جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای ابرازه

احمد راهبر، لیلا ریاحی، علی ابرازه، سیامک محبی، عاطفه کشوری، فرشته همتیان، ذبیح اله قارلی پور، زهرا فقرا اردستانی،
دوره 19، شماره 9 - ( آذر95 1395 )
چکیده

زمینه و هدف : رضایت مشتری طی چند دهه اخیر بعنوان یک شاخص مهم جهت ارزیابی کیفیت خدمات ارائه شده جایگاه ویژه ایی پیدا کرده است. هدف اصلی این مقاله مقایسه رضایت مندی مراجعین به پایگاهای بهداشتی  دولتی و پایگاه های بهداشتی برون سپاری شده تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی قم در سال 1393 می باشد.

مواد و روش :

   این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و بصورت مقطعی می باشد که بر روی 216 مراجعه کننده به ده پایگاه بهداشتی دولتی و  برون سپاری شده در استان قم  انجام گرفته است. پایگاه های بهداشتی به روش نمونه گیری  خوشه ایی و از مناطق مختلف شهری انتخاب و مراجعه کنندگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده  انتخاب گردیده اند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه  محقق ساخته با طیف پنج درجه ایی لیکرت می باشد،که روایی آن از طریق پانل خبرگان و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. داده ها پس از جمع آوری با نرم افزار SPSS 20و به کمک روش های آمار توصیفی، آزمون من ویتنی وکای اسکویر،و در سطح معنی داری 05.  مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته ها :

   از مجموع 60 پایگاه موجود 20 پایگاه(33.33 درصد) برون سپاری شده و 40 پایگاه (66.66 درصد)دولتی بودند، نتایج نشان داد که در بخش مراقبت از کودک و بخش واکسیناسیون و بخش مادران باردار، در پایگاه های بهداشتی واگذارشده رضایتمندی کل به ترتیب 64.5 و55.42و67.43 درصد و در پایگاه های دولتی به ترتیب 35.5و44.58 و37.66 درصد بدست آمد ه و این اختلاف معنی دار است. در پایگاه های دولتی رضایتمندی مراجعین از خدمات واکسیناسیون (57.1 درصد) بیشتر از پایگاه های واگذار شده(47.2 درصد) می باشد، همچنین در پایگاه های بهداشت دولتی میزان رضایت از مهارت علمی کارکنان(55.1 درصد) بیشتر از پایگاه های واگذار شده (44.9 درصد) می باشد و این  اختلاف معنی دار است.

نتیجه گیری :

   یافته های پژوهش فعلی نشان داد که تفاوت معنی داری در رضایتمندی مراجعین به پایگاه های دولتی و واگذار شده وجود دارد ، توجه ویژه به برنامه های آموزشی پرسنل از طرف مدیران و همچنین لحاظ نمودن نتایج رضایتمندی مراجعین در ارزشیابی عملکرد پرسنل در مراکز بهداشتی و درمانی ضروری به نظر می رسد.


احمد راهبر، ذبیح اله قارلی پور، شهرام ارسنگ جنگ، علی ابرازه، زهره کزازلو،
دوره 20، شماره 2 - ( اردیبهشت 1396 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف خودسرانه دارو یکی از بزرگ‌ترین مشکلات اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی جوامع مختلف از جمله ایران به شمار می‌آید. هدف این مطالعه، تعیین منافع و موانع درک شده در خصوص مصرف خودسرانه داروها در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر قم بود.

مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی مقطعی بود که روی زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر قم انجام شد. نمونه‌گیری به صورت چند مرحله‌ای انجام شد و تعداد 226 نفر از بین مراکز بهداشتی درمانی انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه استاندارد مربوط به آگاهی از پیامدهای مصرف خودسرانه دارو، منافع و موانع درک شده و مصرف خودسرانه دارو و به کمک نرم افزارSPSS  نسخه‌ی 20 از طریق آزمون‌های آماری تی مستقل وکای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافتهها: طبق یافته های این مطالعه، 3/74 درصد از زنان سابقه مصرف خودسرانه دارو داشتند که 8/43 درصد از آنان به 6 ماه گذشته مربوط بوده است. میانگین نمره آگاهی از پیامدهای مصرف خودسرانه دارو و موانع درک شده در افرادی که سابقه مصرف خودسرانه دارو داشتند به طور معنی دار بیش‌تر از افرادی بود که سابقه مصرف خودسرانه دارو نداشتند(05/0>p). درحالی که بین منافع درک شده با سابقه مصرف خودسرانه دارو ارتباط آماری معنی‌داری مشاهده نشد(79/0p=).

نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای مصرف خودسرانه دارو و وجود ارتباط بین آگاهی و موانع درک شده با مصرف خودسرانه دارو، ارائه برنامه‌های آموزشی لازم از طریق رسانه‌ها برای زنان در خصوص عوارض و پیامدهای مصرف خودسرانه دارو ضروری به نظر می‌رسد.


زهرا رحیمی، احمد راهبر، فاطمه خیراللهی، علی ابرازه، ذبیح اله قارلی پور،
دوره 20، شماره 7 - ( مهرماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: تعیین میزان و نوع روغن‌های مصرفی می‌تواند کمک موثری در جهت افزایش آگاهی افراد جامعه از چگونگی مصرف این نوع ماده غذایی ارائه دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین الگوی مصرف انواع روغن‌های خوراکی و عوامل موثر بر آن بر اساس الگوی پرسید طراحی شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی بوده و بر روی۳۰۰ زن شهری و روستایی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی استان قم که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده بودند، انجام گرفته است. داده ها از طریق پرسش­نامه استاندارد الگوی پرسید جمع آوری شد و به کمک نرم افزار آماریSPSS  نسخه 20 و با استفاده از آزمون های تی مستقل، تی زوجی، آنووا و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که 4/46 درصد زنان شهری و 6/53 درصد زنان روستایی روغن جامد مصرف می کنند. از نظر مصرف روغن دنبه تفاوت آماری معنی داری در خانواده های شهری و روستایی وجود داشت (05/0p<)، به طوری که مصرف روغن دنبه در خانواده های روستایی بیشتر از خانواده های شهری بود. میانگین نمرات عملکرد مصرف روغن های خوراکی سالم و عوامل تقویت کننده در زنان شهری و روستایی اختلاف معنی داری را نشان داد (05/0p<)، به طوری که میانگین نمرات زنان شهری بیشتر از زنان روستایی بود.
نتیجه گیری: اجرای برنامه های آموزشی با استفاده از مدل های آموزشی مانند مدل پرسید در جهت اصلاح الگوی مصرف روغن های خوراکی به خصوص در مناطق روستایی در ارتقاء سطح سلامت جامعه موثر می باشد.
 

معصومه عباسی، ذبیح اله قارلی پور، احمد راهبر، شهرام ارسنگ جنگ، علی ابرازه، زهره کزازلو،
دوره 21، شماره 6 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: در کشور ایران یک چهارم زوج ها تجربه ناباروری داشته‌اند که این مشکل می تواند بر ابعاد مختلف زندگی زناشویی تاثیرگذار باشد. این مطالعه با هدف مقایسه ویژگیهای روانشناختی در زنان بارور و نابارور مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و مرکز ناباروری در شهر قم انجام شده است.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی مقطعی روی 160 نفر از زنان انجام گرفت. 80 نفر از زنان در سنین باروری بوده و برای دریافت مراقبت‌های روتین کودکانشان به مراکز بهداشتی مراجعه می نمودند و 80 نفر دیگر از میان زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری بودند که به صورت تصادفی ساده انتخاب گردیدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه‌های استاندارد اضطراب، افسردگی و سازگاری زناشویی جمعآوری گردیده و با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 20 از طریق آزمونهای دقیق فیشر، تی مستقل و کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: از نظر میانگین نمرات افسردگی (005/0= p)، اضطراب (02/0= p)، و سازگاری زناشویی (01/0= p)، تفاوت معنیداری در بین دو گروه مشاهده شد. به طوری که میانگین نمره افسردگی و اضطراب در زنان بارور بیشتر از زنان نابارور بود در حالی که میانگین نمره سازگاری زناشویی در زنان نابارور بیشتر از زنان بارور بود.
نتیجهگیری: از آنجایی که باروری می تواند با عوامل روانشناختی و سایر عوامل زمینهای فرد مرتبط باشد، بنابراین توجه به نیازهای مختلف آموزشی زنان بارور و نابارور باید به طور جدی مدنظر قرار گیرد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb