جستجو در مقالات منتشر شده



سید حسین هاشمی،
دوره 1، شماره 3 - ( 4-1376 )
چکیده

پس از افول نهضت علمی یونان و اسکندریه، بار دیگر در قرون وسطی علم در حوزه تمدن اسلامی بالیدن گرفت و در بین علوم مختلف، طب نیز شکوفا شد. حدود دو قرن لازم بود تا مسلمانان از طریق ترجمه کتب ملل گذشته قادر شوند در این مسیر علمی قرار گیرند. آنان به واسطه یک دستور دینی از پیامبر عظیم الشان خود که می فرمود آموختن علم حتی به میزان یک ساعت ثوابی معادل هفتاد ساعت عبادت دارد و نیز تاکید ایشان بر روی آموختن علم طب به این علم بسیار جدی تر پرداختند. از طرفی چون محمد(ص) می فرمود آن کس که به طبابت بپردازد ولی از آن علم سررشته ای نداشته باشد و جان بیماران را به مخاطره بیاندازد، نزد خداوند مسئول است، آنان با جدیت به کار آموختن و تحقیقات بدیع در فن پزشکی پرداختند و در اندک مدتی بدان چنان واقف و مسلط شدند که گوی سبقت را از پیشینیان خود ربودند. در این بین ایرانیان تازه مسلمان شده مانند دیگر رشته های علمی و فلسفی از دیگر ملل مسلمان پیشی جستند. تحقیقات وسیع آنان شامل همه زمینه های طبی بود. از یک طرف در کار بهداشت تن و روان می کاویدند و از سوی دیگر به چگونگی عملکرد هر یک از اندام ها می پرداختند و با پشتکار در شناخت بیماری ها مطالعه می کردند و از جهتی نیز در فنون درمانی و داروسازی به کشفیات تازه ای دست می یافتند و حاصل این ها دائره المعارفهای بزرگی بود که قرن ها پس از آنان در دانشگاه های معتبر جهان از جمله اروپا تدریس می شد و آنگاه که تمدن درخشان اسلامی به واسطه حمله مغولان و دیگر حوادث تاریخی رو به افول نهاد، اروپائیان با بهره گیری از همین تحقیقات و نوشته جات بود که پایه گذاری طب نوین را کردند. آنچه که مسلم است تاریخ پزشکی بطور جدی مدیون این دانشمندان بزرگ مسلمان می باشد، چیزی که البته خود نیز بدان صریحا معترف است.

اکرم بیاتی،
دوره 1، شماره 3 - ( 4-1376 )
چکیده

فرآیند آموزش به دلیل برد وسیع بانک اطلاعاتی کامپیوتر در بسیاری از رشته ها تقویت یافته و کامپیوترها به عنوان یک منبع یاددهی و یادگیری در همه سطوح آموزش برای مقاصد آموزشی کاربردهایی یافته اند. همزمان بقا گسترش کاربرد کامپیوتر در حطیه آموزش و پرورش ، آموزش با کامپیوتر در علوم پزشکی نیز توسعه یافت. از آنجا که کامپیوترهای آموزشی بر اساس نظریه های اسکینر شکل گرفته اند و تمام اصول شرطی شدن فعال در آنها به کار گرفته می شود ، تجربیات نمایانگر تاثیر انکارناپذیر آنها در تسهیل امر فراگیری می باشد.

منصور صفایی، محمد مهاجرامیری، وحید گوهریان،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده

مقدمه: دو روش درمانی برش وریدی سرپایی (AP) و خارج کردن (ST) در درمان واریس وریدی مورد استفاده قرار می گیرند. در این مطالعه شاخص هایی که به نظر می رسد در این دو روش با یکدیگر متفاوت باشند ارزیابی گردیدند.
روش کار: طی یک مطالعه مقطعی تحلیلی، 43 بیمار که جهت عمل ورید واریسی مراجعه کرده و با بهره گیری از یکی از روش هایST  و یا AP جراحی شده بودند، بررسی گردیدند. شاخص های سن، جنسیت، نوع عمل، عوارض بعد از عمل، مدت بستری و طول مدت زمان عمل در تمامی بیماران ثبت گردید.
نتایج: تعداد 19 و 24 بیمار به ترتیب تحت اعمال جراحی AP وST  قرار گرفتند. از نظر جنسیت تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد . میانگین طول بستری و مدت عمل در گروهST  به طور معناداری طولانی تر از گروه PA بود. از نظر هماتوم، پاراستزی و شدت درد، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده گردید.
نتیجه گیری: مدت زمان عمل، هماتوم، پاراستـزی و شـدت درد در دو روش AP نسبت به ST کم تر می باشد و از این رو می توان از روش AP در درمان واریس های وریدی بیش تر کمک گرفت.

شیما چهریی، پروین رستمی، ژیلا بزادی،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده

مقدمه: استرس واکنش طبیعی موجود زنده در مقابل اثر محرک های داخلی و خارجی است که در ضمن آن هورمون های استرس زا از طریق سیستم های قلبی-عروقی، مولد انرژی، ایمن سازی و ... ترشح می شود. از جمله عوامل استرس زا فعالیت های عضلانی، بی هوشی، جراحی، روزه داری، محرومیت از آب و ... را می توان نام برد. در این تحقیق بر آن شدیم تا استرس محرومیت از آب قبل از تولد را بر سطوح هورمونی و هسته دو شکلی جنسی هیپوتالاموس در موش نر نژاد ویستار بررسی نمائیم.
روش کار: طی یک مطالعه تجربی موش های نر و ماده نژاد ویستار بالغ با وزن حدود 180 گرم از انستیتو پاستور ایران تهیه و آمیزش داده شده و موش های ماده پس از بارداری با دو گروه کنترل و تجربی تفکیک شدند. در هر دو گروه شرایط آزمایشگاهی مشابه بود. دمای محیط نگهداری 2±20 سانتی گراد، فتوپریود 11:13 (روشنایی: تاریکی) و غذای مخصوص به اندازه کافی در اختیار آن ها قرار داده شد. نمونه های کنترل برای تمام مدت شبانه روز آب کافی در اختیار داشتند ولی نمونه های تجربی از آغاز هفته سوم بارداری تا پایان این هفته تنها بین ساعات 18 تا 19 به آب دسترسی داشتند. چهل و دو روز پس از تولد نمونه ها جهت تهیه خون تحت بی هوشی خفیف قرار گرفتند. سپس به روش متداول روز تهیه بافت مغز انجام شد.
نتایج: میانگین سطوح تستوسترون در گروه تجربی به میزان معناداری کم تر از گروه کنترل بود (p<0/001)، در حالیکه میانگین پروژسترون در گروه تجربی افزایش معناداری را در مقایسه با کنترل نشان داد (P<0/001). اختلاف آماری معناداری در میزان استرادیول سرم در گروه تجربی و کنترل وجود نداشت. استرس محرومیت از آب قبل از تولد سبب کاهش تراکم و تعداد کلی نرون های تشکیل دهنده هسته های MPO و Sch نسبت به نمونه کنترل شد.
نتیجه گیری: استرس محرومیت از آب قبل از تولد با تاثیر بر هسته های MPO و Sch و مهار نسبی آن ها کاهشی را در ترشح هورمون تستوسترون ایجاد می کند که سبب بروز برخی رفتارهای جنسی غیر معمول و مشابه رفتار جنسی ماده در نرهای تجربی پس از تولد و بلوغ می گردد.

هادی حسن خانی، عیسی محمدی، فرهاد معظمی، منیژه مختاری، محمدمهدی نقی زاده،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده

مقدمه: هیپوترمی بعد از عمل جراحی با افزایش فشار خون شریانی، ضربان قلب و غلظت کاتکولامین پلاسما همراه است. این عامل به طور فیزیولوژیک استرس زا بوده و خطرات زیادی را برای بیمار به دنبال دارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر میزان دمای سرم تزریقی بر اوضاع همودینامیک بیمار طی عمل جراحی، لرز بعد از عمل و زمان ریکاوری حین اعمال جراحی ارتوپدی بود.
روش کار: این تحقیق از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی بود. در این بررسی ضربان قلب، فشار خون شریانی، دمای پوستی و ازوفاژیال طی اعمال جراحی ارتوپدی در 60 بیمار داوطلب که به طور تصادفی به دو گروه براساس دمای سرم تزریقی تقسیم شده بودند، اندازه گیری شد. در یک گروه سرم با استفاده از یک گرم کننده سرم حین تزریق گرم شد و به بیمار تزریق می گردید (گروه نورموترم). در گروه دیگر، سرم در دمای محیط تزریق می شد (گروه هیپوترم). بعد از عمل هم زمان ریکاوری وشدت لرز بیماران ثبت گردید.
نتایج: میانگین دمای ازوفاژیال و پوستی حین عمل، میانگین فشار خون شریانی بعد از عمل در گروه هیپوترم در مقایسه با گروه نورموترم به ترتیب کاهش و افزایش معناداری را نشان داد. میزان بروز لرز و زمان ریکاوری به طور معناداری در گروه نورموترم پائین تر بودند.
نتیجه گیری: گرم نمودن سرم تزریقی طی عمل جراحی جهت کاهش میزان تغییرات فشار خون شریانی، دمای بدن، میزان بروز لرز و زمان ریکاوری ضروری است.

علی قضاوی، افسانه زرگنج فرد، قاسم مسیبی، بهاره قاسمی، شیما غزالی،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده

مقدمه: پره اکلامپسی حالت ویژه ای از بارداری است که با افزایش فشار خون، دفع پروتیین از ادرار و ادم منتشر مشخص می شود. این حالت معمولا در سه ماهه سوم بارداری رخ می دهد و یکی از متداول ترین عوامل مرگ و میر و ایجاد بیماری در مادران سراسر دنیا است. در ایران مطالعه ای در مورد اتیولوژی و پاتوژنز ایمونولوژیک پره اکلامپسی انجام نشده است.
روش کار: این پژوهش از نوع مقطعی تحلیلی بود.  در این تحقیق میزان C3 و C4 کمپلمان وIgA ، IgG و IgM در 20 خانم مبتلا به  پره اکلامپسی، 20 خانم باردار طبیعی و 20 خانم غیرباردار که از نظر سن، نمایه توده بدن، تعداد زایمان و سن بارداری همسان شده بودند، اندازه گیری شد. پس از گرفتن رضایت نامه کتبی آگاهانه، از افراد مورد مطالعه، نمونه خون گرفته شد. سرم جمع آوری شده جهت بررسی شاخص های ایمونولوژیک توسط روش انتشار ایمنی شعاعی منفرد مانسینی آنالیز شد.
نتایج: میزان C4 در خانم های مبتلا به پره اکلامپسی شدید به طور معنا داری نسبت به خانم های مبتلا به پره اکلامپسی خفیف و بارداری های طبیعی کاهش یافته بود، در حالی که میزان C3 تفاوتی در بین گروه ها نشان نداد. میانگین غظلت IgG در خانم های غیرباردار نسبت به خانم های مبتلا به پره اکلامپسی و باردارهای طبیعی افزایش معناداری داشت. کاهش معناداری نیز در میانگین غلظت IgA خانم های باردار طبیعی در مقایسه باخانم های غیر باردار وجود داشت. تفاوت معناداری بین میانگین غلظت IgM بین گروه های مختلف مورد مطالعه مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دهنده تغییراتی در عوامل ایمونولوژیک خانم های مبتلا به پره اکلامپسی می باشد که احتمالا در پاتوژنز این بیماری در خانم های ایرانی نقش دارد.

بابک عشرتی، کوروش هلاکویی نایینی، جعفر حسن زاده، مهرداد برهانی، فرشاد پورملک،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده

مقدمه: رشد طبیعی کودکان نشان دهنده سلامت آنها است؛ بدین ترتیب در هر کودک زیر 5 سال، پایش رشد در اکثر مراکز ارایه خدمات بهداشتی درمانی به عنوان وسیله ای برای غربالگری بیماری های احتمالی کودکان استفاده  می شود. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر دفعات مراقبت در طی سال اول زندگی براندازه دور سر و بروز FTT صورت گرفت.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت یک مطالعه هم گروهی تاریخی انجام شد که طی آن کلیه کودکان متولد سال های 79 و 1380 تحت پوشش پایگاه تحقیقات جمعیتی ابوذر دانشگاه علوم پزشکی تهران مورد بررسی قرار گرفتند. برای بررسی وجود رابطه بین متغیر های تحت مطالعه از مدل های رگرسیون خطی، لجستیک و کاکس استفاده شد.
نتایج: بر اساس نتایج مدل رگرسیون خطی، بین تعداد مراقبت و اندازه دور سر رابطه معنا داری به دست نیامد. با استفاده از مدل لجستیک بین بروز FTT و کل مراقبت های انجام شده قبل از بروز FTT  رابطه معنا داری وجود داشت. در مدل کاکس نیز در کودکان مبتلا به FTT تعداد مراقبت انجام شده قبل از بروز FTT با زمان وقوع آن دارای ارتباط معنا داری مشاهده گردید.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش به نظر می رسد که انجام مراقبت ها در شاخص تن سنجی دور سر نقش نداشته است، ولی در جلو گیری از ایجاد افت رشد در کودکان FTTدر معرض خطر دارای نقش پیشگیری کننده می باشد.
 

عباسعلی محرابیان، محمد همایونی، علیرضا نصرالهی، همایون زجاجی، یونس حماسی،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده

مقدمه: زخم پپتیک ضایعه ای در مخاط معده یا دوازدهه است که در پاتوژنز آن اسید و پپسین نقش اصلی را دارند. هلیکوباکتر پیلوری نقش مهمی پاتوژنز زخم پپتیک در افراد طبیعی دارا می باشد. زخم پپتیک در بیماری های مزمن از جمله نارسایی مزمن کلیه شایع تر بوده که علت آن نامشخص است.
روش کار: طی یک بررسی مقطعی توصیفی شیوع زخم پپتیک در 98 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مورد بررسی قرار گرفت و ارتباط آن با هلیکوباکتر پیلوری ارزیابی شد. در این پژوهش بیماران مراجعه کننده به بیمارستان شهدای تجریش تهران در طی 18 ماه با داشتن سطح کراتینین بالاتر یا مساوی 2 میلی گرم در دسی لیتر حداقل طی سه ماه گذشته به عنوان نارسایی مزمن کلیه در نظر گرفته شدند. افرادی که دارای شرایط استرس زای شدید بودند و یا تحت درمان داروهای ضد التهابی غیر استروییدی یا داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی و ضد هلیکوباکتر پیلوری قرار داشتند، از مطالعه کنار گذاشته شدند. بیماران توسط فوق تخصص گوارش آندوسکوپی شده و از نظر شواهد زخم پپتیک  بررسی گردیدند.
نتایج: تعداد 98 بیمار با میانگین سنی 56 سال در این مطالعه شرکت کردند که 52 درصد آنها علایم گوارشی داشتند. از این تعداد 19 نفر (19 درصد) زخم پپتیک داشتند که 5 مورد آن هلیکوباکتر پیلوری مثبت بود. تعداد 45 نفر (46 درصد) از کل بیماران دارای هلیکوباکتر پیلوری منفی بودند.
نتیجه گیری: شیوع هلیکوباکتر پیلوری و زخم پپتیک در نارسایی مزمن کلیه در این تحقیق با شیوع آنها در جامعه همخوانی داشت. همچنین تفاوت شیوع زخم پپتیک در مردان (23 درصد) نسبت به جامعه (12 درصد) بیش تر بود.

کامران مشفقی، نادر دادگر، محمد رفیعی،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده

مقدمه: حدود 6 درصد از موارد تازه تشخیص داده شده سرطان در آمریکا مربوط به بیماری های لنفوپرولیفراتیو و لوکمی بوده و 9 درصد علت مرگ و میر افراد مبتلا به سرطان نیز مربوط به این دو گروه بیماری است. بهره گیری از آزمون های ساده، ارزان قیمت، در دسترس و دقیق در معاینه بالینی اشخاص مشکوک به این بیماری ها موجب تشخیص سریع تر و درمان مناسب تر می شود. این امر در نهایت باعث بهبود کیفیت زندگی و یا کاهش مرگ و میر افراد مبتلا می گردد.
روش کار: این بررسی یک مطالعه مقطعی توصیفی بود که به مدت یکسال و به صورت رو به جلو انجام پذیرفت. طی این پژوهش 42 بیمار با تشخیص تازه لنفوپرولیفراتیو و 21 بیمار با تشخیص لوکمی حاد مورد بررسی قرار گرفتند. سطح لاکتات دهید روژناژ 7 (LCH)، سرعت رسوب گلبول های قرمز  (ESR)و آلکالات فسفاتاز (ALP) در کلیه بیماران ارزیابی گردید. در معاینه بالینی بیماران نیز به بزرگی کبد، بزرگی غدد لنفاوی و طحال توجه خاصی  شد.
نتایج: بر اساس یافته های این تحقیق مشخص گردید که بهترین آزمایش ها در افتراق و نفی کردن لوکمی حاد از لنفوپرولیفراتیو، به ترتیب تعیین سطح ESR و LDH می باشند. حساس ترین و اختصاصی ترین آزمون ها نیز در افتراق دو بیماری فوق به ترتیب تعیین سطح LDH و بررسی بزرگی کبد بودند. همچنین مشخص گردید کهLDH  بهترین آزمون غربالگری در افتراق لوکمی ها از لنفوپرولیفراتیو ها می باشد.
نتیجه گیری: در خواست آزمایش های ساده ای نظیر ESR ،LDH و ALP و همچنین توجه بیش تر به نشانه هایی چون بزرگی طحال و کبد و بزرگی غدد لنفاوی محیطی در هر بیمار با شک به تشخیص بیماری های لنفوپرولیفراتیو و لوکمی حاد باعث تسهیل در تفکیک این دو گروه بیماری از یکدیگر می شود.

محبوبه نادری نسب، پریسا فاتح منش، بهار شهنوازی،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده

مقدمه: در دهه 1950 وانکومایسین به عنوان یک آنتی بیوتیک مفید جهت درمان عفونت های حاصل از سوش های استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین معرفی گردید پس از گذشت سه دهه از مصرف وانکومایسین،  استافیلوکوک های کوآگولاز منفی  مقاوم به آن گزارش شد. در این مطالعه به بررسی مقاومت استافیلوکوک ها نسبت به این آنتی بیوتیک پرداخته شد.
روش کار: در این بررسی به مدت 6 ماه 50 نمونه استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از بیماران سوختگی بیمارستان امام رضا (ع) و به همان تعداد باکتری جدا شده از بیماران بستری در بیمارستان قائم (عج) مورد آزمایش قرار گرفتند. تمام استافیلوکوک های انتخاب شده جهت آزمایش نسبت به متی سیلین مقاوم بودند و حداقل غلظت ممانعت کننده از رشد (MIC) آنها نسبت به وانکومایسین اندازه گیری شد.
نتایج: از 50 باکتری جدا شده از بیماران سوختگی بیمارستان امام رضا (ع)، 4 مورد در برابر وانکومایسین دارای MIC معادل 12/5 میکروگرم در میلی لیتر بودند. در باکتری های جدا شده از بیماران بستری در بیمارستان قائم (عج)، 1 مورد دارای MIC  معادل 12/5 میکروگرم در میلی لیتر بود.
نتیجه گیری: با توجه به گسترش مقاومت نسبت به وانکومایسین پیشنهاد می گردد سعی شود که در بخش های بیمارستانی از جایگزین شدن این گونه باکتری های مقاوم ممانعت به عمل آورده شود.

حمید ابطحی، علی هاتف سلمانیان، سیما رافتی، قربان بهزادیان نژاد،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: بروسلوز از مهم ترین بیماری های زئونوتیک است که باعث سقط جنین و نازایی در دام ها و بروز تب مواج در انسان می گردد. استفاده از واکسن رایج یعنی سویه  S19بروسلا آبورتوس عوارض متعددی برای دام ها دارد. پروتیین  P39بروسلا از جمله پروتیین های فضای پری پلاسمیک است که به عنوان یکی از شاخص های مهم ایمنی زا مطرح است. با تولید پروتیین نو ترکیب P39 می توان مطالعات بیش تری در زمینه توانایی این پروتئین در تحریک پاسخ های ایمنی زا بر علیه بروسلا انجام داد. لذا در این تحقیق تولید و تخلیص این پروتئین در باکتری اشریشیا کلی به صورت نو ترکیب انجام گرفته است.
روش کار: در این تحقیق تجربی با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز، ژن P39 از باکتری بروسلا آبورتوس تکثیر گردید. پس از تخلیص ژن P39، در ناقلین پلاسمیدی و pSK+ 4T1 pGEXکلون گردید. بنابراین ساختارهای P39-pSK+ و P39-4T1 pGEXتهیه گردید. برای تولید پروتیین نوترکیب  P39 ابتدا ساختار پلاسمیدی P39-4T1 pGEX وارد باکتری اشریشیا کلی سویه BL21 شد. سپس تولید پروتیین با القای پلاسمید P39-4T1 pGEXتوسط IPTG صورت گرفت. پروتیین تولید شده با استفاده از کیت تخلیص پروتئین گلوتاتیون اس ترانسفرآز سفارز خالص گردید. میزان پروتیین خالص شده با استفاده از روش براد فورد اندازه گیری شد.
نتایج: ترادف نوکلئوتیدی ژن تکثیر شده توسط PCR کلون شده در ناقل پلاسمیدی+pSK کاملا با ژن P39 بروسلا آبورتوس یکسان بود. تولید پروتیین P39 با القا پلاسمید P39-4T1 pGEX انجام گردید. میزان پروتیین خالص شده برابر 200 میکروگرم در میلی لیتر به دست آمد.
نتیجه گیری: تولید پروتیین نو ترکیب  P39بروسلا آبورتوس که در سیتوپلاسم باکتری اشریشیا کلی ناپایدار است، با استفاده از ناقلین دارای پروتیین الحاقی نظیر 4T1  pGEXدر میزبان اشریشیا کلی سویه BL21 امکان پذیر است.

محمدرضا اعتمادی فر، حمید آلمانی، محمدحسین دهقانی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: شکستگی انتهای رادیوس یکی از شکستگی های شایع اندام فوقانی است که درمان آن مورد بحث و اختلاف نظر است و درمان نامناسب می تواند عوارض قابل توجهی به دنبال داشته باشد. در این مطالعه قصد داریم نتایج درمان با روش ثابت کننده خارجی را بررسی نماییم.
روش کار: مطالعه به صورت بدون شاهد و نمونه گیری به روش آسان بود. این بررسی به مدت یک سال روی ۳۰ شکستگی (۲۶ بیمار) انجام شد که براساس رادیوگرافی محل شکستگی نوع ۴ یونیورسال ۵ بودند. عمل جراحی با تکنیک استاندارد با بیهوشی عمومی یا منطقه ای انجام و بیماران تا یک سال پس از عمل جراحی پیگیری و از نظر میزان کوتاهی، زاویه سطح مفصلی و دامنه حرکتی و وجود درد مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: ۲۴ مرد و ۲ زن با میانگین سنی ۵±۲۸ سال مورد بررسی قرار گرفتند. در همه بیماران جوش خوردن به طور بالینی و رادیوگرافی حاصل شد. ۲ مورد عفونت خفیف محل پین وجود داشت که با درمان دارویی برطرف شد. در یک مورد اختلال خفیف شاخه حسی عصب رادیال روی داد که پس از مدتی برطرف شد و در هیچ مورد ضایعه تاندونی وجود نداشت. میانگین انحراف به طرف کف دست ۶/۶±۵/۴ و انحراف اولنار ۴/۵±۱۲/۵ بوددر ۴ مورد درد هنگام فعالیت های شدید، ۲ مورد محدودیت حرکت خفیف و یک مورد محدودیت حرکت شدید وجود داشت.
نتیجه گیری: در مقایسه با سایر مطالعات نتایج این مطالعه در بسیاری از موارد خیلی بهتر است و توصیه می شود که در درمان شکستگی های ناپایدار انتهای تحتانی رادیوس و به خصوص در صورت توسعه به داخل مفصل رادیوکارپال از این روش درمانی استفاده شود.

آرش بیات، محمد ملکی، مهدی اکبری، رضا صالحی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: پرتوهای صوتی گوشی به عنوان آزمون معتبری که فعالیت سلول های مویی خارجی را منعکس می کنند شناخته شده اند و از این رو برای ارزیابی تغییرات حلزونی نظیر آنچه که بعد از قرارگیری در معرض نوفه (نویز) ایجاد می شود بسیار مفید می باشند.
روش کار: طی یک مطالعه کارآزمایی بالینی ۷۴ فرد داوطلب ۲۵-۱۸ ساله به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایشات ادیومتری اصوات خالص و تمپانومتری شرکت کنندگان در روز انجام آزمایش در محدوده هنجار قرار داشت. در این پژوهش ابتدا آزمون های پرتوهای صوتی گوشی خود به خودی، گذرا، و اعوجاجی از هر دو گوش فرد مورد آزمایش به عمل می آمد که به عنوان یک سطح پایه ارزیابی برای ما در نظر گرفته می شد. سپس یک گوش فرد انتخاب شده و در شدت SPL ۱۰۰ دسی بل و به مدت ۵  دقیقه در گوش وی نوفه ارایه می گردید. پس از گذشت ۲ دقیقه پس از خاتمه ارایه نوفه، مجددا ارزیابی های قبلی در هر دو گوش تکرار می گردید و دامنه پاسخ ها در دو گوش با یکدیگر مقایسه می شدند. 
نتایج: در ۳۴ نفر از افراد شرکت کننده ارایه نوفه در گوش تحت نوفه منجر به کاهش سطح دامنه و یا حذف پاسخ های SOAE شد. یکی از یافته های جالب در این تحقیق ظهور قله های جدید درپاسخ های SOAE در گوش مقابل پس از ارایه نوفه بود. نوفه ارایه شده کاهش آماری معنا داری را در دامنه پاسخ TEOAE هم در گوش تحت تاثیر نوفه و هم در گوش مقابل آن پدید آورد. مقایسه میانگین دامنه پاسخ های DPOAE قبل و بعد از قرار گیری در معرض نوفه در گوش تحت تاثیر نوفه، در محدوده ۶۲۹۹- ۱۶۸۵ هرتز معنا دار بود، ولی این مقایسه در گوش مقابل معنی دار نبود. میانگین زمان نهفتگی DPOAE در قبل و بعد از قرارگیری در معرض نوفه هم در گوش تحت تاثیر نوفه و هم در گوش مقابل آن، اختلاف آماری معنا داری را نشان نداد.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که پرتوهای صوتی گوشی یک ابزار مناسب در ردیابی آسیب شنوایی ناشی از نوفه می باشند. همچنین TEOAEs در مقایسه با سایر آزمون ها از حساسیت بیش تری در ردیابی این آسیب برخوردار است و حتی می توان آنرا به عنوان یک ابزار غربالگری بسیار سریع جهت بررسی حساسیت پذیری نسبت به آسیب شنوایی ناشی از نوفه پیش از ورود به محیط های صنعتی پر سر و صدا در نظر گرفت.

فاطمه دره، رویا کلیشادی، منیژه کهبازی، کتایون ربیعی، سعید حیدری، عبدالمهدی بقایی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: از عوامل خطرزای بیماری های عروق کرونر به فعالیت جسمی خصوصا در کودکان و نوجوانان کم تر توجه شده است. مطالعات مختلفی میزان فعالیت جسمی آنان را از حد استاندارد برای حفظ سلامتی پایین تر نشان داده است. در این مطالعه الگوی فعالیت جسمی کودکان و نوجوانان نواحی مرکزی ایران بررسی می گردد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی که قسمتی از مرحله اول طرح قلب سالم اصفهان می باشد و در سال 1381 صورت گرفته، آگاهی نگرش و عملکرد 4000 کودک و نوجوان شهری و روستایی مقطع پیش دبستانی تا دبیرستان استان های اصفهان (شهرستان اصفهان و نجف آباد) و مرکزی (شهرستان اراک) و والدین این دانش آموزان و 500 نفر از مربیان و مسئولین مدارس، در مورد فعالیت فیزیکی و مدت زمان تماشای تلویزیون از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه گیری به شکل خوشه ای تصادفی و به نسبت جمعیت شهری و روستایی ساکن در دو استان انتخاب شده است. داده ها با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل و P<0/05 معنی دار تلقی شد.
نتایج: حدود 40 درصد دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان در دو استان کم تر از دو ساعت در هفته در مدرسه ورزش منظم انجام می دادند. میزان انجام ورزش صبحگاهی منظم و ساعات ورزش مدرسه در دختران بیش از پسران (P<0/00001) ولی ورزش منظم خارج از مدرسه و عضویت در تیم ورزشی در پسرها بیش تر بوده است (P<0/001). بیش از 77 درصد والدین نسبت به اهمیت ورزش دوران کودکی در سلامت فرزندانشان آگاهی نداشتند. میانگین مدت زمان تماشای تلویزیون در کودکان سنین مختلف 4 ساعت در روز بوده است.
نتیجه گیری: میزان فعالیت جسمی دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان نواحی مرکزی ایران کم تر از میزان مطلوب می باشد و مدت زمان تماشای تلویزیون بیش از مقادیر توصیه شده می باشد.

عباس رضایی، ذبیح الله شاهمرادی، امیر حسین سیادت، علی اصیلیان،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: در بعضی از مقالات احتمال افزایش شیوع کاندیدای دهانی در بیماران دچار پسوریازیس و همچنین احتمال تاثیر آن در تشدید و یا مزمن شدن بیماری پسوریازیس مطرح شده است. لذا بررسی شیوع کاندیدای دهانی در بیماران مبتلا به پسوریازیس و مقایسه آن با افراد سالم مورد توجه قرار گرفته است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی 43 فرد مبتلا به پسوریازیس و 43 فرد به ظاهر سالم مراجعه کننده به درمانگاه های پوست وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به صورت تصادفی انتخاب و از لحاظ وجود یا عدم وجود کاندیدا آلبیکنس در مخاط دهان توسط لام مستقیم و کشت مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: بر طبق نتایج این مطالعه تحلیلی، 44/2 درصد از بیماران مبتلا به پسوریازیس با کاندیدا آلبیکنس حفره دهان آلوده بودند که این میزان برای افراد سالم 25/6 درصد بود و این اختلاف معنی دار بود (P=0/05). همچنین رابطه معنی داری بین شدت پسوریازیس و شیوع کاندیدا آلبیکنس دهان وجود داشت (P=0/05).
نتیجه گیری: در این تحقیق مشخص شد که شیوع مخمر کاندیدا در بیماران مبتلا به پسوریازیس بیش تر از افراد سالم است. با توجه به نتایج این مطالعه، توصیه می شود که کلیه بیماران دارای پسوریازیس از لحاظ وجود کاندیدا آلبیکنس دهان بررسی شده و در صورت مثبت بودن آزمایش، تحت درمان مناسب با داروهای ضد قارچ قرار گیرند.

زهرا هنر کار، موید علویان، شهرام سمیعی، کیوان سعید فر، مهناز بالادست، رحیم آقازاده، محمدرضا زالی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: هپاتیت B مخفی حالتی است که آنتی ژن سطحی هپاتیت B در سرم بیمار منفی بوده ولی DNA ویروس هپاتیت B در سرم یا بافت کبدی ایشان قابل کشف باشد. در این مطالعه فراوانی هپاتیت B مخفی در بیماران هپاتیت C مزمن و نیز تغییرات بیوشیمیایی و هیستولوژیک آنان تحت بررسی قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه توصیفی نمونه گیری به صورت مبتنی بر هدف انجام شد، به طوریکه 27 بیمار هپاتیت C مزمن که HBsAg آنها منفی بوده و طی سال های 1380 و 1381 به دو مرکز هپاتیت تهران و مرکز تحقیقات بیماری های گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مراجعه و تحت نمونه برداری کبد قرار گرفته بودند وارد مطالعه شدند. بر روی بلوک پارافینی نمونه کبدی این بیماران آزمایشات واکنش زنجیره ای پلیمراز برای وجود HBVDNA و نیز آزمایش های ایمونوهیستو شیمی برای حضور و کشف HBsAg و آنتی ژن مرکزی هپاتیت B انجام گرفت.
نتایج: از میان 27 نمونه بررسی شده PCR بیماران در 5 مورد (19درصد) از نظر HBVDNA مثبت گزارش شد. در کلیه این بیماران تست های IHC از نظر HBsAg و HBcAg منفی گزارش گردید. تغییرات هیستولوژیک سیروز و علایم سیروز جبران نشده فقط در گروه  HBVDNA مثبت دیده شد.
نتیجه گیری: فراوانی هپاتیت B مخفی در بیماران مبتلا به هپاتیت C نسبتا قابل توجه است. در این بیماران، هپاتیت B مخفی می تواند آسیب به کبد را تشدید نموده، روند پیشرفت به طرف سیروز را تسریع نماید.

بیژن یزدی، محمدرضا نورزاده،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: تشنج درمانی با الکتریسیته یکی از مهم ترین روش های درمانی در روان پزشکی است که به عنوان کم عارضه ترین درمان در اختلالات روانی مورد استفاده قرار می گیرد. از داروهای بیهوشی مهمی که به طور معمول در ایران به این منظور مصرف می شود تیوپنتال سدیم با دوز 3/5-0/5 میلی گرم بر کیلوگرم و پروپوفل با دوز3-2 میلی گرم بر کیلوگرم می باشد که هر کدام از داروهای فوق تاثیرات مخصوص به خود را بر سیستم های مختلف بدن گذارده و پاسخ های متفاوت اتونومیک را در بیماران موجب می شود. بنابراین مقایسه اثرات درمانی و عوارض این دو دارو در بیماران تحت درمان با تشنج درمانی با الکتریسیته ضروری به نظر می رسد.
روش کار: در این مطالعه که یک مطالعه از نوع کار آزمایی بالینی متوالی متقاطع می باشد تعداد 40 بیمار کاندید تشنج درمانی با الکتریسته در دو نوبت مورد بررسی قرار گرفته اند که یک نوبت از داروی پروپوفل و نوبت بعدی از تیوپنتال سدیم جهت القای بیهوشی استفاده شد. اطلاعات قبل، حین و بعد از عمل از نظر مدت زمان تشنج، فشار خون، ضربان قلب و میزان آگاهی فرد توسط پرسشنامه جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
نتایج: مدت زمان تشنج در مورد پروپوفل کم تر از تیوپنتال بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (P<0/001). شار خون در مورد تیوپنتال به مقدار زیادی نسبت به پروپوفل افزایش نشان داد (P<0/001). همچنین گروه گیرنده تیوپنتال افزایش بیش تر ضربان قلب را نشان می داد اما این اختلاف معنی دار نبود.
نتیجه گیری: استفاده از پروپوفل در تشنج درمانی با الکتریسیته نسبت به تیوپنتال عوارض کم تری دارد و استفاده از آن توصیه می شود.

عبدالجلال مرجانی، غلامرضا وقاری، فریده توحیدی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

 مقدمه: بیمارانی که دچار بیماری مزمن کلیوی هستند و همودیالیز می شوند بیش تر در معرض تخریب سلولی رادیکال های آزاد می باشند. هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر همودیالیز بر تغییرات سطح پراکسیداسیون لیپید پلاسما و فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان گلبول قرمز می باشد.
روش کار: مطالعه از نوع تحلیلی و روش نمونه گیری مبتنی بر هدف بود. 22 بیمار همودیالیزی واجد شرایط مطالعه که جهت دیالیز به بخش دیالیز مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان مراجعه می نمودند و 22 فرد سالم که از لحاظ سن و جنس با بیماران همودیالیزی همسان شدند به طور تصادفی برای مطالعه انتخاب گردیدند. سطح پراکسیداسیون لیپید پلاسما (که به صورت مالون دی آلدئید) بیان می شود و فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان گلبول قرمز (سوپر اکسید دیسموتاز) قبل و بعد از عمل دیالیز در گروه بیماران بررسی و مقایسه شد. همچنین در هر مقطع، موارد ذکر شده با گروه افراد سالم نیز مقایسه گردید. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد و اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون آماری تی دانش آموزی مورد ارزیابی قرار گرفت. 
نتایج: سطح پلاسمایی مالون دی آلدئید گروه کنترل و قبل از دیالیز بیماران همودیالیزی اختلاف معنی داری نشان داد (P<0/001). همچنین سطح پلاسمایی مالون دی آلدئید بیماران همودیالیزی بعد از دیالیز در مقایسه با قبل از دیالیز و گروه کنترل افزایش معنی داری نشان داد (در هر مورد P<0/001)، فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان گلبول قرمز بیماران همودیالیزی نیز بعد از دیالیز در مقایسه با قبل از دیالیز و گروه کنترل کاهش معنی داری داشت. بعد از دیالیز در مقایسه با قبل از دیالیز و گروه کنترل کاهش معنی داری داشت (P<0/001).
نتیجه گیری: کاهش فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان گلبول قرمز و افزایش میزان پراکسیداسیون لیپید پلاسمای بیماران همودیالیزی ممکن است در پیشرفت بیماری های قلب و عروق در آنان نقش مهمی داشته باشد، بنابراین به کار گیری تدابیری جهت به حداقل رسانیدن این تغییرات می تواند در کاهش خطر این بیماری ها و بهبود کیفیت زندگی بیماران تحت همودیالیز اهمیت به سزایی داشته باشد.

قاسم مسیبی، محمد موذنی،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1383 )
چکیده

مقدمه: سلول های دنریتیک در القاء پاسخ ایمنی سلولی نقش اساسی را ایفا می کنند. مطالعات نشان می دهد که در بافت های مختلف نوع پاسخ ایمنی متفاوت می باشد. این احتمال وجود دارد که توانایی سلول های دنریتیک در القاء پاسخ تکثیری در بافت های مختلف یکسان نباشد و ممکن است خصوصیت تولروژنیک ذاتی کبد نیز بخاطر عدم توانایی سلول های دنریتیک کبدی در القاء پاسخ ایمنی باشد.
روش کار: در این مطالعه سلول های دنریتیک طحال (بافت لنفاوی) و کبد (بافت غیر لنفاوی) موش نرمال C57BL/6 با روش هضم آنزیمی و محیط گرادیان نایکودنز جدا و در محیط کشت با غلظت مناسبی از پپتنید میلین الیگودندروسیت گلیکوپروتئین 55-35 پالس گردید. حدود 6 ضربدر ده به توان 5 سلول دنریتیک کبدی و طحالی پالس شده به طور مجزا و به صورت زیر جلدی به کف پای هر موش تجویز گردید. به گروه های کنترل نیز سلول های دنریتیک پالس نشده تزریق شد. پس از گذشت 5 روز، سلول های تک هسته ای غدد لتفاوی ناحیه ای پشت زانویی موش های ایمونیزه جدا و میزان پاسخ تکثیری این سلول ها در حضور و عدم حضور پپتید 35-55MOG ارزیابی گردید.
نتایج: نتایج نشان داد که میزان پاسخ تکثیری در موش های ایمونیزه شده با سلول های دنریتیک کبدی یا طحالی پالس شده با پپتید MOG35-55  در مقایسه با گروه های کنترل مربوطه به طور قابل ملاحظه ای بیش تر بود (p<0/004). از طرفی تفاوت معنی داری در میزان تکثیر سلولی بیم موش های ایمونیزه شده با سلول های دنریتیک و طحال مشاهده نشد.
نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که سلول های دنریتیک کبد و طحال به خوبی قادرند در محیط کشت با آنتی ژن پالس شده و پاسخ تکثیری مناسبی را القاء کنند. عدم تفاوت در توانایی سلول های دندریتیک کبد و طحال در القاء پاسخ تکثیری ممکن است مبین این موضوع باشد که نوع پاسخ در شرایط داخل بدن و خارج بدن متفاوت است و فاکتورهای ریز محیطی بافتی می توانند بر سرنوشت پاسخ ایمنی تاثیرگذار باشند.

هوشنگ طالبی، حسام الدین مدیر،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1383 )
چکیده

مقدمه: انجام عمل لارنگوسکپی و لوله گذاری داخل تراشه، یکی از دردناک ترین و محرک ترین اقدامات بوده و واکنش شدید سیستم عصبی هودکار را به دنبال خواهد داشت. برای جلوگیری از این واکنش و عواقب بلقوه خطرناک ناشی از آن، در زمان القاء بیهوشی از داورهای متفاوتی استفاده می شود. این تحقیق جهت بررسی اثر دو داروی گزیلوکایین و سوفنتانیل بر روی تغییرات فشار خون و ضربان قلب در هنگام لارنگوسکپی و لوله گذاری داخل تراشه صورت پذیرفته است.
روش کار: این بررسی بر روی یک صد بیمار کاندید اعمال جراحی انتخابی که در کلاس (آ اس آ) یک و دو قرار داشته اند انجام شد. بیماران در دو گروه مساوی 50 نفری قرار گرفتند. به یک گروه گزیلوکایین 1/5 میلی گرم بر کیلوگرم وریدی 90 ثانیه و به گروه دوم سوفنتانیل 0/25 میکروگرم بر کیلوگرم وریدی 120 ثانیه قبل از لارنگوسکپی تزریق شد. سپس لارنگوسکپی و لوله گذاری داخل تراشه انجام گرفت. نگه داری بیهوشی در هر دو گروه یکسان بوده است. ضربان قلب و فشار خون از زمان شروع لارنگوسکپی تا نه دقیقه بعد به فواصل هر سه دقیقه ثبت شد.
نتایج: نتایج نشان می دهد در زمان لارنگوسکپی سوفنتانیل و گزیلوکایین اثرات نسبتا مشابهی بر تغییرات همودینامیک داشتند. همچنین تفاوت معنی داری بین اثر دو داروی مذکور بر فشار خون دیاستولیک ثبت شده در کلیه زمان ها مشاهده نشد. ولی در زمانهای سوم، ششم و نهم پس از لارنگوسکپی سوفنتانیل بهتر از گزیلوکایین تغییرات ضربان قلب و فشار خون سیستولیک را کنترل نموده که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بوده است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که داروی سوفنتانیل بهتر از گزیلوکایین توانسته تغییرات همودینامیک ناشی از لارنگوسکپی و لوله گذاری داخل تراشه را کنترل کند و با توجه به عوارض بسیار اندک آن بهتر است از این دارو در بیماران در معرض خطر استفاده گردد.


صفحه 1 از 25    
اولین
قبلی
1
...
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb