مقدمه
در زندگی مدرن امروزی مشکلات هیجانی و اجتماعی بالاترین رتبه را در بین بیماریهای روانی به خود اختصاص دادهاند. یکی از عوامل بسیار مهم و اثرگذار در عملکرد کودکان عوامل روانشناختی آنان است. ازجمله ویژگیهای روانشناختی مهمی که عملکرد تحصیلی و روابط بینفردی را تحتتأثیر قرار میدهد، شایستگیهای اجتماعی و هیجانی کودکان است. رشد خصوصیات هیجانیاجتماعی، بهطور گستردهای بهعنوان ظرفیت مبرم برای تجربه، کنترل، ابراز احساسات و ایجاد ارتباطات نزدیک و ایمن بینفردی، یک مؤلفه مهم در تحول کودکان است [
1]. شایستگی هیجانیاجتماعی با سطوح پایینتر سازگاری و پیشرفت تحصیلی [
2]، افزایش خطر سوءمصرف مواد، رفتارهای پرخطر جنسی [
3]، آسیب روانی [
4] بزهکاری نوجوانان و خشونت در بزرگسالان [
5] همراه است.
مطابق دیدگاه زیستیاجتماعی درباره تحول و رشد انسان، پیامدهای ضعیف رشد در کودکی دارای یک علت پیچیده و ریشهای در مجموعه گستردهای از عوامل فردی (برای مثال زیستی و روانشناختی) و بافتی (مثل خانوادگی و فرهنگ) است [
6]. محیطهای مربوط به تربیت فرزند در اوایل کودکی میتوانند به میزان قابلتوجهی بر بروز مشکلات کودکان تأثیر بگذارند. علاوهبراین، والدین عنصر مهمی هستند که بهطور قابلتوجهی بر شخصیت کودک تأثیر میگذارند [
7, 8]. برخی مطالعات قبلی نشان دادند شیوههای فرزندپروری مادرانه و پدرانه نقش اساسی در فهم توسعه رفتارهای بیرونی و درونیسازی دارند، زیرا سبک فرزندپروری مشکلات رفتاری فرزندان را تشدید میکند یا کاهش میدهد [
9, 10]. بنابر سبک فرزندپروریای که والدین اتخاذ میکنند، آنها برای مدیریت رفتار فرزندانشان از استراتژیهای مختلف نظم و انضباطی استفاده میکنند و این راهکارها جنبه اساسی سبک تربیت والدین در نظر گرفته میشود [
11].
طبقهبندی متداول سبک فرزندپروری ناکارآمد شامل دو سبک فرزندپروری است که توسط بامریند مشخص شده است (سبکهای مستبدانه و سهلگیر) که هریک از آنها دارای تأثیرگذاری متفاوتی است [
12]. سبک مستبدانه از مطالبه زیاد و پاسخگویی کم برخوردار است و با قوانین و احکام کاملاً محکم و تصمیمگیریشده والدین و همچنین کنترل شدید بر استقلال کودکان مشخص میشود [
13]. والدینِ با سبک مستبدانه سعی در کنترل رفتار فرزندان خود مطابق با یک استاندارد محکم دارند که معمولاً یک استاندارد مطلق است [
12]. والدین مستبد تمایل دارند برای نظم و انضباط در فرزندان خود از مطالبات استفاده کنند و فقط به آنها اجازه استقلال حداقلی بدهند. آنها همچنین در روابط والد و فرزندی خود، کمبود محبت و گرمی نشان میدهند [
13]. این نوع فرزندپروری احتمالاً با رشد روانشناختی کودکان رابطه منفی دارد [
14]. از طرف دیگر، والدین سهلگیر سعی میکنند با رفتار غیرقابلاجتناب و پذیرش نسبت به خواستهها و اعمال فرزندان خود رفتار کنند و به فرزندانشان اجازه دهند تا فعالیتهای خود را تا حد ممکن انجام دهند [
12]. هر دو سبک فرزندپروری سهلگیرانه و مسبتدانه، بهطور بالقوه برای رشد روانیاجتماعی کودکان مضر هستند [
15،
16].
محققان دریافتند حمایت اجتماعی درکشده والدین با رفتارهای تنبیهی والدین در ارتباط منفی است؛ این یافته نشان میدهد حمایت اجتماعی ممکن است نقش بینظیری در شیوههای فرزندپروری در خانوادههای کمدرآمد داشته باشد [
16]. علاوه بر کاهش استرس، بهبود فرزندپروری و بهزیستی مادران و حمایت اجتماعی، باعث بهبودی خودکارآمدی والدین میشود. تحقیقی نشان داد [
17] سبکهای والدین شناختهشده (مراقبت، بیتفاوتی، محافظت بیشازحد و خودمختاری) که توسط مادربزرگها و پدربزرگها (سبکهای مادربزرگ و پدربزرگ) و والدین (سبکهای فرزندپروری) اجرا میشوند، الگوهای مختلفی در تأثیر مشکلات هیجانی و رفتاری فرزندان دارند. بررسی تحقیقات نشان میدهد فرزندپروری سهلآمیز توسط مادران و فرزندپروری مستبدانه توسط پدران بهطور منحصربهفرد و قابلتوجهی مشکلات برونیسازی کودکان نوپا را پیشبینی میکرد؛ درحالیکه والدین مقتدرانه، رفتارهای سازگارانه را پیشبینی میکردند [
9]. والدین سهلگیر بهطور مستقیم و غیرمستقیم ازطریق تأثیرات سبک سهلگیرانه بر رشد همدلی شناختی و عاطفی به رفتار ضداجتماعی کودکان کمک میکردند [
8].
درک عوامل خطر اساسی مشکلات رفتاری کودک ممکن است باعث شناسایی و درمان پیشگیرانه شود و تا حدودی از مشکلات آنها بکاهد. در این پژوهش سعی میشود تحقیقات و نظریات مختلفی که در حوزه مشکلات هیجانی و اجتماعی وجود دارد، بررسی شود و سعی میشود درک درستی از ماهیت این مشکلات همراه با یافتههای نوین پژوهشی بررسی شود. همچنین از کاربردهایی که پژوهش حاضر دارد، میتواند مشخص کردن عوامل واسطهای و میانجی با مشکلات هیجانی و اجتماعی باشد که در کلینیکهای تخصصی روانپزشکی و روانشناسی میتوان از آن استفاده کرد. عوامل فراتشخیصی در بروز و نگه داشت اینگونه مشکلات مؤثراند که با شناخت این عوامل میتوان فرایند درمانی را سرعت بخشید.
با توجه به مطالب ذکرشده، تحقیق حاضر به دنبال ارائه مدل علّی پیشبینی مشکلات هیجانیاجتماعی کودکان براساس سبکهای فرزندپروری با تأکید بر نقش واسطهای حمایت اجتماعی است.
مواد و روشها
پژوهش حاضر بهصورت مقطعیتحلیلی بود. جامعه تحت مطالعه در این پژوهش شامل والدین (بههمراه کودکان با مشکلات رفتاریهیجانی) مراجعهکننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهر پردیس از توابع دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران در 6 ماه اول سال 1399 بود که فرزند زیر 5 سال داشتند. انتخاب نمونهها با روش دردسترس بود. در این پژوهش سعی شد با استفاده از فرم ارزیابی رفتاری راتر (فرم والدین)، کودکانی که دارای مشکلاتی در حوزه تندرستی (مثل خیس کردن شلوار، عدم کنترل مدفوع و قشقرق راه انداختن) و عادتها (مثل مشکلات خوردن و خوابیدن و سرقت) بودند بهعنوان نمونه انتخاب شوند.
برای نمونهگیری از 3 مرکز خدمات جامع سلامت (مرکز بومهن، پردیس و جاجرود) و 2 پایگاه بهداشتی در شهر پردیس واقع در شمال شرق تهران و از توابع دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی استفاده شدند. بدینمنظور از پرسشنامه مشکلات هیجانیاجتماعی که برای ارزیابی رفتار، جهت تمایز گذاشتن بین کودکان بهنجار و کودکان دارای اختلالات رفتاری و مشکلدار در سال 1964 راتر آن را تهیه کرده است و در سال 1967در آن تجدیدنظر شده است، استفاده شد. کودکانی که دارای میانگین بالاتری از مشکلات بودند (نمره برش 10 و بالاتر) بههمراه مادرانشان برای تحقیق انتخاب شدند [
18]. چون روش بهکاررفته در این پژوهش براساس معادلات ساختاری و تحلیل مسیر بود، نمونه لازم برای اجرای این روش حداقل 200 نفر باید باشد [
19] که در این پژوهش بهمنظور تعمیمپذیری بیشتر، حجم 230 نمونه درنظر گرفته شد. پرسشنامههایی که برای تحقیق حاضر استفاده شدند بدین شرح است:
پرسشنامه سبکهای فرزندپروری
این پرسشنامه 48 عبارتی را باقری [
20] تدوین کرده است و دارای 8 خردهمقیاس (انعطافپذیری، تزلزل نرمی، کنترل/ محدودیت، نازپروردگی، رسمیت، درهمتنیدگی، ارزش مشروط و رهایی) است و در یک طیف لیکرت 5 گزینهای از کاملاً همینگونه است= 5 تا اصلاً اینگونه نیست= 1، با دامنه امتیاز 48 که کمترین نمره است و 240 که بیشترین نمره است، ارزیابی میشود. ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 0/66 به دست آمده است. در تحلیل عاملی این پرسشنامه، بارهای عاملی مادهها کمتر از 0/6 نبود و اکثر بارهای عاملی مشاهدهشده، بین 0/75 تا 0/85 بودند [
21]. در پژوهشی، این پرسشنامه را دانشجویان تکمیل کردند و ضریب آلفای کرونباخ برای خردهمقیاسهای انعطافناپذیری، تزلزل نرمی، کنترل و محدودیت، نازپروردگی، رسمیت، درهمتنیدگی، ارزش مشروط و رهایی برای نسخه مادر به ترتیب 0/76، 0/68، 0/76، 0/67، 0/65، 0/73، 0/70 و 0/68 به دست آمد [
22].
پرسشنامه حمایت اجتماعی
مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی را زیمت و همکاران طراحی کردند [
23]. این پرسشنامه شامل 12 سؤال است که هر سؤال بر روی یک طیف 7 درجهای از کاملاًموافق [
1] تا کاملاً مخالف [
7] و دامنه امتیاز 12 که کمترین نمره است و 84 که بیشترین نمره است، درجهبندی میشود. در این مقیاس، هر 4 سؤال براساس منابع حمایت اجتماعی، به یکی از گروههای عاملی خانواده، دوستان و دیگرانِ مهم، منتسب شده است. بروور و همکاران، پایایی درونی این ابزار را در یک نمونه 788 نفری از جوانان دبیرستان با استفاده از آلفای کرونباخ، 90 تا 86 درصد برای خردهمقیاسهای این ابزار و 86 درصد برای کل ابزارگزارش کردند [
24]. در تحقیقی ضریب آلفای کرونباخ 3 بعد حمایت اجتماعی دریافتشده از سوی خانواده، دوستان و افراد مهم زندگی را بهترتیب 89 درصد، 86 درصد و 82 درصد ذکر کردند [
25].
پرسشنامه مشکلات هیجانیاجتماعی
راتر این پرسشنامه را برای ارزیابی رفتار، جهت تمایز گذاشتن بین کودکان بهنجار و کودکان دارای اختلالات رفتاری و مشکلدار در سال 1964 تهیه کرد و در سال 1967 در آن تجدید نظر شده است [
26].
نسخه والدین این پرسشنامه، 31 سؤال دارد که هر سؤال از صفر تا 2 نمرهگذاری میشود. اگر عبارتی درمورد کودک صدق کند دور عدد 2، اگر تا حدودی صدق کند دور عدد 1 و اگر صدق نکند دور عدد صفر را خط میکشند. در پایان اگر مشکلی علاوه بر آنچه در سؤالها بود در کودک وجود دارد، یادداشت میشود. پایایی بازآزمایی و پایایی درونی این پرسشنامه بسیار بالاست و دارای پایایی معتبر و علمی است. بهطوریکه پایایی بازآزمایی پرسشنامه که توسط راتر و همکاران گزارش شده است حدود 89 درصد است، اعتبار این پرسشنامه (درصد توافق بین پرسشنامه و تشخیص روانپزشک) در سطح 0/001 معنادار گزارش شده است و همبستگی بالایی را نشان میدهد [
26]. ضریب همبستگی آن حدود 0/85 است. این پرسشنامه را مهریار و یوسفی در شیراز استاندارد کردند [
27]. فرم A پرسشنامه مخصوص والدین است که مادر کودک تکمیل میکند و شامل مسائل مربوط به تندرستی و عادتها شامل 13 سؤال و 18 سؤال مربوط به مشکلات رفتاری و هیجانی کودک است. در پژوهشی دیگر نیز روایی صوری و محتوایی این پرسشنامه به تأیید متخصصان روانشناسی رسید و پایایی آزمون بهوسیله ضریب آلفای کرونباخ (0/86) به دست آمد که نمایانگر ضریب پایایی مطلوب این پرسشنامه بود [
26]. برای تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری و ازطریق نرمافزارهای 23 SPSS و SmartPLS استفاده شد.
مدلیابی معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی یک روش آماری چندمتغیره نسل دوم است که میتواند در تحقیقات علمی استفاده شود. این روش مدلیابی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس است و یک روش عالی برای برآورد روابط متقابل پیچیده بهطور همزمان است و بهدلیل توانایی پیشبینی در مطالعات، فاکتور یا عوامل موفقیت زیادی کسب کرده است. برخلاف مدلیابی ساختاری مبتنی بر کوواریانس که براساس یک مدل فاکتور مشترک ساخته شده است، روش معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی از روش مدل ترکیبی در برآورد اندازهگیری سازه پیروی میکند. به همین ترتیب، نهتنها برای اندازهگیری شاخصهای اثر در مدل اندازهگیری انعکاسی، بلکه برای شاخصهای ترکیبی در یک مدل اندازهگیری سازنده، عالی است. با این توصیفات، از روش معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی برای اندازهگیری مدل پژوهشی که از شاخصهای علّی تشکیل شده است، استفاده شد.
یافتهها
نتایج تحقیق در
جدول شماره 1، نشان میدهد از بین آزمودنیها 42/6 درصد را زنان شاغل و 57/4 درصد را زنان خانهدار تشکیل میدادند.
.jpg)
همچنین ازنظر تحصیلات، 4/3 درصد زیر دیپلم، 10/4 درصد دیپلم، 30/9 درصد کاردانی، 50 درصد در مقطع کارشناسی، 4/3 درصد در مقطع کارشناسیارشد و بالاتر مشغول تحصیل بودند. میانگین سنی آزمودنیها، 7/86±32/87 بود. از طرفی 138 کودک (60 درصد) پسر و 92 کودک (40 درصد) دختر بودند. میانگین سنی کودکان 0/78±4/12 بود.
مقادیر شاخصهای توصیفی درخصوص متغیرهای تحقیق در
جدول شماره 2 ارائه شده است.
.jpg)
طبق نتایج، میانگین و انحراف معیار مشکلات هیجانیاجتماعی 40/16±4/73، میانگین و انحراف معیار سبکهای فرزندپروری 152/23±18/10 و میانگین و انحراف معیار حمایت اجتماعی 6/49±34/66 به دست آمد. بهمنظور آزمون مدل مفهومی پژوهش از نرمافزار SmartPLS استفاده شد که نتایج آن در
تصاویر شماره 1 و
2 ارائه شده است.
.jpg)
.jpg)
وقتی مقادیر تی در بازه بیشتر از 1/96+ باشند، بیانگر معنادار بودن پارامتر مربوطه و متعاقباً تأیید سؤالات پژوهشی است. در
جدول شماره 3 نتایج بهصورت ضرایب معناداری و تخمین استاندارد گزارش شده است.
جدول شماره 3، نتایج اجرای مدلیابی معادلات ساختاری را بین متغیرهای پژوهشی نشان میدهد. ضرایب مسیر بین سبکهای فرزندپروری با مشکلات هیجانی اجتماعی (t=16/21, β=0/79)، حمایت اجتماعی با مشکلات هیجانی اجتماعی (t=3/37, β=0/20)، سبکهای فرزندپروری با حمایت اجتماعی (t=59/64, β=-0/84) به دست آمد. همچنین طبق نتایج سبکهای فرزندپروری در پیشبینی مشکلات هیجانیاجتماعی کودکان با واسطهگری حمایت اجتماعی نقش معناداری دارد (-0/848×-0/206=-0/174). بهعبارتی اثر غیرمستقیم سبکهای فرزندپروری ازطریق حاصل ضرب ضرایب استاندارد سبکهای فرزندپروری با حمایات اجتماعی 0/846- و حمایت اجتماعی با مشکلات هیجانیاجتماعی 0/206 که برابر با 0/174- بود، به دست آمد.
برای سنجش پایایی، مدل پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ بررسی شد. ضریب آلفای کرونباخ بیانگر میزان توانایی سؤالات در تبیین مناسب ابعاد مربوط به خود است. همچنین ضریب پایایی ترکیبی نیز میزان همبستگی سؤالات یک بُعد به یکدیگر برای برازش کافی مدلهای اندازهگیری را مشخص میکند.
آلفای کرونباخ شاخصی کلاسیک برای تحلیل پایایی و نشاندهنده یک سنت قوی در معادلات ساختاری است که برآوردی را برای پایایی براساس همبستگی درونی گویهها ارائه میدهد و مقدار مناسب برای آن بزرگتر از 0/7 است. برای محاسبه پایایی، معیار دیگری نیز وجود دارد که برتریهایی را نسبت به روش سنتی محاسبه آن بهوسیله آلفای کرونباخ را به همراه دارد و به آن پایایی ترکیبی گفته میشود. برتری پایایی ترکیبی نسبت به آلفای کرونباخ در این است که پایایی سازهها نه بهصورت مطلق، بلکه با توجه به همبستگی سازههایشان با یکدیگر محاسبه میشود. همچنین برای محاسبه آن، شاخصهای با بار عاملی بیشتر، اهمیت زیادتری دارند. درنتیجه برای سنجش بهتر پایایی، هردوی این معیارها استفاده میشوند. برای پایایی مرکب، میزان بالای 0/7 مناسب گزارش شده است. نتایج در
جدول شماره 4 آورده شده است.
.jpg)
همانطور که در
جدول شماره 4 مشخص است، همه متغیرها از پایایی بالایی در مدل برخوردار هستند. پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ درمورد همه متغیرها بالاتر از 0/7 است. از آنجایی که بالاتر بودن آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی از 0/7 نشاندهنده برازش مناسب مدل است. نتایج پژوهش حاضر درمورد این دو معیار نیز برازش مناسب را تأیید میکنند.
بحث
مشکلات هیجانیاجتماعی کودکان براساس سبکهای فرزندپروری قابلپیشبینی است. نتایج نشان داد اثر مستقیم و غیرمستقیم سبکهای فرزندپروری بر روی مشکلات هیجانی اجتماعی معنادار بود. تأثیر سبکهای فرزندپروری (انعطافناپذیری، تزلزلـنرمی، نازپروردگی، ارزش مشروط) بر مشکلات هیجانیاجتماعی معنادار است و نشان میدهد مؤلفههای فرزندپروری میتوانند مشکلات هیجانیاجتماعی را بهطور معناداری پیشبینی کنند. چنانکه 18/8 درصد از واریانس مشکلات هیجانیاجتماعی کودکان با سبکهای فرزندپروری تبیین میشود. مشکلات هیجانیاجتماعی کودکان براساس حمایت اجتماعی قابلپیشبینی بود. تأثیر منبع حمایتی دوستان بر مشکلات هیجانیاجتماعی معنادار بود و این مؤلفه توانست، 8/9 درصد از واریانس مشکلات هیجانیاجتماعی کودکان را توسط حمایت اجتماعی تبیین کند.
درخصوص سبکهای فرزندپروری با مشکلات هیجانی اجتماعی، میتوان گفت از آنجا که کودک دارای رشد سریعی در همه ابعاد جسمانیروانی است و بهسرعت دستخوش تغییرات است، سالهای ابتدایی دوران کودکی از اهمیت حیاتی برخوردار است [
28]. والدین و خصوصیات کودک از عوامل مهم رشد کودک هستند. بااینحال، مجموعهای از تحقیقات نشان میدهند رفتار کودکان نیز میتواند پاسخهای مختلف والدین آنها را تحتتأثیر قرار دهد یا آنها را برانگیزد [
29،
30]. چنین فرایندهای متقابل یا دوسویهای بین والدین و فرزندان ممکن است بر رشد اجتماعیهیجانی کودکان تأثیر بگذارد. از میان ویژگیهای والدین و کودک در ایجاد مشکلات اجتماعی و هیجان کودکان، سبک فرزندپروری و خلقوخوی کودکان نقش برجستهای دارند. در میان مفهومپردازیهای معاصر از خلقوخوی کودک، 3 حیطه مورد توجه محققان قرار گرفته است: کنترل هدفمند، هیجانپذیری منفی و برونگرایی [
31, 32, 33].
کنترل هدفمند به توانایی فرد در مهار رفتارها بهسمت محرک، تمرکزگرایی و تغییر توجه و نمایش میزان حساسیت ادراکی اشاره دارد. تأثیر چنین کنترلی در دوران کودکی در جهتگیری آنها بهسمت محرکها، آستانه کم برای لذت بردن و آرامشپذیری آشکار است که از آن بهعنوان ظرفیت جهتدهی/تنظیمی یاد میشود [
34].
هیجانپذیری منفی نشاندهنده تمایل به تجربه غم، ناامیدی، ترس و عصبانیت است.
برونگرایی به سطوح تکانشگری فرد، سطح فعالیت، هیجانطلبی و همچنین نتایج مثبت فرد اشاره دارد. چنین عناصر سرشتیای در نوزادان مشاهده شده است [
35] و ثبات متوسطی را از دوران نوزادی تا کودکی نشان داده است [
31].
هر 3 حوزه سرشتی با ظهور مشکلات رفتاری در کودکان مرتبط است، یعنی رفتارهای مشکلساز درونی و بیرونی، کنترل هدفمند پایین، هیجانپذیری منفی زیاد و برونگرایی کم در ارتباط با افزایش در مشکلات درونیسازی همراه است [
36] که بهصورت ترس و کنارهگیری در کودکان نوپا بیان میشود [
37] .مشکلات رفتاری بیرونی در رفتارهای پرخاشگرانه، سرکشی، تخریبکننده و بیشفعالی آشکار است که بهصورت ضربه زدن یا گاز گرفتن در کودکان نوپا بیان میشود [
37]. کودکان ممکن است صفات نامطلوب سرشتی را بروز دهند، اما وقتی با سبک فرزندپروری با کیفیت پایین روبهرو میشوند، درنتیجه رفتارهای مشکلزای بیرونی و درونی بیشتری را نشان میدهند [
38].
همراه با نتایج ناسازگار، سبک والدین مستبدانه با افزایش مشکلات درونیسازی و بیرونیسازی ارتباط مثبت دارد [
39]. در مقابل، سبک والدین مقتدرانه با مشکلات داخلیسازی و برونسازی کمتری در دوران کودکی همراه است. فرزندپروری آسانگیر بهویژه در سبک فرزندپروری مادران نیز با افزایش مشکلات رفتاری درونی و بیرونی در کودکان همراه است [
39].
علیرغم رویکرد یکطرفه که بسیاری از مطالعات اتخاذ کردند که در آن متغیرهای والدین (برای مثال سبک فرزندپروری) پیشبینیکننده هستند و متغیرهای کودک (برای مثال رفتارهای مشکلزا) نتایج هستند، مطالعات دیگری وجود دارند که بر روندهای اجتماعی شدن متقابل بین والدین و فرزندان تأکید دارد [
30]. با توجه به چنین مدلهای دوطرفهای [
29،
40]، سبک فرزندپروری و خلقوخوی کودک متقابلاً یکدیگر را تحتتأثیر قرار میدهند و درنتیجه به مشکلات رفتاری کودکان کمک میکنند. بهعنوان مثال در دوران نوزادی میتوان والدین را «مطابق با نیازهای نوزاد خود» توصیف کرد. این امر به والدین پیشنهاد میکند که رفتار خود را در پاسخ به کودک خود منطبق و سازگار کنند. تعامل بین والدین و فرزند نیز با تئوری سیستمهای خانواده سازگار است [
41] که در آن فرایندهای خانواده (مادر، پدر و کودک) بههم وابستهاند. مطالعات نشان داده است ویژگیهای سرشتی میتوانند ناشی از رفتارهای تربیتی و فرزندپروری والدین باشد یا برعکس رفتارها و سبکهای فرزندپروری میتوانند از خصوصیات سرشتی کودکان تأثیر بپذیرند [
41].
درزمینه ارتباط حمایت اجتماعی با مشکلات هیجانی اجتماعی میتوان گفت، سطوح بالاتر حمایت اجتماعی در دوران بارداری با خودکارآمدی و رضایت والدین ارتباط مثبت دارد. نشان داده شده است حمایت اجتماعی در دوران بارداری، انسجام والدین پس از زایمان را برای والدین بزرگسال افزایش میدهد و همچنین نتایج نشان داده است این ارتباط برای والدین بزرگسال و نوجوان نیز وجود دارد. این احتمال وجود دارد که نوجوانان باردار و همسرانشان که احساس حمایت بیشتری در دوران بارداری دارند، احساس مثبتتری نسبت به توانایی والدینی خود داشته باشند که این امر احساس رضایت والدینی را در آنها افزایش میدهد. شواهد اخیر نشان داده است در میان مادران تازه باردارشده، حمایت اجتماعی از دوستان، خانوادهها و متخصصان، حمایت عاطفی و اطلاعاتی از اقدامات مراقبت از نوزاد را فراهم میکند که این حمایتها نیز با اعتماد مادران برای اولین بارداریشان و تواناییهای خود بهعنوان مراقبت از نوزادشان ارتباط مثبت دارند [
42]. نوجوانان همچنین ممکن است حمایت اجتماعی را بهعنوان یک منبع بالقوه در هنگام مراقبت از کودک خردسال در نظر بگیرند. بنابراین احساس خودکارآمدی والدینی را افزایش میدهند. این واقعیت که حمایت اجتماعی با شایستگی والدینی در میان مادران و پدران نوجوان همراه است، اهمیت ارائه حمایت اجتماعی از مادران باردار جوان را تأیید میکند. سهم این مادران در امر والدینی اغلب در تحقیقات و در عمل نادیده گرفته میشود [
43].
نتیجهگیری
نتایج این مطالعه نشان داد اثر مستقیم و غیرمستقیم معنادار سبکهای فرزندپروری بر روی مشکلات هیجانیاجتماعی وجود دارد. توجه به نقش سبکهای فرزندپروری با واسطهگری حمایت اجتماعی در پیشبینی مشکلات هیجانیاجتماعی کودکان از اهمیت بسزایی برخوردار است و میتواند در نقش والدین در تربیت و آینده فرزندان مؤثر باشد.
از محدودیتهای پژوهش حاضر میتوان به این موارد اشـاره کرد: گاهی افراد پنهانکاری میکردند و از ارائه اطلاعات دقیق امتناع میکردند. تعداد پرسشها زیاد بود و بر دقت پاسخها تأثیرگذار بود. با توجه بـه اینکه فهرست و لیست جامعه آماری در دسترس نبود، انتخاب نمونهها بهصورت تصادفی نبود و بنابراین در تعمیم نتایج باید محتاطانه عمل کرد. از محدودیتهای دیگر میتوان به عدم استفاده از نمونههای پدران در این مطالعه اشاره کرد.
پیشنهاد میشود از آنجایی که نوع ارتباط والدین با یکدیگر و همچنین چگونگی تعامل آنها با فرزندان میتواند در شکلگیری شخصیت فرزندان و نوع رفتارهای آنان تأثیر داشته باشد، رفتار والدین با فرزندان غالباً مطابق الگوی فرهنگی خاصی که در آن جامعه قرار دارند، انجام بگیرد. نتایج این تحقیق میتوانند جهت طراحی برنامههای ارائه مراقبت به خانوادههای دارای کودکان مبتلا به مشکلات هیجانیاجتماعی استفاده شود. بهعلاوه، از آنجایی کـه روابط والد و کـودک تحت تأثیر محیط آنها قرار میگیرد، نقش عوامل محیطی بهویژه حمایتهای پدر از مادر و فرزند میتواند تأثیر بسزایی بـر نحوه مقابله مادر با مشکلات رفتاری کودک داشته باشد. ازاینرو نقش عوامل حمایتی در برنامه آموزشی والدین میتواند مثمرثمر باشد.
همچنین پیشنهاد میشود، در پژوهشهای بعدی نمونهگیری از کل کشور با توجه به بافتهای فرهنگیاجتماعی صورت گیرد. پژوهشهای اینچنینی با روش آزمایشی و مداخله آموزشی انجام شود تا در پژوهش اثر واقعی سبکهای فرزندپروری بهعنوان یک متغیر مستقل سنجیده شود و درنهایت اینکه برگزاری دورههای آموزشی مدون و مستمر جهت والدین در راستای فرزندپروری و شیوههای مناسب در مسیر رشد همهجانبه کودکان در دستور کار برنامهریزان حوزه کودک قرار گیرد. از سوی دیگر، نتایج پژوهش حاضر بر نقش حساس اوایل ابتدایی زندگی کودک و لزوم متمرکز کردن امکانات حمایتی برای زوج مادر و کودک در این سن تأکید دارد، به نحوی که تأمین مداخلات روانی و حمایتی برای مادران با استرس بالا به سازگاری و سلامت روان والد و به دنبال آن رشد بهنجار کودک میانجامد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله در واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی با کد 99527 تصویب و تأیید شده است.
حامی مالی
این مقاله با حمایت واحد علوم تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی طراحی و اجرا شده است. این مقاله برگرفته از رساله دکتری اعظم ناظمی هرندی در گروه روانشناسی دانشکده ادبیات، علوم انسانی و اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی تهران است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی، روش پژوهش و نمونهگیری، تحلیل دادهها، نگارش متن: اعظم ناظمی هرندی، شادی جزایری؛ روش پژوهش و نمونهگیری، بازبینی: هایده صابری.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
References
1.
Metwally AM, Salah El-Din EM, Shehata MA, Shaalan A, El Etreby LA, Kandeel WA, et al. Early life predictors of socio-emotional development in a sample of Egyptian infants. Plos one. 2016; 11(7):e0158086. [DOI:10.1371/journal.pone.0158086] [PMID] [PMCID]
2.
Morrison FJ, Ponitz CC, McClelland MM. Self-regulation and academic achievement in the transition to school. In: S D Calkins, M A Bell, editors. Child development at the intersection of emotion and cognition. Washington: American Psychological Association; 2010. [DOI:10.1037/12059-011]
3.
Shipman K, Schneider R, Brown A. Emotion dysregulation and psychopathology. In: Beauregard M, editor. Consciousness, emotional self-regulation and the brain. Amsterdam: John Benjamins Publishing Company; 2004. [DOI:10.1075/aicr.54.05shi]
4.
Timmermans M, Van Lier PA, Koot HM. Which forms of child/adolescent externalizing behaviors account for late adolescent risky sexual behavior and substance use? J Child Psychol Psychiatry. 2008; 49(4):386-94. [DOI:10.1111/j.1469-7610.2007.01842.x] [PMID]
5.
Tremblay RE, Nagin DS, Séguin JR, Zoccolillo M, Zelazo PD, Boivin M, et al. Physical aggression during early childhood: Trajectories and predictors. Pediatrics. 2004; 114(1):e43-50. [DOI:10.1542/peds.114.1.e43] [PMID] [PMCID]
6.
Steiner H, Remsing L. Practice parameter for the assessment and treatment of children and adolescents with oppositional defiant disorder. J Am Acad Child Adolesc Psychiatry. 2007; 46(1):126-41. [DOI:10.1097/01.chi.0000246060.62706.af] [PMID]
7.
Schaffer M, Clark S, Jeglic EL. The role of empathy and parenting style in the development of antisocial behaviors. Crime & Delinq. 2009; 55(4):586-99. [DOI:10.1177/0011128708321359]
8.
Paulussen-Hoogeboom MC, Stams GJ, Hermanns JM, Peetsma TT, van den Wittenboer GL. Parenting style as a mediator between children’s negative emotionality and problematic behavior in early childhood. J Genet Psychol. 2008; 169(3):209-26. [DOI:10.3200/GNTP.169.3.09-226] [PMID]
9.
Rinaldi CM, Howe N. Mothers’ and fathers’ parenting styles and associations with toddlers’ externalizing, internalizing, and adaptive behaviors. Early Child Res Q. 2012; 27(2):266-73. [DOI:10.1016/j.ecresq.2011.08.001]
10.
Fujiwara T, Kato N, Sanders MR. Effectiveness of group positive parenting program (Triple P) in changing child behavior, parenting style, and parental adjustment: An intervention study in Japan. J Child Fam Stud. 2011; 20(6):804-13. [DOI:10.1007/s10826-011-9448-1]
11.
Laskey BJ, Cartwright-Hatton S. Parental discipline behaviours and beliefs about their child: Associations with child internalizing and mediation relationships. Child Care Health Dev. 2009; 35(5):717-27. [DOI:10.1111/j.1365-2214.2009.00977.x] [PMID]
12.
Baumrind D. Current patterns of parental authority. Dev Psychol. 1971; 4(1p2):1-103. [DOI:10.1037/h0030372]
13.
Winsler A, Madigan AL, Aquilino SA. Correspondence between maternal and paternal parenting styles in early childhood. Early Child Res Q. 2005; 20(1):1-2. [DOI:10.1016/j.ecresq.2005.01.007]
14.
Hosokawa R, Katsura T. Role of parenting style in children’s behavioral problems through the transition from preschool to elementary school according to gender in Japan. Int J Environ Res Public Health. 2019; 16(1):21. [DOI:10.3390/ijerph16010021] [PMID] [PMCID]
15.
Flouri E, Midouhas E. Environmental adversity and children’s early trajectories of problem behavior: The role of harsh parental discipline. J Fam Psychol. 2017; 31(2):234-43. [DOI:10.1037/fam0000258] [PMID] [PMCID]
16.
Healy KL, Sanders MR, Iyer A. Facilitative parenting and children’s social, emotional and behavioral adjustment. J Child Fam Stud. 2015; 24(6):1762-79. [DOI:10.1007/s10826-014-9980-x]
17.
Li Y, Cui N, Kok HT, Deatrick J, Liu J. The relationship between parenting styles practiced by grandparents and children’s emotional and behavioral problems. J Child Fam Stud. 2019; 28(7):1899-913. [DOI:10.1007/s10826-019-01415-7]
18.
Heidari J, Azimi H, Mahmoudi Alemi Q, Mohammadpour Tahmatan Ra. [Prevalence of behavioral-emotional disorders and related factors in primary school students in Sari in the academic year 2005-2006 (Persian)]. J Mazandaran Univ Med Sci. 2007; 16 (56):91-100. [Link]
19.
Hoe SL. Issues and procedures in adopting structural equation modelling technique. Journal of Quantitative Methods. 2008; 3(1):76. [Link]
20.
Bagheri F. [Parent-child relationship model, theoretical model of parenting based on Islamic ontology and anthropology (Persian)]. Islam Perspect Edu Sci. 2013; 1(1):5-39. [DOI:10.30497/EDUS.2013.57506]
21.
Bagheri F, Ghafari JavarZadegan F. [A study of psychometric characteristics and the theoretical model of parent child relation pattern questionnaire among 15–30-year-old individuals in Tehran (Persian)]. Q Educ Meas. 2013; 3(12):41-70. [Link]
22.
Khorasani Zadeh A, Poor Sharifi H, Ranjbari Poor I, Bagheri F. Poyamanesh J. [Structural pattern of the relationship between parent-child relationship patterns and early maladaptive schemas mediated by attachment styles (Persian)]. J Appl Psychol. 2019; 13(1):55-76. [DOI:10.29252/APSY.13.1.55]
23.
Zimet GD, Dahlem NW, Zimet SG, Farley GK. The multidimensional scale of perceived social support. J Pers Assess. 1988; 52(1):30-41. [DOI:10.1207/s15327752jpa5201_2]
24.
Bruwer B, Emsley R, Kidd M, Lochner C, Seedat S. Psychometric properties of the multidimensional scale of perceived social support in youth. Compr Psychiatry. 2008; 49(2):195-201. [DOI:10.1016/j.comppsych.2007.09.002] [PMID]
25.
Salimi A, Azimeh Jokar B, Nikpour R. [Internet communication in life: Examining the role of perceiving social support and feeling lonely in using the internet (Persian)]. Psychol Stud. 2009; 5(3):81-102. [DOI:10.22051/PSY.2009.1607]
26.
Hafezi A, Tavakoli Ghouchani H, Lashkardoost H. [The effectiveness of play therapy training for mothers on reducing behavioral problems in male elementary school students with attention-deficit/ hyperactivity disorder (Persian)]. J North Khorasan Univ Med Sci. 2020; 11(4):1-9. [Link]
27.
Mash E. Abnormal child psychology [Mehryar A, Namazi S, Persian trans]. Tehran: Roshd Publications; 2017. [Link]
28.
Rayna S, Laevers F. Understanding children from 0 to 3 years of age and its implications for education. What’s new on the babies’ side? Orig Evol. 2011; 161-72. [DOI:10.1080/1350293X.2011.574404]
29.
Pettit GS, Loulis S. Introduction to special issue: Reciprocity and bidirectionality in parent-child relationships: New approaches to the study of enduring issues. J Soc Pers Relat. 1997; 435-40. [DOI:10.1177/0265407597144001]
30.
Sameroff AJ, Fiese BH. Transactional regulation: The developmental ecology of early intervention. In: Shonkoff J P, Meisels S J. Handbook of early childhood intervention. Cambridge: Cambridge University Press; 2000. [DOI:10.1017/CBO9780511529320.009]
31.
Casalin S, Luyten P, Vliegen N, Meurs P. The structure and stability of temperament from infancy to toddlerhood: A one-year prospective study. Infant Behav Dev. 2012; 35(1):94-108. [DOI:10.1016/j.infbeh.2011.08.004] [PMID]
32.
Rothbart MK. Becoming who we are: Temperament and personality in development. New York: Guilford Press; 2012. [Link]
33.
Rothbart MK. Becoming who we are: Temperament and personality in development. New York: Guilford. 2011. [Link]
34.
Putnam SP, Helbig AL, Gartstein MA, Rothbart MK, Leerkes E. Development and assessment of short and very short forms of the infant behavior questionnaire-revised. J Pers Assess. 2014; 96(4):445-58. [DOI:10.1080/00223891.2013.841171] [PMID]
35.
Niditch LA, Varela RE. A longitudinal study of inhibited temperament, effortful control, gender, and anxiety in early childhood. Child Youth Care Forum. 2018; 47(4):463-79. [DOI:10.1007/s10566-018-9447-0]
36.
Gartstein MA, Putnam SP, Rothbart MK. Etiology of preschool behavior problems: Contributions of temperament attributes in early childhood. Infant Ment Health J. 2012; 33(2):197-211. [DOI:10.1002/imhj.21312] [PMID]
37.
Bagner DM, Rodríguez GM, Blake CA, Linares D, Carter AS. Assessment of behavioral and emotional problems in infancy: A systematic review. Clin Child Fam Psychol Rev. 2012; 15(2):113-28. [DOI:10.1007/s10567-012-0110-2] [PMID] [PMCID]
38.
Darling N, Steinberg L. Parenting style as context: An integrative model. Psychol Bull. 1993; 113(3):487-96. [DOI:10.1037/0033-2909.113.3.487]
39.
Sheh NO. Parenting styles and early childhood behavioural functioning: A comparison between self-reported and observed parenting styles [MA Thesis]. Edmonton: University of Alberta; 2013. [Link]
40.
Bell RQ. A reinterpretation of the direction of effects in studies of socialization. Psychol Rev. 1968; 75(2):81-95. [DOI:10.1037/h0025583] [PMID]
41.
Johnson BE, Ray WA. Family systems theory. In: Shehan CL, editor. Encyclopedia of family studies. Hoboken: John Wiley & Sons; 2016. [DOI:10.1002/9781119085621.wbefs130]
42.
Leahy-Warren P, McCarthy G, Corcoran P. First-time mothers: Social support, maternal parental self-efficacy and postnatal depression. J Clin Nurs. 2012; 21(3-4):388-97. [DOI:10.1111/j.1365-2702.2011.03701.x] [PMID]
43.
Balmer DH, Gikundi E, Billingsley MC, Kihuho FG, Kimani M, Wang’Ondu J, et al. Adolescent knowledge, values, and coping strategies: Implications for health in sub-Saharan Africa. J Adolesc Health. 1997; 21(1):33-8. [DOI:10.1016/S1054-139X(96)00293-5]