دوره 25، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1401 )                   جلد 25 شماره 2 صفحات 199-188 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Abbasian S, Ravasi A A, Soori R, Choobineh S. Effect of 8 Weeks of High-intensity Interval Training on Adropin and Nitric Oxide Metabolites in Overweight Men. J Arak Uni Med Sci 2022; 25 (2) :188-199
URL: http://jams.arakmu.ac.ir/article-1-7075-fa.html
عباسیان صادق، رواسی علی اصغر، سوری رحمن، چوبینه سیروس. اثر 8 هفته فعالیت شدید تناوبی بر آدروپین و متابولیت‌های نیتریک اکسید مردان دچار اضافه وزن. مجله دانشگاه علوم پزشكي اراك. 1401; 25 (2) :188-199

URL: http://jams.arakmu.ac.ir/article-1-7075-fa.html


1- گروه علوم ورزشی، مؤسسه آموزش عالی خاوران، مشهد، ایران. ، Sadeghabasian@gmail.com
2- گروه فیزیولوژی ورزش، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران، تهران، ایران.
متن کامل [PDF 1704 kb]   (769 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1817 مشاهده)
متن کامل:   (865 مشاهده)
مقدمه
اختلال اندوتلیوم ممکن است چند دهه پیش از ظهور علائم کلینیکی در بیماران دچار عوامل خطرزای قراردادی نظیر هایپرکلسترومی، دیابت و سیگار کشیدن و عوامل خطرزای جدید نظیر چاقی، عفونت و التهاب توسعه‌یافته باشد [1 ,2 ,3]. توسعه اختلال اندوتلیوم با کاهش یافتن دسترسی زیستی به نیتریک اکسید همراه است و شاید به‌ طور نامطلوبی تعادل بین آسیب و ترمیم عروقی را تغییر دهد و شرایطی ایجاد کند که به جراحی نیاز باشد. یکی از این شرایط اترواسکلروزیس است که با عوامل افزایش‌یافته در اثر چاقی (لیپوپروتئین با چگالی بالا، مقاومت انسولینی، دیابت و پر فشار خونی) بروز می‎یابد [4 ,5, 6]. 
آدروپین (تلفیقی از 2 واژه لاتین Aduro به معنای آتش زدن و Pinquis به معنای چربی‎ ها)، پپتید ترشح‌شده جدیدی از بافت کبدی است که برای اولین بار کومار و همکاران در موش‎های چاق کشف کردند [7]. آدروپین، هورمون متابولیکی جدیدی است که در تنظیم متابولیسم لیپیدی سهم دارد [7]. این هورمون هومئوستاز چربی را با کدگذاری ژن وابسته به هومئوستاز انرژی تنظیم می‎کند. آدروپین حاوی 76 آمینو اسید است و وزن مولکولی آن 4499/9 دالتون است. توالی‏های آمینو اسیدی آدروپین به ‌طور 100 درصد در انسان و موش شناسایی شده‏اند [8]. 
آدروپین در ابتدا در بافت‎های کبد و مغز شناسایی شد. همچنین در فضای عروقی، نورون‎های مغزی، سلول‏های پورکینژ و لایه‎های گرانولار در بافت مخچه مشاهده شد [7، 9, 10, 11]. در مطالعات اولیه، بیش بیانی آدروپین چاقی ناشی از رژیم غذایی، مقاومت انسولین و تحمل گلوکز را در موش‎ها بهبود داد [7، 12، 13]. با وجود این، در مطالعات بعدی محققان بیان کردند آدروپین تنظیم‌کننده جدیدی در عملکرد اندوتلیالی است. به ‌دلیل ارتباط قوی بین عملکرد عروقی و حساسیت انسولینی، آن‌ها فرض کردند که آدروپین ممکن است اثر مستقیمی بر اندوتلیوم بگذارد. نتایج آن‌ها نشان داد آدروپین از طریق مسیر وابسته به نیتریک اکسید می‎تواند نقش محافظتی بر عملکرد اندوتلیالی داشته باشد [11، 14]. 
به نظر می‏رسد این نقش از طریق مسیرهای گیرنده 2 فاکتور رشد اندوتیالی، فسفاتیدیل اینوزیتول 3 کیناز، پروتئین کیناز B و مسیر VEGFR2 -کیناز تنظیم‌کننده سیگنال خارج سلولی 2/1 (ERK1/2) حمایت شود [14]. چاقی به ‌طور قوی با افزایش استرس اکسایشی سیستماتیک همراه است [15]. همچنین تجمع بیش از اندازه چربی با مارکرهای استرس اکسایشی مرتبط است [16]. تولید اکسیدانی افزایش‌یافته از طریق کاهش نیتریک اکسید با استعداد افزایش‌یافته اترواسکلروزیس مرتبط است [15].
 از آنجا ‌که دلیل نسبتاً عمده برای افزایش شیوع چاقی به ‌طور مسلم کاهش سطح فعالیت بدنی ناشی از زندگی ماشینی است [17]؛ بنابراین افزایش استفاده از فعالیت‏های ورزشی به نظر می‌رسد بتواند در کاهش یا توقف پیشرفت بیماری‏های ناشی از آن دخیل باشد. بیشتر اثرات فعالیت ورزشی بر اندوتلیوم عروقی توسط افزایش متناوب استرس قیچی‎وار لایه‌ای ایجاد می‌شود که با افزایش برون‎ده قلبی طی اعمال جسمانی همراه است. 
در طرف لامینای سلول‎های اندوتلیالی، پیام‌رسانی مستقیم می‎تواند از طریق دفورمیشن گلیکوکالیس روی ‏دهد. این سیگنال ایجادشده توسط استرس قیچی‏وار می‎تواند کانال‎های یون کلسیمی را فعال ‎کند، فعالیت فسفولیپاز به پیام‌رسانی کلسیم، رهایی پراستاگلاندین I2 و ریلکس شدن سلول عضله صاف ناشی از cAMP منجر می‎شود. گیرنده -2‌VEGF قرار‌گرفته در سطح لامینا می‎تواند با کادهرین اندوتلیالی عروقی، کادهرین، بتا و PI3K همکاری کند تا Akt را فسفوریله کرده و فسفوریلاسیون eNOS ناشی از Akt را ایجاد کند که به تولید بیشتر نیتریک اکسید منجر می‎شود [18].  
همچنین بیان شده است بهینه‌سازی سوخت‌وساز چربی در عضله اسکلتی یک فاکتور کلیدی در کاهش چاقی و اضافه وزن است. تمرین استقامتی، استراتژی مؤثری برای پیشگیری از چاقی و کاهش وزن است، زیرا لیپولیز و اکسیداسیون، اسید چرب را در عضله اسکلتی بهبود می‏بخشد. با این‌ حال، نشان داده شده است این بهبود وابسته به شدت تمرین است. بدین معنا که با افزایش شدت از پایین تا متوسط این دستاوردها بهبود می‏یابند. به ‌علاوه، اهمیت فقدان وقت نیز یکی از اصلی‎ترین مشکلات جوامع امروزی است.
در همین راستا، آزمایش تناوبی شدید می‎تواند بر این مشکل غلبه کند [19]. لیتل و همکاران بیان کردند کمتر از 30 دقیقه فعالیت ورزشی شدید در هفته با کل 75 دقیقه فعالیت تداومی در هفته از نظر دستاوردهای ایجادشده برابری می‎کند [20]. آزمایش تناوبی شدید می‎تواند روشی مقرون‌به‌صرفه برای کاهش چربی بدن و انسولین پلاسما و بیماری شریان کرونری باشد [19، 21، 22، 23]. همچنین در یک فرا‌تحلیل نشان داده شد 4 تا 12 هفته آزمایش تناوبی شدید با کاهش بیشتر در فشار خون سیستولیک و افزایش بیشتر در اکسیژن مصرفی بیشینه نسبت به سایر فرم‏های تمرینی در افراد دچار اضافه وزن و چاق همراه است [24]. در مورد اثر فعالیت ورزشی حاد یا سازگاری‏های انجام‌شده ناشی از آن بر آدروپین، تاکنون مطالعه‏ای (انسانی / حیوانی) انجام نشده است. به نظر می‏رسد تحقیق حاضر اولین مطالعه در این زمینه باشد. هدف از تحقیق حاضر، تعیین تأثیر 8 هفته فعالیت شدید تناوبی بر آدروپین و متابولیت‏های نیتریک اکسید مردان دچار اضافه وزن بود.
مواد و روش ‎ها
طرح تحقیق و آزمودنی‎ ها

این مطالعه از نوع تحقیقات نیمه‌تجربی بود که با طرح پیش‌آزمون‌ و پس‌آزمون انجام شد. انتخاب آزمودنی از میان افرادی انجام شد که پس از فراخوان عمومی در باشگاه‎های ورزشی و طبق معیارهای ورود به تحقیق شاخص توده بدنی بین 25 تا 30 کیلوگرم / متر مربع داشتند. آزمودنی‏ها پس از تکمیل پرسش‌نامه میزان فعالیت بدنی [2526] و نیز رضایت‌نامه شرکت در تحقیق و با رعایت معیارهای ورود و خروج تحقیق (توده بدنی بیشتر از 25 و کمتر از 30 کیلوگرم بر متر مربع، نداشتن سابقه بیماری قلبی‌عروقی و شرکت نکردن در فعالیت‌های ورزشی منظم)، به ‌طور تصادفی در 2 گروه آزمایش تناوبی شدید (16 آزمودنی با میانگین سنی 3/07±29/87) و گروه کنترل (16 آزمودنی با میانگین سنی 3/01±31/25) قرار گرفتند. 
محاسبه حجم نمونه بر اساس اطلاعات مطالعه والتر و همکاران که اثر 8 هفته آزمایش تناوبی شدید را بررسی کردند، انجام شد (2 دامنه، β-1 برابر با 0/8 و سطح آلفای 0/05 درصد) [27]. در همه مراحل تحقیق، اصول بیانیه هلسینکی و اخلاق در پژوهش، رعایت شد (کد 26-17560). 
روش اجرای تحقیق
 از آزمودنی‏ها خواسته شد تا در آزمایشگاه مرکز تحقیقات پزشکی‌ورزشی دانشگاه علوم‌پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران حضور به هم رسانند. پس از ورود آزمودنی‏ها به آزمایشگاه، میزان 5 سی‎سی ‌خون از ورید آنتی‌کوبیتال پیش از آزمایش تحقیقی (24 ساعت پیش از آزمایش تمرینی) گرفته شد. ترکیب بدنی آزمودنی‏ها با دستگاه تجزیه‌وتحلیل ترکیب بدن به‌ روش مقاومت الکتریکی زیستی یا BIA (مدل 418-BC Tanita ساخت ژاپن) و نیز مقادیر حداکثر اکسیژن مصرفی با آزمون بروس توسط تردمیل (مدل تکنوجیم -300 ساخت کشور ایتالیا) اندازه‏گیری شد. برای کنترل برنامه غذایی از پرسش‌نامه اعتبارسنجی‌شده طی 3 روز زوج و 3 روز فرد استفاده شد [16].
در‌نهایت، مقادیر حداکثر اکسیژن مصرفی آزمودنی‎ها برای تعیین شدتی که آزمودنی‎ها باید طبق آن، آزمایش تناوبی شدید را 8 هفته انجام دهند، با آزمون بروس (6 مرحله 3 دقیقه‎ای همراه با افزایش 2 درصدی به شیب دستگاه به ازای هر 3 دقیقه و افزایش سرعت دستگاه به ‌ترتیب 1/7، 2/5، 3/4، 5 و 5/5 مایل در ساعت) ارزیابی شد [28]. پس از تعیین حداکثر اکسیژن مصرفی آزمودنی‎ ها (بر اساس رسیدن به واماندگی و دستیابی حداقل به 90 درصد ضربان قلب حداکثری) به مدت 2 دوره 4 هفته‎ای (8 هفته) آزمایشات تناوبی شدید را انجام دادند. آزمایشات تناوبی شدید به صورت 3 جلسه در هفته انجام شد. در هر جلسه تمرینی طبق شدت ارائه‌شده برای هر فرد، آزمودنی ابتدا 5 دقیقه را با شدت 40 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی گرم می‌کند و سپس 20 تکرار 30 ثانیه‌ای (10 دقیقه) با 13 ثانیه بین هر تکرار (19 تکرار×13 ثانیه =4 دقیقه) انجام می‎دهد [2729 ,30 ,31]. 
شدت برنامه تمرینی هفته‎های 1 تا 4 آزمایش تناوبی شدید، شدت از 85 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی آغاز شد و تا انتهای هفته چهارم به 90 درصد رسید. شدت برنامه تمرینی هفته‎های 5 تا 8 آزمایش تناوبی شدید، شدت از 90 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی آغاز شد و تا انتهای هفته چهارم به 95 درصد ‏رسید. در انتهای هفته هشتم تحقیق (24 ساعت پس از اجرای آخرین جلسه تمرینی) از آزمودنی‏ها خواسته شد تا برای مرحله پس‌آزمون در آزمایشگاه حضور داشته باشند. در این مرحله نیز مشابه مرحله اول، نمونه‏گیری خونی و سایر مراحل اجرایی تکرار شد.
نمونه‌گیری خونی
برای ارزیابی آدروپین و متابولیت‎های نیتریک اکسید (نیتریت و نیترات) پیش‌آزمون و پس‌آزمون، طی حالت ناشتایی خون‌گیری به عمل آمد و با سرعت 3000 دور بر دقیقه و به‌ مدت 7 دقیقه و در درجه حرارت 5 درجه سانتی‌گراد سانتریفیوژ و برای اندازه‌گیری‌ متغیرهای مورد نظر تا اتمام مرحله پس‌آزمون، در شرایط فریز 70- درجه سانتی‌گراد نگهداری شدند [28]. متابولیت‎های نیتریک اکسید (نیتریت و نیترات) پیش از فریز کردن نمونه‏های سرمی به ‌صورت نیتریک اکسید کل با روش الیزا و کیت شرکت آرند کشور بریتانیا ارزیابی شد. غلظت سرمی آدروپین پس از انتقال به آزمایشگاه با استفاده از روش الیزا و کیت شرکت کوزابایو کشور ژاپن اندازه‏گیری شد. درجه حساسیت کیت برابر با 0/39 (نانوگرم / میلی‏لیتر)، میزان دقت درونی و دقت بیرونی به ‌ترتیب کمتر از 8 درصد و کمتر از 10 درصد با طول موج 450 نانومتر بود. 
روش‎های آماری
پس از جمع‏آوری داده‏ها، از نسخه 12 نرم‌افزاری آماری Stata Stata CORP LP ساخت ایالات متحده برای تجزیه‌و‌تحلیل استفاده شد، به نحوی که از مقادیر گرایش مرکزی و پراکندگی میانگین و انحراف‌معیار برای برآورد آمار توصیفی تحقیق استفاده شد. آزمون شاپیرو-فرانشیا و نیز آزمون لون به ‌ترتیب برای بررسی نرمال بودن توزیع داده‏ها و ‌بررسی همگن بودن گروه‏های آزمایش پیش از آزمایش‏های تحقیقی استفاده شد. به ‌علاوه، تجزیه‌وتحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‎های تکراری برای برآورد تفاوت‏‏های بین‌گروهی، درون‌گروهی (پیش‌آزمون و پس‌آزمون) و اثر متقابل گروه×زمان انجام شد. سطح معناداری 0/05>P به ‌عنوان ضابطه تصمیم‏گیری برای آزمون فرضیه‏ها در نظر گرفته شد. 
یافته ‎ها
در همین راستا، نتایج تحقیق بیانگر آن بود که بین گروه‎های مطالعه‌شده در متغیر وزن بدن آزمودنی‏ها با وجود کاهش پس از دوره 8 هفته‎ای آزمایش تناوبی شدید (6/83 کیلوگرم در آزمایش تناوبی شدید) تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/791=P). با این‌ حال، بین زمان‎های انجام تحقیق (پیش‌آزمون و پس‌آزمون) و اثر متقابل گروه×زمان در گروه‎های مختلف تفاوت معناداری وجود داشت (به ‌ترتیب 0/003=P و 0/009=P) (جدول شماره 1). 


درباره نتایج درصد چربی بدن، نتایج تحقیق بیانگر نبود تفاوت بین‌گروهی معنادار در گروه‎های مورد تحقیق بود (0/68=P). با این ‌حال، نتایج تحقیق بیانگر آن بود که بین زمان‎های انجام تحقیق (پیش‌آزمون و پس‌آزمون) در گروه‎های مختلف در متغیر درصد چربی بدن تفاوت معناداری وجود دارد (0/015=P). تجزیه‌وتحلیل بیشتر نشان داد گروه آزمایش تناوبی شدید باعث کاهش معنادار 35/24 درصدی چربی بدن شده بود (0/015=P). همچنین تفاوت معناداری در اثر متقابل گروه×زمان بین گروه‎های مطالعه‌شده مشاهده نشد (0/036=P) (جدول شماره 1). 
درباره تغییرات توده عضلانی‌اسکلتی آزمودنی‏ها، تغییر معنادار بین‌گروهی، درون‌گروهی و اثر متقابل گروه×زمان بین گروه‎های مطالعه‌شده مشاهده نشد (0/05 در مورد تغییرات ‌حداکثر اکسیژن مصرفی نتایج بیانگر آن بود که بین گروه‎های مطالعه‌شده تفاوت معناداری وجود نداشت (0/057=P). با این ‌حال، نتایج تحقیق بیانگر آن بود که بین زمان‎های انجام تحقیق (پیش‌آزمون و پس‌آزمون) در متغیر حداکثر اکسیژن مصرفی تفاوت معناداری وجود داشت (0/0001=P). تجزیه‌وتحلیل بیشتر نشان داد گروه آزمایش تناوبی شدید باعث افزایش معنادار حداکثر اکسیژن مصرفی 45/72 درصدی شده بود (0/0001=P). به ‌علاوه، در اثر متقابل گروه×زمان بین گروه‎های مطالعه‌شده تفاوت معنادار مشاهده شد (0/0001=P) (جدول شماره 1).   
نتایج تحقیق درباره آدروپین بیانگر آن بود که بین گروه‎های مطالعه‌شده تفاوت معناداری وجود داشت (0/009=P). تجزیه‌وتحلیل بیشتر نشان داد بین آدروپین گروه آزمایش تناوبی شدید و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود داشت 
(ng/mL 5/1-26/0CI؛ 95 درصد: 0/256±‌0/88). نتایج تحقیق بیانگر آن بود که بین زمان‎های انجام تحقیق (پیش‌آزمون و پس‌آزمون) در گروه‎های مختلف در متغیر آدروپین تفاوت معناداری وجود داشت (0/0001=P). همچنین تفاوت معناداری در اثر متقابل گروه×زمان بین گروه‎های مطالعه‌شده مشاهده شد (0/0001=P) (تصویر شماره 1).

 
نتایج تحقیق درباره متابولیت‏های نیتریک اکسید (نیتریت و نیترات) ‌بیانگر آن بود که بین متابولیت‏های نیتریک اکسید گروه آزمایش تناوبی شدید و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود داشت (μmol/L 15/14-85/0CI؛ 95 درصد: 3/032±7/5). نتایج تحقیق بیانگر آن بود که بین زمان‎های انجام تحقیق (پیش‌آزمون و پس‌آزمون) در گروه‎های مختلف در متغیر متابولیت‏های نیتریک اکسید (نیتریت و نیترات) تفاوت معناداری وجود داشت (0/015=P). همچنین تفاوت معناداری در اثر متقابل گروه×زمان بین گروه‎های مطالعه‌شده مشاهده شد (0/047=P) (تصویر شماره 2).
همچنین نتایج بیانگر وجود ارتباط مستقیم معنادار بین آدروپین سرمی و متابولیت‏های نیتریک اکسید در آزمودنی‎های دچار اضافه وزن بود (0/0001=P و 0/498=r). 
بحث
در مطالعه حاضر، اثر آزمایش تناوبی شدید با 20 تکرار 30 ثانیه‌ای و 13 ثانیه بین هر تکرار (8 هفته و 3 جلسه در هفته) بر تغییرات ترکیب بدنی، حداکثر اکسیژن مصرفی، آدروپین و متابولیت‎های نیتریک اکسید در آزمودنی ‏های دچار اضافه وزن بررسی شد. نتایج بیانگر کاهش معنادار درصد چربی مردان دچار اضافه وزن و البته کاهش غیرمعنادار 6/8 کیلوگرمی در وزن بدن آزمودنی‏های دچار اضافه وزن بود. همچنین شاخص توده بدن به ‌طور معناداری پس از 8 هفته آزمایش تناوبی شدید کاهش یافت. به‌ علاوه، حداکثر اکسیژن مصرفی به ‌عنوان متغیر کنترل‌کننده به ‌طور معناداری افزایش یافته بود. درباره تغییرات آدروپین و متابولیت‎های نیتریک اکسید (نیتریت و نیترات)، نتایج بیانگر افزایش معنادار در هر 2 بایومارکر عروقی بود. همچنین ارتباط مثبتِ معناداری بین 2 بایومارکر عنوان‌شده مشاهده شد. 
چاقی به ‌طور قوی با افزایش استرس اکسایشی سیستماتیک همراه است [15]. همچنین تجمع بیش از اندازه چربی با مارکرهای استرس اکسایشی مرتبط است. تولید اکسیدانی افزایش‌یافته از طریق کاهش نیتریک اکسید با‌ استعداد افزایش‌یافته اترواسکلروزیس مرتبط است [15]. به نظر می‏رسد ادیپوکاین‏ها و پروتئین‏های متعددی مسئول حفاظت از عملکرد عروقی باشند [8، 32]. یکی از این پروتئین‎ها، آدروپین است [7]. آدروپین هورمون متابولیکی جدید است که در تنظیم متابولیسم لیپیدی سهیم است [7] و به نظر می‏رسد نقش محافظتی بر عملکرد اندوتلیالی دارد [11، 14]. در ابتدا، نشان داده شد که PPARg (اصلی‎ترین تنظیم‌کننده لیپوژنزیس) و بیان ژن‏های لیپولیتیکی کبدی توسط آدروپین تنظیم می‏شود [7]، اما در مطالعات بعدی نشان داده شد آدروپین از طریق مسیر وابسته به نیتریک اکسید می‎تواند در عملکرد اندوتلیالی نقش محافظتی داشته باشد [11، 14].
به نظر می‏رسد این نقش از طریق مسیرهای گیرنده 2 فاکتور رشد اندوتیالی (VEGFR2)، فسفاتیدیل اینوزیتول 3 کیناز (PIP3k)، پروتئین کیناز (B (AKt، مسیر VEGFR2 ‌و کیناز تنظیم‌کننده سیگنال خارج سلولی 2/1 (ERK1/2) حمایت می‌شود [14]. آنزیم دیگری که همچنین برای تولید ROS در عروق مسئولیت دارد، نیتریک اکسید سنتاز است. تحت شماری از شرایط پاتولوژیکی، تولید آنزیمی اکسیژن مولکولی توسط eNOS کمتر به اکسیداسیون ال ‌آرژنین جفت می‌شود که منجر به تولید سوپراکساید بیشتر از نیتریک اکسید می‎ شود. 
شماری از سازوکار‎هایی که گزارش شده است تا در عدم جفت‌شدگی eNOS سهم داشته باشند، شامل کمبود تتراهیدروبایوپترین (BH4)، کمبود ال ‌آرژنین یا HSP90، دفسفوریلاسیون eNOS روی باقی‌مانده ترئونین 495، یا سطوح افزایش یافته ADMA است. با ‌توجه ‌به غلظت تتراهیدروبایوپترین، مطالعات مبتنی بر کشت سلول گزارش کردندکه استرس قیچی‏وار افزایش‌یافته به ‌طور چشمگیری سطوح تتراهیدروبایوپترین را افزایش می‎دهد. این یافته ‏ها در مدلی از موش‎ها تأیید شده‎اند که جریان خون آئورتی در بخش پراگزیمال افزایش یافته است، اما در بخش دیستال کاهش می‏یابد که همانند مدل موش‌های تمرین‌کرده است. 
به‌ علاوه، برای سطوح در گردش دیمتیل آرژینین نامتقارن یا ADMA اثر مفید تمرین ورزشی اثبات شده است [33, 34 ,353637]. دسترسی زیستی نیتریک اکسید همچنین توسط تجزیه ناشی از ROS اثر می‎پذیرد. در مطالعات حیوانی و انسانی، برنامه تمرین ورزشی موجب افزایش بیان عروقی آنزیم‎های آنتی‌اکسیدانی نظیر SOD، کاتالاز و گلوتاتیون پر اکسیداز و کاهش بیان آنزیم‎های تولیدکننده ROS نظیر نیکوتین آمیدآدنین‌دی نوکلئوتید فسفات اکسیداز و گزانتین اکسیداز می‎شود. بیان و فعالیت نیکوتین آمید آدنین دی نوکلئوتید فسفات اکسیداز عمدتاً توسط اثر غالب فعال شدن گیرنده نوع 1 آنژیوتانسین II به ‌وسیله ایجاد جابه‌جایی سریع Rac 1 به غشای سلول تنظیم می‎شود. به ‌علاوه، 4 هفته برنامه تمرین ورزشی در بیماران با بیماری شریان کرونری به‌ طور معناداری موجب بیان پایین‏تر گیرنده نوع 1 آنژیوتانسین II در قیاس با گروه کنترل غیرفعال شده بود [38]. 
درباره مطالعات انسانی انجام‌شده روی آدروپین می‏توان موارد زیر را برشمرد: لیان و همکاران 56 آزمودنی دچار بیماری نارسایی قلبی و 20 آزمودنی سالم را با یکدیگر مقایسه کردند. آن‌ها عنوان کردند با افزایش بیماری، مقادیر آدروپین افزایش می‏یابد. به‌ عبارت‌ دیگر، رهایی مقادیر بیش از اندازه آدروپین در گردش خون طی نارسایی قلبی نقش پاتولوژیکی را در بیماران دچار نارسایی قلبی ایفا می‏کند [39]. در مطالعه دیگر با 392 آزمودنی مشخص شد سطوح پایین آدروپین با اترواسکلروزیس کرونری در بیماران دچار دیابت نوع 2 و غیر‌دیابتی همراه است. همچنین آن‌ها بیان کردند سطوح سرمی آدروپین به ‌طور مستقلی با شدت آنژیوگرافی اترواسکلروزیس کرونری مرتبط است. آن‌ها عنوان کردند سطوح پایین‏تر آدروپین ممکن است پیشگوی نوینی از اترواسکلروزیس کرونری باشد [40، 41]. 
در مطالعه دیگر مشتمل بر 92 آزمودنی دچار دیابت نوع 2، تاپیوز و همکاران عنوان داشتند میزان اختلال عملکرد اندوتلیالی و پاسخ به تغییر میزان جریان خون (FMD) افزایش می‏یابد و سپس بیان کردند میزان آدروپین پلاسمایی در گروه دچار اختلال عملکرد عروقی کمتر از گروه بدون این اختلال بود. همچنین نشان دادند ارتباط مثبتی بین میزان FMD و مقادیر آدروپین پلاسمایی وجود داشت؛ بنابراین آدروپین به ‌عنوان یک بایومارکر جدید در کمّی‏سازی اختلال عملکرد اندوتلیالی در نظر گرفته‏ می‏شود [42].
همان‌گونه که گفته شد، تاکنون طبق جست‌وجوی محقق، مطالعه‏ای در زمینه اثر تمرین ورزشی بر آدروپین انجام نشده است و نتایح تحقیق حاضر حاکی از افزایش معنادار آدروپین بود. همچنین وجود ارتباط مثبت بین افزایش معنادار آدروپین و متابولیت‏های نیتریک اکسید احتمالاً حاکی از اثرگذاری آدروپین بر افزایش این متابولیته‏ها از مسیر سیگنالی گیرنده 2 فاکتور رشد اندوتیالی (VEGFR2)، فسفاتیدیل اینوزیتول 3 کیناز (PIP3k)، پروتئین کیناز (‌B (AKt و مسیر VEGFR2 و کیناز تنظیم کننده سیگنال خارج سلولی 2/1 (ERK1/2) است. در مورد اثربخشی آزمایش تناوبی بر تغییرات‌ حداکثر اکسیژن مصرفی و تغییرات ترکیب بدنی آزمودنی‏ها، نتایج تحقیق با نتایج تراپ و همکاران [21]، لیتل و همکاران [19]، گیلن و همکاران [43]، خدادادی و همکاران [28] و بابراج و همکاران [44] مطابقت داشت. 
تراپ و همکاران در تحقیقی، اثر 15 هفته آزمایش تناوبی شدید را به این صورت ارزیابی کردند که هر فرد با 8 ثانیه با سرعت حداکثر رکاب می‌زد (بار 0/5 کیلوگرم) و سپس 12 ثانیه با سرعت بسیار کم (rpm 30-20) استراحت می‌کرد. این تمرین حداکثر 60 تکرار در هر جلسه داشت. مدت تمرین نیز از 5 دقیقه در ابتدای تمرینات تا حداکثر 20 دقیقه متفاوت بود. اگر آزمودنی موفق به اجرای این مدت زمان می‌شد در هر مرحله 0/5 کیلوگرم به بار تمرین اضافه می‌شد. تمرین تداومی نیز شامل 10 تا 40 دقیقه رکاب زدن با 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بود [21]. 
مطالعه لیتل و همکاران به این صورت بود که هر فرد 2 هفته در هر جلسه، 10 سِت 60 ثانیه‌ای را با شدت 90 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه رکاب می‌زد. استراحت‌های 60 ثانیه نیز در بین این سِت‌ها وجود داشت [19]. تمرین تناوبی مطالعه گیلن و همکاران به این صورت بود که هر فرد در هر جلسه، 10 سِت 60 ثانیه‌ای را با شدت 90 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه رکاب می‌زد. استراحت‌های 60 ثانیه نیز در بین این سِت‌ها وجود داشت [43]. همچنین در مطالعه بابراج و همکاران افراد به مدت 2 هفته (6 جلسه) و هر جلسه 15 دقیقه آزمایش تناوبی شدید را به‌ صورت 4 تا 6 تکرار 30 ثانیه‌ا‌ی با حداکثر سرعت رکاب زدند [44]. 
ازجمله محدودیت‏های تحقیق حاضر می‏توان به وارد نکردن افراد سایر گروه‎های نظیر آزمودنی‏های دچار وزن نرمال و همچنین گروه‎های ورزشی اشاره کرد. ‌نبود ارزیابی پاسخ حاد آدروپین از دیگر محدودیت‎های تحقیق حاضر بود. 
نتیجه‎ گیری
به نظر می‎رسد آزمایش تناوبی شدید با شدت و مدت یادشده توانایی کاهش خطرات قلبی‌عروقی را از طریق افزایش آدروپین و نیتریک اکسید داراست و به ‌دلیل ارتباط مثبت بین این 2 فاکتور احتمالاً مسیرهای سیگنالی یادشده در این امر دخالت دارند. به ‌علاوه، به نظر می‎رسد آزمایش تناوبی شدید قادر به تغییرات مطلوبی بر آمادگی قلبی‌عروقی (حداکثر اکسیژن مصرفی) و ترکیب بدنی مردان دچار اضافه وزن است. با این حال، به ‌دلیل اندک مطالعات انجام‌شده بر آدروپین و پاسخ آن طی فعالیت یا تمرین ورزشی به مطالعات بیشتری در این زمینه نیاز است.

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

این مطالعه با کد اخلاق IR.ut.Rec.1395007 به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران رسید. در همه مراحل تحقیق، اصول بیانیه هلسینکی و اخلاق در پژوهش رعایت شد.

حامی مالی
تحقیق حاضر هیچ‌گونه کمک مالی از سازمان‎های دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.

مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان به یک اندازه در نگارش مقاله مشارکت داشته‌اند.

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد. 

تشکر و قدردانی
محققان از تمام شرکت‌کنندگان در مطالعه حاضر برای صرف تلاش و وقت، تشکر و قدردانی می‏کنند.
 
References
1.Gokce N, Keaney JF Jr, Hunter LM, Watkins MT, Nedeljkovic ZS, Menzoian JO, et al. Predictive value of noninvasively determined endothelial dysfunction for long-term cardiovascular events in patients with peripheral vascular disease. J Am Coll Cardiol. 2003; 41(10):1769-75. [DOI:10.1016/S0735-1097(03)00333-4] [PMID]
2.Halcox JP, Donald AE, Ellins E, Witte DR, Shipley MJ, Brunner EJ, et al. Endothelial function predicts progression of carotid intima-media thickness. Circulation. 2009; 119(7):1005-12. [DOI:10.1161/CIRCULATIONAHA.108.765701] [PMID]
3.Charakida M, Donald AE, Terese M, Leary S, Halcox JP, Ness A, et al. Endothelial dysfunction in childhood infection. Circulation. 2005; 111(13):1660-5. [DOI:10.1161/01.CIR.0000160365.18879.1C] [PMID]
4.Bijeh N, Abbasian S. [The effect of intensity of aerobic training and dietary pattern changing on interleukin-1β and resistance insulin indexes in non-active obese subjects (Persian)]. J Arak Univ Med Sci. 2013; 16(7):1-13. [Link]
5.Suwaidi JA, Hamasaki S, Higano ST, Nishimura RA, Holmes DR Jr, Lerman A. Long-term follow-up of patients with mild coronary artery disease and endothelial dysfunction. Circulation. 2000; 101(9):948-54. [DOI:10.1161/01.CIR.101.9.948] [PMID]
6.Soori R, Asad MR, Khosravi M, Abbasian S. [The effect of submaximal aerobic training on serum irisin level in obese men; with emphasis on the role of irisin in insulin-resistance change (Persian)]. J Arak Univ Med Sci. 2016; 19(109):20-30. [Link]
7.Kumar KG, Trevaskis JL, Lam DD, Sutton GM, Koza RA, Chouljenko VN, et al. Identification of adropin as a secreted factor linking dietary macronutrient intake with energy homeostasis and lipid metabolism. Cell Metab. 2008; 8(6):468-81. [DOI:10.1016/j.cmet.2008.10.011] [PMID] [PMCID]
8.Aydin S. Three new players in energy regulation: Preptin, adropin and irisin. Peptides. 2014; 56:94-110. [DOI:10.1016/j.peptides.2014.03.021] [PMID]
9.Aydin S, Kuloglu T, Aydin S, Eren MN, Yilmaz M, Kalayci M, et al. Expression of adropin in rat brain, cerebellum, kidneys, heart, liver, and pancreas in streptozotocin-induced diabetes. Mol Cell Biochem. 2013; 380(1-2):73-81. [DOI:10.1007/s11010-013-1660-4] [PMID]
10.Kuloglu T, Aydin S. Immunohistochemical expressions of adropin and ınducible nitric oxide synthase in renal tissues of rats with streptozotocin-ınduced experimental diabetes. Biotech Histochem. 2014; 89(2):104-10. [DOI:10.3109/10520295.2013.821713] [PMID]
11.Lovren F, Pan Y, Quan A, Singh KK, Shukla PC, Gupta M, et al. Adropin is a novel regulator of endothelial function. Circulation. 2010; 122(11 suppl):S185-92. [DOI:10.1161/CIRCULATIONAHA.109.931782] [PMID]
12.Celik E, Yilmaz E, Celik O, Ulas M, Turkcuoglu I, Karaer A, et al. Maternal and fetal adropin levels in gestational diabetes mellitus. J Perinat Med. 2013; 41(4):375-80. [DOI:10.1515/jpm-2012-0227] [PMID]
13.Ganesh-Kumar K, Zhang J, Gao S, Rossi J, McGuinness OP, Halem HH, et al. Adropin deficiency is associated with increased adiposity and insulin resistance. Obesity. 2012; 20(7):1394-402. [DOI:10.1038/oby.2012.31] [PMID] [PMCID]
14.Lovren F, Pan Y, Quan A, Singh KK, Shukla PC, Al-Omran M, et al. Adropin is a novel regulator of endothelial function through the VEGFR2-PI3K-Akt and VEGFR2-Erk1/2 pathways. Circulation. 122(11 Suppl):S185-92. [DOI:10.1161/CIRCULATIONAHA.109.931782] [PMID]
15.Lovren F, Teoh H, Verma S. Obesity and atherosclerosis: Mechanistic insights. Can J Cardiol. 2015; 31(2):177-83. [DOI:10.1016/j.cjca.2014.11.031] [PMID]
16.Hosseini Esfahani F, Asghari G, Mirmiran P, Azizi F. Reproducibility and relative validity of food group intake in a food frequency questionnaire developed for the Tehran Lipid and Glucose Study. J Epidemiol. 2010; 20(2):150-8. [DOI:10.2188/jea.JE20090083] [PMID] [PMCID]
17.McAllister EJ, Dhurandhar NV, Keith SW, Aronne LJ, Barger J, Baskin M, et al. Ten putative contributors to the obesity epidemic. Crit Rev Food Sci Nutr. 2009; 49(10):868-913. [DOI:10.1080/10408390903372599] [PMID] [PMCID]
18.Davis P. Flow-mediated endothelial mechanotransduction. Physiol Rev. 1995; 75(3):519-60. [DOI:10.1152/physrev.1995.75.3.519] [PMID] [PMCID]
19.Gaesser GA, Angadi SS. High-intensity interval training for health and fitness: Can less be more? J Appl Physiol. 2011; 111(6):1540-1. [DOI:10.1152/japplphysiol.01237.2011] [PMID]
20.Little JP, Gillen JB, Percival ME, Safdar A, Tarnopolsky MA, Punthakee Z, et al. Low-volume high-intensity interval training reduces hyperglycemia and increases muscle mitochondrial capacity in patients with type 2 diabetes. J Appl Physiol. 2011; 111(6):1554-60. [DOI:10.1152/japplphysiol.00921.2011] [PMID]
21.Rognmo, Hetland E, Helgerud J, Hoff J, Slørdahl SA. High intensity aerobic interval exercise is superior to moderate intensity exercise for increasing aerobic capacity in patients with coronary artery disease. Eur J Cardiovasc Prev Rehabil. 2004; 11(3):216-22. [DOI:10.1097/01.hjr.0000131677.96762.0c] [PMID]
22.Trapp EG, Chisholm DJ, Freund J, Boutcher SH. The effects of high-intensity intermittent exercise training on fat loss and fasting insulin levels of young women. Int J Obes. 2008; 32(4):684-91. [DOI:10.1038/sj.ijo.0803781] [PMID]
23.Lavie CJ, Arena R, Earnest CP. High-intensity interval training in patients with cardiovascular diseases and heart transplantation. J Heart Lung Transplant. 2013; 32(11):1056-8. [DOI:10.1016/j.healun.2013.08.001] [PMID]
24.García-Hermoso A, Cerrillo-Urbina AJ, Herrera-Valenzuela T, Cristi-Montero C, Saavedra JM, Martínez-Vizcaíno V. Is high-intensity interval training more effective on improving cardiometabolic risk and aerobic capacity than other forms of exercise in overweight and obese youth? A meta-analysis. Obes Rev. 2016; 17(6):531-40. [DOI:10.1111/obr.12395] [PMID]
25.Baecke JA, Burema J, Frijters JE. A short questionnaire for the measurement of habitual physical activity in epidemiological studies. Am J Clin Nutr. 1982; 36(5):936-42. [DOI:10.1093/ajcn/36.5.936] [PMID]
26.Kannel WB, Sorlie P. Some health benefits of physical activity: The Framingham study. Arch Intern Med. 1979; 139(8):857-61. [DOI:10.1001/archinte.1979.03630450011006]
27.Walter AA, Smith AE, Kendall KL, Stout JR, Cramer JT. Six weeks of high-intensity interval training with and without-alanine supplementation for improving cardiovascular fitness in women. J Strength Cond Res. 2010; 24(5):1199-207. [DOI:10.1519/JSC.0b013e3181d82f8b] [PMID]
28.Khodadadi H, Rajabi H, Attarzadeh Hosseini SR, Abbasian S. [The effect of high intensity interval training (HIIT) and pilates on levels of irisin and insulin resistance in overweight women (Persian)]. Iran J Endocrinol Metab. 2014; 16(3):190-6. [Link]
29.Dupont G, Akakpo K, Berthoin S. The effect of in-season, high-intensity interval training in soccer players. J Strength Cond Res. 2004; 18(3):584-9. [DOI:10.1519/00124278-200408000-00034] [PMID]
30.Rognmo Ø, Moholdt T, Bakken H, Hole T, Mølstad P, Myhr NE, et al. Cardiovascular risk of high-versus moderate-intensity aerobic exercise in coronary heart disease patients. Circulation. 2010; 126(12):1436-40. [DOI:10.1161/CIRCULATIONAHA.112.123117] [PMID]
31.Rognmo O, Hetland E, Helgerud J, Hoff J, Slerdahl SA. High intensity aerobic interval exercise is superior to moderate intensity exercise for increasing aerobic capacity in patients with coronary artery disease. European Journal of Cardiovascular Prevention & Rehabilitation. 2004;11(3):216-22. [DOI:10.1097/01.hjr.0000131677.96762.0c] [PMID]
32.Zhang Y, Proenca R, Maffei M, Barone M, Leopold L, Friedman JM. Positional cloning of the mouse obese gene and its human homologue. Nature. 1994; 372(6505):425-32. [DOI:10.1038/372425a0] [PMID]
33.Förstermann U, Münzel T. Endothelial nitric oxide synthase in vascular disease: From marvel to menace. Circulation. 2006; 113(13):1708-14. [DOI:10.1161/CIRCULATIONAHA.105.602532] [PMID]
34.Widder JD, Chen W, Li L, Dikalov S, Thöny B, Hatakeyama K, et al. Regulation of tetrahydrobiopterin biosynthesis by shear stress. Cir Res. 2007; 101(8):830-8. [DOI:10.1161/CIRCRESAHA.107.153809] [PMID]
35.Lam CF, Peterson TE, Richardson DM, Croatt AJ, d’Uscio LV, Nath KA, et al. Increased blood flow causes coordinated upregulation of arterial eNOS and biosynthesis of tetrahydrobiopterin. Am J Physiol Heart Circ Physiol. 2006; 290(2):H786-93. [DOI:10.1152/ajpheart.00759.2005] [PMID]
36.Sindler AL, Delp MD, Reyes R, Wu G, Muller-Delp JM. Effects of ageing and exercise training on eNOS uncoupling in skeletal muscle resistance arterioles. J Physiol. 2009; 587(Pt 15):3885-97. [DOI:10.1113/jphysiol.2009.172221] [PMID] [PMCID]
37.Richter B, Niessner A, Penka M, Grdić M, Steiner S, Strasser B, et al. Endurance training reduces circulating asymmetric dimethylarginine and myeloperoxidase levels in persons at risk of coronary events. Thromb Haemost. 2005; 94(6):1306-11. [PMID]
38.Adams V, Linke A, Kränkel N, Erbs S, Gielen S, Möbius-Winkler S, et al. Impact of regular physical activity on the NAD (P) H oxidase and angiotensin receptor system in patients with coronary artery disease. Circulation. 2005; 111(5):555-62. [DOI:10.1161/01.CIR.0000154560.88933.7E] [PMID]
39.Lian W, Gu X, Qin Y, Zheng X. Elevated plasma levels of adropin in heart failure patients. Intern Med. 2011; 50(15):1523-7 [DOI:10.2169/internalmedicine.50.5163] [PMID]
40.St-Onge MP, Shechter A, Shlisky J, Tam CS, Gao S, Ravussin E, et al. Fasting plasma adropin concentrations correlate with fat consumption in human females. Obesity. 2014; 22(4):1056-63. [DOI:10.1002/oby.20631] [PMID] [PMCID]
41.Wu L, Fang J, Chen L, Zhao Z, Luo Y, Lin C, et al. Low serum adropin is associated with coronary atherosclerosis in type 2 diabetic and non-diabetic patients. Clin Chem Lab Med. 2014; 52(5):751-8. [DOI:10.1515/cclm-2013-0844] [PMID]
42.Topuz M, Celik A, Aslantas T, Demir AK, Aydin S, Aydin S. Plasma adropin levels predict endothelial dysfunction like flow-mediated dilatation in patients with type 2 diabetes mellitus. J Investig Med. 2013; 61(8):1161-4. [DOI:10.2310/JIM.0000000000000003] [PMID]
43.Gillen JB, Little JP, Punthakee Z, Tarnopolsky MA, Riddell MC, Gibala MJ. Acute high-intensity interval exercise reduces the postprandial glucose response and prevalence of hyperglycaemia in patients with type 2 diabetes. Diabetes Obes Metab. 2012; 14(6):575-7. [DOI:10.1111/j.1463-1326.2012.01564.x] [PMID]
44.Babraj JA, Vollaard NB, Keast C, Guppy FM, Cottrell G, Timmons JA. Extremely short duration high intensity interval training substantially improves insulin action in young healthy males. BMC Endocr Disord. 2009; 9(1):3. [DOI:10.1186/1472-6823-9-3] [PMID] [PMCID]
نوع مطالعه: پژوهشي اصیل | موضوع مقاله: عمومى
دریافت: 1400/9/17 | پذیرش: 1401/6/13

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb