50 هرتز و شدت 50 گاؤس قرار داده شدند. پس از انجام تیمار، آسیب‌های کروموزومی با استفاده از آزمون میکرونوکلئوس در اریتروسیت‌های پلی کروماتیک بررسی شد. داده‌های کمی حاصل با استفاده از آزمون تی و من ویتنی در سطح 05/0p< تحلیل شد. نتایج: یافته‌های این پژوهش نشان داد که فراوانی اریتروسیت‌های پلی کروماتیک میکرونوکلئوس‌دار در موش‌های نر تیمار شده با امواج الکترومغناطیس با فرکانس بسیار پائین (589/1±35/14) در مقایسه با گروه شاهد آزمایشگاهی(049/1±958/8) و کنترل (768/0±65/7) افزایش معنی دار یافته است(05/0p<). نتیجه گیری: میدان الکترومغناطیس با فرکانس بسیار پایین باعث القای آسیب‌های کروموزومی در اریتروسیت‌های پلی کروماتیک مغز استخوان موش نر نژاد بالب سی می‌شود.
میترا هاتفی، صد یقه مهرا بیان، اشرف السادات نوحی، رباب رفیعی طباطبایی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده

چکیده مقدمه: در این تحقیق، اثر ضدجهش‌زایی عصاره الکلی بره‌موم (پروپولیس) به وسیله‌ آزمون ایمز در برابر دو ماده‌ جهش‌زای آزید سدیم و پتاسیم پرمنگنات، در غیاب و حضور میکروزوم‌های کبدی موش (S9) مورد بررسی قرار گرفته است. روش‌کار: در این مطالعه تجربی ابتدا از غلظت‌های متفاوتی از عصاره الکلی بره‌موم (5-1/0) درصد، جهت تعیین محدوده‌ی اثر باکتریوسایدی (MIC) بر روی سویه‌های آزماینده استفاده شد. سپس با استفاده از روش آزمون ایمز، اثر ضدجهش‌زایی در محدوده‌ی غیرسمی بررسی شد. در این آزمون از سویه‌های مختلف سالمونلا تیفی موریوم به نام‌های TA100 و TA97 استفاده شد که هر یک حامل یک جهش انتخابی در اپرون هیستیدین خود می‌‌باشند. سویه‌های جهش یافته -His بر روی پلیت‌ حاوی حداقل مواد معدنی و گلوکز در حضور مواد شیمیایی جهش‌زا مورد آزمایش کشت داده شدند و به این ترتیب فقط آن دسته از باکتری‌هایی که با جهش برگشتی، His+ شده‌ بودند، قادر به رشد و تشکیل کلنی بودند. وجود ماده‌ی ضدجهش (عصاره الکلی بره‌موم) در کنار ماده‌ی جهش‌زا، میزان کلنی‌های برگشتی را کاهش داده که با شمارش تعداد آن‌ها می‌توان با استفاده از فرمول، میزان ممانعت از جهش را محاسبه کرد. اختلاف بین متوسط تعداد کلنی‌های برگشتی در هر پلیت در ارتباط با ماده‌ی جهش‌زا، توسط نرم‌افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک‌طرفه تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: مقادیر MIC به دست آمده به روشنی نشان داد که عصاره‌ی الکلی بره‌موم در غلظت 5 درصد دارای خاصیت ضدباکتریایی علیه سالمونلا تیفی‌موریوم می‌باشند. از سوی دیگر در مورد غلظت‌های4-1/0 درصد این خاصیت مشاهده نشده و معلوم گشت که عصاره‌ی الکلی می تواند در این غلظت‌ها، اثرات جهش‌زایی مواد شیمیایی فوق را در یک وضعیت دوز- پاسخ خنثی نماید. نتیجه‌گیری: در پایان ما به این نتیجه رسیدیم که عصاره الکلی بره‌موم به واسطه‌ی دارا بودن انواع ترکیبات مهم مانند فلاونوئیدها دارای خواص ضدجهشی بوده و بالاترین میزان ممانعت از جهش، در غلظت 4 درصد مشاهده شد که با نتایج حاصل از به کار بردن مخلوط میکروزومی نیز هماهنگی داشت. مکانیزم عمل ضدباکتریایی بره‌موم پیچیده بوده و هیچ شباهتی با سایر آنتی‌بیوتیک‌های کلاسیک ندارد، اما باید به این نکته اشاره کرد که بره‌موم، مانع از تقسیم سلول باکتریایی می‌شود. بعضی از محققین معتقدند که بره‌موم می‌تواند مانع از فعالیت RNA پلیمراز وابسته به DNA شود.
سلیمان زند، اشرف زمانی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

مقدمه: کمردرد یک مشکل شایع بالینی دوران بارداری می باشد. محققان ورزش را بعنوان یک روش پروفیلاکسی در کاهش کمردرد مادران باردار مطرح می کنند . این مطالعه با هدف تعیین تاثیر انجام ورزش مناسب و وضعیت بدنی صحیح در هنگام فعالیت های روزانه دوران بارداری از طریق آموزش و انجام آن توسط خانم های باردار طراحی شده است . روش کار: این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی است که 138نفر از خانم های بارداری در آن شرکت کردند . پژوهش در چهار مرحله: 1- اخذ شرح حال 2- تعلیم 3- اجراء (افرادمورد پژوهش در طی 30 هفته و هر هفته سه جلسه و هر جلسه 60 دقیقه 10 نوع حرکت ورزشی سبک وهوازی را زیر نظر یک فیزیوتراپ انجام می دادند) 4- ارزیابی نهایی، اجراء شد . نتایج با استفاده از آزمونهای آمارهای و از طریق نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: با توجه به نتایج حاصله ، 2/18 درصد از زنان گروه تجربی و 6/36 درصد از زنان باردار گروه کنترل مبتلا به کمردرد در دوران بارداری شدند . آزمون کای اسکویر ، تفاوت معنی دار آماری را بین دو گروه از نظر ابتلا به کمر درد در دوران بارداری نشان داد(05/0p< ، 5/36= χ²). هم چنین نسبت احتمال در گروه شاهد نسبت به مورد 2 به دست آمد(91/1- 04/4 CI%95 = و05/0p< ) . نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نشان می دهد که ورزش در دوران بارداری موجب حذف کمر درد نمی شود ولی می تواند بروز کمر درد را در این دوران کاهش داده یا به تاخیر اندازد .
حمید مؤمنی، اشرف صالحی، ابوالفضل سراجی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقدمه: یکی از پیامدها و نتایج استرس شغلی، فرسودگی شغلی است که تأثیرات مخربی بر مراقبت از بیمار، سلامت جسمی- روحی پرستار و هزینه‌های درمانی دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه فرسودگی شغلی در پرستاران استان مرکزی، می‌تواند راهکارهایی را در جهت کاهش فرسودگی شغلی و افزایش اعتماد به نفس در پرستاران ارایه دهد. روش کار: در این پژوهش تحلیلی- مقطعی در سال 1387 به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای 66 نفر از پرستاران شاغل در بخش درمان بیمارستان‌های دولتی شهرهای اراک، خمین و ساوه و کلیه مربیان پرستاری دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد پرستاری و عضو هیأت علمی دانشکده پرستاری اراک و دانشکده‌های خمین و ساوه، به تعداد 33 نفر و کلاً 99 نفر انتخاب شده و پرسش‌نامه استاندارد فرسودگی شغلی مازلاک برای آنها تکمیل شد. نتایج: میانگین فرسودگی شغلی در این پژوهش از سایر مطالعات مشابه بالاتر است(84/40). میانگین نمره خستگی هیجانی 38/28، مسخ شخصیت 41/9 و کفایت شخصی31/29 بود. تفاوت فرسودگی شغلی در گروه پرستاران بخش درمان و آموزش فقط در بعد مسخ شخصیت معنی دار بود و در سایر ابعاد تفاوت آماری معنی‌داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: فرسودگی شغلی در پرستاران استان مرکزی به طور کلی بالاست که با تمهیدات خاص از قبیل افزایش ثبات کاری و حیطه عملکردی، شفاف سازی نحوه پاسخگویی فرد در مقابل کارهای انجام شده و تقسیم کار بین افراد به منظور کاهش بار کاری باید این میزان را کاهش داد.
جواد بهارارا، کاظم پریور، علیرضا اشرف، رویا رستمی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: با توجه به گسترش روزافزون دستگاه‌های مولد میدان‌های الکترومغناطیسی در زندگی انسان بررسی اثرات زیستی این امواج مورد توجه وسیع پژوهش‌گران قرار گرفته است. ویتامین A نیز در دوران بارداری برای رشد و نمو طبیعی جنین بسیار ضروری است و کمبود یا مصرف بیش از حد آن سبب ایجاد ناهنجاری می‌شود. در پژوهش حاضر اثرات توأم میدان‌های الکترومغناطیسی با فرکانس کم و ویتامین A بر تکوین پوست جنین موش نژاد بالب سی بررسی شده است. روش‌کار: این مطالعه آزمایشگاهی تجربی است. 18 موش‌ باردار به صورت تصادفی در 3 گروه کنترل، شاهد آزمایشگاهی و تجربی تقسیم‌بندی شدند. در موش‌های تجربی در روز 5/10 حاملگی ویتامین A به میزان 15000 واحد بر کیلوگرم تزریق درون صفاقی شد. هم‌چنین در روزهای 12-10 بارداری در معرض میدان الکترومغناطیسی با شدت 100 گاوس قرار گرفتند. کلیه نمونه‌ها در روز 5/17 بارداری تشریح و بررسی‌های ریخت شناسی و بافت شناسی انجام گردید. نتایج: متوسط اندازه وزن جنین‌های تجربی نسبت به شاهد آزمایشگاهی افزایش یافت(05/0>p). طول فرق سری نشیمنگاهی جنین‌های تجربی نیز نسبت به شاهد آزمایشگاهی افزایش نشان داد(001/0>p). هم‌چنین ضخامت اپی‌درم پوست نمونه‌های تجربی نسبت به شاهد آزمایشگاهی افزایش یافت(05/0>p)؛ در حالی که متوسط تعداد سلول‌های بازال و خاردار و نیز متوسط تعداد فولیکول‌های مو در اپی‌درم پوست در جنین‌های تجربی در مقایسه با شاهد آزمایشگاهی کاهش نشان داد(001/0>p). نتیجه گیری: در معرض قرار گیری توأم میدان الکترومغناطیسی با فرکانس کم و ویتامین A برتکوین جنین موش کوچک آزمایشگاهی و رشد و نمو اپی‌درم پوست آن اثرات عمیق می‌گذارد.
امید تیمورنژاد، اشرف محبتی مبارز، رضا حسینی دوست،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: انتروکوکسی‌های مقاوم به ونکومایسین سومین عامل مهم عفونت‌های بیمارستانی بعد از استافیلوکوکسی و اشرشیا کولی می‌باشند. هدف از این مطالعه ارزیابی الگوی مقاومت انتروکوکسی‌های مقاوم به ونکومایسین نسبت به آنتی بیوتیک‌های پیشنهاد شده توسط انستیتو استاندارد آزمایشگاه های بالینی می‌باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی 833 انتروکوکسی از بیمارستان‌های منتخب تهران از نمونه‌های ادرار، خون، زخم و سایر نمونه‌ها جمع‌آوری و بعد از تایید ایزوله‌ها، با استفاده از دیسک 30 میکروگرمی ونکومایسین و رقت سازی در آگار با استفاده از پودر ونکومایسین، انتروکوکسی‌های مقاوم به ونکومایسین جداسازی و حداقل غلظت بازدارنده آنها تعیین شد سپس حساسیت این انتروکوکسی‌ها نسبت به آنتی بیوتیک‌های پیشنهاد شده در استاندارد (100 M) انستیتو استاندارد برای درمان انتروکوکسی ارزیابی شد. یافته ها: از 833 انتروکوکسی جدا شده به ترتیب 4 و 5/38 درصد دارای مقاومت سطح بالا و مقاومت سطح پایین نسبت به ونکومایسین بودند. 85، 97، 42، 94، 30، 70، 24 و 6 درصد از آنهایی که دارای مقاومت سطح بالا بودند نسبت به آمپی‌سیلین، پنی‌سیلین، تتراسیکلین، ریفامپین، کلرامفنیکل، جنتامیسین، سینرسید و لینوزولید مقاوم بودند. تمامی این انتروکوکسی‌های مقاوم به ونکومایسین به نیتروفورانتوئین حساس بودند. نتیجه‌گیری: در این مطالعه تمامی انتروکوکسی‌های مقاوم به ونکومایسین نسبت به نیتروفورانتوئین حساس بودند و این آنتی بیوتیک به عنوان یک داروی انتخابی در عفونت‌های ادراری می‌تواند برای درمان انتروکوکسی‌های مقاوم نیز مناسب معرفی گردد.
ابوالفضل سراجی، حمید مؤمنی، اشرف صالحی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از راه‎های ترک اعتیاد تشکیل گروه‎های معتادین خودیار است. با توجه به میزان عود بالای مصرف مجدد مواد مخدر در این گروه پژوهشگران بر آن شدند تا با تحلیل عوامل مختلف بر عود مجدد مصرف مواد، یک الگوی مناسب در جهت افزایش زمان تداوم ترک اعتیاد به دست آورند. مواد و روش‎ها: در طی یک مطالعه مقطعی تحلیلی تمامی مردان معتاد خودیار شهرستان خمین (350 نفر) در سال 1387 با استفاده از پرسش‎نامه و مصاحبه مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات در زمینه عوامل موثر بر ترک اعتیاد، ایجاد اعتیاد و عود اعتیاد در این گروه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‎ها: مهم‎ترین عامل معتاد شدن افراد کسب لذت و کنجکاوی (1/75 درصد)؛ و مهم‎ترین عامل مؤثر در ترک اعتیاد فرد، خسته شدن و فشار خانواده (4/45 درصد) بوده است. همچنین، 9/48 درصد افراد مجدداً مواد مخدر مصرف کرده‎ بودند. مهم‎ترین عامل عود اعتیاد در معتادین خودیار بیکاری و تغییر در درآمد (6/12 درصد) بوده است. در این پژوهش بین سطح تحصیلات و محل سکونت با اعتیاد به مواد مخدر رابطه معنی‎دار مشاهده شد(000/0=p) در حالی که بین نوع ماده مخدر مصرفی و ترک اعتیاد و همچنین بین میانگین سنی افراد در اقدام به ترک و عدم اقدام به ترک رابطه معنی‎داری مشاهده نشد(05/0


امین طالبی بزمین ابادی، اشرف محبتی مبارز، ترنگ تقوایی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: در جوامع غربی ژن iceA هلیکوباکتر پیلوری به عنوان یک مارکر ژنتیکی مرتبط با زخم معده گزارش شده است. هدف از این مطالعه، بررسی شیوع ژنوتیپ‌های iceA هلیکوباکتر پیلوری و ارتباط آن با زخم معده در ایران بوده است. مواد و روش‎ها: پژوهش حاضر با روش مشاهده‌ای بر روی 75 نفر بیمار انجام شده است. نمونه‌های بیوپسی بیماران جهت حضور هلیکو باکتر پیلوری با تست اوره آز، ژن glmM و کشت تایید و تغییرات آللیک ژنوتیپ‌های 1iceA و 2iceA نیز با PCR تعیین شدند. یافته‎ها: در این مطالعه دو الل 1iceA و 2iceA در بیماران مبتلا به زخم معده شناسایی شدند. ژنوتیپ 1iceA (64 درصد) فراوانی بالاتری نسبت به از ژنوتیپ 2iceA (3/21 درصد) داشت. سویه‌های 1iceA بیشتر در بیماران دارای زخم معده مشاهده شدند. در این پژوهش هیچ گونه ارتباط معنی‌داری بین ژنوتیپ‌های iceA با عواقب کلینیکی بعد عفونت مشاهده نشد(71/0p=). نتیجه گیری: این مطالعه ارتباط معنی‌دار دو طرفه‌ای را بین ژنوتیپ‌های iceA و وقوع بیماری زخم معده (PUD) را تایید می‌کند. نتایج حاکی از آنست که ژن 1iceA می‌تواند به عنوان یک مارکر قابل اطمینان در پیش‌گویی عواقب کلینیکی عفونت هلیکوباکتر پیلوری مورد استفاده قرار گیرد. لذا تحقیقات بیشتر invitro و invivo برای رسیدن به یک توافق عمومی در این مورد ضروری به نظر می‌رسد.
محمد شایسته پور، محمد کاظم شاه کرمی، عباس شفیعی، محمد تقویان، راضیه کمالی جمیل، فاطمه اثنی عشری، اشرف محمدی، رضا شهبازی،
دوره 15، شماره 4 - ( ماهنامه شهریور 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به حساسیت ویروس سرخک به دما و نور، حفظ پایداری ﺁن در واکسن زنده بسیار با اهمیت است. هدف این تحقیق، بررسی پایداری واکسن سرخک تولید شده با سویه AIK-Cمی‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، 3 ویال واکسن لیوفیلیز به مدت 1 هفته در دمای 37 درجه سانتی‌گراد نگهداری و میزان پایداری ﺁن به روش ﺁزمون تسریع شده بررسی گردید. هم‌چنین واکسن محلول شده در دماهای 4، 25 و 37 درجه سانتی‌گراد نگهداری و در زمان‌های 0 ،4، 8 ،12و 16 ساعت پس از محلول کردن، میزان باقیمانده ویروس عفونی به روش میکروتیتراسیون با محاسبه CCID50 ارزیابی شد. بر اساس ﺁنالیز رگرسیون خطی، نیمه عمر واکسن محلول شده سرخک، محاسبه گردید. یافته‌ها: وقتی واکسن محلول شده در دماهای 4، 25 و 37 درجه سانتی‌گراد نگهداری شد کاهش تیتر واکسن به ترتیب 05/0، 1/0 و 2/0 Log10 CCID50 در ساعت بود. هم‌چنین نیمه عمر این واکسن در دماهای مذکور، به ترتیب 31/5، 61/2 و 36/1 ساعت بود. نتیجه‌گیری: میزان کاهش تیتر واکسن سرخک تهیه شده با سویه AIK-C پس از نگهداری در دمای 37 درجه سانتی‌گراد به مدت یک هفته log33/0 بود در حالی که برای واکسن‌های تجاری Mevilin-L، Attenuvax، Edmonston- Zagreb وRimevax، به ترتیب 7/0، 7/0، 1 و 78/0 گزارش شده است. واکسن لیوفیلیز و محلول شده حاوی سویهAIK-C در مقایسه با سویه‌های ادمونستون ب، شوارتز، بکن کام و لنینگراد پایدارتر است در حالی که در حالت محلول شده و در دمای 37 درجه سانتی‌گراد میزان پایداری مشابه سویه موراتن دارد.
ذات اله عاصمی، اشرف خرمی راد، محسن تقی‌زاده، زهرا عابدینی، علی اکبر رشیدی،
دوره 15، شماره 6 - ( ماهنامه آبان 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: سوء تغذیه پروتئین- انرژی به عنوان یک مشکل بهداشتی در کشورهای در حال توسعه، در نتیجه کم غذایی ناشی از فقر محسوب می‎شود. این مطالعه با هدف مقایسه کیفیت پروتئینی دو نمونه غذای صنعتی کودک شامل سرلاک (بر پایه شیر خشک، گندم و موز حاوی باکتری پروبیوتیک بیفیدوباکتریوم لاکتیس) و غنچه (بر پایه شیر خشک، گندم و عسل) در موش‎های صحرایی انجام گرفت. مواد و روش‎ها: این مطالعه تجربی بر روی 64 موش صحرائی 23 روزه در گروه‎های 8 تایی تحت 8 رژیم غذایی شامل: 2 رژیم تست (سرلاک حاوی پروبیوتیک بیفیدوباکتریوم لاکتیس و غنچه)، یک رژیم استاندارد (کازئین) و یک رژیم پایه (بدون پروتئین) برای مطالعه قابلیت حقیقی هضم پروتئین و قابلیت هضم ظاهری و 2 رژیم تست، یک رژیم استاندارد و یک رژیم پایه برای مطالعه نسبت‌ خالص‌ پروتئین‌، نسبت کارآیی پروتئین و نسبت کارآیی غذا انجام شد. یافته‎ها: میزان قابلیت حقیقی هضم پروتئین برای پروتئین‎های کازئین، سرلاک و غنچه به ترتیب 77/93، 23/84 و 82/89 بود و نتایج بین گروه‎ها معنی‎دار بود(001/0p<). میزان نسبت‌ خالص‌ پروتئین‌ برای پروتئین‎های کازئین، سرلاک و غنچه به ترتیب 38/4، 1/4 و 17/3 بود و نتایج بین گروه‎ها معنی‎دار بود(009/0=p). نسبت کارآیی پروتئین برای پروتئین‎های کازئین، سرلاک و غنچه به ترتیب 05/3، 59/2 و 01/2 بود و نتایج بین گروه‎ها معنی‎دار بود(001/0p<). نتیجه‎گیری: یافته‎ها نشان داد که ارزش پروتئینی سرلاک حاوی بیفیدوباکتریوم لاکتیس در مقایسه با غنچه بالاتر می باشد.
ناز آفرین جو کار ، فرهاد دریانوش، حسین جعفری، سمیه کاشرفی فرد، علی عسکرزاده،
دوره 16، شماره 6 - ( ماهنامه شهریور 1392 )
چکیده

 زمینه و هدف: هدف از انجام این تحقیق، مطالعه تغییرات احتمالی پروتئین شوک گرمایی 70 ، آنزیم های کبدی و کراتین فسفو کیناز پس از فصل تمرینات و مسابقات آزاد جهانی در ورزشکاران حرفه‌ای می باشد.

مواد و روش‌ها: 10 دختر ورزشکار حرفه‌ای اسکیت انتخاب شدند. آزمون ورزشی برونگرا در سه نوبت (24 ساعت قبل از شروع تمرینات، بعد از شش ماه برنامه تمرینی (قبل از مسابقات جهانی) و 24 ساعت بعد از مسابقات جهانی) توسط ورزشکاران انجام شد. برنامه تمرینی تخصصی اسکیت ، 26 هفته و هر هفته در 5 جلسه اجرا می‌شد ونمونه خونی به منظور اندازه گیری در قبل و بعد از هر آزمون ورزشی برونگرا گرفته ‌شد.

یافته‌ها: در مرحله قبل از تمرین، غلظت پروتئین شوک گرمایی 70 در واکنش به آزمون ورزشی برونگرا تغییر معنی‌داری نشان نداد (898/0p=). اما در مرحله پس از تمرین، به طور معنی‌داری پس از آزمون برونگرا افزایش یافت (031/0p=). همچنین، در اندازه گیری-های پس از آزمون برونگرا، غلظت آنزیم‌های کبدی و کراتین فسفو کیناز در مرحله دوم و سوم نسبت به مرحله اول به طور معنی داری بیشتر بود (05/0p<).

نتیجه گیری: یافته‌های پژوهش نشان داد بالا رفتن سطح آمادگی بدنی ورزشکاران در طول فصل تمرینات و مسابقات باعث افزایش سطح محافظت از بدن (تولید HSP70) می‌گردد و این موضوع به سطح توانایی بدن فرد جهت تولید این پروتئین بستگی دارد. همچنین می-توان گفت احتمالا سطح آمادگی بدنی افراد، عاملی مهم در میزان سطوح ALT، AST وALP پس از اجرای آزمون ورزشی برونگرا است.


نوید مزروعی آرانی، هما بقایی، اشرف خرمی راد، ذات اله عاصمی، صبیحه السادات علیزاده، احمد اسماعیل زاده،
دوره 16، شماره 6 - ( ماهنامه شهریور 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش مقاومت به انسولین، فاکتورهای التهابی و پارامترهای استرس اکسیداتیو با پیشرفت دیابت مرتبط است. این مطالعه با هدف اثرات مفید گز سین بیوتیک بر روی مقاومت انسولین، فاکتورهای التهابی و استرس اکسیداتیو در بیماران مبتلا به دیابت تیپ 2 طراحی شده است.

مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور متقاطع بر روی 62 بیمار دیابتیک در محدوده سنی 70-35 سال انجام شده است. بیماران بطور تصادفی برای مصرف یا گز سین بیوتیک (62 نفر) یا گز معمولی (62 نفر) برای 6 هفته تقسیم شدند. سه هفته دوره استراحت (Wash-out) درنظر گرفته شد. گز سین بیوتیک حاوی 107 باکتری لاکتوباسیلوس اسپوروژنز، 04/0 گرم گالاکتواولیگوساکارید اینولین و 005/0 گرم شیرین کننده استویا به ازای هر گرم بود. ترکیبات گز معمولی مشابه گز سین بیوتیک بجز لاکتوباسیوس اسپوروژنز و اینولین بود. بیماران روزانه 3 عدد گز سین بیوتیک یا گز معمولی 7 گرمی مصرف می کردند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 6 هفته بعد از مداخله برای اندازه گیری مقاومت به انسولین، پروتئین واکنشگر C (hs-CRP) سرمی و بیومارکرهای استرس اکسیداتیو از بیماران گرفته شد.

یافته ها: مصرف گز سین بیوتیک، در مقایسه با کنترل، باعث کاهش معنی دار انسولین سرمی (02/0p=)، سطوح hs-CRP (008/0p=) شده است. مکمل یاری با گز سین بیوتیک همچنین منجر به افزایش معنی دار گلوتاتیون توتال پلاسما (0001/0>p) در مقایسه با کنترل شده است.

نتیجه گیری: در مجموع، مصرف گز سین بیوتیک برای 6 هفته منجر به کاهش انسولین، فاکتور التهابی hs-CRP سرمی و افزایش توتال گلوتاتیون پلاسمایی شده است.


محمد رضا مسعودی نژاد، اشرف مظاهری تهرانی، فرشید قنبری، سیمیندخت میرشفیعیان،
دوره 17، شماره 3 - ( خرداد 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: روش‎های متداول گندزدایی آب شامل فرآیند‎های شیمیایی، ازن زنی، تابش اشعه ماورای بنفش، فرآیندهای غشایی و غیره می‎باشد. در سال‎های اخیر فرآیند الکترولیز به عنوان یک فرآیند سبز با کارایی بالا و عدم تولید محصولات جانبی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی کارایی فرآیند الکترولیز با جریان پیوسته در گندزدایی آب آلوده با کلی فرم‎های مدفوعی می‎باشد.

مواد و روش‎ها: روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می‎باشد. نمونه‎های آب با اضافه کردن فاضلاب انسانی، کود حیوانی و کلنی اشرشیاکلی به آب مقطر تهیه و وارد راکتور الکتروشیمیایی با جریان پیوسته گردید. تاثیر پارامترهای عملیاتی مانند جنس الکترودها(مس و گرافیت فشرده)، زمان واکنش(40، 50، 60 و 70 دقیقه)، ولتاژ 48 ولت، فاصله الکترود 5 سانتی‎متر و pH اولیه 7 بر کارایی حذف باکتری‎های کلی فرم با استفاده از آنالیز واریانس فاکتوریال تعیین شد.

یافته‎ها: یافته‎ها نشان می‎دهد که کارایی حذف بستگی به منبع آلاینده، زمان مواجهه و جنس الکترودها دارد. با توجه به نتایج به دست آمده بهترین کارایی گندزدایی مربوط به آب آلوده به کلنی اشرشیاکلی در راکتوری با دو جفت الکترود مس با فاصله 5 سانتی‎متر، ولتاژ 48 ولت و در مدت 70 دقیقه با راندمان 99 درصد به دست آمده است. تغییر معنی‌داری در pH، TDS و EC در زمان‌های مختلف و با تغییر نوع منبع باکتری‌های کلی فرمی ایجاد نشد.

نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از فرآیند الیکترولیز با جریان پیوسته، به عنوان یک روش مناسب باکارایی بالا و سازگار با محیط زیست در گندزدایی آب آلوده با کلی فرم‎های مدفوعی پیشنهاد می‎گردد.


ندا سلیمانی، اشرف محبتی مبارز، فاطمه اطیابی،
دوره 18، شماره 1 - ( فروردین 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: پروتئین فعال کننده نوتروفیلی (HP-NAP) یک آنتی ژن حفاظتی و یک فاکتور بیماری‌زایی اصلی هلیکوباکتر پیلوری است. تحریک سیستم ایمنی جهت درمان این باکتری نقش کارآمد دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر پروتئین نوترکیب فعال کننده نوتروفیلی از هلیکوباکتر پیلوری بر میزان تکثیر و بقای ماکروفاژهای صفاقی موشی مدل بالب سی می‌باشد.

مواد و روش‌ها: طی یک مطالعه تجربی – آزمایشگاهی، پروتئین نوترکیب Hp-NapA از هلیکوباکتر پیلوری در محیط آزمایشگاه تولید شد. ماکروفاژهای صفاقی موش خارج و کشت داده شد. از غلظت‌های مختلف پروتئین نوترکیب Hp-NapA برای تحریک ماکروفاژها استفاده شد. از روش MTT به منظور ارزیابی بقاء و میزان تکثیر ماکروفاژها استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج روشن است که تأثیر افزایش دهنده تحریک از طریق پروتئین نوترکیب Hp-NapA در دوز 30 میکروگرم/ میلی‌لیتر (01/0=p)، معنی‌دار بود. میزان بقاء در دوزهای 30 و 60 میکروگرم در میلی‌لیتر به طور معنی‌داری از گروه کنترل بیشتر شده بود و در سری همزمانی پروتئین نوترکیب به همراه لیپوپلی ساکارید میزان تکثیر نیز در دوزهای مشابه افزایش معنی‌داری از نظر آماری نشان می‌دهد.

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های ما، پروتئین نوترکیب Hp-NapA دارای اثر مثبت بر میزان تکثیر، بقا و عملکرد ماکروفاژهای صفاقی دارد. بنابراین، مفروض است که پروتئین نوترکیب Hp-NapA می‌تواند به عنوان ایمنومدولاتور جهت ایمنی درمانی مطرح شود.


مسعود مطلبی، اشرف مظاهری، محدثه مسیبی، سید مهدی تخت فیروزه،
دوره 18، شماره 5 - ( مرداد 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: وجود آلاینده‌هایی نظیر مونواکسیدکربن (CO)، دی‌اکسیدگوگرد (2SO)، دی‌اکسید نیتروژن (2NO)، ازن (3O) و ذرات معلق در هوا آسیب‌های فراوانی بر سلامت جوامع بشری وارد می‌کنند. تعیین غلظت واقعی آلاینده‌ها و توصیف وضعیت کمّی و کیفی هوا در مقایسه با شرایط استاندارد و اطلاع‌رسانی به موقع به مردم به منظور تدوین برنامه‌های کنترل آن ضروری می‌باشد. شهر کاشان به‌دلیل همجواری با کویر تحت تأثیر وزش بادهای حاوی ذرات معلق قرار دارد. هم‌چنین افزایش جمعیت و استقرار کارخانه‌ها و صنایع گوناگون در این شهرستان از جمله منابع مصنوعی آلودگی هوا می‌باشند که سنجش و پایش و مقایسه آلودگی هوای کاشان را با شرایط استاندارد الزامی می‌سازد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی –مقطعی، غلظت پنج آلاینده CO، 2SO، 2NO، 3O و ذرات معلق کمتر از 10 میکرون (10PM) براساس معیارهای سازمان بهداشت جهانی در سال 1390 در ایستگاه پانزده خرداد کاشان سنجیده شد. مقادیر میانگین و حداکثر سالیانه، میانگین و حداکثر مقدار فصول تابستان و زمستان و صدک 98 سالیانه مربوط به هر آلاینده تعیین گردید و به نرم‌افزار AirQ انتقال داده شد. بر این اساس، تعداد مرگ و نوع بیماری منتسب به هر آلاینده محاسبه گشت.

یافته‌ها: نتایج مدل گویای این واقعیت است که تعداد تجمعی موارد مرگ منتسب به آلاینده‌های 10PM، 2NO، 2SO و 3O به ترتیب برابر با 100، 22، 82 و 54 مورد در شهر کاشان می‌باشد.

نتیجهگیری: به طور کلی، ذرات معلق بیشترین تأثیر را در بروز مرگ و بیماری ناشی از آلودگی هوا دارند. با توجه به نتایج به دست آمده، مدیریت منابع آلاینده ذرات معلق و دی‌اکسید گوگرد سهم بسزایی در کاهش اثرات سوء بهداشتی آلودگی هوای کاشان دارد.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb