اسماعیل مشیری، بیژن یزدی، محمد خلیلی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه: اضطراب قبل از عمل رخداد شایعی است. برای رفع آن از روشهای گوناگون، نظیر ویزیت قبل از عمل، اطمینان بخشی توسط روانشناس و یا پیش داروی آرامبخش استفاده میگردد.این مطالعه با هدف تعیین اثر دو داروی پروپوفول و میدازولام به عنوان پیش داروی بیهوشی بر اضطراب بیمارقبل از بیهوشی انجام گردیده است. روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکوربوده که درآن 60 بیمار با کلاس 1 معیار انجمن متخصصین بیهوشی امریکا کاندید عمل جراحی انتخابی شکم انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه 20 نفره پروپوفول (4/0 میلیگرم در هر کیلو گرم وریدی)، میدازولام ( 04/0 میلی گرم در هر کیلو گرم وریدی) و پلاسبو (5 سی سی نرمال سالین وریدی) تقسیم شدند. برای سنجش درجه اضطراب از دو معیار سنجش بصری و روش نمره دهی بالینی عینی استفاده گردید. ضربان قلب، فشار نبض، تعداد تنفس و میزان اشباع اکسیژن شریانی، قبل از تجویزدارو و پس از آن در سه نوبت به فواصل5/2 دقیقه اندازه گیری شدند. یافتهها با آزمونهای آنووا، توکی و 2 آنالیز گردیدند. نتایج: گروهها از نظر متغیرهای زمینهای اختلافی نداشتند. هردو داروی پروپوفول و میدازولام در کمک به کاهش اضطراب بیماران نسبت به پلاسبو مؤثرتر بودند. از این نظر دو دارو اثر یکسانی داشته و بین آنها تفاوت معنیداری وجود نداشت. در اثر برروی علایم حیاتی (فشار خون نبض وتعداد تنفس و میزان اشباع اکسیژن شریانی) بین دو دارو تفاوت معنیداری وجود نداشت(05/0p>). نتیجه گیری:هر دو دارو در کاهش اضطراب از پلاسبو مؤثرتر بودند و از این نظر برتری خاصی بر یکدیگر نداشتند. ملاحظات اقتصادی میتواند باعث ترجیح میدازولام گردد.
شیرین پازکی، افسانه نوروزی، امیرهمایون شادمان،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه :لرز بعد از عمل از مشکلات شایع با عوارض متعدد برای بیمار می باشد . این مطالعه به بررسی مقایسه ای دوزهای پایین کتامین با پتیدین جهت کنترل لرز م یپردازد. روش کار :در طی یک مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور 189 بیمار سزارین شده که در ریکاوری دچار لرز شدند به طور 0میلی گرم بر کیلو گرم و / تصادفی به سه گروه 63 نفری تقسیم شدند و بر اساس وجود لرز از درجه 2 به بالا کتامین 3 0 میلی گرم بر کیلوگرم بصورت وریدی دریافت کردند. بعد از گذشت 5 و 10 دقیقه / 0/5 میلی گرم بر کیلوگرم و پتیدین 3 بیماران از نظر شدت لرز بررسی شدند. 0 میلی / نتایج : میزان و شدت لرز پنج دقیقه بعد از تزریق داروها در گروه پتیدین کمتر از دو گروه کتامین بود و کتامین با دوز 5 .(p = 0/ 0 میلی گرم بر کیلوگرم قدرت بیشتری در کنترل لرز داشت ( 041 / گرم بر کیلوگرم در مقایسه با دوز 3 0 میلی گرم بر کیلوگرم کاهش بیشتری / 10 دقیقه پس از تجویز دارو در ریکاوری میزان و شدت لرز در گروه کتامین با دوز 5 در گروه پتیدین کاهش در میزان و شدت لرز در .(p=0/ 0 میلی گرم بر کیلوگرم داشت( 007 / نسبت به گروه کتامین با دوز 3 که نشان دهنده بهتر بودن پتیدین در مقایسه با (p < 0/ 0 میلی گرم بر کیلوگرم بیشتر بود ( 001 / مقایسه با گروه کتامین 5 کتامین می باشد. 0 میلی گرم بر ک یلوگرم بطور چشمگیری باعث کنترل لرز شود ولی پتیدین / نتیجه گیری : اگر چه کتامین با دوز 5 همچنان انتخاب بهتری برای این عارضه م یباشد.
افسانه نوروزی، ابولفضل جعفری، رضا بدیعی، مریم قدیمی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: درد پس از جراحی لوزهها در کودکان شایع بوده و به علت مشکلات ناشی از آن از بین بردن درد ضروری است. لذا پژوهش حاضر با هدف دستیابی به بهترین شیوه استفاده از کتامین در کاهش درد پس از جراحی لوزه با حداکثر تاثیر و حداقل عوارض صورت پذیرفته است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور بوده که برروی 92 کودک 3 تا 9 ساله کاندید جراحی لوزه انجام گرفته است. بیمارا به صورت تصادفی در دو گروه کتامین خوراکی و تزریقی ( هر گروه 46 نفر) تقسیم شدند. به تمام بیماران 30 دقیقه قبل از عمل 2میلیگرم/کیلوگرم آب سیب داده شد که افراد گروه تزریقی آب سیب بدون کتامین و گروه خوراکی آب سیب همراه با 5 میلیگرم/کیلوگرم کتامین دریافت کردند. 3 دقیقه قبل از جراحی در افراد گروه تزریقی 5/0 میلیگرم/کیلوگرم کتامین در اطراف لوزه تزریق و در گروه خوراکی همان حجم سالین تزریق شد. اطلاعات ثبت و جمعآوری شده و سپس با استفاده از تستهای ویلکاکسون، من ویتنی و تی تست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: اطلاعات دموگرافیک و فشار خون قبل و بعد از عمل بین دو گروه دریافت کتامین خوراکی و تزریقی تفاوت معنیداری نداشتند. از لحاظ مدت زمان انجام جراحی بین دو گروه اختلاف معنیدار مشاهده شد(006/0=p) به گونه ای که مدت عمل در گروه تزریقی کوتاهتر بود همچنین امتیاز درد در گروه تزریقی کمتر از گروه خوراکی بود. نتیجهگیری: کتامین در کاهش درد و عوارض پس از جراحی لوزه مؤثر است. استفاده از تزریق اطراف لوزه کتامین از شیوه خوراکی مؤثرتر بود.
مریم داودی، علیرضا کمالی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مزیت مهم آنستزی رژیونال برطرف کردن درد بدون نیاز به نارکوتیکها در دوره پس از عمل میباشد که منجر به ترخیص سریعتر از ریکاوری و نیز برگشت سریعتر هوشیاری درکودکان میشود. هدف از این پژوهش مقایسه افزودن میدازولام و نئوستیگمین به بوپیوا کایین به روش کودال در کاهش درد بعد از اعمال جراحی تحتانی شکم در اطفال 8-2 سال میباشد. مواد و روشها: در طی یک مطالعه تجربی از نوع کارآزمایی بـالینی تصادفی دو سو کور اطفال (45 نفر) به طور کاملاً تصادفی در یکی از گروههای میدازولام، نئوستیگمین و پلاسبو قرار گرفتند. القا بیهوشی به صورت استنشاقی، با هالوتان و اکسیژن انجام شد. در گروه اول بـوپیـواکایـین 25/0 درصد بــه مــقدار 5/0 میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم همراه میدازولام به مقدار50 میکروگرم به ازای هر کیلو گرم، در گروه دوم بوپیواکایین 25/0 درصد به مقدار 5/0 میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم همراه نئوستیگمین به میزان 2 میکروگرم به ازای هر کیلو گرم و در گروه سوم پلاسبو و بوپیواکایین 25/0 درصد به مقدار 5/0 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم به صورت کودال تزریق شد. یافتهها: میانگین مدت بیدردی در بیماران گروه نئوستیگمین 25/0±5/16 ساعت، در بیماران گروه میدازولام 22/0±3/12 ساعت و در گروه پلاسبو 11/0±6 ساعت بود(001/0> p)؛ همچنین میانگین رتبه درد در ریکاوری 6 ، 12 و 24 ساعت بعد ازعمل در گروه نئوستیگمین کمتر از دو گروه دیگر بود(001/0>p). نتیجه گیری: طول مدت بیدردی در گروه نئوستیگمین بیشتر از گروه میدازولام و گروه پلاسبو بود.
اسماعیل مشیری، افسانه نوروزی، شیرین پازوکی، نفیسه گازرانی، مصطفی چقایی،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: درد پس از عمل جراحی، آثار نامطلوبی از جمله عوارض طبی، افزایش هزینههای درمانی و تجویز مخدرها را در پیدارد. این مطالعه با هدف تعیین اثر دوز کم کتامین وریدی (15/0میلی گرم به ازای هر کیلو گرم) در مقایسه با دارونما بر کاهش نیاز به مسکن پس از عمل جراحی انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 120 خانم حامله که تحت عمل سزارین انتخابی قرار گرفتند، به صورت تصادفی ساده به دو گروه 60 نفری تقسیم شدند. بیماران گروه مداخله و شاهد بلافاصله پس از بیحسی نخاعی، به ترتیب 15/0 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن کتامین و به همان حجم دارونما (نرمال سالین) دریافت کردند. تکنیک جراحی و بیحسی نخاعی در دو گروه یکسان بود. آنالیز دادهها با استفاده از از نرم افزار SPSS نسخه 11 ، انجام شد.
یافتهها: متوسط سنی در گروه کتامین 81/4±85/28 و در گروه کنترل 62/5±87/28 بود. میزان مصرف مسکن، شدت درد، علایم همودینامیکی، خواب آلودگی مادر و آپگار نوزاد پس از سزارین در هر دو گروه یکسان بود و تفاوتی بین گروه مشاهده نشد( 05/0p>). البته فشار متوسط شریانی در ساعات اولیه پس از عمل در گروه کتامین (02/8±22/80 )کاهش قابل توجهای نسبت به پلاسبو( 16/9±33/83 )نشان داد(03/0p>). میانگین زمان اولین درخواست مسکن پس از عمل در گروه کتامین و پلاسبو به ترتیب 88/68±75/99 دقیقه و 59/52±1/96 دقیقه به دست آمد(05/0p>).
نتیجه گیری : به نظر میرسد دوز 15/0 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن کتامین در این مطالعه تاثیر قابل ملاحظهای در کاهش درد پس از سزارین ندارد. بنابر این توصیه میشود جهت دستیابی به اثر کاهنده درد این دارو مطالعات بیشتر با میزان دوز بیشتر و یا استفاده ترکیبی این دارو با داروهای مخدر دیگر صورت گیرد.
ناهید منوچهریان، نگار سیدنا، مهشید نیکوسرشت، علیرضا کمالی،
دوره 14، شماره 3 - ( 5-1390 )
چکیده
زمینه و هدف :کاهش فشار خون از شایعترین عوارض بیحسی نخاعی میباشد. افدرین داروی مقلد سمپاتیک (وازوپرسور) انتخابی در مامایی است. هدف این مطالعه، مقایسه دوزهای مختلف افدرین در پیشگیری از فشار خون ناشی از بی حسی نخاعی می باشد.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصـادفی دو سو کور، 120 بیمار با ASA کلاس I و II که در سال 1387 جهت انجام عمل سزارین به بیمارستان فاطمیه همدان مراجعه کرده و تحت بی حسی نخاعی قرار گرفتند وارد مطالعه شدند. بیماران به سه گروه مساوی تقسیم شدند. بلافاصله پس از انجام بی حسی نخاعی، به طور تصادفی به بیماران یکی از 3 دارو (افدرین 10 میلی گرم ، 20 میلی گرم و دارونما) به صورت داخل وریدی تزریق شد و سپس علائم حیاتی بیماران هر یک دقیقه تا 5 دقیقه و پس از خروج نوزاد هر 10 دقیقه تا پایان عمل جراحی ثبت گردید.
یافتهها: در گروه افدرین 10 میلی گرم ، 5/37 درصد بیماران، در گروه افدرین 20 میلیگرم ، 5/12 درصد و درگروه شاهد، 85 درصد دچار فشار خون شده بودند. اختلاف شیوع فشار خون در سه گروه معنیدار بود (05/0p<) و در مقایسه دو به دو با آزمون کای دو گروه پلاسبو نسبت به افدرین 10 و گروه افدرین 10 نسبت به افدرین 20 بیشتر دچار افت فشار خون شده بودند (05/0p<).
نتیجه گیری: تزریق افدرین وریدی با دوز 10 و 20 میلیگرم باعث کاهش بروز فشار خون در بیماران کاندید سزارین میشود که این کاهش با دوز 20 میلی گرم افدرین محسوستر میباشد.
محمد علی عطاری، مسیح صبوری، مهرداد مسعودی فر، سعید ابریشم کار، سید محمد رضا صفوی،
دوره 14، شماره 3 - ( 5-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مشکلات همودینامیک و سیستمیک قرار دادن پینها در اعمال جراحی استریوتاکسی و میفیلد (Mayfield) همواره از مشکلات بیهوشی در جراحی مغز و اعصاب بوده است. هدف از این مطالعه کاهش پاسخ افزایش فشارخون به علت درد و حالت استرسزای بیماری است که می تواند مشکلاتی را در حین جراحی برای بیمار ایجاد کند.
مواد و روش ها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور با نمونهگیری تصادفی، 30 بیمار ASA I,II ( بیماران فاقد علائم بیماری و دارای علائم خفیف) در سنین بین 18 تا 65 سال از مهر 1387 تا شهریور 1388 در بیمارستان الزهرا (س) اصفهان مورد بررسی قرار گرفتند. میزان درد بر اساس معیار دیداری درد در سه فاز بعد از پینگذاری (فاز 1)، هنگام بازگشت بیمار از MRI (فاز 2) و در انتهای عمل (فاز 3) از هر بیمار سوال و در پرسشنامه ثبت شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین میزان درد پین گذاری بر اساس VAPS در سه فاز برای لیدوکایین 46/5، 00/5 و 46/2 و برای بوپیواکایین 76/5، 76/3 و 40/1 به دست آمد که نسبت به هم معنیدار بودند(005/0p<).
نتیجهگیری: از آنجاییکه اعمال استریوتاکتیک مغز به طور متوسط 3 تا 5/3 ساعت بهطول میانجامد، توصیه میشود برای بیحسی در هنگام پینگذاری بهجای لیدوکایین از بوپیواکایین استفاده شود.
حسام الدین مدیر، محمد خلیلی، بیژن یزدی، اسماعیل مشیری، علیرضا اکبری،
دوره 14، شماره 6 - ( 11-1390 )
چکیده
مزمینه و هدف: لارنگوسکوپها به علت تماس تیغههای آنها با غشاهای مخاطی دهان، یکی از واسطههای بالقوه انتقال عفونت میباشند. یک روش برای جلوگیری از انتقال عفونت، استفاده از تیغههای یک بار مصرف پلاستیکی میباشد. هدف ما در این مطالعه مقایسه کارایی تیغههای یک بار مصرف پلاستیکی در مقابل تیغههای فلزی برای لولهگذاری داخل تراشه میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، تعداد 320 بیمار بالای 10 سال کاندیدای عمل جراحی الکتیو، وارد مطالعه شدند. پس از القای بیهوشی، لولهگذاری نای به وسیله یکی از تیغههای پلاستیکی یا فلزی برای بیماران انجام میشد و مدت زمان لولهگذاری و میزان اشباع اکسیژن خون شریانی قبل و بعد از لولهگذاری ثبت گردید و دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: لولهگذاری نای در تمامی بیماران با موفقیت صورت گرفت. میانگین اختلاف زمان لولهگذاری از حد بالای استاندارد در گروه تیغههای فلزی 22/4±87/1- و در گروه تیغههای پلاستیکی 19/8±42/1 بود. همچنین میانگین اختلاف اشباع اکسیژن خون شریانی از حد پایین 90 درصد بعد از لولهگذاری در گروه تیغههای پلاستیکی برابر با 71/2±07/6 و فلزی برابر با 21/1±16/7 بود که هر دو پارامتر از نظر آماری با یکدیگر اختلاف معنیداری داشتند.
نتیجه گیری: در صورت استفاده از تیغههای پلاستیکی، هم زمان لولهگذاری و هم میزان افت اشباع اکسیژن خون شریانی در مقابل تیغههای فلزی افزایش مییابد که این امر میتواند باعث ایجاد عوارضی مانند آسپیراسیون در بیمار گردد.
سیده معصومه حسینی ولمی، سیدعباس حسینی جهرمی، فرشید رحیمی بشر،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوارض عمل تانسیلکتومی، لارنگواسپاسم میباشد که منجر به انسداد راه هوایی، هیپوکسی و هیپرکاربی شریانی میشود. این مطالعه به منظور مقایسه اثر پروپوفول با تیوپنتال سدیم به عنوان داروهای القاء کننده بیهوشی بر میزان و شدت بروز لارنگواسپاسم بعد از اکستوباسیون در اعمال جراحی تونسیلکتومی انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور، در بیمارستان قدس قزوین بر روی 60 کودک 12-3 سالهای که کاندید عمل جراحی الکتیو تونسیلکتومی بودند انجام شد. این بیماران به صورن تصادفی به دو گروه مساوی 30 نفری تقسیم شدند. روش انجام بیهوشی در هر دو گروه کاملاً یکسان بود بجز در زمان القاء بیهوشی که بیماران یک گروه پروپوفول و بیماران گروه دیگر تیوپنتال سدیم دریافت کردند. در انتهای عمل، پس از بازگشت تنفس خود به خودی، با حجم جاری و تعداد مناسب بیماران اکستوبه گردیدند. سپس میزان بروز و شدت لارنگواسپاسم مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمونهای آماری تی، مجذور کای و آزمون دقیق فیشر تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها: 83 درصد بیماران گروه تیوپنتال سدیم و 93 درصد بیماران گروه پروپوفول دچار لارنگواسپاسم نشدند و میزان و شدت بروز لارنگواسپاسم بعد از اکستوباسیون، در دو گروه تفاوت آماری معنیداری نداشت(535/0=p). نتیجهگیری: پروپوفول و تیوپنتال سدیم به عنوان داروهای القاء کننده بیهوشی بر میزان و شدت بروز لارنگواسپاسم اثر مشابهی دارند.
حسام الدین مدیر، محمد خلیلی، اسماعیل مشیری،
دوره 15، شماره 5 - ( 7-1391 )
چکیده
مقدمه: از جمله شایعترین دلایل انسداد راه هوایی، متاستاز و یا اثر فشاری تومورهای مجاورتی میباشد که ممکن است به علت ایجاد دیسترس تنفسی نیاز به ایجاد راه هوایی اورژانس و یا تراکئوستومی باشد. مورد: بیمار خانم 61 ساله بوده که با شکایت تنگی نفس به بیمارستان مراجعه کرده بود. وی سابقه پاپیلاری سل کارسینوم تیروئید با متاستاز به ریه، تراشه وتارهای صوتی را داشته است. بیمار در همان ساعات اولیه دچار حملات آپنه شده و پس از شکست اقدامات اولیه برای کنترل راه هوایی، تصمیم گرفته شد تا برای ایجاد راه هوایی مطمئن، بیمار تحت برونکوسکوپی و تراکئوستومی قرار گیرد. نتیجه گیری: در صورت عدم وجود تجهیزات کافی و وجود شرایط اورژانس تنفسی، بهتر است سریعاً برای بیمار یک راه هوایی مناسب و مطمئن با استفاده از بیهوشی با عمق کم و عدم استفاده از شل کنندههای عضلانی برقرار نمود.
علیرضا کمالی، مریم شکرپور، خاطره وطن پور،
دوره 15، شماره 5 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: درد یک مشکل پیچیده طبی است، که میتواند وضعیت فیزیکی و روحی بیماران را تحت تاثیر قرار دهد. کنترل ناکافی درد پس از عمل اثرات نامطلوبی بر وضعیت فیزیولوژیکی، متابولیکی و روحی بیمار دارد. افزودن مکملهای جدید منجر به افزایش مدت بیدردی میشود. هدف این مطالعه مقایسه نئوستیگمین و میدازولام داخل نخاعی در افزایش مدت بیدردی بعد از عمل میباشد. مواد و روشها: این مطالعه کـارآزمـایی بـالــینی دو سو کور، بر روی زنان 50-35 سال ASA کلاس 1 و 2 کاندید جراحی کولپورافی الکتیو انجام گرفت که در آن تعداد 60 بیمار به طور تصادفی در سه گروه میدازولام، نئوستیگمن و شاهد تقسیم شدند. در گروه اول به لیدوکائین هیپربار 1 میلیگرم میدازولام، گروه دوم 50 میکروگرم نئوستیگمین و گروه سوم 5/0 سیسی نرمال سالین اضافه گردید، سپس بر اساس معیار VAS نمره درد بیماران و مدت بیدردی بیماران، با یکدیگر و با استفاده از نرم افزار SPSS مقایسه شد. یافتهها: مدت بیدردی در بیماران گروه میدازولام 2/18±4/98، در گروه نئوستیگمین 6/32±5/74 و در گروه شاهد 9/9±5/64 دقیقه بود که میانگین مدت بیدردی در گروه میدازولام بیشتر از دو گروه دیگر بود(001/0>p). میانگین دوز مصرفی مسکن در 24 ساعت بعد از عمل به طور معنیداری طبق001/0p< در گروه میدازولام کمتر از دو گروه دیگر بود(001/0>p). نتیجه گیری: میدازولام و نئوستیگمین داخل نخاعی منجر به افزایش مدت بیدردی بعد از عمل میشوند که میدازولام موثرتر از نئوستیگمین میباشد.
حسام الدین مدیر، محمد خلیلی، بیژن یزدی، اسماعیل مشیری،
دوره 15، شماره 6 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از پروپوفول به تنهایی برای جایگذاری وسایل سوپراگلوتیک راه هوایی، میتواند منجر به وقایع ناخوشایندی مانند سرفه، اوغ زدن و گرفتگی حنجره شود. برای بهبود شرایط جایگذاری این وسایل از داروهای مخدر استفاده میگردد. در این مطالعه، اثر دو داروی مخدر رمی فنتانیل و سوفنتانیل بر روی سهولت جایگذاری دو نوع وسیله سوپراگلوتیک راه هوایی به همراه القای بیهوشی به وسیله پروپوفول مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 200 بیمار که تحت بیهوشی عمومی قرار گرفتند به روش تصادفی بلوکهای به چهارگروه تقسیم شدند. القاء بیهوشی با 5/2 میلیگرم بر کیلوگرم پروپوفول انجام و برای گروه اول از رمی فنتانیل و ماسک حنجرهای، گروه دوم رمی قنتانیل و اسلیپا، گروه سوم سوفنتانیل و ماسک حنجرهای و گروه چهارم سوفنتانیل و اسلیپا استفاده شد. میزان باز شدن فک، سهولت در جایگذاری وسیله سوپرا گلوتیک، سرفه، گرفتگی حنجره، اوغ زدن، تعداد ضربان قلب و میزان فشار خون شریانی در یک، سه و پنج دقیقه بعد از جایگذاری وسیله سوپراگلوتیک ثبت شد. داده ها استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: بین میزان بازشدن دهان، راحتی جایگذاری وسیله سوپراگلوتیک، اوغ زدن، گرفتگی حنجره، سرفه و متغیرهای همودینامیک اندازهگیری شده در گروههای چهارگانه، هیچ اختلاف معنیداری مشاهده نشد. نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه، برای کنترل راه هوایی با استفاده از وسایل سوپراگلوتیک، استفاده از ماسک حنجرهای یا اسلیپا در حضور رمی فنتانیل یا سوفنتانیل، ارجحیتی بر یکدیگر ندارند و باعث اختلال در همودینامیک بیمار نمیشوند.
حسام الدین مدیر، افسانه نوروزی، شیرین پازوکی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: لرز بعد از عمل جراحی یکی از شایعترین دلایل ناراحتی بیماران در هنگام پس از هوشیاری میباشد وشیوعی بین 5 تا 65 درصد دارد و میتواند باعث افزایش درد، افزایش مصرف اکسیژن و افزایش کار قلب شود. هدف از این مطالعه مقایسه اثر بخشی استفاده از دستههای دارویی متفاوت پیشگیری از لرز بعد از عمل جراحی میباشد.
مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی دو سو کور، بیماران تحت عمل جراحی لاپاراتومی الکتیو بر اساس الگوی تصادفی بلوکهای به شش گروه 40 نفره تقسیم شدند. گروههای شش گانه به ترتیب هیدروکوتیزون، کتامین، ترامادول، سولفات منیزیوم، پتدین، نرمال سالین هم دما با اتاق عمل، دریافت کردند. بعد از اتمام عمل جراحی، میزان دمای بدن و میزان بروز لرز و شدت آن در دقایق0و10و 20 ستجیده شد.
یافتهها: تعداد بیمارانی که در لحظه ورود به ریکاروی دچار لرز نشدند در گروه دریافت کننده پتدین برابر با 17 نفر بود که از سایر گروهها به طور معنیداری بیشتر بود(00002/0=&chi2) همچنین در گروه دریافت کننده پتدین در دقیقه دهم و بیستم ورود به ریکاوری، تعداد بیمارانی که دچار لرز شدند به طور معنیداری از سایر گروهها کمتر بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه ما میتوان نتیجهگیری کرد در بین داروهای مورد استفاده برای کنترل لرز، پتدین میتواند به طور موثری باعث پیشگیری از لرز بعد از عمل جراحی شود و داروهای دیگر نمیتوانند به اندازه آن این تاثیر را داشته باشند.
سیده معصومه حسینی ولمی، سید عباس حسینی جهرمی، اصغر جباری، امیر جوادی، تکتم کریم زاده،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: آشنایی با روشها و داروهای مختلف بیهوشی و نیز ایجاد عمق بیهوشی مناسب توسط آنها حائز اهمیت فراوان است. با توجه به این که انفوزیون وریدی لیدوکائین در صورت ایجاد سطح خونی مناسب، یک اثر بیدردی و سداتیو مرکزی تولید میکند، میتواند جهت بیهوشی مورد استفاده قرار گیرد. این مطالعه به منظور مقایسه عمق بیهوشی در دو روش بیهوشی با هالوتان و یا انفوزیون لیدوکائین انجام گرفت.
مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 66 بیمار کاندید عمل هر نیورافی اینگوینال انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. جهت نگهداری بیهوشی، علاوه بر اکسیژن درصد نیتروس اکساید در یک گروه از هالوتان(1 درصد) و در گروه دیگر از انفوزیون لیدوکائین(100میکروگرم بر کیلوگرم در دقیقه) استفاده گردید. در حین بیهوشی هر 5 دقیقه شاخص دو طیف ثبت شده و دادهها با نرم افزار آماری spss پردازش و با آزمونهای آماری تی و مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سطح معنی داری نیز کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین شاخص دو طیف در طی نیم ساعت اول جراحی، در گروه لیدوکائین 72/65 و در گروه هالوتان 7/56 بود که اختلاف آماری معنیداری بین آنها وجود داشت(05/0p<).
نتیجهگیری: میانگین شاخص دو طیف در گروه لیدوکائین بالاتر از گروه هالوتان بود که اگر این خود دلیل سطحی بودن بیهوشی بیماران باشد بایستی بتوان با افزایش دوز مخدرها و هیپنوتیکها عمق بیهوشی را افزایش داد. از آنجاییکه مانیتورینگی جهت بررسی اثر مخدرها در دسترس نیست، بهتر است شاخص دو طیف همزمان با تغییرات همودینامیک بررسی گردد. واژگان کلیدی: شاخص دو طیف، عمق بیهوشی، هالوتان، لیدوکائین
افسانه نوروزی، مهری جمیلیان، محمد خلیلی، علیرضا کمالی، لورا ملیکوف،
دوره 16، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: عمل سزارین یکی از شایعترین اعمال جراحی زنان میباشد. تهوع و استفراغ پس از درد شایعترین عارضه اعمال جراحی میباشد. با توجه عوارض جانبی داروهای ضد تهوع، امروزه بطور گسترده از آنتاگونیست رسپتور های سرتونینی استفاده می شود،که یک ضد تهوع و استفراغ بسیار موثراند وعوارض جانبی آنها کمتر از سایر دارو ها می باشد. اندانسترون نمونه بارز آنتاگونیستهای سرتونینی میباشد.
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سو کور تصادفی بر روی 162 زن کاندید سزارین انتخابی انجام گردید. به یک گروه 4 میلی گرم اندانسترون وریدی ، گروه دوم 8 میلی گرم اندانسترون خوراکی و به گروه سوم پلاسبو داده شد. قبل از انجام اسپینال، هر 5 دقیقه تا 20 دقیقه بعد از آن فشار خون و ضربان قلب و بعد از عمل در ریکاوری و 2 و 4 و 6 ساعت بعد از عمل شدت تهوع و استفراغ بیمار و آپگار نوزادان ثبت گردید.
یافته ها: بین سه گروه مذکور اختلاف معنی داری از نظر سن، تعداد بارداری، میانگین فشار خون وضربان قلب مادر، قبل و حین عمل و آپگار نوزادان و سطح هوشیاری مادران وجود نداشت. بطور معنی داری در ریکاوری ،2و4ساعت پس از عمل تهوع و استفراغ در گروه اندانسترون خوراکی و وریدی کم تر از پلاسبو بود(05/0 p&ge). ولی اختلاف معنی داری بین دو گروه خوراکی و وریدی دیده نشد.
نتیجه گیری: می توان از اندانسترون خوراکی به جای اندانسترون وریدی با اثرات کاملا مشابه در کنترل تهوع و استفراغ بعد از عمل در خانم های کاندید سزارین استفاده کرد.
اسماعیل مشیری، حسام الدین مدیر، مرتضی نوابی، مهدیه نظیری،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف :درد یک مشکل پیچیده طبی است که کنترل ناکافی آن اثرات نامطلوبی بر وضعیت فیزیولوژیکی ، متابولیکی و روحی بیمار دارد. هدف این مطالعه مقایسه تاثیرکتامین – پروپوفول با آلفنتانیل – پروپوفول برای ایجاد بیدردی و تسکین درد حین سیستوسکوپی و مقایسه عوارض جانبی ایجاد شده و رضایتمندی بیمار و پزشک می باشد .
مواد و روش ها :دراین مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور تعداد140بیمار که کاندید عمل سیستوسکوپی شده بودند انتخاب و به صورت تصادفی ساده به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول ،مقدار 1 mcg/kg آلفنتانیل همراه با 1 mg/kg پروپوفول وریدی بولوس و گروه دوم 5/0 mg/kg داروی کتامین به همراه 1 mg/kg وریدی بولوس پروپوفول دریافت نمودند. مدت درد ، میزان درد، مدت سیستوسکوپی و تغییرات همودینامیک ، ارزیابی و نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها :میانگین مدت بی دردی ، درگروه آلفنتانیل به طور معناداری بیش ازگروه کتامین بود(001/0p=) . میانگین اسکور درد به صورت معناداری درگروه آلفنتانیل کمتراز گروه کتامین بود (001/0p=).مدت زمان سیستوسکوپی نیز درگروه آلفنتانیل به صورت معناداری کمتراز گروه کتامین بود (001/0 p=).
نتیجه گیری :نتایج مطالعه حاضر حاکی ازآن است که ترکیب آلفنتانیل – پروپوفول درمقایسه با کتامین – پروپوفول سبب کاهش اسکور درد و افزایش مدت بی دردی و عوارض کمتر حین سیستوسکوپی شده است. بنابراین تحقیق حاضرازارجحیت آلفنتانیل درمقایسه با کتامین حمایت می نماید.
فاطمه شیما هادی پور زاده، حمید کیالها، فیروزه نادری،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: از عوارض مورفین اینتراتکال در بیهوشی منطقه ایی تهوع و استفراغ پـس از جـــــراحی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر آتروپین اینتراتکال در میزن تهوع و استفراغ ناشی از مورفین در بیماران تحت جراحی اندام تحتانی می باشد.
مواد و روش ها: در ایــــــن کارآزمایی بالینی 120 بیمار کاندید جراحی اندام تحتانی بطور تصادفی به 2 گروه مساوی تقسیم شدند. در گروه A بیماران1/0میلی گرم (cc1) آتروپین ایــنـتراتکال و در گروه B بیماران 1سی سی سالین 9/0% دریافت کردند. میزان تهوع و استفراغ بیـــماران در طی h 24 و تغییرات همودینامیک در دقایق 3، 5، 10 و 15 در دو گروه بررسی شد. آنالیز آماری با آزمون های تی مستقل، repeated measures manova و کای اسکور با نرم افزارSPSS نسخه 14 انجام شد.
یافته ها: تغییرات علایم همودینامیک قبل از تزریق و در دقایق3، 5، 10 و 15بعد از تزریق دارو در دو گروه دارای تفاوت آماری معنی داری نبود (05/ 0p>). هیچکدام از نمونه های گروه مداخله دچار تهوع و استفراغ نشده بودند در صورتیــــکه این میزان در گروه شاهد 17درصد بود که دارای اختلاف معنی دار بود (000/0 p=). همچنین میزان درد در گروه شاهد بیشتر از گروه مداخله بود)26 نفر نسبت به 14 نفر دارای میزان vas بــیشتر از 3 بودند) که این اختلاف نیز از نظر آمارای معنی دار شد(04/0p=).
نتیجه گیری: آتروپین اینتراتکال بدون اختلال در علایم همودینامیک و تسکین درد باعث جلوگیری از تهوع و استفراغ ناشی از مورفین اینتراتکال در بیماران تــحت عمل جراحی اندام تحتانی می شود.
بیتا ملکیان زاده، پوران حاجیان، ناهید منوچهریان، صدیقه خزایی،
دوره 17، شماره 8 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بیحسی نخاعی یک روش مؤثر برای فراهم آوردن بیحسی حین عمل و یک جایگزین مناسب برای بیهوشی عمومی بیماران سزارینی است. علیرغم مزیتهایی آن، دارای اثرات جانبی مثل عوارض قلبی، عروقی و غیره است. اندانسترون یک آنتاگونیست گیرنده 5HT3 با اثرات شناخته شده روی پیشگیری از تهوع و استفراغ و ممکن است با بلوک کردن گیرنده 5HT3 در انتهای عصبی واگ و اثر بر رفلکس بزولد جاریش (BJR)، باعث پیشگیری از افت فشار خون و ضربان قلب شود.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 102 زن باردار سالم کاندید سزارین الکتیو مراجعه کننده به بیمارستان فاطمیه همدان طی سه ماه در سال 1390 وارد مطالعه شدند. به طور تصادفی در 2 گروه اندانسترون (4 میلیگرم داخل وریدی) و گروه پلاسبو (2 میلیلیتر آب مقطر) قرار گرفتند. فشار خون و ضربان قلب بلافاصله قبل و پس از انجام بیحسی نخاعی اندازهگیری و ثبت شدند در صورت افت فشار خون 10-5 میلیگرم افدرین تجویز میشد. خارش و تهوع هر 10 دقیقه طی عمل با مشاهده و پرسش از بیمار ثبت شدند.
یافتهها: تفاوت واضحی در میزان فشار خون وخارش در دو گروه وجود نداشت. در دو گروه مورد مطالعه از نظر تهوع، استفراغ و میزان مصرف افدرین اختلاف آماری معنیدار مشاهده شد: (به ترتیب 001/0p= و 009/0p=).
نتیجهگیری: اندانسترون وریدی با دوز ضد تهوع (4 میلیگرم) میزان متوسط افدرین مصرفی و بروز تهوع استفراغ پس از بیحسی نخاعی را کاهش داد ولی روی فشار خون و ضربان قلب و خارش تأثیر نداشت.
علیرضا کمالی، مریم شکرپور، شیرین پازوکی، اسماعیل مشیری، محمدرضا طاهری نژاد، نیلوفر داداش پور، مجید گلستانی عراقی،
دوره 17، شماره 12 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه وهدف: عارضه ناخوشایند آگاهی و بیداری در طی بیهوشی عمومی به طور بالقوه به عنوان یک نگرانی مهم و قابل توجه در بیماران محسوب میشود. بیمار ممکن است در حین بیهوشی به خواب رود اما به دلیل عدم سرکوب درد و درک حسی حین عمل، درد بکشد. هدف ما در این مطالعه تعیین اثر مانیتورینگ BIS بر سطح آگاهی حین بیهوشی در زنان کاندید سزارین غیر اورژانس است. مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تـــصــادفــی دوسو کور، 214 بیمار ASA 1 و 2، بالای 15 سال کاندید سزارین انتخابی وارد مطالعه شدند. بیماران به طور تصادفی به دو گروه دریافت کننده بیهوشی بدون BIS و دریافت کننده بیهوشی با BIS تحت مانیتورینگ تقسیم شدند. بلافاصله پس از عمل، 24 ساعت بعد از عمل و 6-3 روز بعد از عمل میزان بیداری بیمار در حین عمل ارزیابی گردید. یافتهها: از 107 بیمار بدون مانیتور BIS ، 8 نفر (4/7 درصد) دچار آگاهی حین بیهوشی شده بودند و اسکور بیداری در آنها 2 و بیشتر از آن بود. این درحالی است که در گروه بیهوشی با مانیتور BIS هیچ یک از بیماران دچار آگاهی حین بیهوشی نشده بودند. میزان آگاهی حین بیهوشی در گروه کنترل به طور معنیداری بیشتر از گروه BIS بود (000/0p<). نتیجه گیری: بروز اگاهی حین بیهوشی در گروه با مانیتور BIS نسبت به گروه کنترل به طور چشمگیری کمتر میباشد.
محمدرضا قدرتی، علیرضا پورنجفیان، محمد نیاکان، محمد ضیاء توتونچی قربانی، فاطمه سادات مظهری،
دوره 18، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: کاهش مدت اثر داروهای آرامبخش و افزایش کیفیت اثر آنها یکی از وظایف تیم درمانی بخش مراقبتهای ویژه است. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه اثرات آرامبخشی این داروها در بیماران جراحی اعصاب تحت ونتیلاسیون مکانیکی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه کار آزمایی بالینی دو سو کور، تعداد 70 بیمار بستری در بخش مراقبتهای ویژه جراحی اعصاب که تحت تهویهی مکانیکی قرار داشتند، وارد مطالعه شدند. بیماران به صورت تصادفی در یکی از گروههای رمی فنتانیل یا فنتانیل قرار گرفتند. گروه اول انفوزیون رمی فنتانیل به میزان 05/0 میکروگرم بر کیلوگرم در دقیقه و گروه دوم انفوزیون فنتانیل به میزان 1 میکروگرم بر کیلوگرم در ساعت در 24 ساعت اول جهت آرامبخشی و بیدردی دریافت نمودند. در طول مطالعه و در فواصل معین، اسکور آرامبخشی، معیار Minogue و پارامترهای همودینامیکی برای آنها ارزیابی گردید.
یافتهها: دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک مانند سن، جنس و وزن بدن اختلاف آماری معنیداری نداشتند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان دهنده اختلاف معنیدار دو گروه در اسکور آرامبخشی (0001/0p=) و معیار Minogue (0001/0p=) بوده و هر دو متغیر به طور معنیداری در گروه رمی فنتانیل پایینتر بودند. تعداد ضربان قلب (011/0p=) و میانگین فشار خون شریانی (007/0p=) نیز در گروه فنتانیل به طور معنیداری بالاتر بود.
نتیجهگیری: در مجموع، آرامبخشی ناشی از رمی فنتانیل دارای مزایای نسبی متعددی نسبت به داروی قدیمی تر فنتانیل میباشد و سبب آرامبخشی موثرتر و کنترل بهتر متغیرهای همودینامیک بیماران تحت ونتیلاسیون مکانیکی میگردد.