جستجو در مقالات منتشر شده


16 نتیجه برای ارجمند

نصرالله رهبر، حمید محمد پور، عباس ارجمند شبستری،
دوره 1، شماره 2 - ( بهار 1376 )
چکیده

Trans-Lumbar Aortography یکی از روش های اصلی در بررسی آنژیوگرافیک آئورت می باشد. جهت بررسی عوارض ناشی از این روش ، تحقیقی بر روی بیست و چهار بیمار توسط CT Peri  صورت گرفت. اکثریت بیماران ،‌فاقد عوارض قابل رویتی در CT بودند و شایع ترین یافته های مثبت در چپ و CT ، خونریزی در پشت ستون چپ دیافراگم ، هماتوم در فضای Ct renal خونریزی در زیر کپسول کلیه چپ بودند. عوارض دیگر کمتر دیده شد و ارتباط واضحی بین تعداد دفعات ورود سوزن به فضای خلف صفاقی و شیوع عوارض قابل رویت توسط وجود نداشت.

عباس ارجمند شبستری،
دوره 1، شماره 3 - ( تابستان 1376 )
چکیده

تراتوما از نظر پاتولوژیک بعنوان توموری شناخته می شود که از بافت های پرارانشیمال متفاوت با منشا بیش از یک لایه ژرمینال تشکیل شده باشد و اگر یک سیستمیک تراتوما، تنها حاوی سلول های اکتودرمال باشد به نام سیست درموئید شناخته می شود. شایع ترین محل های این تومور، تخمدان، اربیت، مدیاستن و مغز می باشند. این تومورها امروزه قبل از جراحی توسط روش های جدید تصویربرداری پزشکی و مخصوصا CT و MRI به راحتی و معمولا به طور قطعی تشخیص داده می شوند و مهم ترین مشخصه آنها در این زمینه وجود چربی و کلسیفیکاسیون در آنها می باشد. در این مقاله، ضمن مروری بر مقالات و کتب ، 19 مورد که در طی 32 ماه توسط CT تشخیص داده شده اند معرفی شده و تصاویر CT آنها ارائه می گردد.

عباس ارجمند شبستری،
دوره 1، شماره 4 - ( پائیز 1376 )
چکیده

یکی از وظایف اصلی سونوگرافی در بررسی جنین، تعیین سن حاملگی می باشد و این عمل با اندازه گیری معیارهای خاصی از بدن جنین یا محیط اطراف آن صورت می گیرد. یکی از این معیارها، طول فاصله بین سر تا انتهای بدن جنین Crown RumpLenght ) )CRL  است. در بررسی 1081 اندازه گیری در 977 خانم حامله مراجعه کننده، جدول تعیین سن حاملگی بر اساس اندازه گیری CRL  به دست آمد و مقایسه آن با جداول رایج انجام شد و در نتیجه، سن حاملگی در جنین های مراجعه کننده به طور متوسط 3 روز بیشتر از سن حاملگی در جنین های آمریکائی در محدوده ی سنی 7 تا 12 هفتگی تعیین شد. همچنین نحوه تاثیر متغیرهای مستقل شخصی خانم های حامله نیز بر روی این اندازه گیری، ارزیابی گردید.

خدیجه ارجمندی رفسنجانی، علی چهریی، مجید چالیان، شایان شجاعی، علی فهیمی، پدرام گلناری،
دوره 5، شماره 3 - ( پائیز 1381 )
چکیده

مقدمه: تومور ویلمز یکی از شایع ترین تومورهای کلیوی بدخیم و اولیه در کودکان می باشد. مطالعاتی که تاکنون در زمینه این تومور در کشورهای مختلف انجام شده است عواملی چون سن بروز، مرحله بیماری، لنفادنوپاتی، هیستوپاتولوژی تومور و... را از جمله عوامل مؤثر بر میزان بقاء مبتلایان معرفی کرده اند. با توجه به اهمیت این تومور در کودکان، در صدد برآمدیم تا مطالعه ای در زمینه تعیین میزان بقاء مبتلایان به این تومور و عوامل مؤثر بر آن انجام دهیم.
روش کار: این مطالعه مقطعی-تحلیلی بر روی 128 بیمار مبتلا به تومور ویلمز که طی سال های 1356 الی 1380 در بخش سرطان شناسی بیمارستان حضرت علی اصغر (ع) مراجعه کرده بودند، انجام گردید. علاوه بر وضعیت فعلی بیمار از نظر بقاء، مشخصات دموگرافیک، علائم و نشانه ها، آزمایش های زمان تشخیص و مرحله بیماری ثبت گردید و در نهایت آنالیز بقاء توسط روش های جدول عمر و حد حاصل ضرب کاپلان مایر صورت گرفت و برای تعیین عوامل مؤثر از مدل رگرسیونی کاکس -Cox Regression استفاده گردید.
نتایج: میانه میزان بقاء در افراد مورد پژوهش 82/99 ماه بود. تعداد مبتلایان در دو گروه جنسی برابر بود (64 نفر در هر گروه) و میانگین بقاء با جنسیت بیماران رابطه آماری معنی داری نداشت (92/4= قدرت). اکثر تومورها در هنگام تشخیص در مرحله 3 بودند. بقاء بیماران با پیشرفت مرحله بیماری به طور معنی داری کاهش می یافت  .(P=0/002)وجود متاستاز P=0/002) و 0/207=نسبت شانس(، وجود اسپلنومگالی P=0/018) و 0/336= نسبت شانس) و عود بیماری P=0/037) و 0/184=نسبت شانس) به طور معنی داری میانگین بقاء بیماران را کاهش می داد. جهت تعیین شدت عوامل مؤثر بر میزان بقاء بیماران مبتلا به تومور ویلمز، مدل رگرسیون کاکس پیشنهاد شد که در آن عدم وجود متاستاز و داشتن گروه خونی مثبت از جمله عوامل پیشگویی کننده پیش آگهی خوب در این بیماران می باشد.
نتیجه گیری: در این مطالعه میزان بقاء 5 ساله بیماران مبتلا به تومور ویلمز 63/28% بود که در مقایسه با نتایج مطالعات مشابه در جاهای دیگر پایین تر است. این می تواند به دلیل دیر مراجعه نمودن بیماران به مراکز درمانی، نحوه تشخیص بیماری یا ارجاعی بودن این مرکز باشد. مطالعات اخیر نشان داده اند که به علت بهبود کیفیت درمانی، سن بیمار و اندازه تومور نقش کمی را در پیش آگهی بیماران ایفا می کنند که مطالعه ما نیز این مسئله را تأیید می کند. احتمالاً در آینده از فاکتورهای ژنتیکی برای بررسی پیش آگهی و درمان در این بیماران استفاده خواهد شد.
 

آرزو عشقی نژاد فرد ، علی اصغر فرازی، بابک عشرتی، حمید خلیلی، مانا شجاع پور، اعظم احمدی ، محمد ارجمندزادگان،
دوره 15، شماره 5 - ( ماهنامه مهر 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: تمام اعضای میکوباکتریوم توبرکلوزیس به سه گروه ژنتیکی مختلف بر اساس پلی مورفیسم در دو ژن katG و gyrA تقسیم می‎شوند. تعیین سویه‎های متعلق به هر گروه و به ویژه تشخیص سریع آن، دارای اهمیت ویژه اپیدمیولوژیک است. هدف این تحقیق، تعیین گروه‎های اصلی ژنتیکی سویه‎های کلنیکی میکوباکتریوم توبرکلوزیس می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه مقطعی، سی و سه نمونه خلط از بیماران مسلول استان مرکزی جمع‎آوری و پس از کشت، مورد جداسازی D‏NA با استفاده از Chelex 100قرار گرفت. شناسایی نمونه‎ها با تشخیص ژن katG با کمک PCR انجام و تائید گردید. موتاسیون در کدون KatG463 با کمک RFLP انجام شد. قطعه 620 bp از ژنkatG و194 bp از ژن gyrA تکثیر و تعیین ترادف شد. یافته‎ها: جستجو و تکثیر قطعه 620-bp ژن katG، روش مناسبی برای تائید مولکولی در تشخیص باکتری بود. این مسئله از نظر فنوتیپی نیز انطباق کامل نشان داد. از میان 33 ایزوله مورد مطالعه، دوازده نمونه، گروه ژنتیکی 1، پانزده نمونه گروه ژنتیکی 2 و شش نمونه گروه ژنتیکی 3 را نشان دادند. بدین ترتیب فراوانی گروه دو به عنوان گروه غالب سویه‎ها در استان مرکزی با فراوانی معادل 5/45 درصد مشخص گردید. نتیجه‎گیری: نتایج این تحقیق بیان‎گر رخداد گروه دو با فراوانی بیشتر در میان سویه‎های کلنیکی استان مرکزی می‎باشند. این مسئله با حساس بودن این سویه‎ها به آنتی‎بیوتیک‎های رایج، انطباق داشته و درخور توجه می‎باشد. در این تحقیق کاربرد سه گانه تست ارائه شده در تعیین هم‎ زمان گروه‎های ژنتیکی، ماهیت باکتری و مقاومت به ایزونیازید اثبات گردید.
مریم صدرنیا، محمد ارجمندزادگان،
دوره 17، شماره 6 - ( شهریور 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه با توجه به گسترش مقاومت‌های داروئی، استفاده از گیاهان داروئی مورد توجه محققین قرار گرفته است. در این طرح اثر انواع عصاره‌های آلوئه ورا روی سویه‌های جدا شده از بیماران بررسی شده است.

مواد و روش‌ها: سه نوع عصاره آلوئه ورا شامل اسانس، عصاره بدون اسانس و نیزعصاره کامل شامل عصاره و اسانس با کمک روش پرکولاسیون از کل بخش‌های گیاه آلوئه ورا تهیه گردیدند. ارزیابی میکروب‌شناسی اثرعصاره‌ها به دو روش کربی بائر با کمک دیسک و نیز حداقل غلظت مهار کننده باکتری با روش میکروپلیت دایلوشن روی دو باکتری گرم مثبت سویه‌های استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس، استافیلوکوکوس آرئوس و دو گرم منفی کلبسیلا پنومونیه و اشرشیاکلی جدا شده از بیماران و نیز سویه استافیلوکوکوس آرئوسATCC 25923 انجام پذیرفت. تعیین کدورت میکروپلیت با دستگاه خوانش الایزا انجام شد.

یافته‌ها: عصاره کامل آلوئه وراروی کلبسیلا دارای قطر هاله معادل 2±32 میلی‌متردرغلظت 7/285 میلی‌گرم بر میلی‌لیتر با حداقل غلظت مهار کنندگی معادل 23/2 میلی‌گرم بر میلی‌لیتر به روش میکروپلیت دایلوشن بود. قطر هاله و حداقل غلظت مهار کنندگی روی استافیلوکوکوس آرئوس معادل 2±30 میلی‌متر و 23/2 میلی‌گرم بر میلی‌لیتر، استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس 5±30 میلی‌متر و 46/4 میلی‌گرم بر میلی‌لیتر و اشرشیاکلی 85/17 میلی‌متر و 85/17 میلی‌گرم بر میلی‌لیتر بود. تشابه اثر غلظت 85/17 میلی‌گرم بر میلی‌لیتر آلوئه ورا با هاله تشکیل شده توسط دیسک mc/ml 10 جنتامایسین نشان داده شد. مشابه این اثر برای سایر باکتری‌ها روی آنتی بیوتیک‌های جنتامایسین،کلیندامایسین، اریترومایسین و سفکسیم در قیاس با عصاره آلوئه ورا اثبات گردید. اسانس تهیه شده از یک برگ کامل آلوئه ورا اثرات مشابه با عصاره کامل داشت ولی عصاره بدون اسانس، روی باکتری‌های مورد مطالعه بی اثر بود.

نتیجه‌گیری: در این تحقیق تشابه اثر و در برخی موارد فزونی اثرعصاره آبی آلوئه ورا با آنتی بیوتیک‌های رایج روی باکتری‌های عفونت زا اثبات گردید. لذا با ساخت داروی مناسب با منشاء گیاهی می‌توان به درمان عفونت‌های مقاوم امیدوار بود.


زمان ارجمند کلوخی، زیور صالحی، فرهاد مشایخی، بهروز نجفی، سيد حسین میرپور،
دوره 17، شماره 8 - ( آبان 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: نیتریک اکسید در سلول‌های اندوتلیال توسط eNOS سنتز شده و به عنوان یک تنظیم کننده چندکاره در ایجاد سرطان عمل می‌کند. بیشتر سرطان‌های معده از سلول‌های اپی‌تلیال معده گسترش می‌یابد، از این رو ممکن است نیتریک اکسید در پیشرفت آنها دارای یک نقش باشد. نشان داده شده پلی‌مورفیسم‌های ژن eNOS با استعداد ابتلا به سرطان‌های مختلف در ارتباط می‌باشد. در مطالعه حاضر، ارتباط ژنوتیپ‌های eNOS با خطر سرطان معده در جمعیت گیلان مورد بررسی قرار گرفت.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مورد-شاهد، پلی‌مورفیسم Glu298Asp eNOS در 87 بیمار مبتلا به سرطان معده و 90 فرد سالم بررسی شد. تعیین ژنوتیپ پلی‌مورفیسم eNOSبا استفاده از روش واکنش زنجیره‌ای پلیمراز- چند شکلی طول قطعه محدود شده انجام شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار MedCalc صورت گرفت.

یافته‌ها: بین ژنوتیپ‌های eNOS و خطر سرطان معده هیچ ارتباطی یافت نشد. از بین 87 بیمار، 45 نفر Glu/Glu، 38 نفر Glu/Asp، و 4 نفر Asp/Asp بودند. در گروه شاهد، 44 نفر Glu/Glu، 40 نفر Glu/Asp و 6 نفر Asp/Asp بودند. تفاوت قابل ملاحظه‌ای در فراوانی‌های ژنوتیپی و آللی بین نمونه‌های شاهد و بیمار وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: مشخص شد بین این پلی‌مورفیسم و خطر سرطان معده هیچ ارتباطی وجود ندارد. نتایج پیشنهاد می‌کند که پلی‌مورفیسم eNOS ممکن است دارای یک نقش در مهار سرطان معده باشد. اگرچه مطالعات مبتنی بر جمعیت بزرگ‌تر جهت روشن شدن نقش پلی‌مورفیسم ژن eNOS در سرطان معده مورد نیاز می‌باشد.


مرضیه توسلی، اعظم علی نقی پور، ابوالفضل ارجمند،
دوره 20، شماره 6 - ( شهریورماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: حافظه و یادگیری از فرآیندهای برتر مغزی محسوب می شوند. حافظه وابسته به وضعیت (STM)، پدیده ای است که در آن یادآوری اطلاعات تازه کسب شده تنها در شرایطی صورت می گیرد که موجود  از لحاظ فیزیولوژیک در همان شرایطی قرار گیرد که اطلاعات در همان شرایط رمزگذاری شده است.  پدیده STM را می توان با داروهایی مثل مورفین ایجاد کرد. پنتیلن تترازول  (PTZ)دارویی است که برای القای تشنج در مدل های آزمایشگاهی استفاده می شود. مطالعات چندی بیان گر آثار مختلف این دارو بر روی فرآیندهای برتر مغزی (حافظه و یادگیری و...) است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر پنتیلن تترازول (PTZ) بر روی STM ناشی از مورفین بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه از موش های بزرگ آزمایشگاهی نر بالغ (220- 190گرم) نژاد ویستار، استفاده شد. حیوانات در 3 گروه 8 تایی، طی 3 مرحله آزمایش (شامل حافظه/یادگیری ، بررسی وابسته به وضعیت و اثر تداخل) مورد مطالعه قرار گرفتند. یادگیری و حافظه حیوانات در دستگاه یادگیری اجتنابی و طی 2 روز ( آموزش و آزمون) بررسی شد. مدت زمان تأخیر ورود حیوان به محفظه تاریک دستگاه به عنوان ملاکی برای سنجش حافظه استفاده شد. در روزهای پس از آموزش، سالین یا دوزهای مختلف مورفین (5، 5/2، 5/7 میلی گرم  بر کیلوگرم- درون صفاقی) در گروه های مختلف تجویز شد. علاوه براین، تزریق قبل از آزمون دوزهای مشابه مورفین برای یادگیری  وابسته به وضعیت مورفین بررسی شد. هم چنین اثر تزریق قبل از آزمون تک دوز PTZ(60 میلی گرم بر کیلوگرم- درون صفاقی) به همراه مورفین وابسته به وضعیت مورد بررسی قرار گرفت. فعالیت حرکتی حیوانات توسط دستگاهopen-feild  اندازه گیری شد.
یافته ها: تزریق داخل صفاقی پس از آموزش مورفین (5، 5/2، 5/7 میلی گرم  بر کیلوگرم) در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش حافظه اجتنابی موش بزرگ آزمایشگاهی شد(001/0p<). تزریق بعد از آموزش و قبل از آزمون دوزهای مشابه مورفین (5/7 میلی گرم  بر کیلوگرم) در مقایسه با دوز 5/2 میلی گرم  بر کیلوگرم و 5 میلی گرم  بر کیلوگرم مورفین، سبب فراخوانی حافظه شد(001/0p<). علاوه براین، تزریق پیش از آزمون60 میلی گرم  بر کیلوگرم PTZ باعث حفظ STM ناشی از دوز 5/7 میلی گرم  بر کیلوگرم مورفین شد(001/0p<).
 نتیجه­ گیری: مطالعه حاضر نشان داد که تزریق داخل صفاقی مورفین پس از آموزش در دوزهای مختلف باعث اختلال حافظه اجتنابی موش بزرگ آزمایشگاهی می شود. به علاوه، تزریق قبل از آزمون دوزهای مشابه مورفین اختلال حافظه ناشی از مورفین را بازگرداند. این پدیده حافظه وابسته به وضعیت محسوب می شود. هم چنین، این مطالعه نشان داد که تزریق پیش از آزمون PTZ باعث حفظ STM ناشی از مورفین در حیوان می گردد.
 

اعظم علی نقی پور، مرضیه توسلی، الهه سید حسینی، ابوالفضل ارجمند،
دوره 20، شماره 7 - ( مهرماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: آسیب های نورونی به دنبال تشنج و صرع یکی از علل اصلی مرگ و میر و ناتوانی در سراسر جهان است. در سال های اخیر، پیش شرطی سازی به عنوان یک راهکار درمانی برای پیش­گیری از این آسیب ها مطرح شده است. پیش شرطی سازی پدیده ای است که در آن یک محرک آسیب رسان ضعیف، سبب محافظت در برابر محرک آسیب رسان قوی تر بعدی می شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر پیش شرطی سازی اتانول بر اختلال حافظه اجتنابی ناشی از پنتیلن تترازول بود.
مواد و روش ها: در این پژوهش 45 موش بزرگ آزمایشگاهی نر بالغ در محدوده وزنی 180 تا 200 گرم در 5 گروه 9 تایی شامل کنترل، 25/0Eth ، 5/0Eth ،PTZ  و گروه Eth (0.5)+PTZ قرارگرفتند. پیش شرطی سازی اتانول به مدت 6 روز قبل از تخریب حافظه با PTZ ایجاد شد. سپس حیوانات در دستگاه یادگیری اجتنابی طی 2 روز آموزش و آزمون بررسی شدند. فعالیت حرکتی حیوانات در دستگاه open field ثبت شد و بیان نسبی mRNA زیر واحد NR1 در هیپوکامپ با تکنیک Real-time PCR اندازه گیری شد.
یافته ها: آزمون آماری آنووای یک طرفه نشان داد پیش شرطی سازی اتانول حافظه اجتنابی حیوان را تخریب نکرد.
 هم­چنین آزمون تعقیبی نشان داد که پیش شرطی سازی اتانول به طور معناداری از تخریب حافظه توسط
PTZ جلوگیری کرد و سبب افزایش بیان  mRNAزیر واحد NR1 در حیوانات دریافت کننده PTZ شد. فعالیت حرکتی حیوانات گروه های مختلف تفاوت معناداری نداشت.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که پیش شرطی سازی اتانول با دوز روزانه 5/0 گرم بر کیلوگرم شش روز قبل از اختلال حافظه اجتنابی ناشی از PTZ سبب نوعی محافظت نورونی در حیوان می شود.

علی ارجمند شبستری، محمود خالویی، محمد ارجمند زادگان، زهرا اسلامی راد، رضا قاسمی خواه،
دوره 20، شماره 8 - ( آبان ماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: مقاومت داروئی کیست های آکانتامبا باعث عود بیماری می شود، از این رو، بیماران باید مدت طولانی تحت درمان و مراقبت قرار گیرند. هدف این مطالعه بررسی اثر تعدادی از فرآورده های گیاهی روی کیست آکانتامبا در محیط برون تنی بود.
مواد و روش ها: اسانس­های آویشن، نعناو پونه با روش تقطیر با فشار بخار تهیه شدند. اسانس­ها و عصاره آبی گل راعی در سه غلظت (6/0، 1 و 10 درصد) تهیه شد. کیست های آکانتامبا در بازه­های زمانی مختلف (30، 60، 120، 180، 1440 دقیقه ) در مواجهه با اسانس وعصاره های گیاهی قرار گرفتند وسپس زنده بودن یا مرده بودن کیست ها با رنگ ائوزین 1/0 درصد مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: مقایسه میزان مرگ و میر انگل بین گروه شاهد و تست نشان داد که مرگ و میر کیست های آکانتامبا در گروه تست که در معرض فرآورده گیاهی بودند، بیشتر بود. اسانس آویشن و نعنا در غلظت یکسان 10 درصد و زمان 24 ساعت، به ترتیب بیشترین (22 درصد) و کمترین (4 درصد) مرگ و میر را ایجاد کردند. نتایج نشان داد که میزان مرگ و میر آکانتامبا وابسته به زمان بوده است.
نتیجه گیری: اثبات گردید که اسانس آویشن بیشترین اثر کشندگی را روی کیست های آکانتامبا دارد. اجرای تحقیقات بالینی در این رابطه پیشنهاد می شود.

مریم صدرنیا، قاسم حبیبی، محمد ارجمندزادگان،
دوره 21، شماره 3 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه اثر عصاره گیاه مورد بر روی 25 سویه دو گونه بیماری­زای استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی­سیلین (MRSA) و اشرشیا کلیESBL جدا شده از بیماران را با دو روش مقایسه نمود.
مواد و روش­ ها: در این مطالعه، 15سویه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی­سیلین(MRSA) و ده سویه اشرشیاکلی ESBL مورد استفاده قرار گرفتند. برگ گیاه مورد به صورت تازه از مزرعه گیاهان دارویی تهیه گردید. عصاره­ گیری با استفاده از دستگاه رفلاکس به روش تقطیر انجام شد. اثر غلظت­ های 100-195/0 میکروگرم بر میلی ­لیتر عصاره روی سویه ­ها، در روش انتشار دیسک در مقایسه با روش میکروبراث دایلوشن با کدورت سنجی و نیز با روشMTT در دستگاه خوانش الیزا با طول موج 545 نانومتر مورد بررسی قرار گرفت.
یافته­ ها: قطر هاله عدم رشد برای حداقل غلظت موثر 50 میکروگرم بر میلی لیتر، در سویه ­های مختلفESBL و MRSA به صورت میانگین به میزان 1±8 و 1 ±11 میلی­متر بود. حداقل غلظت مهار رشد (MIC) 25/6 میکروگرم برمیلی­لیتر و حداقل غلظت کشندگی (MBC ) 5/12 میکروگرم بر میلی­لیتر برای اشرشیا کلی ESBLتعیین شد. به علاوه، حداقل غلظت مهار رشد (MIC) 5/12 میکروگرم بر میلی ­لیتر و حداقل غلظت کشندگی (MBC) 25 میکروگرم بر میلی لیتر برای استافیلوکوکوس اورئوس MRSA تعیین گردید.
نتیجه­ گیری: نتایج این مطالعه عدم انطباق دقیق دو روش را در سویه­ های کلینیکی مقاوم به دارو اثبات نمود. اثبات گردید که روش انتشار دیسک، محدوده غلظت را مشخص نموده و روش میکروپلیت، غلظت موثر را با دقت تعیین می­ نماید. پیشنهاد می­شود در مطالعات طب سنتی، روش انتشار در محیط جامد مبنای تصمیم گیری قرار نگیرد. رفتار باکتری در محیط مایع و به­ ویژه تعیین نقطه مرگ، دقت نتایج را بسیار افزایش می­ دهد.

علیرضا مرادآبادی، محمد ارجمندزادگان، نوید امامی، منیژه کهبازی، اعظم احمدی، سعید فلاحت، سید حسین حسینی، مهدی کارگران، پریسا خسروی،
دوره 21، شماره 4 - ( دوماهنامه مرداد و شهریور 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: رنگ‌آمیزی­های زیل نلسون، فلوئورسنت و نیز کشت، روش­های استاندارد تشخیص بیماری سل هستند. در این تحقیق، کارائی روش Flash PCR با روش مرسوم کشت مقایسه شد.
مواد و روشها: تعداد 56 نمونه خلط از بیماران مشکوک به سل پس از ارزیابی با روش زیل نلسون و کشت در لوون اشتاین جانسن، به روش چلکس تحت استخراج DNA قرار گرفتند. جهت بررسی مولکولی از کیت مخصوص Flash PCR که محتوی پروب‌ها و پرایمرها برای تکثیر ژن IS6110 بود، استفاده شد. کنترل مثبت و کنترل منفی موجود در کیت بهکار گرفته شد و دستگاه MTC410، جهت تکثیر و دستگاه FD-12 جهت بررسی نتایج مورد استفاده قرار گرفتند. علاوه بر این، نمونه‌ها با کمک ژل آگارز نیز الکتروفورز شدند.
یافتهها: از 56 نمونه خلط بیماران مشکوک به سل، تعداد 20 نمونه در ارزیابی میکروسکوپی و کشت، مثبت و 36 نمونه منفی بودند. همچنین، بررسی مولکولی با استفاده از روش FLASH-PCR مشخص کرد که تمامی 20 نمونه مثبت، در این روش مولکولی نیز مثبت شدند. بهعلاوه، 3 نمونه خلط که با روش کشت و رنگ آمیزی منفی شده بودند در روش FLASH-PCR مثبت شدند. یکی از 3 بیمار مورد بحث با نظر پزشک تحت درمان حمله‌ای برای درمان سل با دریافت آنتی بیوتیک­های ایزونیازید، پیرازینامید و اتامبوتول قرار گرفت. تمامی نتایج با کمک الکتروفورز معمول نیز تایید گردیدند.
نتیجهگیری: مواردی که احتمالا به دلیل تعداد باکتری اندک در نمونه یا نقص در نمونهبرداری، منفی می‌شوند، با روش FLASH-PCR امکان مثبت شدن آن‌ها وجود دارد. بنابراین، با توجه به هزینه اندک، برای استفاده روتین پیشنهاد میشود.

جلیل فتح آبادی، مریم حاجی قربانی دولابی، علی اکبر ارجمندنیا، سعید صادقی،
دوره 21، شماره 7 - ( دو ماهنامه بهمن و اسفند 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت بیماری مزمنی است که عوامل فیزیولوژیک، شناختی، رفتاری، هیجانی و اجتماعی در پیشگیری، ابتلا و کنترل آن نقش دارنـد. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی میزان قند خون از طریق باورهای غیرمنطقی سلامت و منبع کنترل سلامت در بیماران دیابتی نوع 2 انجام شد. مواد و روشها: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران دیابتی نوع 2 مراجعهکننده به دو مرکز آزمایشگاه مؤسسه خیریه درمانی مکتب الزهرا (س) و پژوهشکده دیابت دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که 300 نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از مقیاس چندبعدی منبع کنترل سلامت (MHLC) و مقیاس باورهای غیر منطقی سلامت (IHBS) گردآوری شد. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از روش‌های تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد IR.ut.Rec.1395.030 به تصویب کمیته اخلاق پژوهش در پژوهش‌های زیست پزشکی دانشگاه تهران رسیده است.
یافتهها: بین متغیرهای پیشبین باورهای غیرمنطقی سلامت (05/0p<)، منبع کنترل سلامت درونی و دیگران (05/0p<)، و منبع کنترل سلامت شانس (01/0p<) با میزان قندخون همبستگی معنیدار وجود داشت. هم‌چنین نتایج نشان داد که باورهای غیرمنطقی و منبع کنترل سلامت تغییرات میزان قندخون را به طور معنیدار پیشبینی میکنند (05/0p<، 80/2=(293، 4)F، 037/0=R2، 19/0=R).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان گفت که از طریق شناسایی منبع کنترل سلامت و باورهای غیرمنطقی سلامت احتمالاً میتوان سطح قند خون را در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 پیشبینی کرد و عوارض دیابت را در افراد مبتلا به آن کاهش داد.

علی ایران پور، مجتبی بیانی، محمد ارجمندزادگان، افروز نخستین،
دوره 22، شماره 4 - ( مهر و آبان 1398 )
چکیده

زمینه و هدف بیماری‌های پریودنتال، از شایع‌ترین بیماری‌های عفونی انسان است که عامل ایجادکننده آن‌ها میکروب‌های دهانی است. گسترش بیوفیلم دهان باعث بروز بیماری‌های مختلف، از جمله التهاب لثه و پریودنتیت می‌شود. گیاه مرزه شامل گونه‌های مختلفی است که اغلب معطر هستند. از گونه‌های مرزه به طور سنتی برای درمان بیماری‌های مختلفی استفاده می‌شود. این مطالعه آزمایشگاهی به بررسی پتانسیل ضدباکتریایی گیاه مرزه علیه پاتوژن‌های پریودنتال می‌پردازد.
مواد و روش ها چهار باکتری انتروکوکوس فکالیس، استرپتوکوکوس سانگوئیس، ایکنلا کورودنس، و اکتیتومایسس ویسکوز در این مطالعه بررسی شد. برای بررسی اثر ضدمیکروبی اسانس، از روش‌های دیسک دیفیوژن و میکروپلیت دایلوشن استفاده شد. همچنین حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی نیز تعیین شد. 
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1397.67 به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسید.
یافته ها در غلظت 0/1 گرم بر میلی‌لیتر از اسانس مرزه، باکتری‌ها به ترتیب از حساس به مقاوم، اکتینومایسس ویسکوز، استرپتوکوکوس سانگوئیس، انتروکوکوس فکالیس و ایکنلا کورودنس بودند. بیشترین تأثیر اسانس مرزه بر رشد باکتری ایکنلا کورودنس بود و به عنوان حساس‌ترین باکتری به اثر کشندگی اسانس مرزه، شناخته شد. نتایج سنجش بیوفیلم نشان داد در غلظت‌های 12/5 میلی‌گرم بر میلی‌لیتر و بالاتر از اسانس مرزه هیچ بیوفیلمی تشکیل نشد. 
نتیجه گیری اسانس مرزه خاصیت ضدمیکروبی دارد و بر رشد و تشکیل بیوفیلم گروهی از پریوپاتوژن‌ها اثر مهاری دارد. 

الهه رضایی، مجتبی بیانی، محمد ارجمندزادگان،
دوره 23، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اگرچه راه‌هایی ازجمله استفاده از دهان‌شویه برای جلوگیری از بیماری‌های پریودنتال وجود دارد، اما این بیماری‌ها همچنان از شایع‌ترین بیماری‌های دهان و دندان هستند. با توجه به عوارض روش‌های شیمیایی، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر احتمالی ضدباکتریال گیاه نعناع فلفلی علیه پاتوژن‌های پریودنتال انجام شد.
مواد و روش ها: بررسی اثر ضدمیکروبی اسانس نعناع فلفلی با استفاده از روش‌های دیسک دیفیوژن و میکروپلیت دایلوشن بر چهار باکتری انتروکوکوس فکالیس، استرپتوکوکوس سانگوئیس، ایکنلا کورودنس و اکتیتومایسس ویسکوز انجام شد؛ همچنین حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی اسانس نیز برای هر چهار باکتری تعیین شد. میزان بیوفیلم از طریق محاسبه میانگین بیوفیلم تشکیل شده سه چاهک و مقایسه آن با جذب نوری کنترل منفی و با استفاده از دستگاه الایزاریدر به دست آمد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق1397.15 IR.ARAKMU.REC. به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسید.
یافته ها: نتایج تست دیسک دیفیوژن بیان داشت که اسانس با غلظت 0/1 گرم بر میلی‌لیتر از گیاه، اثر مهاری بر رشد انتروکوک فکالیس و استرپتوکوک سانگوئیس دارد. اسانس خالص گیاه به‌ترتیب از قوی‌ترین اثر به ضعیف‌ترین روی استرپتوکوک سانگوئیس‌، انتروکوک فکالیس، اکتینومایسس ویسکوز و ایکنلا کورودنس اثر مهاری نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که گیاه نعناع فلفلی دارای خاصیت آنتی‌باکتریال بر باکتری های ایکنلا کورودنس ، اکتینومایسس ویسکوز، استرپتوکوک سانگوئیس و انتروکوک فکالیس است. اثر مهاری اسانس این گیاه نیز نشان داده شد؛ لذا می‌توان گفت که گیاه نعناع فلفلی به عنوان یک آنتی‌باکتریال طبیعی و مؤثر، کاربرد احتمالی در پیشگیری از بیماری های پریودنتال دارد.

حسین سرمدیان، نادر زرین فر، مسعود بهرامی، محمدمتین ارجمندزادگان، رهام سرمدیان، یاسمین زرین فر،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده

مقدمه: علائم اومیکرون هنوز ناشناخته است. داده‌های اولیه نشان می‌دهد که علائم اومیکرون عمدتاً در ارتباط با دستگاه تنفسی است و شامل آبریزش بینی، گلودرد، سردرد، خستگی و عطسه می‌شود. نیاز به شواهد بیشتری در مورد علائم اومیکرون محسوس بوده، لذا این مطالعه جهت بررسی علائم سویه اومیکرون اجرا گردید.
روش کار: مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی حاضر طی مدت 6 ماه در شهر اراک و بر روی 160 بیمار مبتلا به سویه اومیکرون کووید-19 که تشخیص قطعی داده شده بودند انجام شد. برای تمامی بیمارانی که وارد مطالعه شدند، چک‌لیست ارزیابی اطلاعات شامل اطلاعات دموگرافیک و بررسی 24 علامت تکمیل گردید. تشخیص بیماری با انجام PCR انجام شد.
یافته‌ها: بیماری 55 درصد افراد خفیف، 35 درصد متوسط و 10 درصد شدید بود. 51 نفر (31/9 درصد) سابقه ابتلای قبلی به کووید را ذکر نمودند. درگیری ریوی، نوع داروی مصرفی و اضطراب زمان ابتلا با شدت بیماری ارتباط داشتند (0/05 > P). پنج علامت شایع اومیکرون به ترتیب (درصد) گلودرد (86/3)، سرفه (82/5)، ضعف و بی‌حالی (76/3)، سردرد (72/5) و خشکی دهان (62/5) بود. همچنین بین سن بالا با خشکی دهان و سردرد، بیماری زمینه‌ای با عطسه، اضطراب زمان ابتلا با درد مفاصل و درد قفسه‌ی سینه و استعمال سیگار با شکم‌درد نیز ارتباط وجود داشت (0/05 > P).
نتیجه‌گیری: شایع‌ترین علائم شامل گلودرد، سرفه، ضعف و بی‌حالی، سردرد و درد اسکلتی عضلانی بود. اما علائمی مانند کاهش بویایی، تعریق شبانه، تب، درد مفاصل و کاهش چشایی که در سویه‌های پیشین شایع بودند در سویه اومیکرون در زمره علائم با فراوانی کمتری بودند.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb